#سلسله_درسهای_داستان_کوتاه_۱۱ #داستان_کوتاه_پسامدرنیستی #فاطمه_جعفری 🆔 @CTAFJ- پسامدرنیسم مجموعه ای از آراء، اندیشهها، مفاهیم و نظریههاست که توسط طیف وسیعی از اندیشمندان و فیلسوفان و نظریهپردازان از دههی ۱۹۸۰ به این سو مطرح شده است.
- برخلاف جنبشهای پیشین، در خصوص تعریف پسامدرنیسم هیچ اتفاق نظری میان نظریهپردازان وجود ندارد.
- اِلِنر هارتنی (Eleanor Heartney) پسامدرنیسم را "فرزند نافرمان" مدرنیسم می داند، بنابراین رابطه پسامدرنیسم با دودمان خود پیوند و گسست توأمان است.
- پسامدرنیسم جای مدرنیسم را نگرفته بلکه گفتمانی انتقادی مطرح کرده که بنیادهای فکری مدرنیسم را مورد تجدید نظر قرار میدهد.
- دو تلقی از پسامدرنیسم وجود دارد: تلقی تاریخی که طبق آن پسامدرنیسم در تاریخ معینی (۱۹۶۰) شروع شد و تلقی سبکشناختی که طبق آن ویژگیهای پسامدرنیستی در دورههای قبلی تاریخ ادبیات نیز گهگاه در برخی آثار ادبی به چشم میخورد.
- در
داستانهای پسامدرن، توهم و واقعیت درهم میآمیزند و باعث شک و تردید خواننده میشوند. راوی
داستان پسامدرن غالبا دچار بیماری حاد روانی است و یا دست کم خود سردرگم است و منبع در خور اتکایی برای فهم جهان
داستان نیست، بر خلاف
داستانهای رئالیستی و ناتورالیستی که راوی قابل اعتمادی دارند یا
داستانهای مدرنیستی که ادراک راویانش والامرتبهتر از ادراک انسانهای معمولی است.
- ویژگیهای عمدهی
داستانهای پسامدرن:
۱. پیچیدگی مفهوم «واقعیت»: نشان دادن آن به صورت موضوعی مناقشهپذیر و نیز تمایزناپذیری آن از تخیل.
۲. پرداختن به زندگی روزمرهی شهری و فرهنگ مصرفی.
۳. برجسته کردن سبکهای زندگی و نمادهای فرهنگی مربوط به این سبکها.
۴. سیطرهی گفتمان بر رفتارها و ادراک شخصیتها.
۵. نشان دادن نقش رسانهها در تثبیت گفتمان مسلط.
۶. استفاده از سبک هجوآمیز.
۷. دو رگه شدن متن یعنی نادیده گرفتن تمایزهای متعارف بین ژانرها و ایجاد شکلهای تلفیقی مثل «
داستان – نقد» یا «
داستان – مقاله».
۸. جایگزین شدن ایماژهای (تصاویر) گسسته به جای روایت.
۹. نگارش بازیگوشانه و به سخره گرفتن نابخردیهای انسان معاصر.
۱۰. بینامتنیت، به گونهای که این
داستانها چهل تکهای متشکل از متون مسبوق خود هستند.
#فاطمه_جعفری♐ https://t.center/CTAFJ