#مقالات_زنان«کلاس آموزش مردانگی» در زندان
کشور کوچک
#السالوار با شش و نیم میلیون نفر جمعیت، یکی از بالاترین آمار زنکشی در جهان را دارد. هر ۱۸ ساعت، زنی در السالوادور کشته میشود و قاتل در اکثر موارد یا همسر و دوستپسر اوست یا برادر و پدرش. مقامات السالوادور بعد از سالها بازداشت کردن مردان و احکام حبس طولانی و جریمه، بالاخره راضی شدند به حرف فعالان حقوق
زنان و کنشگران مدنی گوش دهند که چاره تنها در بگیر و ببند نیست و راهحل و شیوهی دیگری لازم است.
حالا مردانی که به جرم زنکشی بازداشت میشوند، در زندان در دورههای طولانیمدت موسوم به «کلاس آموزش مردانگی» شرکت خواهند کرد. کلاسهایی که قرار است هرچه کلیشه را که در ذهن آنها درباره «مردانگی» است به چالش کشیده و تعریفهای تازهی دیگری از «مرد خوب» را به آنها آموزش دهد. مردانی که اغلب حتا نمیدانند بسیاری از رفتارهای روزمرهی آنها با
زنان، خشونتآمیز، مردسالارانه، از موضع بالا و کاملا غلط است.
بنجامین بونیلا، رئیس سازمان غیردولتی که سالهاست تلاش و تشویق میکند تا دورههای آموزشی مردانگی برگزار شود، معتقد است وقتی تمام ساختارهای اجتماعی جامعه و سنتهای دیرینهی کشور کاملا مردسالارانه است و اکثر مردان کشور هرگز در هیچ برههای آموزش رفتار برابر با
زنان را نمیبینند، بگیر و ببند و احکام طولانی زندان به تنهایی چارهساز نیست و این چرخهی خشونت را پایان نمیبخشد.
بعد از سالها تلاش و لابیگری کنشگران مدنی و سازمانهای غیردولتی این کشور، بالاخره در سال ۲۰۱۷ نظام قضائی کشور اصلاحیهای را تصویب کرد تا برای اولینبار برای مقابله با ۱۱ جرم مرتبط با خشونت جنسیتی (از زنکشی گرفته تا انتقامگیری مجازی با انتشار عکسهای خصوصی) شیوههای تازهای هم اتخاذ کند. آنها برای این تغییر سراغ مذاکره با قضات زن هم رفتند، چون امید بیشتری داشتند که
زنان قاضی لزوم و اهمیت شیوهای ریشهای برای مقابله با این خشونتهای گسترده را بهتر درک کنند. امیدی که بجا بود، بعضی
زنان قاضی کشور از جمله گلندا بایرس، زنی که قضاوت بسیاری از پروندههای زنکشی در کشور را عهدهدار بود، از مذاکره و تلاش این کنشگران استقبال و حمایت کردند و خواهان اصلاح ساختار حقوقی موجود شدند.
در کلاسها از دانش و تجربهی آموزشهای کنشگران مدنی و فمینیستها استفاده میشود و روانکاوها و اساتید جامعهشناسی. به مردان آموزش داده میشود که رفتارهای روزمرهی «عادی» مثل داد زدن سر خواهر و همسر، انتظار اینکه مادر و همسر لباسها و ظرفهای آنها را تمیز کنند، دعوا با دوستدختر که چرا درجا تلفناش را جواب نداده و … هیچکدام «عادی» نیست و همه مصداقی از خشونتاند. آنها یاد میگیرند که چطور همسر و دوستپسر و پدر بهتری باشند، چطور در هیچ شرایطی مجاز نیست که دست روی بچه یا همسر و دوستدختر و خواهر خود بلند کنند. در گروههای مختلف و با خلق فضای تنش تمرین بحث و حرف زدن میکنند، به جای اینکه درجا صدا یا دست را بالا ببرند.
در اولین نظرسنجی بعد از پایان اولین دورهی آموزشی، ۹۸درصد مردان شرکتکننده در این دوره بازتوانی و آموزشی اعلام کردند که حالا بهنظرشان درست نیست که مرد، اگر زن دلش نخواست با او همخوابه شود، دست روی او بلند کند و به زور زن را وادار به رابطهی جنسی کند. این درحالی است که در ابتدای دوره، ۷۹ درصد آنها گفته بودند که میدانند درست نیست دست روی زنشان بلند کنند چون نمیخواهد با او سکس داشته باشد.
کنشگران مدنی السالوادور میگویند برای اینکه این دورهها به شکلی ریشهای تاثیرگذار باشد، باید صبور بود و همزمان کافی نیست که فقط مردان مجرم در این دورهها شرکت کنند. این رویهی درستی نیست که منتظر ماند مردی مرتکب جرمی جنسیتی شود و تازه در زندان تازه برای اولینبار به امکانات آموزشی دسترسی پیدا کند که به او یاد میدهد چه رفتارهایی نامناسب است. تازه آن هم در وضعیتی که بررسیها نشان میدهد ۹۵ درصد جرایم جنسیتی در السالوادور، هرگز به دادگاه کشیده نمیشود و هیچ بررسی قضائی دربارهی آنها صورت نمیگیرد و متعاقبا هیچ مجازاتی هم در کار نیست.
کنشگران مدنی السالوادور حالا در تلاشاند تا چنین دورههایی در مدارس پیشبینی و الزامی شود تا قبل اینکه مردی تبدیل به مجرم شود، خیلی زودتر بتواند یاد بگیرد که «مردانگی غالب» چیزی جز خشونت و رنج
زنان نیست و «مرد خوب»، مردی است که با
زنان رفتاری برابر و بهدور از خشونت داشته باشد.
فرزانه سیفی
@bidarzani@zan_j