بیا! از دور یا نزدیک. از جایی بیا. پیدا شو! از جایی شاید همین اطراف. از خوابها یا رویاها. از فصلها یا اتفاقات. از دریا یا شنزار. از افعال بیا از اشعار. از طوفان بیا، از جنگ. رسیدن شو. بیا! بیا! از تاریکیها بیا. از ظلمت. از جنگل. از چاه. از ناامیدی بیا. از دلمردگی. آخرین لحظه بیا. آخرین فرصت حتا. اما بیا. بیا، بیا.
پنجره برای تنفس و تخیل است. برای دیدن دور و آمدن نور. پنجره درون ذهن گشوده میشود. رهایی از دیوار است. جدایی از سکوت. پنجره مراقب ِ هواست. در برابر باد است. تن به سرما میسپارد و صبح را به وجود میآورد. پنجره نه بیرون است نه درون. پنجره مرز شب و روز است. انتظار است. بوها را میبرد و میآورد. پنجره بهار و تابستان و زمستان است. پنجره دنیاست.
غمها را میشنوم چنانکه عبور ابرها را. باد را میشنوم چنانکه باریدن برف را که صدایی ندارد. بهار را میشنوم نُت ِ زیبایی که روی گلها مینشیند. چشم میبندم و صدای جهان پخش میشود دنیای دیگریست.
photographed by Jamie Hawkesworth for British Vogue, September, 2015.
🔻با آرزوی سالی بهتر برای دوستان طوطی مگ. از اینکه در این چندماه اخیر نتوانستیم فعالیت درخوری اینجا داشته باشیم، عذرخواهی ما را بپذیرید و امیدواریم در سال پیش رو مطالب و محتواهای قابل قبولی برای این کانال تهیه شود. 🌺 سال نو مبارک.
◽️▫️ فیلم ِ "جامعه برف" بر اساس گزارش های بازماندگان پرواز ۵۷۱، ساخته شده است. در ۱۳ اکتبر ۱۹۷۲، ۴۰ مسافر و ۵ خدمه پرواز از اروگوئه جهت شرکت در یک مسابقه راگبی ِ قهرمانی عازم کشور شیلی میشوند. که هواپیما سقوط میکند. متأسفانه، از ۳۳نفری که از سقوط هواپیما در رشته کوههای برفی آند، جان سالم به در می برند، نهایتا ۱۶ نفر پس از هفتاد روز تحمل سخت ترین و بیرحمانه ترین شرایط جوی، از پس تقلای بسیار نجات مییابند. از دیدگاه همه نجات آنها معجزه نام میگیرد اما فیلم نشان میدهد که انسان برای بقا تا کجا پیش رفته. چیزی که هرچه نامش باشد، معجزه نیست. فیلم در واقع تصویری ست از چگونگی سرسختی انسان برای ماندن و بقاء. و گاه این تلاش چقدر هولناک و چقدر غیرانسانی شده است. فیلمی تلخ از شرایط و سرگذشت انسان در این کره خاکی و برفی با پایانی هرچند روشن. معجزه در واقع قدرت و سرسختی انسان برای تسلیم نشدن و پیروزی ست حتا به قیمت .....خودتان فیلم را ببینید.