زن و جامعه (زن کارگر)

#مقالات
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
#مقالات
زنان و بلوای نان


▪️ در دهه گذشته کالاهای ضروری سبد معیشت مردم بارها افزایش قیمت داشته است. اخیرا نیز این افزایش بی رویه بار سنگین خود را بر ضروری ترین کالاها از جمله قوت اصلی سفره مردم یعنی نان تحمیل کرده است. این گرانی و افزایش قیمت ها و ناتوانی شدید مردم در تامین مایحتاج خود همچون چند تجربه سال های گذشته، منجر به بروز نارضایتی ها و اعتراضاتی در شهرهای مختلف چند استان شده است که اگر متولیان حکمرانی کشور نتوانند پاسخ درخوری به این اعتراضات بدهند، نارضایتی فراگیر و همه جامعه را درگیر خواهد کرد.

🔹 از خلال گزارش های ارایه شده، حضور جدی، پر رنگ و مصمم زنان در چند اعتراض اخیر همچون آبان ماه سال ۹۸ بسیار مشهود است. به گونه ای که این حضور فعال نظر بسیاری از تحلیل گران را به خود جلب کرده و به آن ارج گذاشته و موضوع گفتگو شده است. البته مرور این حضور و این تحلیل ها موضوع این یادداشت مختصر نیست. نوشتار حاضر بنا دارد بسیار مختصر یکی از تجربه های گذشته حضور زنان تهرانی در یکی از بلواهای مربوط به نان یعنی بلوای نان ۱۳۰۴ که با محوریت آنها تحقق پیدا کرده است، را روایت کند.

▪️ مساله کمبود نان و گرانی ارزاق که در منابع از آن به عنوان «بلوای نان» تعبیر شده است، در تمام دوره تاریخ معاصر کشور از چالش های پر اهمیت و جدی پیش روی جامعه بوده است. بلوای تابستان ۱۲۷۷ قمری از نخستین بلواهای فراگیر بوده که در واکنش به کمبود و گرانی نان رخ داده است. با این حال با پایان این بلوا گرفتاری های مردم در این خصوص رفع نشد و یک دهه بعد بلوای نان سال ۱۲۸۸ قمری را بر گرده مردم تحمیل کرد. بلوایی که در آن به روایت کتاب خاطرات احتشام السلطنه مردم به ناچار به «مردار خواری» و «آدم خواری» روی آورده بودند. در این کتاب گزارش شده است که «مردم در کنار خندق بر سر یک لاشه اسب یا قاطر ریخته و با چاقو آن را می بریدند و از دست یکدیگر می کشیدند. مردم پس از خوردن سگ و گربه و هر چه خوردنی بود ناچار به خوردن اطفال پرداختند.» برخی از منابع به حضور زنان در این بلواها اشاره داشتند اگرچه این حضور به پر رنگی بلوای نان ۱۳۰۴ نبوده است.

🔹مشکلات نان همچنان ادامه داشت و با بروز بلواهای مختلف و حتی با تغییر نظام سیاسی از استبدادی به مشروطه نیز لاینحل باقی ماند. اوضاع آشفته پسامشروطه، هرج و مرج سیاسی و اجتماعی، وقوع جنگ جهانی اول و دخالت بی رویه کشورهای روسیه و انگلیس در امور داخلی کشور این مشکلات و مسائل مربوط به کمبود نان و گرانی آن را تشدید کرد. این تشدید بارها شرایط وخیم تری را برای مردم ستم دیده و گرفتار به بار آورد. از همین رو رویداد بلوای نان ۱۳۰۴ با محوریت زنان با این پشتوانه تاریخی رخ داده است.

▪️ بنا به آنچه گفته شد، با توجه به تحولات تاریخی دوره پسا مشروطه امیدی به رفع مسائل مربوطه به نان نمی رفت. متولیان حکمرانی نیز ناتوان از حل این مشکلات بودند. در نتیجه این وضع در سال منتهی به بلوای نان ۱۳۰۴ تشدید شد. کاهش بارندگی در سال ۱۳۰۳ نیز موجب شد تا وضع غله در سال ۱۳۰۴ چندان مناسب نباشد. شاه مملکت نیز به فرنگ رفته بود و از بازگشت به کشور بیم داشت. کابینه سردار سپه نیز که کوشش داشت تا زمینه انحلال سلطنت قاجاری و تشکیل حکومت را فراهم کند، در خصوص رفع مشکلات مربوط به نان اقدام مفیدی انجام نداد. از همین رو جمعی از زنان جنوب شهر تهران در واکنش به وضع نامساعد و رقت بار نان اعتراضی را در مهر ماه ۱۳۰۴ تدارک دیدند. سرتیب میر حسین یک رنگیان که خود از شاهدان واقعه بود، در خصوص این حضور زنان نوشته است: «... جمعی از زنان ماجراجوی جنوب شهر، صبح آن روز در اطراف «پاقاپق» و چاله میدان و کوچه شترداران، با فریاد ما نان می خواهیم، زن های دلاور نواحی جنوب شهر را به دور خود جمع کرده، روبندهای سفید را دور گردن حلقه نموده، هر یک، نیم سوز و قطعه چوبی در دست گرفته و های و هو کنان به داخل مجلس هجوم آوردند... هر چه به دستشان رسید شکستند و هر نماینده ای را که در برابر خود دیدند از ضربه نیم سوز محروم نساخته و اصلا مجال صحبت هم به او ندادند...»

🔹 ماجرای گفته شده نیز همچون تجربه های دیگر بلوای نان سرکوب شد. مدرس مردم را به آرامش دعوت کرد. سردار سپه نیز که سودای رکاب شاهی داشت، شبانه زنان اشغال کننده مجلس را دستگیر و عده ای از آنها را به قزوین و قم تبعید کرد. اینگونه به غائله پایان داد و با خارج کردن غلاتی که در انبارها احتکار کرده بود برای خود اعتباری برای تخت شاهی خرید....

🖍فاطمه گوارایی
👇
https://bit.ly/3a31ojb

#زنان_و_بلوای_نان
#خیزش_نان_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
@zan_j

تصویر : شورش زنان اصفهان علیه فقر وکمیابی نان
#مقالات
زنان و بلوای نان


▪️ در دهه گذشته کالاهای ضروری سبد معیشت مردم بارها افزایش قیمت داشته است. اخیرا نیز این افزایش بی رویه بار سنگین خود را بر ضروری ترین کالاها از جمله قوت اصلی سفره مردم یعنی نان تحمیل کرده است. این گرانی و افزایش قیمت ها و ناتوانی شدید مردم در تامین مایحتاج خود همچون چند تجربه سال های گذشته، منجر به بروز نارضایتی ها و اعتراضاتی در شهرهای مختلف چند استان شده است که اگر متولیان حکمرانی کشور نتوانند پاسخ درخوری به این اعتراضات بدهند، نارضایتی فراگیر و همه جامعه را درگیر خواهد کرد.

🔹 از خلال گزارش های ارایه شده، حضور جدی، پر رنگ و مصمم زنان در چند اعتراض اخیر همچون آبان ماه سال ۹۸ بسیار مشهود است. به گونه ای که این حضور فعال نظر بسیاری از تحلیل گران را به خود جلب کرده و به آن ارج گذاشته و موضوع گفتگو شده است. البته مرور این حضور و این تحلیل ها موضوع این یادداشت مختصر نیست. نوشتار حاضر بنا دارد بسیار مختصر یکی از تجربه های گذشته حضور زنان تهرانی در یکی از بلواهای مربوط به نان یعنی بلوای نان ۱۳۰۴ که با محوریت آنها تحقق پیدا کرده است، را روایت کند.

▪️ مساله کمبود نان و گرانی ارزاق که در منابع از آن به عنوان «بلوای نان» تعبیر شده است، در تمام دوره تاریخ معاصر کشور از چالش های پر اهمیت و جدی پیش روی جامعه بوده است. بلوای تابستان ۱۲۷۷ قمری از نخستین بلواهای فراگیر بوده که در واکنش به کمبود و گرانی نان رخ داده است. با این حال با پایان این بلوا گرفتاری های مردم در این خصوص رفع نشد و یک دهه بعد بلوای نان سال ۱۲۸۸ قمری را بر گرده مردم تحمیل کرد. بلوایی که در آن به روایت کتاب خاطرات احتشام السلطنه مردم به ناچار به «مردار خواری» و «آدم خواری» روی آورده بودند. در این کتاب گزارش شده است که «مردم در کنار خندق بر سر یک لاشه اسب یا قاطر ریخته و با چاقو آن را می بریدند و از دست یکدیگر می کشیدند. مردم پس از خوردن سگ و گربه و هر چه خوردنی بود ناچار به خوردن اطفال پرداختند.» برخی از منابع به حضور زنان در این بلواها اشاره داشتند اگرچه این حضور به پر رنگی بلوای نان ۱۳۰۴ نبوده است.

🔹مشکلات نان همچنان ادامه داشت و با بروز بلواهای مختلف و حتی با تغییر نظام سیاسی از استبدادی به مشروطه نیز لاینحل باقی ماند. اوضاع آشفته پسامشروطه، هرج و مرج سیاسی و اجتماعی، وقوع جنگ جهانی اول و دخالت بی رویه کشورهای روسیه و انگلیس در امور داخلی کشور این مشکلات و مسائل مربوط به کمبود نان و گرانی آن را تشدید کرد. این تشدید بارها شرایط وخیم تری را برای مردم ستم دیده و گرفتار به بار آورد. از همین رو رویداد بلوای نان ۱۳۰۴ با محوریت زنان با این پشتوانه تاریخی رخ داده است.

▪️ بنا به آنچه گفته شد، با توجه به تحولات تاریخی دوره پسا مشروطه امیدی به رفع مسائل مربوطه به نان نمی رفت. متولیان حکمرانی نیز ناتوان از حل این مشکلات بودند. در نتیجه این وضع در سال منتهی به بلوای نان ۱۳۰۴ تشدید شد. کاهش بارندگی در سال ۱۳۰۳ نیز موجب شد تا وضع غله در سال ۱۳۰۴ چندان مناسب نباشد. شاه مملکت نیز به فرنگ رفته بود و از بازگشت به کشور بیم داشت. کابینه سردار سپه نیز که کوشش داشت تا زمینه انحلال سلطنت قاجاری و تشکیل حکومت را فراهم کند، در خصوص رفع مشکلات مربوط به نان اقدام مفیدی انجام نداد. از همین رو جمعی از زنان جنوب شهر تهران در واکنش به وضع نامساعد و رقت بار نان اعتراضی را در مهر ماه ۱۳۰۴ تدارک دیدند. سرتیب میر حسین یک رنگیان که خود از شاهدان واقعه بود، در خصوص این حضور زنان نوشته است: «... جمعی از زنان ماجراجوی جنوب شهر، صبح آن روز در اطراف «پاقاپق» و چاله میدان و کوچه شترداران، با فریاد ما نان می خواهیم، زن های دلاور نواحی جنوب شهر را به دور خود جمع کرده، روبندهای سفید را دور گردن حلقه نموده، هر یک، نیم سوز و قطعه چوبی در دست گرفته و های و هو کنان به داخل مجلس هجوم آوردند... هر چه به دستشان رسید شکستند و هر نماینده ای را که در برابر خود دیدند از ضربه نیم سوز محروم نساخته و اصلا مجال صحبت هم به او ندادند...»

🔹 ماجرای گفته شده نیز همچون تجربه های دیگر بلوای نان سرکوب شد. مدرس مردم را به آرامش دعوت کرد. سردار سپه نیز که سودای رکاب شاهی داشت، شبانه زنان اشغال کننده مجلس را دستگیر و عده ای از آنها را به قزوین و قم تبعید کرد. اینگونه به غائله پایان داد و با خارج کردن غلاتی که در انبارها احتکار کرده بود برای خود اعتباری برای تخت شاهی خرید....

🖍فاطمه گوارایی
👇
https://bit.ly/3a31ojb

#زنان_و_بلوای_نان
#خیزش_نان_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
@zan_j

تصویر : شورش زنان اصفهان علیه فقر وکمیابی نان
#مقالات
#دیدگاه
همبستگی فمینیستی فراملی با قیام «زن، زندگی، آزادی» در ایران

گروه‌ها و کلکتیوها و سازمان‌ها و کنش‌گران فمینیست چپ از کشورهای مختلف جهان در بیانیه‌ای با انقلاب ژینا اعلام همبستگی کردند. آنها در این بیانیه می‌نویسند: «فمنیسمی که ما از آن دفاع می کنیم، مبارزه با زنجیره‌ی خشونت و غیرانسانی‌سازی است که از مختصات اساسی سرمایه‌داری است.»


 برای سپیده قلیان، فعال جنبش کارگری و «زن، زندگی، آزادی » که از سال ۲۰۱۸ در زندان اوین بازداشت است. در تمام مدت بازداشت، سپیده از طریق نامه‌ها و شهادت‌هایش لحظه‌ای از افشای وضعیت اسفبار زنان زندانی دست برنداشته است. در ۲۱ مارس ۲۰۲۳، چهار ساعت پس از آزادی دوباره بازداشت شد. جسارت مثال زدنی که ترجمان تمام عیار مقاومت است، الهام بخش تمام مبارزان فمنیست است.
در ۲۵ شهریور ۱۴۰۲، ژینا مهسا امینی، زن جوان کرد ۲۲ ساله ، زیر ضربه های باتوم پلیس «امر به معروف» جان باخت. قتل او نقطه‌ی شروع انقلابی بود که سراسر ایران را به لرزه درآورد و جهانیان را شگفت زده کرد. غریو «زن، زندگی، آزادی» برخاسته از کردستان، خیزشی اعتراضی، زندگی‌محور، سراسری و متنوعی را در خیابان‌های ایران به پا کرد که هیچ درخواستی نداشت بلکه همه چیز را الزام می‌کرد.
@zan_j
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/781140/&rhash=0ceb6994783a68
#مقالات

زنان کارگر بلوچ و بیگاری در نخلستان‌ها
منبع :دسگوھاراں🖍

در موسم برداشت خرما، زمانی که صاحبان نخلستان‌ها، دلالان و تاجران برای کار بر روی زمین به کارگر نیاز دارند، معادلات به‌ کارگیری‌ نیروی کار متفاوت می‌شود. کارفرمایان ترجیح می‌دهند زنان بیشتری را استخدام کنند و از نیروی کار آنان استفاده کنند. در ادامه منطق چنین روندی را توضیح می‌دهیم.
در ادامه روندی که در دسگوهاران وعده داده بودیم، این بار نیز به مناسبت روز جهانی کارگر و در میان بی‌شمار بیانیه و مقاله تصمیم گرفتیم گزارشی کوتاه از وضعیت زنان کارگر کشاورز در نخلستان‌های بلوچستان بنویسیم. هم‌چنان که در گذشته اعلام کردیم، در این سلسله مقالات و گزارش‌ها بر تجارب‌زیسته و گزارش‌های دریافتی تکیه می‌کنیم تا از خلال آن‌ها به فهم بهتری از اشکال فرودستی و ستم دست یابیم.
خرما یکی از اصلی‌ترین منابع درآمد مردم در جنوب بلوچستان است. بخش زیادی از مردم در طول سال با سرمایه‌گذاری روی درختان نخل هزینه‌های زندگی خود را تامین می‌کنند. البته در مورد کارگران باید خاطر نشان کرد که این منبع درآمدی فصلی و بی‌ثبات است و شش ماه زمان می‌برد تا محصول نهایی به دست کشاورزان برسد. نیمه‌ دیگر سال را اغلب مردم برای تامین مخارج زندگی به شغل‌های سیاه روی می‌آورند.
در موسم برداشت خرما، زمانی که صاحبان نخلستان‌ها، دلالان و تاجران برای کار بر روی زمین به کارگر نیاز دارند، معادلات به‌ کارگیری‌ نیروی کار متفاوت می‌شود. کارفرمایان ترجیح می‌دهند زنان بیشتری را استخدام کنند و از نیروی کار آنان استفاده کنند. در ادامه منطق چنین روندی را توضیح می‌دهیم.

https://tg.pe/bP4

@zan_j

#زنان_کارگر_فصلی
#استثمار_مضاعف
#ستم_جنسیتی
#زن_زندگی_آزدی


#زنان_کارگر_بلوچ
#زنان_کارگر_نخلستان‌ها
#جنین_زند_آجویی
#ژن_ژیان_ئازادی
#قادین_یاشام_آزادلیق
#امرأة_حياة_حرية
#زن_زیویش_أزأیي
#زن_زندگی_آزادی
#زن_زنەی_آزادی
zan zendegi azadi no 4
ویژه‌نامه‌ی زن – زندگی – آزادی، شماره‌ی چهارم

#مقالات در لینک زیر👇

https://pecritique.files.wordpress.com/2023/01/zan-zendegi-azadi-no-4.pdf


https://wp.me/p2GDHh-6nQ
#زن_زندگی_آزادی
#رفاه_عدالت_برابری_
@zan_j
#مقالات
درباره ی زنان
روژاوا

...جامعه بشری در سده­ ی ۲۱ در بحرانی­ترین وضعیت خود به سر می­برد. عصر کنونی در معرض جنگ، فقر، نابودی فرهنگ، تاریخ، زبان، طبیعت و نابودی خلق­ها قرار دارد و با وجود تئوری و گام­های بسیار، پیشرفت و موفقیتی در جوامع روی نداده است. در بحبوحه­ی این بحران­ها در جغرافیایی کوچک در کوردستان انقلابی روی می­دهد که مهر خود را به این زمانه ستمگر می­زند. چشم همەی جهانیان بدان دوخته می­شود. مردمی که تا دیروز حتی هویت آنان از سوی رژیم بعث سوری به رسمیت شناخته نمی­شد، امروز با پارادایم دموکراتیک-اکولوژیک مبتنی بر آزادی زن جامعه­ی نوینی بنا نهادند و این واقعیت را که تاریخ نیز گواه آن است که اراده­ی مردمی هر زمان تعیین کننده و هیچ نظام توتالیتری تاکنون توانایی مقابله با خشم و خواسته­ی مردمی نداشته است را اثبات کردند
⚡️زنان روستایی در کنار معلمان و دانشجویان در تلاش برای تحول مناسبات مردسالاری و جنسیتی در جامعه هستند تا فضای اجتماعی و خانوادگی را از انحصار مردان خارج سازند. فعالیت­های اقتصادی، اجتماعی، نظامی و دیپلماتیک زنان در ده سال اخیر با خود دستاوردهای بسیاری در سطح دنیا و خاورمیانه داشته است. مهم­تر از همه میان زنان از هر مذهب و اتنیکی روابط نزدیکی برقرار گشته و زنان کورد، عرب، سریانی و کلدانی علی­رغم تنوع و تفاوت‌ها، در یک جبهەی مشترک مبارزاتی قرار دارند که بی­گمان پیشرفت بزرگی است. برقراری روابط دیپلماتیک زنان با احزاب و سازمان­های زنان عرب کشورهای همسایه بر پایه تقویت جبهه مبارزاتی مشترک زنان وارد مرحله جدیدی گشته که این روابط می­تواند نقطه عطفی در مبارزات زنان خاورمیانه باشد تا نقش خود را در دمکراتیزاسیون این جغرافیا ایفا نمایند. در ابعاد اجتماعی زنان نقش فعالی در مناسبات اجتماعی و حوزه­ی عمومی دارند و مشکلات و مسائل خود را از طریق مجالس و کمون­های خود چاره­یابی می­کنند و دارای قدرت تصمیم­گیری در مورد خود هستند. کمون­های اقتصادی زنان جهت استقلال مالی زنان و استفاده از دسترنج خود به توسعه­ی قابل ملاحظه­ای دست یافته است. به طور کلی اگر ارزیابی مختصری از روند انقلاب زنان در روژآوا داشته باشیم علی­رغم بروز جنگ و کوچ­های اجباری که بیش از همه زنان با سختی مواجه شدند باز هم آنان بودند که دستاوردهای این انقلاب را حفظ کردند زیرا آنان میراث­داران فرهنگ قوی زن-مادر در این سرزمین کهن هستند و بار دیگر طعم آزادی را چشیده و جایگاه واقعی خود را کسب کرده بودند

👇
http://telegra.ph/معجزهی-سده-۲۱-انقلاب-روژآوا-07-25
#نان_کار_آزادی
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#مقالات
#درباره_زنان
معنای امر زنانه
🖍 / کاترین مالابو /
ترجمه‌ی نگین صنیعی

اگر برداشت ما از «زن» یک واقعیت متعین کالبدشناختی و فرهنگی باشد، تصدیق می‌کنیم که امروزه[i] دیگر به‌نظر نمی‌رسد امر «زنانه»[1] با «زن» همراه باشد. [2] بسط مطالعات زنان در پایان قرن بیستم، به‌ویژه آثار جودیت باتلر در زمینه‌ی مطالعات جنسیت[3] و تئوری کوییر[4] در به‌چالش کشیدن تقسیمات مردانه و زنانه نقش داشت و نشان داد که هویتِ جنسیتی همواره مبتنی بر اجرا[5] است و هیچ‌گاه واقعیتی از پیش معلوم نبوده است. زین پس می دانیم که سخن از «جنسیت‌ها»، سخن گفتن درباره‌ی «جنس‌ها» [جنس زن و مرد] نیست. بنابراین باید بپذیریم که از این پس می‌توان از فمینیسم، فمینیسمی بدون زن مراد کرد. زن گزاره‌ای[6] است که دیگر بدیهی و مسلم تلقی نمی‌شود، اگر بتوان گفت که این گزاره اصلاً از بداهت برخوردار بوده باشد. چنانچه امر زنانه «معنایی» داشته باشد؛ این معنا تا جایی است که امکان به‌چالش کشیدن هویت زن را فراهم می‌کند و به واسازی و جابه‌جایی خود این هویت دست‌می‌زند.

وضعیت این چنینی امور، ضرورتاً یکپارچگیِ موردِ ادعایِ مفهومِ «تفاوت جنسی»[7] را تضعیف می‌کند. مطرح کردن این‌که جنسیت‌ها اموری برساخته‌اند به زیر سؤال رفتن ایده‌ی تفاوت به‌شکل دوتاییِ زن و مرد منجر می‌شود. نه تنها دوگانگی بلکه چندگانگی جنسیت‌ها وجود دارد. مردانه و زنانه می‌توانند همزمان بدون ارجاع به اطلاعات کالبدشناسانه یا اجتماعیِ اولیه‌، سازنده‌ی بسیاری از این هویت‌های جنسیتی باشند.

بااین‌حال امر زنانه اگر هم کماکان غیرقابل فروکاستن به این یا آن جنسیت از جمله به جنس «زن» باشد، باز هم، مانند واژه‌ی هستی، واژه‌ای «خنثی» نیست. به‌همین دلیل است که لویناس آن را برمی‌گزیند و به آن شأن اخلاقی می‌بخشد. امر زنانه به‌مثابه‌ی بخشندگی‌ آغازین دانسته می‌شود؛ امکانِ بخشیدن بدون انتظار بازپس گرفتن. ژستی که من مایلم آن را تحلیل کنم.


#همبستگی _علیه_نابرابری_تبعیض_فقر
#علیه_همه_ستمها

https://wp.me/p2GDHh-5Vm
#مقالات
زنان و بلوای نان


▪️ در دهه گذشته کالاهای ضروری سبد معیشت مردم بارها افزایش قیمت داشته است. اخیرا نیز این افزایش بی رویه بار سنگین خود را بر ضروری ترین کالاها از جمله قوت اصلی سفره مردم یعنی نان تحمیل کرده است. این گرانی و افزایش قیمت ها و ناتوانی شدید مردم در تامین مایحتاج خود همچون چند تجربه سال های گذشته، منجر به بروز نارضایتی ها و اعتراضاتی در شهرهای مختلف چند استان شده است که اگر متولیان حکمرانی کشور نتوانند پاسخ درخوری به این اعتراضات بدهند، نارضایتی فراگیر و همه جامعه را درگیر خواهد کرد.

🔹 از خلال گزارش های ارایه شده، حضور جدی، پر رنگ و مصمم زنان در چند اعتراض اخیر همچون آبان ماه سال ۹۸ بسیار مشهود است. به گونه ای که این حضور فعال نظر بسیاری از تحلیل گران را به خود جلب کرده و به آن ارج گذاشته و موضوع گفتگو شده است. البته مرور این حضور و این تحلیل ها موضوع این یادداشت مختصر نیست. نوشتار حاضر بنا دارد بسیار مختصر یکی از تجربه های گذشته حضور زنان تهرانی در یکی از بلواهای مربوط به نان یعنی بلوای نان ۱۳۰۴ که با محوریت آنها تحقق پیدا کرده است، را روایت کند.

▪️ مساله کمبود نان و گرانی ارزاق که در منابع از آن به عنوان «بلوای نان» تعبیر شده است، در تمام دوره تاریخ معاصر کشور از چالش های پر اهمیت و جدی پیش روی جامعه بوده است. بلوای تابستان ۱۲۷۷ قمری از نخستین بلواهای فراگیر بوده که در واکنش به کمبود و گرانی نان رخ داده است. با این حال با پایان این بلوا گرفتاری های مردم در این خصوص رفع نشد و یک دهه بعد بلوای نان سال ۱۲۸۸ قمری را بر گرده مردم تحمیل کرد. بلوایی که در آن به روایت کتاب خاطرات احتشام السلطنه مردم به ناچار به «مردار خواری» و «آدم خواری» روی آورده بودند. در این کتاب گزارش شده است که «مردم در کنار خندق بر سر یک لاشه اسب یا قاطر ریخته و با چاقو آن را می بریدند و از دست یکدیگر می کشیدند. مردم پس از خوردن سگ و گربه و هر چه خوردنی بود ناچار به خوردن اطفال پرداختند.» برخی از منابع به حضور زنان در این بلواها اشاره داشتند اگرچه این حضور به پر رنگی بلوای نان ۱۳۰۴ نبوده است.

🔹مشکلات نان همچنان ادامه داشت و با بروز بلواهای مختلف و حتی با تغییر نظام سیاسی از استبدادی به مشروطه نیز لاینحل باقی ماند. اوضاع آشفته پسامشروطه، هرج و مرج سیاسی و اجتماعی، وقوع جنگ جهانی اول و دخالت بی رویه کشورهای روسیه و انگلیس در امور داخلی کشور این مشکلات و مسائل مربوط به کمبود نان و گرانی آن را تشدید کرد. این تشدید بارها شرایط وخیم تری را برای مردم ستم دیده و گرفتار به بار آورد. از همین رو رویداد بلوای نان ۱۳۰۴ با محوریت زنان با این پشتوانه تاریخی رخ داده است.

▪️ بنا به آنچه گفته شد، با توجه به تحولات تاریخی دوره پسا مشروطه امیدی به رفع مسائل مربوطه به نان نمی رفت. متولیان حکمرانی نیز ناتوان از حل این مشکلات بودند. در نتیجه این وضع در سال منتهی به بلوای نان ۱۳۰۴ تشدید شد. کاهش بارندگی در سال ۱۳۰۳ نیز موجب شد تا وضع غله در سال ۱۳۰۴ چندان مناسب نباشد. شاه مملکت نیز به فرنگ رفته بود و از بازگشت به کشور بیم داشت. کابینه سردار سپه نیز که کوشش داشت تا زمینه انحلال سلطنت قاجاری و تشکیل حکومت را فراهم کند، در خصوص رفع مشکلات مربوط به نان اقدام مفیدی انجام نداد. از همین رو جمعی از زنان جنوب شهر تهران در واکنش به وضع نامساعد و رقت بار نان اعتراضی را در مهر ماه ۱۳۰۴ تدارک دیدند. سرتیب میر حسین یک رنگیان که خود از شاهدان واقعه بود، در خصوص این حضور زنان نوشته است: «... جمعی از زنان ماجراجوی جنوب شهر، صبح آن روز در اطراف «پاقاپق» و چاله میدان و کوچه شترداران، با فریاد ما نان می خواهیم، زن های دلاور نواحی جنوب شهر را به دور خود جمع کرده، روبندهای سفید را دور گردن حلقه نموده، هر یک، نیم سوز و قطعه چوبی در دست گرفته و های و هو کنان به داخل مجلس هجوم آوردند... هر چه به دستشان رسید شکستند و هر نماینده ای را که در برابر خود دیدند از ضربه نیم سوز محروم نساخته و اصلا مجال صحبت هم به او ندادند...»

🔹 ماجرای گفته شده نیز همچون تجربه های دیگر بلوای نان سرکوب شد. مدرس مردم را به آرامش دعوت کرد. سردار سپه نیز که سودای رکاب شاهی داشت، شبانه زنان اشغال کننده مجلس را دستگیر و عده ای از آنها را به قزوین و قم تبعید کرد. اینگونه به غائله پایان داد و با خارج کردن غلاتی که در انبارها احتکار کرده بود برای خود اعتباری برای تخت شاهی خرید....

🖍فاطمه گوارایی
👇
https://bit.ly/3a31ojb

#زنان_و_بلوای_نان
#خیزش_نان_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
@zan_j

تصویر : شورش زنان اصفهان علیه فقر وکمیابی نان
#مقالات_زنان

زنان و سیاست − دو سویه‌ی "زنان درقدرت" و "زنان برقدرت"

به مناسبت هشت مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن


نویسنده: هاله صفرزاده


از متن: «آنجایی که بحث قدرت مطرح است، حضور زنان در عرصه سیاست، سبب رویارویی آنان شده است: زنانی "در قدرت" و زنانی "بر قدرت"؛ زنانی با‌ دیدگاه‌‌ها و بنیان‌‌های نظری نه فقط متفاوت، بلکه به غایت متضاد. زنانی که "بر قدرت"‌اند، متاثر از جنبش‌‌های عدالت‌خواهانه زمانه‌ی خود با گرایش‌‌های عموما انقلابی و چپ، خواستار تغییرات ساختاری در جامعه‌اند‌ و زنان "در قدرت"، با گرایش‌های متفاوتی از دیدگاه‌های لیبرالی گرفته تا افراطی‌ترین دیدگاه‌های فاشیستی، خواهان حفظ ساختارهای موجودند. فعالیت‌‌های آنان، حتا اگر در راستای بهبود شرایط زندگی زنان هم بوده باشد، فقط رفرم‌هایی را در چارچوب ساختار موجود و قابل تحمل برای حاکمان، شامل می‌شده و بیشتر مجری‌ برنامه‌‌ها و دستورهای حاکمان بوده‌اند و در این راستا‌ چه بسا، بسیاری از آنان حتا به تصویب قوانین ضد زن نیز رای داده باشند.

این دوگانه‌ی "زنان در قدرت" و "زنان بر قدرت"، سیمایی خاص به حضور زنان در عرصه‌‌های سیاسی- اجتماعی جامعه بخشیده و چالش‌‌ها و پرسش‌‌های بسیاری را در پیش روی فعالان جنبش زنان در ایران گشوده است که باید برای آن‌ها پاسخی یافت».

#هشت_مارس #مبارزات_زنان
#همبستگی_علیه_فقر_خشونت_جنگ

ادامه‌ی متن 👇

https://www.radiozamaneh.com/706819/
@zan_j
#مقالات
زنان ایران در سال‌های سختی


December 3, 2021 by فرناز سیفی

زنان ایران در چند سال گذشته، درگیر بحرانی چندوجهی و دردناک بوده‌اند: تحدید و سرکوب سیاسی و تبعیض اجتماعی که هر روز عیان‌تر و شدیدتر می‌شود، ناکارآمدی و بی‌کفایتی و فساد اداری، تحریم‌های اقتصادی سهمگین، و صد البته همه‌گیری کووید-۱۹ که بختک دیگری بر زندگی شد. گرچه اوضاع نابسامان زندگی همه‌ی افراد جامعه را دستخوش تلاطم می‌کند اما همیشه زنان را بیشتر از مردان تحت تأثیرات منفی خود قرار می‌دهد. زنان اولین گروهی‌اند که از بازار کار حذف می‌شوند، آرزوها و رؤیاهای آن‌ها اولین چیزی است که بر باد می‌رود، خشونت فیزیکی و روانی و کلامی بیشتری بر زندگی آن‌ها آوار می‌شود، اغلب مسئولیت‌های روزمره‌ی آن‌ها سنگین‌تر هم می‌شود و منابع و امکانات‌شان هر روز بیشتر تقلیل می‌رود.
اما صدای زنان ایران، از هر گروه و باور و منش سیاسی و طبقه‌ی اجتماعی و سیاسی، در روایت این رنج غایب یا ضعیف است. در اخبار و گزارش‌ها کمتر می‌شنویم یا می‌خوانیم که شرایط دشوار این چند سال اخیر با زندگی شخصی زن ایرانی در چاردیواری خانه‌اش، نسبت‌اش با اطرافیان‌اش، رؤیاها و آرزوها و برنامه‌هایش، سبد خرید روزانه‌ی او، احساس امنیت روانی و جسمی‌اش، بارِ مسئولیت روی شانه‌های او، حق تحصیل و کار، موقعیت او در محله و جامعه‌، حق او بر بدن خود و … چه کرده و چه رنج مضاعفی را بر زندگی او آوار کرده است.
سیاست و روابط بین‌الملل کماکان درگیر این کلیشه است که «رویه‌ی جنسیتی» ندارد، بنابراین وقتی پای تحریم گسترده‌ی اقتصادی وسط باشد، کمتر چیزی از تأثیر هولناک و پیچیده‌تر تحریم اقتصادی بر زندگی روزمره، سلامت جسمی و روانی می‌خوانیم. در تحلیل تأثیر تورم و فساد اقتصادی نیز، مغفول‌مانده‌ها اغلب زنان‌اند که شمار بیشتری از آن‌ها در مشاغل بازار سیاه با دستمزد ناچیز و بدون حقوق کارگر، اشتغال دارند یا اولین گروهی‌اند که در نتیجه‌ی اوضاع نابسامان اقتصادی، از بازار کار حذف می‌شوند. نابسامانی و فشار اقتصادی، روابط افراد را دستخوش تغییر می‌کند و اغلب به سرعت سلسله‌مراتب تازه‌ و توأم با تبعیض بیشتری را ایجاد می‌کند. تغییراتی که حتی چهار دیواری خانه را بی‌نصیب نمی‌گذارد، اولویت‌بندی‌ها در خانه تغییر می‌کند و زنان در موقعیت فرودست‌ تازه‌ای قرار می‌گیرند...

فرسودگی و خستگی مفرط از کارِ بسیار
زنان بسیاری نوشتند که برای کسب درآمد بیشتر نه تنها باید بیش از گذشته کار کنند و شغل دوم نیمه‌وقت دیگری برای خود دست‌وپا کنند بلکه مسئولیت‌های آن‌ها در خانه نیز به علت همه‌گیری ویروس کرونا و کوچک‌تر شدن سبد خانوار، سنگین‌تر از همیشه شده است. ناهید، ۴۰ ساله از اراک، نوشت: «ناگهان دیدم که در کنار همه‌ی امور خانه که همیشه بر دوش من بود، باید دو بچه‌ی ۱۲ و ۸ ساله را در خانه درس بدهم، سرگرم کنم، مراقب‌شان باشم که مریض نشوند. با این هزینه‌های کمرشکن، شغل دولتی خودم و همسرم دیگر کفاف این همه مخارج را نمی‌داد. در کنارش کارهای کوچک دیگری را پذیرفتم و بعد از ساعت کاری انجام دادم تا درآمد بیشتری داشته باشم. من خسته‌ام، ماه‌هاست که یک دلِ سیر نخوابیدم، دوباره سراغ عادت سیگار کشیدن رفتم که با سختی ترک کرده بودم، احساس خجالت می‌کنم که باز سیگار می‌کشم و از سر گرفتن این عادت را از همسر و بچه‌هایم قایم کرده‌ام. مدام حس می‌کنم که بی‌حال‌ام و بابت کوچک‌ترین چیزی می‌توانم از کوره در بروم. گاهی اوقات وقتی یکی از پسرهایم صدایم می‌زند و «مامان‌گویان» به سراغم می‌آید، دلم می‌خواهد که درِ خانه را باز کنم و فقط بیرون بزنم و بروم. کجایش مهم نیست. هم‌زمان عذاب ‌وجدان می‌گیرم که گاهی حوصله‌ی بچه‌هایم را ندارم. نمی‌دانم تا کی می‌شود چنین وضعی را تحمل کرد و تا کی جان‌ام می‌کشد. هر روز تحلیل می‌روم و آینده از همیشه سیاه‌تر به‌نظر می‌رسد.»
👇

https://telegra.ph/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%AE%D8%AA%DB%8C-12-03

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#علیه_تبعیض_جنسیتی_طبقاتی
@zan_j
#مقالات

▫️ نژاد و ماتریس سلطه
از نگاه پاتریشیا هیل کالینز

نوشته‌ی: کنت دی. آلن
ترجمه‌ی: مهتاب حاتمی‌طاهر

15 مه 2021

🔸 دغدغه‌ی پاتریشیا‌ هیل کالینز، عمدتا معطوف به نسبت‌مندی و پیوند میان توانمندسازی، خودتعیین‌گری {خودـ‌‌تعریفی} و دانش است؛ و دغدغه‌اش به طور مشخص، معطوف به زنان سیاه است: او با سرکوب آنها کاملا آشناست. اما کالینز یکی از معدود اندیشمندان اجتماعی‌ای است که توان فراروی از تجربه‌های خود را دارد؛ تا از این رهگذر، ما را با دیدگاه مهمی نسبت به سلطه و سیاست هویت به چالش بکشد؛ دیدگاهی که نه تنها امکان تغییر جهان را دارد بلکه می‌تواند افقی برای تغییری مستمر پدید آورد.

🔸 تغییر برای آنکه استمرار و دوام داشته باشد، نمی‌تواند صرفا بر یک گروه اجتماعی متمرکز باشد. به عبارت دیگر، جنبش اجتماعی‌ای که صرفا معطوف به نابرابری نژادی است، به محض آنکه گروه مزبور به برابری دست یافت نفوذ و تاثیرش را از کف خواهد داد. آنچه پاتریشیا هیل کالینز به ما ارائه می‌دهد، نوعی فرارروی از سیاست خاص گروهی‌ست که بر شناخت‌شناسی فمینیستی سیاه {پوستان} استوار است. اما، ذکر این نکته مهم است که کالینز می‌خواهد تجربه‌های زنان سیاه‌پوست را، بی‌آنکه شأنیت و امتیاز ویژه‌ای برای این تجربیات قائل شود، در کانون تحلیل‌های خود قرار دهد. کالینز می‌گوید می‌توانیم از دانش زنان سیاه‌پوست بسیار بیاموزیم.

🔸 جایگاه زنان سیاه‌پوست، از حیث نظری، بسیار جالب توجه است. کالینز می‌گوید موقعیت زنان سیاه‌پوست از آن حیث که در نقطه کانونی تلاقی‌ِ دو سیستم سرکوب‌گر به شدت قدرتمند و رایج قرار دارند منحصربه‌فرد است: نژاد و جنسیت. توانایی درک این موقعیت به منزله‌ی آنچه او «تقاطع ‌یافتگی» می‌نامد، امکان دیدن و درک فضاهای بسیار بیشتری را پدید می‌آورد که در آن‌ها منافع به هم گره خورده‌اند. به این معنا که درک موقعیت اجتماعی زنان سیاه باید ما را وادار سازد، درصدد فهم ­­و جست‌و‌جوی فضاهای دیگری که در آن‌ها سیستم‌های نابرابری گرد هم آمده‌اند، برآییم.

🔸 رویکرد کالینز، از پیوند میان دانش، توانمندسازی و قدرت گره‌گشایی می‌کند و فضایی مفهومی را ایجاد می‌کند که بتوان پیوندهای تازه‌ی درون ماتریس سلطه را شناسایی کرد. ایده‌ی ماتریس سلطه بر نقاط پیوند و وابستگی متقابل ساختارها بیش از ساختارهای نابرابر مجزا و منفرد تاکید می‌کند. این ایده به‌خودی‌خود، ما را به این پرسش ترغیب می‌سازد که دسته‌بندی‌های اجتماعی (نژاد، جنسیت، ملیت، اتنیک، مذهب، سن، معلولیت و تمایلات جنسی) چگونه به هم مرتبط بوده و یکدیگر را می‌سازند.نژادی برای مثال، نژاد و گرایش جنسی چه برهمکنشی دارند؟ چنین پرسشی ممکن است منجر به پی بردن به این امر شود که دیدگاه و واکنش فرهنگ‌های نژادی متفاوت نسبت به همجنس‌خواهی متفاوت است، در این صورت آیا تجربه‌ی زیسته‌ی یک مرد هم‌جنس‌خواه سیاه‌پوست با تجربه‌ی یک مرد سفیدپوست هم‌جنس‌خواه متفاوت است؟ ازهمین‌رو، ممکن است یک گام دیگر پیش رفته و بپرسیم طبقه چگونه بر تفاوت تجربه‌ی آنها تأثیر می‌گذارد؟ یا، اگر این تجربه‌های زیسته متفاوت هستند، ممکن است به پرسش دیگری برسیم: آیا در فرهنگ‌های نژادی یا طبقاتی مختلف، مردانگی‌های متفاوتی وجود دارد؟

🔹متن کامل مقاله را در صفحه نقد بخوانید

https://wp.me/p9vUft-2cV

#فمینیسم #فمینیسم_سیاه #تقاطع‌یافتگی
#ستم_جنسیتی_نژادی
@zan_j
«انزوا...»

آنقدر سنگباران شده‌ام
که دیگر از سنگ نمی‌ترسم
این سنگها از چالهٔ من برجی بلند ساخته‌اند

بلند در میان درختان بلند
سپاس از شما ای معماران
پریشانی و اندوه را نای عبور از میان این سنگها نیست

اینجا آفتاب زودتر بر من طلوع می‌کند
و آخرین نورهای سرخوش خورشید دیرتر غروب می‌کنند
گاهی از پنجرهٔ اتاقم
نسیم شمالی به درون پرواز می‌کند
کبوتری از دستان من دانه می‌چیند
صفحات ناتمام مرا نیز
دست‌گندم‌گون الهه شعر، این دست آرام آسمانی
تمام خواهد کرد.

#آنا_آخماتووا
#برگردان_آزاده_کامیار
t.center/zan_j

لطفا به صفحه ی اینستاگرام زن و جامعه بپیوندید :
https://instagram.com/zan_kargar?r=nametag
#مقالات_زنان

پداگوژی یادنگاری: روایت‌های جنسیتی از خشونت و بقا

✍🏽 شهرزاد مجاب و نانسی تیبر
برگردان: ارغوان شریفی

#بیدارزنی : این مقاله از طریق یادنگاری‌های زنان زندانی در مراکش، عراق و ایران، به واکاوی پراکسیس فمینیستی فراملیتی ایجاد همبستگی می‌پردازد.

ما این یادنگاری‌ها را در بستر مواجه‌ی زنان بومی با خشونت دولتی در کانادا مرور می‌کنیم. هدف از مرور و تامل به چالش کشیدنِ پنداشت‌هایِ لیبرال‌گرایانه‌ی چندفرهنگرایی، اسکان یافتن و عجین شدن و پیوند دادن فرایند گذار زندگی زنانی است که با جنگ، نظامی‌گری، نژادپرستی، خشونت و فقر دست به گریبانند.
از این رو، پرسش مورد نظر ما این است که چگونه خاطرات را در متن تاریخ بخوانیم و پیوند‌های گمشده‌ی بین استعمار و مهاجرت، نظامی‌گری و لیبرال دموکراسی، نژادپرستی و چندفرهنگی را پیدا کنیم؟
چگونه می‌توانیم یادنگاری‌ها را در متن تاریخ کانادا و موقعیت ژئوپولتیک معاصر پیدا کنیم؟ ما در این مقاله پیرامون ژانر خاطرات در ارتباط با پداگوژی‌های مردمی بحث می‌کنیم، به توصیف خاطراتی می‌پردازیم که مد نظر ما است، در مورد مضامین اصلی آن‌ها که از تحلیل ما به وجود آمده، بحث می‌کنیم و راه‌های تلاقی آن‌ها را بررسی می.کنیم.
این خاطرات به عنوان متن‌های زنده‌ی جامعه، فرهنگ و تاریخ خوانده می‌شوند. به عبارت دیگر، ما امر اجتماعی و تاریخی را از طریق صدای افراد می‌خوانیم. هدف ما واکاوی امکان‌های آموزش یادنگاری و بسط پداگوژی یادنگاری به عنوان گزینه‌ای تحول‌آفرین در آموزش بزرگسالان است.

ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:

https://bidarzani.com/42934
@bidarzani
@zan_j
#مقالات

▫️ نژاد و ماتریس سلطه
از نگاه پاتریشیا هیل کالینز

نوشته‌ی: کنت دی. آلن
ترجمه‌ی: مهتاب حاتمی‌طاهر

15 مه 2021

🔸 دغدغه‌ی پاتریشیا‌ هیل کالینز، عمدتا معطوف به نسبت‌مندی و پیوند میان توانمندسازی، خودتعیین‌گری {خودـ‌‌تعریفی} و دانش است؛ و دغدغه‌اش به طور مشخص، معطوف به زنان سیاه است: او با سرکوب آنها کاملا آشناست. اما کالینز یکی از معدود اندیشمندان اجتماعی‌ای است که توان فراروی از تجربه‌های خود را دارد؛ تا از این رهگذر، ما را با دیدگاه مهمی نسبت به سلطه و سیاست هویت به چالش بکشد؛ دیدگاهی که نه تنها امکان تغییر جهان را دارد بلکه می‌تواند افقی برای تغییری مستمر پدید آورد.

🔸 تغییر برای آنکه استمرار و دوام داشته باشد، نمی‌تواند صرفا بر یک گروه اجتماعی متمرکز باشد. به عبارت دیگر، جنبش اجتماعی‌ای که صرفا معطوف به نابرابری نژادی است، به محض آنکه گروه مزبور به برابری دست یافت نفوذ و تاثیرش را از کف خواهد داد. آنچه پاتریشیا هیل کالینز به ما ارائه می‌دهد، نوعی فرارروی از سیاست خاص گروهی‌ست که بر شناخت‌شناسی فمینیستی سیاه {پوستان} استوار است. اما، ذکر این نکته مهم است که کالینز می‌خواهد تجربه‌های زنان سیاه‌پوست را، بی‌آنکه شأنیت و امتیاز ویژه‌ای برای این تجربیات قائل شود، در کانون تحلیل‌های خود قرار دهد. کالینز می‌گوید می‌توانیم از دانش زنان سیاه‌پوست بسیار بیاموزیم.

🔸 جایگاه زنان سیاه‌پوست، از حیث نظری، بسیار جالب توجه است. کالینز می‌گوید موقعیت زنان سیاه‌پوست از آن حیث که در نقطه کانونی تلاقی‌ِ دو سیستم سرکوب‌گر به شدت قدرتمند و رایج قرار دارند منحصربه‌فرد است: نژاد و جنسیت. توانایی درک این موقعیت به منزله‌ی آنچه او «تقاطع ‌یافتگی» می‌نامد، امکان دیدن و درک فضاهای بسیار بیشتری را پدید می‌آورد که در آن‌ها منافع به هم گره خورده‌اند. به این معنا که درک موقعیت اجتماعی زنان سیاه باید ما را وادار سازد، درصدد فهم ­­و جست‌و‌جوی فضاهای دیگری که در آن‌ها سیستم‌های نابرابری گرد هم آمده‌اند، برآییم.

🔸 رویکرد کالینز، از پیوند میان دانش، توانمندسازی و قدرت گره‌گشایی می‌کند و فضایی مفهومی را ایجاد می‌کند که بتوان پیوندهای تازه‌ی درون ماتریس سلطه را شناسایی کرد. ایده‌ی ماتریس سلطه بر نقاط پیوند و وابستگی متقابل ساختارها بیش از ساختارهای نابرابر مجزا و منفرد تاکید می‌کند. این ایده به‌خودی‌خود، ما را به این پرسش ترغیب می‌سازد که دسته‌بندی‌های اجتماعی (نژاد، جنسیت، ملیت، اتنیک، مذهب، سن، معلولیت و تمایلات جنسی) چگونه به هم مرتبط بوده و یکدیگر را می‌سازند.نژادی برای مثال، نژاد و گرایش جنسی چه برهمکنشی دارند؟ چنین پرسشی ممکن است منجر به پی بردن به این امر شود که دیدگاه و واکنش فرهنگ‌های نژادی متفاوت نسبت به همجنس‌خواهی متفاوت است، در این صورت آیا تجربه‌ی زیسته‌ی یک مرد هم‌جنس‌خواه سیاه‌پوست با تجربه‌ی یک مرد سفیدپوست هم‌جنس‌خواه متفاوت است؟ ازهمین‌رو، ممکن است یک گام دیگر پیش رفته و بپرسیم طبقه چگونه بر تفاوت تجربه‌ی آنها تأثیر می‌گذارد؟ یا، اگر این تجربه‌های زیسته متفاوت هستند، ممکن است به پرسش دیگری برسیم: آیا در فرهنگ‌های نژادی یا طبقاتی مختلف، مردانگی‌های متفاوتی وجود دارد؟

🔹متن کامل مقاله را در صفحه نقد بخوانید

https://wp.me/p9vUft-2cV

#فمینیسم #فمینیسم_سیاه #تقاطع‌یافتگی
#ستم_جنسیتی_نژادی
@zan_j
#مقالات_زنان
#دیدگاه


با «تشکر»، آقای نامجو! – لیلا دانش



آقای نامجو با صراحت و «صداقت» کم نظیری حرف های دل شووینیسم مردسالار روشنفکر ماب ایرانی را جلوی صحنه گذاشته است. رو شدن و یا صاحب پیدا کردن این حرف ها می تواند مبارزه علیه فرهنگ پدرمردسالار را وارد عرصه ای بمراتب کارآ تر کند. ولی این خودبخود اتفاق نمی افتد.
طنز تلخی است. اگر فقط فایل هفت دقیقه ای عذرخواهی آقای نامجو در رابطه با شکایت هایی که از ایشان برای تعرض جنسی طرح شده دردسترس بود، امروز ایشان بعنوان قهرمان مورد ستایش جامعه مردسالار بود. یک بار هم که شده فرهنگ پدرمرد سالار ایرانی می توانست دست بر کمر زده، سبیل بچرخاند که یک قهرمان در میان ما پیدا شده که بشیوه ای سنت شکنانه  و با «صداقت» به میدان آمده است تا جواب این زنان هوچی نفهم را بدهد. و شاید هم یکبار برای همیشه به همه ثابت کند که کِرم از درخت است! اما خوشبختانه این حرفها با فایل دیگری تکمیل شد ...
که مستقل از اینکه چه کسی و چرا این فایل را علنی کرده، بهیچ روی نمی توان و نباید از آن گذشت...

معضل ایجاد شده را خود اقای نامجو باید جمع و جور کند و اینجا هدف نه قضاوت ایشان و یا زنان شاکی، بلکه صحبت بر سر محتوای حرف های رک و راست آقای نامجو و معنای آن در تداوم مبارزه برای رفع تبعیضات جنسی و جنسیتی است.
*
نکته اول  اینست که زن ستیزی در قالب پدرِ داس بدست و همسرِ چاقوکش، آن روی سکه نوع رمانتیک آن در قالب فرهنگ «ناز و نیاز» است. و این کشف امروز نیست. همیشه داس بدستان و چاقوکشان پشت شان را به فرهنگی در جامعه داده اند که توسط «فرهیختگان» آن جامعه آشکار و پنهان پاسداری شده است. اگر در این میان اختاپوسی بنام حکومت اسلامی هم با قوانین و مقررات ضد زن بالای سر جامعه ایستاده باشد دیگر می شود همین جهنمی که امروز می بینیم. داس بدستان و چاقوکشان و اسید پاشان را در جوامع متمدن (همین تمدن سرمایه دارانه و بهره کشانه) با قوانین جزایی مجازات می کنند. حتی جمهوری اسلامی هم پدرِ داس بدست را به نیمچه مجازاتی رساند. اما مشکل آن نوع دیگر، آن نگاه رمانتیک و خودی و وطنی است که با ژست تولید فرهنگ و با ادا و اسلوب روشنفکرانه بیان می شود. این رویکرد نه فقط «منِ» فرهیخته خود را، بلکه تمام «گنجینه» فرهنگ پدر مرد سالار را اتوماتیک در کنار خود دارد و اغلب بی هیچ پروایی و با اعتماد بنفس کامل منشا رفتاری می شود که در تمام طول تاریخ بشر بعنوان ابراز وجود قدرتمدارانه برای سرکوب معترضین و قربانیان شناخته شده است. در این رویکرد، آنکه زیرضرب می رود نه رفتار زن ستیز یا راسیسم/ سیاه پوست ستیز و یا رفتار کارگر ستیز بلکه خود سوژه ی در معرض اجحاف است. کسی که مورد تعرض واقع شده متهم است که اهمیت و جایگاه کارهای مهم اجتماعی و تاریخی و دوران ساز این عالی جنابان را نمی فهمد. اما سرکوب، سرکوب است. و جامعه روشنفکر ایرانی با چنین رویکردی چه در داخل کشور و چه در تبعید (جایی که از مزایای «دمکراتیک» اش هم برای کار «فرهنگی» استفاده می کند) هنوز گرفتار یک دوزاری کج و معوج تاریخ مصرف گذشته است. و بحث تنها بر سر این مورد حی و حاضر نیست. مساله این است که این رفتار اغلب بر متن حمایت جمع های پیرامونی مقدور می شود که یا در حفظ این ساختارهای قدرت مستقیما سهیم اند و یا منافع حقیر شخصی و گروهی و سازمانی و صنفی شان ایجاب می کند که در نقش پادویی ظاهر شوند: مردانی که مشغول کارهای بزرگ و دوران سازی هستند که زنان قادر به درکش نیستند و زنانی که با دم گرفتن تبصره ها و تذکرهای همان فرهنگ زن ستیز نمی فهمند که گذر این شتر به درب خانه آنها هم خواهد رسید. 
بحث بر سر فرهنگ زن ستیز وقتی موثر خواهد بود که کنکرت باشد. و مقابله با این فرهنگ در صورتی می تواند آموزنده و تغییر دهنده باشد که به روایت های واقعی رجوع کند. نه فقط روایت داس بدستان و چاقوکشان و اسید پاشان بلکه روایت های رمانتیک ناز و نیازی هم. فایل هفده دقیقه ای آقای نامجو بحث را درست در همان جایی گذاشته که باید باشد. فرهنگ ما فرهنگ ناز و نیاز است و با فرهنگ غربی فرق دارد. و این رویکرد، قدرت دارد. در هیات نخبگان فرهنگی، نخبگان ورزش، احزاب و سازمان های سیاسی راست (و حتی چپ)، در هیات نهادهای مدنی حَّب اصلاح طلبی قورت داده، در هیات مجامع روشنفکری واکسینه نشده، در میان شیفتگان رویکرد پسامدرن و واکاوی و ستایش شرق، در میان دلدادگان فرهنگ خودی با همه ملحقاتش…. 👇

https://www.akhbar-rooz.com/%d8%a8%d8%a7-%d8%aa%d8%b4%da%a9%d8%b1%d8%8c-%d8%a2%d9%82%d8%a7%db%8c-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%ac%d9%88-%d9%84%d9%8a%d9%84%d8%a7-%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%b4/
#مقالات_زنان

وضعیت زنان کارگر و ضرورت تشکل یابی

سحر صبا

📜در سیستم سرمایه‌داری، زنان کارگر، بخش وسیعی از طبقه کارگر را تشکیل می‌دهند که عمدتاً در بی تشکلی این طبقه پراکنده و بی تشکل هستند، تحت مناسبات نابرابر سرمایه داری و مردسالارانه، کار رایگان خانگی می‌کنند و در مراکز کار و تولید به شدت استثمار می‌شوند. مناسبات سرمایه‌داری و روابط استثمارگرانه ایی که در درون جامعه حاکم می‌باشد زنان را در موقعیت فرودستی قرار داده است. زنان نه تنها به مثابه کارگران ارزان، در این نظام، ناچاراند نیروی کار خود را بفروشند بلکه به عنوان کالایی جنسی هم مورد معامله و بهره‌برداری قرار می‌گیرند. زنان در عین حال که به مثابه بخشی از طبقه کارگر مطالباتی دارند به عنوان بخش فرودست و تحت ستم جنسیتی و طبقاتی هم دارای ویژگی‌هایی هستند. در شرایط کنونی که سرمایه‌داری جهانی با بحرانی عمیق دست و پنجه نرم می‌کند بخش بزرگی از بار این بحران را بردوش زنان گذاشته و با به خدمت گرفتن هرچه بیشتر این بخش از جامعه در مشاغل غیررسمی و حاشیه ایی، سعی دارد با پایین نگه داشتن دستمزدها از این بحران عبور کند.

🔻تشکل یابی
در سیستم سرمایه‌داری، زنان کارگر، بخش وسیعی از طبقه کارگر را تشکیل می‌دهند که عمدتاً در بی تشکلی این طبقه پراکنده و بی تشکل هستند، تحت مناسبات نابرابر سرمایه داری و مردسالارانه، کار رایگان خانگی می‌کنند و در مراکز کار و تولید به شدت استثمار می‌شوند. مناسبات سرمایه‌داری و روابط استثمارگرانه ایی که در درون جامعه حاکم می‌باشد زنان را در موقعیت فرودستی قرار داده است. زنان نه تنها به مثابه کارگران ارزان، در این نظام، ناچاراند نیروی کار خود را بفروشند بلکه به عنوان کالایی جنسی هم مورد معامله و بهره‌برداری قرار می‌گیرند. زنان در عین حال که به مثابه بخشی از طبقه کارگر مطالباتی دارند به عنوان بخش فرودست و تحت ستم جنسیتی و طبقاتی هم دارای ویژگی‌هایی هستند. در شرایط کنونی که سرمایه‌داری جهانی با بحرانی عمیق دست و پنجه نرم می‌کند بخش بزرگی از بار این بحران را بردوش زنان گذاشته و با به خدمت گرفتن هرچه بیشتر این بخش از جامعه در مشاغل غیررسمی و حاشیه ایی، سعی دارد با پایین نگه داشتن دستمزدها از این بحران عبور کند.

#زنان_کارگر
برای خواندن متن به لینک زیر یا به INSTANT VIEW مراجعه کنید

https://bit.ly/2uxWLZN
@zan_j
از آرشیو زن و جامعه
تنها جامعه سوسیالیستی می‌تواند نابرابری‌ای را که امروز با مدد کار زنان در خارج از خانه عریان شده است از میان بردارد. زمانی که خانواده به مثابه یک واحد اقتصادی از میان رفته و خانواده به مثابه یک واحد اخلاقی به میان بیاید، زن به عنوان فردی برابر با مرد و هم چون او خلاق و در مبارزه‌ای مشترک با او به عنوان یک فرد رشد خواهد نمود.
کلارا زتکین
#تشکل_مستقل_زنان
#نان_کار_آزادی



t.center/zan_j

https://instagram.com/zan_kargar?r=nametag
«انزوا...»

آنقدر سنگباران شده‌ام
که دیگر از سنگ نمی‌ترسم
این سنگها از چالهٔ من برجی بلند ساخته‌اند

بلند در میان درختان بلند
سپاس از شما ای معماران
پریشانی و اندوه را نای عبور از میان این سنگها نیست

اینجا آفتاب زودتر بر من طلوع می‌کند
و آخرین نورهای سرخوش خورشید دیرتر غروب می‌کنند
گاهی از پنجرهٔ اتاقم
نسیم شمالی به درون پرواز می‌کند
کبوتری از دستان من دانه می‌چیند
صفحات ناتمام مرا نیز
دست‌گندم‌گون الهه شعر، این دست آرام آسمانی
تمام خواهد کرد.

#آنا_آخماتووا
#برگردان_آزاده_کامیار
t.center/zan_j

لطفا به صفحه ی اینستاگرام زن و جامعه بپیوندید :
https://instagram.com/zan_kargar?r=nametag
#مقالات_زنان
"در حالی که ۱۷ درصد از فارغ التحصیلان آموزش عالی در رشته‌های فن آوری ارتباطات و اطلاعات هستند و از این تعداد قریب به ۵۰ درصد را زنان تشکیل می‌دهند، نیروی انسانی زنان و سرمایه‌ی با ارزشی که در این زمینه وجود دارد، مورد بهره‌برداری قرار نمی‌گیرد. در حالی که ۶۵ درصد از دانشجویان آموزش عالی در ایران را زنان تشکیل می‌دهند، حضور زنان در بازار کار کمتر از ۱۳ درصد است. این شکاف قریب به ۵۰ درصدی، یکی از عمیق‌ترین شکاف‌ها در سطح جهان در زمینه‌ی زنان با آموزش عالی و میزان حضورشان در بازار کار است."
الهه امانی
#شکاف_جنسیتی_طبقاتی
#تبعیض_جنسیتی
#فقر_زنانه

https://www.peace-mark.org/109-3
@zan_j
#مقالات_زنان

وضعیت زنان کارگر و ضرورت تشکل یابی

سحر صبا

📜در سیستم سرمایه‌داری، زنان کارگر، بخش وسیعی از طبقه کارگر را تشکیل می‌دهند که عمدتاً در بی تشکلی این طبقه پراکنده و بی تشکل هستند، تحت مناسبات نابرابر سرمایه داری و مردسالارانه، کار رایگان خانگی می‌کنند و در مراکز کار و تولید به شدت استثمار می‌شوند. مناسبات سرمایه‌داری و روابط استثمارگرانه ایی که در درون جامعه حاکم می‌باشد زنان را در موقعیت فرودستی قرار داده است. زنان نه تنها به مثابه کارگران ارزان، در این نظام، ناچاراند نیروی کار خود را بفروشند بلکه به عنوان کالایی جنسی هم مورد معامله و بهره‌برداری قرار می‌گیرند. زنان در عین حال که به مثابه بخشی از طبقه کارگر مطالباتی دارند به عنوان بخش فرودست و تحت ستم جنسیتی و طبقاتی هم دارای ویژگی‌هایی هستند. در شرایط کنونی که سرمایه‌داری جهانی با بحرانی عمیق دست و پنجه نرم می‌کند بخش بزرگی از بار این بحران را بردوش زنان گذاشته و با به خدمت گرفتن هرچه بیشتر این بخش از جامعه در مشاغل غیررسمی و حاشیه ایی، سعی دارد با پایین نگه داشتن دستمزدها از این بحران عبور کند.

🔻تشکل یابی
در سیستم سرمایه‌داری، زنان کارگر، بخش وسیعی از طبقه کارگر را تشکیل می‌دهند که عمدتاً در بی تشکلی این طبقه پراکنده و بی تشکل هستند، تحت مناسبات نابرابر سرمایه داری و مردسالارانه، کار رایگان خانگی می‌کنند و در مراکز کار و تولید به شدت استثمار می‌شوند. مناسبات سرمایه‌داری و روابط استثمارگرانه ایی که در درون جامعه حاکم می‌باشد زنان را در موقعیت فرودستی قرار داده است. زنان نه تنها به مثابه کارگران ارزان، در این نظام، ناچاراند نیروی کار خود را بفروشند بلکه به عنوان کالایی جنسی هم مورد معامله و بهره‌برداری قرار می‌گیرند. زنان در عین حال که به مثابه بخشی از طبقه کارگر مطالباتی دارند به عنوان بخش فرودست و تحت ستم جنسیتی و طبقاتی هم دارای ویژگی‌هایی هستند. در شرایط کنونی که سرمایه‌داری جهانی با بحرانی عمیق دست و پنجه نرم می‌کند بخش بزرگی از بار این بحران را بردوش زنان گذاشته و با به خدمت گرفتن هرچه بیشتر این بخش از جامعه در مشاغل غیررسمی و حاشیه ایی، سعی دارد با پایین نگه داشتن دستمزدها از این بحران عبور کند.

#زنان_کارگر
برای خواندن متن به لینک زیر یا به INSTANT VIEW مراجعه کنید

https://bit.ly/2uxWLZN
@zan_j
Ещё