تاریخ و فرهنگ دره شهر

#کله
Channel
Logo of the Telegram channel تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANPromote
6.48K
subscribers
28.3K
photos
7.59K
videos
3.29K
links
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
لزوم ایجاد فرمانداری ویژه برای کهن شهر مهرگان کده

پایگاه تحلیلی خبری بیستون
@ceymarian
کهن شهر مهرگان کده( دره شهر فعلی در استان ایلام) با بیش از ۲۲۰ هکتار مساحت باقی مانده( صرف نظر از قسمت هایی که در زیر شهر جدید مدفون است ) یک شهر باستانی با تمام آثار و ابنیه بجا مانده از دنیای باستانی ایران است..
این شهر دارای #آتشگاه در قسمت شرقی شهر باستانی ، پل های #گاومیشان و #چم نمشت بر روی رودخانه #گاماسی( سیمره!!) می باشد.
پل گاومیشان راه ارتباطی کهن شهر مهرگان کده به پایتخت های ایران باستان از جمله شوش و همدان و کرمانشاه بوده است پل گاومیشان این شهر را از طریق پل دختر( پل ابتدای شهرستان پلدختر ) که گمان بر این است از سازه های دوره داریوش هخامنشی باشد و بر روی رودخانه کشکان زده شده است به همدان و کرمانشاه وصل کرده است.
و پل چم نمشت بر روی رودخانه گاماسی که ارتباط بین کهن شهر با پرستشگاههای سرخ دم لکی و لری در کوهدشت بوده است و راه سنگ فرش شده (میرو ره )در #مله_کوه( شمال دره شهر ) و جنوب ( رومشکان) این ارتباط را به خوبی نمایش می دهد.
وجود هفت ایستگاه راهداری و یک پاسگاه در بالاترین قسمت مله کوه دلیل محکم تری برای محافظت از این کهن راه باستانی در #مهرگان_کده می باشد و در جنوب این شهر نیز راه باستانی (پلنگ آو) وجود دارد که دارای ۳ ایستگاه راهداری و راه سنگ فرش می باشد که بر خلاف (میرو ره) که کاملا پا برجاست فقط قسمت هایی از آن باقی مانده است و جالب این است که ایستگاه راهداری کنونی که در بالای کوور کوه قرار دارد نزدیک به ۲۰۰ متر با ایستگاه باستانی آن فاصله دارد و این همان راهی است که مهرگان کده را از طریق آبدانان به تیسفون متصل کرده است که وجود قلعه ی( پشت قلعه ) در آبدانان که گمان بر این است مهم ترین پاسگاه راهداری و یک قلعه مستحکم برای محافظت از این راه باستانی بوده است.
جالب تر اینکه #میرو همان #میترا بوده است و یکی از اسامی بجا مانده از ایالت کوشان ایران باستان در مهرگان کده می باشد… تنگه های باستانی #بهرام_چوبین ، #شیخماخو ، #یوژاندر ، #سیکان ، #زرانگوش و زید راه های ورودی دشمنان این کهن شهر بوده اند
شهرک های سیکان و شهر ماسوله ای دربند بدره( روبروی روستای گچ کوبان ) و روستاهای باستانی چال باغ و بید آو ، کلم و … نیز بر اهمیت تمدن ۵۰۰۰ ساله این شهر می افزایند و خیلی تپه های ماقبل تاریخی در گوشه و کنار شهر باستانی از جمله ؛ تپه های هلوش در ۲۳ کیلومتری شهر باستانی ، تپه #تیغن و #کوزه_گران در ۲ و ۳ کیلومتری ، #چیاخان_پری در ۱۵ کیلومتری و … بر سابقه ۱۰۰۰۰ ساله این شهر مهر تایید می زند.
قلعه های ؛ #هزار در ، #سکه سو ، #سیکان ، #شاه نشین یک و دو ، قلاع #شکر یک و دو ، #قلعه گل ، #قلعه تسمه و قلعه #کله جو بر اهمیت دفاعی این شهر تاکید دارد که برای محافظت از این شهر ساخته شده است ، کاریز های بجا مانده از این شهر نوشته های ابن مشکویه را در اساطیری بودن این شهر در هنگام حمله افراسیاب تایید می کند این کاریزها در منطقه قلعه گل در قسمت غربی شهر قرار دارند و مهم تر اینکه چشمه های آب گرم طبیعی می باشد که در فاصله ۱۰۹ کیلومتری این شهر در جنوب شرقی پا علم در قسمت جنوبی رودخانه گاماسی جاذبه های طبیعی گردشگری را در این شهر ، با اضافه کردن جنگل های پکوور کوه و بیشه های رودخانه گاماسی و دریاچه دوقلو سیاگاو آّبدانان و آبگیرهای پلدختر و بزرگترین زمین رانش جهان در هلوش ، آبشار های مار بره ، چپی راستی و دربند و هفت آسیاب تکمیل می کند…. و …پس جا دارد برای #محافظت از چنین سرزمینی ، که قطعا برای ساکنان شهر های یاد شده حداقل می تواند سود سرشاری به همراه داشته باشد یک فرمانداری ویژه تعیین گردد..
منبع؛ پایگاه خبری تحلیلی بیستون
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
مصرف #کله_پاچه ممنوع
با توجه به کاهش سن سکته قلبی و مغزی در افراد مناطق غرب نشین که مواد خوراکی مانندکله پاچه و روغن حیوانی بیشتر مصرف می شود، متاسفانه شاهد کاهش سن سکته های قلبی هستیم و در همین راستا توصیه می شود افراد توجه بیشتری به سلامت و نوع تغذیه داشته باشند و از مصرف کله پاچه خودداری کنند.
میزان چربی و کلسترول کله پاچه شدیدا بالا هست. به طوری که مغز به اندازه 8 زرده تخم مرغ کلسترول دارد. چشم و بناگوش نیز شدیدا چرب هستند و شدیدا خطرناک.
ضرر حتمی کله پاچه بالا بردن کلسترول خون است که می تواند در رگ های خونی رسوب و باانسداد عروق ظریف، خون رسانی در قلب، مغز و ریه را مختل و باعث ایجاد سکته قلبی و مغزی شود.

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
سی پوپ ،قغه

در یکی از کانالهای تلگرامی به این موضوع به اختصار اشاره شده بود واین را به این خاطر بیان داشتم که موضوع عاریتی نیست ،وهمه ی همسن وسالهای من به درستی این موارد را دیده اند ،صحبت از دهه چهل است ،

در روزگاری که امرار معاش خانوا رها بر پایه دامداری وکشاورزی استوار و پرورش مرغ از اولویت خاصی بر خوردار بود تمامی ساکنان دهات وقصبات مرغ نگهداری می کردند،با فرا رسیدن فصل پاییز بیماری واگیر ی بنام مر غ میر می آمد ،کیفیت بیماری چنین بود که تاج (پوپ) آنها سیاه می شد وحالتی کرخ مانند می گرفتند ودر طول چند هفته همه مرغهای آبادی تلف می شدند بعضی از کد بانو های که دوران دیده بود ند وقتی که می شنیدند مرغ میر در فلان روستای همجوار (مثلا ووهان چین ) آمده فورا مرغهای خود را از کوچک وبزرگ در یک لانه جای می داد وبه مدت چهل رو ز در همان لانه آب ودانه می داد ند ( #قرنطینه) ونمی گذاشتند ا ز لانه بیرون بیایند ،بعد از اتمام چهل روز در لانه ماندن بدون تلفات ، همگی مرغ ها را سالم در میدان آبادی رها می کردند واین در صورتی بود که همه مرغ وجوجه های ابادی تلف شده بود وجوجه ها را آخر پاییز بشمارید اشاره به همین مرگ ومیر مرغها در پاییز است ،وخدا رحمت کند کد بانوی ده را که می گفت عمر درد وبلا چهل روز است وبعد از چهل روز درد وبلا می رود ...

بیاییم شیوه مدیریت را ازکد بانوی دهه چهل یاد بگیریم که همگی مرغهایش را داخل کله مرغان کرد، و داخل #کله_مرغان به مرغهایش آب ودانه می داد ،در کله مرغان و در دوران قرنطینگی بین دارا وندار فرقی قائل نمی شد، خلاصه بسته معیشتی شامل حال همه می شد ...

تنها تلفات کد بانو ها شاید همان خروس مغروری بود که با تعریفی که روباه از او کرد چشم بست وآواز سر داد وروباه جست واورا بربود وخروس وقتی که در دهان روباه قرار گرفت گفت لعنت بر چشمی که دیرموقع بسته شود،من الجمله وقتی که سگان ده روباه را دنبال کردند خروس به روباه گفت، بگو که این خروس را،از ده شما نربوده ام ،روباه دهان را باز کرد وخروس پرید ،روباه گفت لعنت بر دهانی که دیرموقع باز شود ،

خلاصه دوران #قرنطینگی است مواظب گوش وحلق وبینی خود باشید واگر می خواهید از دست ویروس کرونا در امان باشید در خانه بمانید که همگی مانده ایم

بقلم علی اقایی

#همه_با_هم_با_فرهنگ_و_رعایت_بهداشت
#کرونارا_شکست_خواهیم_داد
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
یلدا شب اسطوره ای:
شب یلدا در لغت طولانی ترین شب سال را می گویند. آخر شب پائیز و بر مبنای برخی فرهنگها شب اول دی را یلدا گویند. یلدا یک باور زیبا و پر معناست ، که با جشنی همراه است بر مبنای اساطیر باستانی این شب آخرین شب زندانی خورشید است، به عبارتی ساده تر با اتمام این شب که دور هم جمع می شدند و با دعا و امید خنده بر لب داشتند، که از فردا روز و خورشید دربند، با سرزندگی و درخشش بیشتری ظهور پیدا می کند، و روز به روز به جنگ سرماو ظلمت شب می رود، و بلاخره بر حیات گیاهان و نبض زندگی پویا تاکید دارد، این جشن با خوردن تنقلات همراه است. غرب کشور در این مراسم ، #گوسفندپرواری را ذبح می کردند و اقوام فقیر خود را دعوت می کردند، در آن شب ُله_کنجی ، #گندم_برشته ، #قاووت، #گردو، #پسته_وحشی و برخی هم #کشمش و #شاهدانه را اضافه می کردند .
در آن شب برخی شاهنامه و یا سرودی زیبا می خواند ند برخی متل و خاطره تعریف می کردند برخی شالبازی می کردند و از مردم محل هدایایی می گرفتند.در این شب مژ پوقه و پایا ن عمر قدرت نمایی شب را جشن می گرفتند.

#احمدلطفی
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
پرونده دو اثر ناملموس از استان ایلام شامل نان و شیرینی محلی با عنوان #پپگ (یک نوع نان محلی) و شیرینی #کله_کنجد آماده و برای ثبت به وزارت میراث‌فرهنگی کشور ارسال شده است.

برای هریک از این آثار، از سوی تیم کارشناسی، مستند‌نگاری و تحقیقات میدانی انجام شده و پرونده این آثار به‌همراه عکس و فیلم برای بررسی نهایی به دفتر شورای ثبت میراث‌فرهنگی کشور ارسال شده است که پس از تصویب شورا در فهرست آثار ملی به ثبت خواهند رسید.

@CEYMARIAN
تاریخ و فرهنگ دره شهر
ادمین محترم کانال وزین تاریخ وفرهنگ ..،درە شهر ابتداسلام وارادت خدمت شما وآقای حرمی واما آقای حرمی درمتنشان نوشتە : "#گویش_هوردای(متن پیش من محفوظ است) بی کم وکاست لکی وبە معنی طلوع آفتاب است." من ازایشان پرسیدم گویش هوردای گویش کدام قوم وازچە زمانی رواج…
ادامه بحث
نامگذاری روستاها....

با پوزش از بردباری و شکیبایی اعضای گرامی کانال تاریخ و فرهنگ دره شهربنده برای سنجیدن پستی که خود و جناب آقای احمد زینی وند درباره انگیزه نامگذاری روستای شیخ مکان و... در این کانال قرار دهیم برای پیدا کردن ناهمسانی دو دیدگاه آن دو را در کنار هم قرار می‌دهم و مختصری توضیح می‌دهم.
*
متن بنده:"
ضمن قدر دانی و سپاسگزاری از همه اندیشمندانی که درباره انگیزه نام گزاری روستاهای شهرستان دره شهر نوشته‌های ارزنده‌ای ارسال کردند. دیدگاه بنده هم در مورد روستاهای "
#شیخ_مکان" و " #کله جوب" این است که " #شیخو" و " #هوره_دای "نام دو تا از خدایان کاسی ها بوده‌اند و چون سیمره در گستره فرهنگ کاسی ها بود و از طرفی گویش هوره دای بی‌کم‌وکاست لکی وبه معنی طللوع آفتاب است گمان بردن نام شیخ مکان از نام خدای کاسی "شیخو"بیشتر است تا شیوخ تازی وکله جوب هم نام طایفه‌ای در کرمانشاه و ایوان غرب است و از این که وابسته به سیاه سیاه باشند هم وجود دارد.در آبدانان چند خانواده سی سی سکونت دارند که خود را حسن وند می‌خوانند."
*

متن آقای احمد زینی وند:
"احتراما بە استحضارمی رساندکە جناب آقای حرمی در پستی درآن کانال نوشتە اند کە ساکنان سیمرە کاسی ها ودوخدای کاسی شیخووهورەدای بودە اند واحتمالا نام شیخ مکان ازاین دوخدایای‌کی ازاین دوگرفته شدە است.وجالب تراینکە گفتە اند گویش هورەدای بی کم وکاست لکی ست .من می خواهم بپرسم گویش هوردای گویش کدام قوم وازچە زمانی رواج داشتە وچە زمانی ازبین رفتە است واصلا گویش هورە دای وجودخارجی دارد.سوال دوم من ازآن بزرگوار این است کە مانمی دانیم کاسی هابە چە زبانی حرف می زدەاند.آقای حرمی اگرمیداندبگویند..ممکن است هور+دای درزبان کاسی هامعنی دیگری بدهد."
*
توضیح فعلی بنده:
اینجانب در نوشته بالا واژه گویش را به معنی تلفظ به کار برده‌ام که برداشت آقای احمد زینی وند از واژه گویش به‌عنوان زبان تعبیر کرده‌اند به همین خاطر ایشان همان گونه‌ای که ملاحظه می فرمائید سؤالات خود را بر پایه تعبیر خود از گویش به‌عنوان زبان نوشته‌اند ولی بنده جز به خدای "هوره دای" و معنای آن در بین لک‌ها به زبانی تحت نام هوره دای نپرداخته‌ام و در پاسخ کنونی آقای زینی وند هم مشاهده می‌شود که ایشان باور دارند" هورە دای یکی از خدایان کاسی است و تلفظ کنونی هورە دای درلکی بە معنای برآمدن آفتاب است وسیمرە درگسترە فرهنگ کاسی بودە است."با این وجود اختلاف در معنای واژه گویش است که بنده آن را به معنی "تلفط "به کار برده ام و آقای احمد زینی وند آن را به معنای "زبان "تعبیر کرده اند.
*

*گویش=تلفظ=بازگویی=به زبان آوردن=واگفت

با پوزش از اساتید ارجمند.
#جمشید_حرمی
@CEYMARIAN
نامگذاری(وجه تسمیه) روستاهای دره شهر

ضمن قدر دانی و سپاسگزاری از همه اندیشمندانی که درباره انگیزه نام گزاری روستاهای شهرستان دره شهر نوشته‌های ارزنده‌ای ارسال کردند. دیدگاه بنده هم در مورد روستاهای " #شیخ_مکان" و " #کله جوب" این است که " #شیخو" و " #هوره_دای "نام دو تا از خدایان کاسی ها بوده‌اند و چون سیمره در گستره فرهنگ کاسی ها بود و از طرفی گویش هوره دای بی‌کم‌وکاست لکی وبه معنی طللوع آفتاب است گمان بردن نام شیخ مکان از نام خدای کاسی "شیخو"بیشتر است تا شیوخ تازی وکله جوب هم نام طایفه‌ای در کرمانشاه و ایوان غرب است و از این که وابسته به سیاه سیاه باشند هم وجود دارد.در آبدانان چند خانواده سی سی سکونت دارند که خود را حسن وند می‌خوانند.

جمشید حرمی
@CEYMARIAN
فرهنگ شفاهی

فرهنگ پرس و پو در مهرگان کده
@ceymarian
#جعفر_یوسفوند:
ارسال به کانال وزین تاریخ و فرهنگ دره شهر

همین اتحاد امروز را مااز نیاکان وگذشتگانمان به ارث برده ایم
هر انسانی که به رحمت خدا میرفت روح تمام گذشتگان شاد. آبادیهای هم جوار مطلع میشدند و جهت خبر دور دستان یکنفر #دنک_کر یعنی اعلام کننده را به ابادیها ی دوردست میفرستادند که فلانی پسر و یا دختر فلانی برحمت خدارفته است و ازنظرعاطفه ان زمان همه غمگین ناراحت میشدند
جنازه را اگرنزدیک رودخانه ها مثل سیمره یاسیکان یادره شهر که رودخانه یاسراب ابی نزدیکشون بود جهت غسل و کفن به انجا میبردن بعد #ترم میبستن( همین تابوت امروزی ) و یک #هور(خورجین) را پر از کاه میکردند بر کول یاپشت اسب یا مادیان قرار می دادن واسب را با همین چهارقدهای زنان قدیم بنام #لجک و #گلونی قوز قزر #کتل میکردند
#کتل یعنی حیوان را راسته به رخت گل ونیولجک میکردن بعدجنازه رابرروی #هور که پشت اسب بود سوار میکردن با رسن یا طناب می بستند و اگر #پیا یعنی شخص نامی و یا خان یاکدخدا یاثروتمند بود سایر ابادیها هم اسب هایشون را همراه جنازه #کتل میکردند قریب ۱۰۰ تا 200سوار پشت سر جنازه می افتادند جنازه که غالبا در #فرهاداباد #مادرزلیخا یا #بویه_سفی معروف به ابراهیم درروستای ارمو یا #یاراباد فلکین یا #قورقمربگ با احترام خاصی دفن میشد
مثل امروز که باماشین پشت سرجنازه میافتیم بعضی عکس مرده را جلو شیشه ماشین میزنند عکس شهدا که شهید میشدن یا فرد نامی باشد...
انزمان هم بجای عکس #قلی_دوار یعنی #سیاه_چادرهای دامپروری به گرده حیوانی که سواربودن می انداختن این احترام به بازماندگان بود..
@ceymarian
بعداز دفن مرده بخانه وارثش پسریابرادر میامدند باصدای بلند #بونگ میزدند وبه سرصورت خودشون میزدن و حیف میگفتن چه دوردست ها چه ابادیهای نزدیک اگرصاحب مرده توان پختن غذاداشت برای نهار میماندن و رسم بر #آبگوشت_خالی بود البته با گوشت زیاد نه ابگوشت امروزه ...

البته بعداز چندین سال رسم آش همراه با گوشت هم بر پا شد هرچه گوسفند سرمیبریدند تمام #کله انها را درروز سوم میپختن بنام #شوشوم باز نزدیکان را دعوت میکردن بصرف شام البته همه کس توان کشتن گوسفند زیادی نداشت ..
هرکسی به اندازه ثروت خودش وجا و مقامش و وجه اجتمایی اش درمیان مردم بطورمثال مرحوم ابوی حقیر پدر حاج #صیدتقی وسایر پسران که چون هفت پسرداشته و ذکر اسامی دیگر مجال متن نیست ، من به سن بلوغ بودم به یاد دارم که حدودا ۵۰ تا ۶۰ گوسفند هزینه پرس پویش بود بزرگان بالای 60سال از ماژین تا بدره و حتی خارج از این محدوده اکثرا شیخه باوه بگ را ازنظر ثروت ومومنی میشناسند..
این را فی المثال عرض کردم افرادی دیگرهم بوده اندکه مراسم پرس پویشان شاید دو تا سه برابر ابوی ما بوده چه ازخوانین چه کدخدا چه ثروتمند سیمره زیاد داشته ازطوایف..
و اما رسم سیاه پوشیدن
که باید از برادر تا فرزند خواهر حتی داماد تا سالگرد #سیاه میپوشیدند که این رسم را کم کم بزرگان #منع_کردن

شب عید یک دیگ بزرگ #اب_در_گهر (در داخل محل پخت آب ریختن) یعنی جای پخت پز غذاشون میریختن اتش راخاموش میکردن میگفتن اب توگهر (یعنی تنور)

بعضی تادوسال عیدنداشتن وقت برداشتن لباس سیاه، بایدچندنفربزرگ، پیرمرد با آبرو برای #مکیس میرفتن یعنی احترام میگذاشتن انهم بعدازیکسال دوسال شایدروی انهارا زمین نیاندازند سیاه راازتن دربیارند

و اما درمورد احترام عزاداری شلیک گلوله به تفنگ ممنوع بود..
یعنی اگرکسی تفنگی داشت شب گرگ یاپلنگ به گوسفندهایش حمله می کرد همه را میدرید #حق_دفاع_نداشت البته خودابادی نه هم جوارها یاجوانی میخواست عروسی بکند اگر از بستگان نزدیک مرحوم بود یک الی دو سال دورتر شش ماه اجازه میدادن عروسی بکند البته این ازنااگاهی نیاکان مانبوده از عاطفه ومحبت های بیش ازحدبوده است..
احترام، تعصب ،خونگرمی نسبت به همدیگر...

ازامروز گله مندم شخصی
پسرعمویش و یا برادرزاده اش و یااقوام نزدیکتراز شاهرگش فوت میکند تا هفت روز هم نمی تواند احترام مرده را نگه دارد ...

یا نزدیکترین فامیلش در حال موت است شب باخانواده اش یعنی خونه خودش مشورت می کنند که حیله ای بکار ببرند برای مثال: فردا کارتهای عروسی را پخش کنید شایدفوت کردمردم میگو یند خداراخوش نمیاید این اقاکارت پخش کرده ...برنج ، روغن قرض کرده بایدعروسی بکند میگویند باشد مبارکه ..
عروس میگه تا ارگ و ساز و دهل درخونه ما نیاید من عروسی نمیکنم حتی همسایه که ازنزدیکترین فامیل وبرادر بیشتربایداحترامش داشت هم بدون رودرواسی ارگ میزند ... هرکاری قدیم ها ونیاکان ما برای مرده احترام قائل بودن...

ادامه دارد...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
رسوم شب چله در ایلام

#سعیدجوهری:

شب چله که در آن مردم برای دور کردن تاریکی و ترس دور هم جمع می‌شدند، هنوز هم در بین مردم ایران یکی از محبوب‌ترین شب‌ها است.

شبی که فامیل، اقوام و طایفه‌ها دور هم جمع می‌شوند و از هر دری سخنی می‌گویند و این شب را با آداب و رسوم کهن دیار خود همراه می‌کنند.

ایلامیان از قدیم این شب را بیدار می‌ماندند و در کنار اقوام و خانواده خود رسوم مختلفی داشته‌اند و همراه با برآمدن خورشید که نشانه گرمی و محبت بوده است به رختخواب می‌رفتند.

در قدیم که تنوع میوه‌ها در ایلام وجود نداشته است مردم از لبو و شلغم برای سفره شب چله خود استفاده می‌کرده‌اند و امروزه نیز ایلامیان به رسم بزرگان خود از لبو و شلغم نیز در شب یلدا استفاده می‌کنند.

رسوم ما با گذشت زمان به جای جان گرفتن در حال جان باختن و فراموش شدن هستند، در قدیم و تقریبا تا سی سال پیش مردم ایلام بازی و رسمی به نام #شلی_ملی را داشته‌اند و اکنون در حال فراموش شدن است.

این رسم به گونه‌ای بوده است که در آن تعدادی از جوانان و نوجوانان پسر که بیشتر در شهرستان‌های سیروان و ایلام مرسوم بوده است، در ابتدای شب دور هم جمع شده و هر کدام یک چوب دستی برداشته و همگی به در منازل آبادی و روستا می‌رفتند.

افراد جلو‌تر سردسته بوده‌اند و چند چوب دستی بر درب منزل یا برروی سیاه چادر نواخته و سپس یکصدا می‌گفتند «شلی مِلی» یعنی هرگز نمی‌روم تا چیزی ندهی، عده‌ای دیگر و یا همگی ادامه می‌دادند «خال دقولی» به معنی نشانه‌ای روی پایش است.

در این رسم این گونه طلب مواد غذای و خوراکی می‌کرده‌اند و صاحب منزل مقداری آرد یا خرما و گاهی پول نقد به آن‌ها می‌داد و آن‌ها یک صدا می‌گفتند «أُسا خُویُو چکًوُ شِی، خُودا کُورد نًه کُوشِی» به معنی استاد (خدا) خودش با چکشش، خداوند پسرت را نکشد و آنگاه می‌رفتند واگر صاحب منزل چیزی نمی‌داد آنگاه همه در این عبارت می‌گفتند که خداوند پسرت را بکُشد و اگر پسر نداشت مرد خانه را نفرین می‌کردند (چه بسا پسر خانواده درمیان جمع بود و جرأت مخالفت نداشت).

سپس چند چوب دستی محکم بر درب خانه یا روی سیاه چادر زده وسراغ منزل دیگری می‌رفتند و در آخر همه مواد غذایی را بین خود تقسیم و آرد‌ها را در دکان محل فروخته و در عوض مواد غذای خریده و بین خود تقسیم می‌کردند و در این میان هیچ‌گاه به درب منزل کسانی که فقیر و بی‌بضاعت بودند نمی‌رفتند.

یکی از آداب مردم ایلام در شب یلدا فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است، همچنین حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده‌گویی می‌کنند.

زنان ایلامی در این شب شیرینی خانگی پخته و میوه‌هایی که نشانه برکت هستند، مانند انار، هندوانه و انواع آجیل و خشکبارهای دیگر را برای دور هم جمع شدن آماده می‌کنند.

#بژی_برساق، #گنمه_شیره (گندم برشته همراه با شیر)، #کله کنجی، #حلوای بگل از جمله شیرینی‌های خانگی ایلامیان است.

قصه‌گویی بزرگان نیز یکی دیگر از مراسم دوست داشتی شب چله در ایلام است و همچنین بازی‌های محلی نظیر پرقوچ (گل یا پوچ) و چیزان نیز از جمله بازی‌های مرسوم در این شب در بین جوانان و نوجوان است.

همچنین اگر در بین جمع افراد تازه عروس و داماد نیز حضور داشته باشد از طرف جمع و بزرگان تکریم شده و به آن‌ها هدایای داده میشود!

با تشکراز مهندس جوهری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
لزوم ایجاد فرمانداری ویژه برای کهن شهر مهرگان کده

پایگاه تحلیلی خبری بیستون
@ceymarian
کهن شهر مهرگان کده( دره شهر فعلی در استان ایلام) با بیش از ۲۲۰ هکتار مساحت باقی مانده( صرف نظر از قسمت هایی که در زیر شهر جدید مدفون است ) یک شهر باستانی با تمام آثار و ابنیه بجا مانده از دنیای باستانی ایران است..
این شهر دارای #آتشگاه در قسمت شرقی شهر باستانی ، پل های #گاومیشان و #چم نمشت بر روی رودخانه #گاماسی( سیمره!!) می باشد.
پل گاومیشان راه ارتباطی کهن شهر مهرگان کده به پایتخت های ایران باستان از جمله شوش و همدان و کرمانشاه بوده است پل گاومیشان این شهر را از طریق پل دختر( پل ابتدای شهرستان پلدختر ) که گمان بر این است از سازه های دوره داریوش هخامنشی باشد و بر روی رودخانه کشکان زده شده است به همدان و کرمانشاه وصل کرده است.
و پل چم نمشت بر روی رودخانه گاماسی که ارتباط بین کهن شهر با پرستشگاههای سرخ دم لکی و لری در کوهدشت بوده است و راه سنگ فرش شده (میرو ره )در #مله_کوه( شمال دره شهر ) و جنوب ( رومشکان) این ارتباط را به خوبی نمایش می دهد.
وجود هفت ایستگاه راهداری و یک پاسگاه در بالاترین قسمت مله کوه دلیل محکم تری برای محافظت از این کهن راه باستانی در #مهرگان_کده می باشد و در جنوب این شهر نیز راه باستانی (پلنگ آو) وجود دارد که دارای ۳ ایستگاه راهداری و راه سنگ فرش می باشد که بر خلاف (میرو ره) که کاملا پا برجاست فقط قسمت هایی از آن باقی مانده است و جالب این است که ایستگاه راهداری کنونی که در بالای کوور کوه قرار دارد نزدیک به ۲۰۰ متر با ایستگاه باستانی آن فاصله دارد و این همان راهی است که مهرگان کده را از طریق آبدانان به تیسفون متصل کرده است که وجود قلعه ی( پشت قلعه ) در آبدانان که گمان بر این است مهم ترین پاسگاه راهداری و یک قلعه مستحکم برای محافظت از این راه باستانی بوده است.
جالب تر اینکه #میرو همان #میترا بوده است و یکی از اسامی بجا مانده از ایالت کوشان ایران باستان در مهرگان کده می باشد… تنگه های باستانی #بهرام_چوبین ، #شیخماخو ، #یوژاندر ، #سیکان ، #زرانگوش و زید راه های ورودی دشمنان این کهن شهر بوده اند
شهرک های سیکان و شهر ماسوله ای دربند بدره( روبروی روستای گچ کوبان ) و روستاهای باستانی چال باغ و بید آو ، کلم و … نیز بر اهمیت تمدن ۵۰۰۰ ساله این شهر می افزایند و خیلی تپه های ماقبل تاریخی در گوشه و کنار شهر باستانی از جمله ؛ تپه های هلوش در ۲۳ کیلومتری شهر باستانی ، تپه #تیغن و #کوزه_گران در ۲ و ۳ کیلومتری ، #چیاخان_پری در ۱۵ کیلومتری و … بر سابقه ۱۰۰۰۰ ساله این شهر مهر تایید می زند.
قلعه های ؛ #هزار در ، #سکه سو ، #سیکان ، #شاه نشین یک و دو ، قلاع #شکر یک و دو ، #قلعه گل ، #قلعه تسمه و قلعه #کله جو بر اهمیت دفاعی این شهر تاکید دارد که برای محافظت از این شهر ساخته شده است ، کاریز های بجا مانده از این شهر نوشته های ابن مشکویه را در اساطیری بودن این شهر در هنگام حمله افراسیاب تایید می کند این کاریزها در منطقه قلعه گل در قسمت غربی شهر قرار دارند و مهم تر اینکه چشمه های آب گرم طبیعی می باشد که در فاصله ۱۰۹ کیلومتری این شهر در جنوب شرقی پا علم در قسمت جنوبی رودخانه گاماسی جاذبه های طبیعی گردشگری را در این شهر ، با اضافه کردن جنگل های پکوور کوه و بیشه های رودخانه گاماسی و دریاچه دوقلو سیاگاو آّبدانان و آبگیرهای پلدختر و بزرگترین زمین رانش جهان در هلوش ، آبشار های مار بره ، چپی راستی و دربند و هفت آسیاب تکمیل می کند…. و …پس جا دارد برای #محافظت از چنین سرزمینی ، که قطعا برای ساکنان شهر های یاد شده حداقل می تواند سود سرشاری به همراه داشته باشد یک فرمانداری ویژه تعیین گردد..
منبع؛ پایگاه خبری تحلیلی بیستون
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#ارسالی

سوغات_دره شهر
#خیار، #ترخینه، #برساق، #کله کنجی، #گندم برشته، #طالبی

طرز تهیه_ترخینه
گندم را میبریم آسیاب و دو نصفش میکنیم ،دوغ رو به مدت یه هفته در ظرف در دار یا مشک قرار میدیم تا خوب ترش بشه،آنوقت گندم آسیاب شده رو قاطی دوغ میکنیم و با گیاهان معطر کوهی مثه آویشن و حبوباتی مثه عدس و لوبیا و ادویه جات قاطی میکنیم و به شکل های متفاوت در میاریم و روی یک سطح صاف پهن میکنیم تا خوب خشک بشن،بعد ترخینه ی ما اماده ست،بعضیا سلیقه ای گندم آسیاب شده رو اول میپزن بعد تو دوغ میریزن.....

طرز تهیه_گندم_برشته
گندم را با شیر و زردجوبه خیس میکنیم تا شیر به خورد گندم برود بعدش گندم را روی یک سطح صاف پهن میکنیم تا از یک کم رطوبتش خشک بشه در مرحله ی بعدی با ساج تفت میدهیم .وبا یک دستمال پارچه ای مرتب زیر وروش کنیم که نسوزه؛در آخر هم کنجد را یک تفت میدهیم وقاطی گندم برشته میکنیم.

#زرین_شکرنیا
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
Forwarded from عکس نگار
یاد شهیدان را باید زنده نگه داشت ...
مقام معظم رهبری
@ceymarian
معرفی نوزدهمین شهید از شهدای گرانقدر
مهرگان کده
@ceymarian
#اقبال_فاضلی

تاریخ تولد: ۱۳۴۸

تاریخ شهادت: ۶۶/۲/۴، بانه گامو
@ceymarian
شهید در سال ۱۳۴۸ در خانواده ای کشاورز در روستای #کله_جو متولد شد و در سن ۶ سالگی به مدرسه رفت و تحصیلاتش را در دره شهر ادامه داده و در دوران تحصیل به لباس مقدس سربازی ملبس شد و در عملیات های مختلفی شرکت نمود از جمله کربلای ۱ و چنگوله، دوره فرماندهی را در اهواز گذراند و در تاریخ ۶۶/۲/۴ به منطقه عملیاتی اعزام شد و در حین عملیات کربلای ۱۰ در نبردی سخت و تن به تن در #بانه_گامو به خیل شهدای گلگون کفن پیوست.
روحش شاد🌹
@ceymarian
چند خط از وصیت نامه :
...افتخارم بر این است که به اندازه وسع خود از کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خونهای هزاران شهید وارسته به رهبری امام است پاسداری می نمایم .
@ceymarian
تاریخ و فرهنگ دره شهر
http://telegram.me/ceymarian