زن و جامعه (زن کارگر)

#مبارزات_زنان
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هیچ نقطه ای در تاریخ محو نمیشود، کافی است به تاریخ گوش بسپاریم و دور ان نقطه گرد هم اییم تا نقطه به دایره بزرگ و بزرگ تر بدل شد.
از صفحه : عاطفه رنگریز
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
#مبارزات_زنان _زنان
@zan_j
#مقالات_زنان

زنان و سیاست − دو سویه‌ی "زنان درقدرت" و "زنان برقدرت"

به مناسبت هشت مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن


نویسنده: هاله صفرزاده


از متن: «آنجایی که بحث قدرت مطرح است، حضور زنان در عرصه سیاست، سبب رویارویی آنان شده است: زنانی "در قدرت" و زنانی "بر قدرت"؛ زنانی با‌ دیدگاه‌‌ها و بنیان‌‌های نظری نه فقط متفاوت، بلکه به غایت متضاد. زنانی که "بر قدرت"‌اند، متاثر از جنبش‌‌های عدالت‌خواهانه زمانه‌ی خود با گرایش‌‌های عموما انقلابی و چپ، خواستار تغییرات ساختاری در جامعه‌اند‌ و زنان "در قدرت"، با گرایش‌های متفاوتی از دیدگاه‌های لیبرالی گرفته تا افراطی‌ترین دیدگاه‌های فاشیستی، خواهان حفظ ساختارهای موجودند. فعالیت‌‌های آنان، حتا اگر در راستای بهبود شرایط زندگی زنان هم بوده باشد، فقط رفرم‌هایی را در چارچوب ساختار موجود و قابل تحمل برای حاکمان، شامل می‌شده و بیشتر مجری‌ برنامه‌‌ها و دستورهای حاکمان بوده‌اند و در این راستا‌ چه بسا، بسیاری از آنان حتا به تصویب قوانین ضد زن نیز رای داده باشند.

این دوگانه‌ی "زنان در قدرت" و "زنان بر قدرت"، سیمایی خاص به حضور زنان در عرصه‌‌های سیاسی- اجتماعی جامعه بخشیده و چالش‌‌ها و پرسش‌‌های بسیاری را در پیش روی فعالان جنبش زنان در ایران گشوده است که باید برای آن‌ها پاسخی یافت».

#هشت_مارس #مبارزات_زنان
#همبستگی_علیه_فقر_خشونت_جنگ

ادامه‌ی متن 👇

https://www.radiozamaneh.com/706819/
@zan_j
#مبارزات_زنان
#تشکل_یابی
یک فنجان چای برای حق رای زنان

یک فنجان چای، برای زنان مدافع حق رای زنان در امریکا، تنها «یک فنجان چای» نبود. این زنان از همان اواخر قرن نوزدهم، از «چای» به‌عنوان ابزاری برای مبارزه، تبلیغ و ترویج‌گری و تامین منابع مالی مبارزه استفاده کردند.

آلوا وندربیلت بلمونت، یکی از زنان ثروتمند و متنفذی که از خواسته‌ی حق رای زنان حمایت می‌کرد، از اولین زنانی بود که در خانه‌ی بزرگ و مجلل خود «مهمانی چای»(Tea Party) راه می‌انداخت. مهمانی فرصتی بود که هم برای سازمان‌های زنان پول جمع‌آوری کنند، هم زنان بیشتری را جذب مبارزه کنند و هم زنان مدافع حق رای از گوشه‌وکنار ایالت یا کشور با یکدیگر آشنا شوند.

نقش چای به‌ویژه در مبارزات زنان کالیفرنیا برای حق رای بسیار چشمگیر بود. در شمال کالیفرنیا، گروهی از زنان مدافع حق رای که در کار کسب‌وکار کوچک بودند، سرمایه‌ای فراهم کردند و چایی با مارک «چای برابری» (Equality Tea) را به بازار دادند. زنان مدافع حق رای به تک تک چای‌خانه‌ها و کافه‌های شیک سن‌فرانسیسکو می‌رفتند، با صاحب آن‌ها چک‌وچانه می‌زدند و راضی‌شان می‌کردند تا در کافه و چای‌خانه‌ی خود «چای برابری» سرو کنند و در منو نیز چای را با همین نام بگنجانند.

هرکس که قصد کمک به تلاش‌های زنان مدافع حق رای را داشت، می‌توانست این چای را سفارش دهد که در ۴ طعم گوناگون تولید می‌شد تا بسته‌های با وزن مختلف آن با پست به نشانی او فرستاده شود. یک دلیل دیگر ارسال پستی این بود که زنان مدافع حق رای نمی‌خواستند فقط مردم پولدار که می‌توانند به چای‌خانه و کافه شیک بروند، به این چای دسترسی داشته باشند. آن‌ها به دنبال این بودند که اقشار کم‌درآمد و طبقه متوسط هم بتوانند این چای را که نسبتا ارزان بود بخرند و در حمایت از خواسته‌ی حق رای سهم داشته باشند.

هم‌زمان بعضی زنان مدافع حق رای و عضو سازمان‌های زنان، به جشنواره‌ها و برنامه‌های محلی مختلف می‌رفتند، دکه‌ای راه می‌انداختند و این چای را به مشتریان می‌فروختند. آن‌ها از این فرصت استفاده می‌کردند تا درباره‌ی خواسته‌ی حق رای زنان با گروه‌های متنوع و بیشتری از مردم حرف بزنند و نظر آن‌ها را به لزوم حق رای زنان جلب کنند.

در جنوب کالیفرنیا، نانسی تاتل کریگ، چای دیگری با مارک «حق رای برای زنان» (Votes For Women) به بازار داد. تاتل کریگ موقعیت ویژه‌ای داشت. او یکی از معدود زنان در سراسر آمریکا بود که یک بقالی زنجیره‌ای داشت و در صنف خود چهره‌ی فعال و سرشناسی بود. در نتیجه نفوذ او بود که بعضی از بقالی‌های دیگر در جنوب کالیفرنیا هم این چای را در قفسه‌های خود گذاشتند. زنان بسیاری که خود لزوما فعالیتی در جنبش حق رای زنان نداشتند، از مغازه‌دارها سراغ این چای را می‌گرفتند و اگر بقالی این چای را نمی‌فروخت، سبد خرید خود را زمین می‌گذاشتند و در اعتراض دیگر از آن‌ها خرید نمی‌کردند. تاتل کریگ بعدها بعد از این‌که زنان حق رای به دست آوردند، در همان اولین دوره داوطلب ورود به شورا شد و دو دوره از سوی مردم لس‌آنجلس به نمایندگی انتخاب شد.

چای «حق رای برای زنان» در بسیاری از هتل‌های مجلل و معروف لس‌آنجلس هم سرو می‌شد. اما هتل معروف «آنجلوس» با قاطعیت ایستاد و تن نداد که این چای را سرو کند. در اعتراض بسیاری از زن‌های متمول لس‌آنجلس دیگر پا به چای‌خانه یا رستوران این هتل نگذاشتند و این هتل را بایکوت کردند.

چای در تلاش‌های طرفداران حق رای زنان، اهمیتی کلیدی پیدا کرد. در سال ۱۹۱۱ روزنامه‌ی «سانفرانسیسکو کال» در گزارشی نوشت که کلوب «حق رای برای زنان» قطار ویژه‌ای را اجاره کرده که در چندین ایالت آمریکا حرکت خواهد کرد. بسیاری از چهره‌های معروف و سخنرانان مهم جنبش حق رای زنان مسافر این قطار خواهند بود و شعار قطار و این سفر این است:«بند هشتم قانون اساسی، حق رای برای زنان، نوشیدن چای برابری.» تبلیغ نوشیدن «چای برابری» در کنار دیگر شعارهای اصلی، نشانه‌ای بود که جنبش زنان آمریکا در آن زمان به اهمیت این موضوع پی برده بود که باید به دنبال کسب درآمد، برندسازی و استفاده از امکانات بازار برای تبلیغ و ترویج خواسته خود باشد.
https://telegra.ph/یک-فنجان-چای-برای-حق-رای-زنان-10-03
@zan_j
#زنان_متحد
کمپین معلمان زن اوتارپرادش هند برای حق مرخصی دوران قاعدگی

🔹معلم های زن در ایالت اوتار پرادش در شمال هند برای گرفتن حق سه روز مرخصی عادت ماهانه کارزاری به راه انداخته‌اند.

🔹آنها می‌گویند که مسافت‌های طولانی با وسایل حمل و نقل عمومی نامناسب و توالت‌های کثیف مدارس که اغلب غیر قابل استفاده هستند، بر سختی های دوران عادت ماهیانه می افزاید.

🔹این کمپین از یک ماه پیش آغاز شده است و در شبکه های اجتماعی استقبال خوبی از آن شده است.

🔹در این ایالت هند، که ۱۹۰ میلیون نفر جمعیت دارد، بیش از ۲۰۰ هزار معلم زن در ۱۶۸ هزار مدرسه دولتی کار می‌کنند. مرخصی دوران قاعدگی، موضوع جدیدی در هند نیست.

🔹در سال‌های اخیر بسیاری از شرکتهای خصوصی از جمله شرکت سرگرمی های دیجیتال کالچر ماشین و شرکت زوماتو که با کمک اپلیکیشن غذا به خانه ها می‌فرستد، برای کارکنان زن حق درخواست مرخصی دوران قاعدگی گذاشته است.

🔹در ایالت بیهار هند، که دومین ایالت بزرگ این کشور است از سی سال پیش کارکنان ادارات دولتی هر ماه دو روز "حق مرخصی به دلایل بیولوژیکی" دارند.
#مبارزات_زنان
#حق_بهداشت_رایگان
#علیه_تبعیض
@zan_j
Audio
#کتاب_صوتی

📙 رمان : نان و گل سرخ
✍🏻 نویسنده : #کاترین_پاترسن
راوی : ایوب_آقاخانی
©️ گروه تئاتر پوشه
📋 قسمت :18


تا هنگامی که نویسنده نتواند برای دو میلیارد بشر گرسنه بنویسد، دچار نوعی ناراحتی خواهد بود. نویسنده باید قلم خود را در خدمت ستمدیدگان به کار اندازد. این کاری است که نویسنده باید بکند...
سارتر
#ادبیات_کارگری
#مبارزات_زنان_کارکر
#تاریخ
#زنان_افغانستان

زندگی در ماشین جهنمی



ژاک لاکان پزشک، فیلسوف و روانکاو برجسته فرانسوی، در تعریف نِوْرُز (Neurosis)-روان رنجوری-، نِوْرُز را به ماشین جهنمی تشبیه می‌کند.
در کتاب گروه محکومین اثر کافکا خبرنگاری وارد سرزمینی می‌شود که رهبر آن قوانینی را تصویب می‌کند که مردم آن شهر موظف به اجرای آن هستند و اشخاصی که از قوانین تبعیت نمی‌کنند را به یک ماشینی به نام ماشین جهنمی می‌دهند. ماشین جهنمی که میخ و تیغ‌های فراوانی دارد، برای مجازات افراد متخلف استفاده می‌شود. ماشین جهنمی افراد محکوم را لخت می‌کند و در دستگاه می‌خواباند و  قانونی را که فرد رعایت نکرده باشد را با تیغ  و میخ‌ها روی بدنش حک می‌کند. به‌عنوان‌مثال، توهین نکردن به کارفرما جزئی از قوانین بوده که اگر فردی از آن نافرمانی کرده باشد، با تیغ و میخ‌های ماشین جهنمی روی بدنش حک می‌کنند که نباید به کارفرما بی‌احترامی می‌کردی. فرد محکوم در حالت درد کشیدن در ذهن خود آن قانون را می‌بیند، چون روی تن او حک می‌شود. ژاک لاکان می‌گوید: «نوروز ماشین جهنمی است، یعنی حرف‌هایی است که بر زبان ما نمی‌آید و بر تن ما حک می‌شود.»

هم‌زمان با تحولات افغانستان زنان نیز دچار تحولات و فراز و نشیب‌های متفاوتی بودند، در طول این فراز و نشیب‌ها جایگاه زن همواره دارای تزلزل بوده و هیچ‌گاه نتوانسته پایه‌های خود را در جامعه محکم کند. به‌گونه‌ای که وقتی به تاریخ نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که شاید دوران طلایی که زن‌ها توانستند بدون مانع به سمت تحقق حقوق و آزادی‌های خویش پیش بروند و مرجع قدرت نیز به این اقدامات مشروعیت و رسمیت می‌بخشید زمان شاه امان‌الله خان یعنی حدود ۱۰۰ سال قبل بود. در این زمان ملکه ثریا -همسر شاه- به عنوان «وزیر فرهنگ» اقدامات مهمی انجام داد؛ ازجمله ایجاد «نهضت زنان در افغانستان»، تأسیس اولین مدرسه و اولین بیمارستان زنان به نام «مستورات« در سال ۱۳۰۰ و ۱۳۰۳ در کابل. ملکه ثریا با استفاده از قدرتی که داشت توانست ازدواج دختران زیر ۱۸ سال و نیز تعدد ازدواج یعنی چندهمسری مردان را ممنوع کند. او اولین نشریه آگاهی‌دهنده برای زنان را به اسم «ارشادالنسوان» در سال ۱۳۰۰ ایجاد کرد....
انتشار مقاله فروردین 99
http://medn.me/cm
@zan_j
#مبارزات_زنان
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
4_5915608540117992275.pdf
666.2 KB
#مبارزات_زنان_کارگر

" زنان کارگر و مبارزه برای نظارت شورائی کارگری "

نوشته‌ی اُدری وایـز
تـرجمه‌ی ک. دیــلمانی
متن pdf
#زنان_کارگر
#جنبش_کارگری_انگلستان

@zan_j
#مبارزات_زنان
#تاریخ

http://bbc.in/1GB3FN8

چهل و چهار سال پیش در روز ۲۴ اکتبر زنان ایسلندی دست به اعتصاب زدند. آنها سر کارهایشان نرفتند، غذا نپختند و در روز اعتصاب از فرزندان‌شان هم مراقبت نکردند.
این روزی بود که نگاه به زنان را در جامعه ایسلند تغییر داد و کمک کرد ایسلند امروز در خط مقدم مبارزه برای برابری زنان و مردان باشد.
وقتی در سال ۱۹۸۰ رونالد ریگان به ریاست جمهوری آمریکا رسید یک پسر بچه ایسلندی که تلویزیون تماشا می‌کرد به مادرش گفت: "او که نمی‌تواند رئیس جمهور شود، او مرد است."
این زمانی بود که تابستان همان سال ویگدیس فینبوگادوتیر زنی که طلاق گرفته بود و سرپرست فرزندش بود، برنده انتخابات ریاست جمهوری ایسلند شده بود.
آن پسر بچه نمی‌دانست اما ویگدیس (که همه ایسلندی‌ها او را به اسم کوچکش صدا می‌زنند) اولین زنی بود که در اروپا به ریاست جمهوری می‌رسید و اولین زنی بود که در یک انتخابات دموکراتیک، حکومت را به دست می‌گرفت.
ویگدیس، ۱۶ سال در پست ریاست جمهوری باقی ماند. آن‌قدر که بسیاری از کودکان ایسلندی گمان می‌کردند، ریاست جمهوری یک شغل زنانه است.
این سال‌ها باعث شد که امروز ایسلند "فمینیست‌ترین کشور جهان" باشد.
اما ویگدیس تاکید می‌کند که اگر چهل سال پیش زنان در یک روز آفتابی اکتبر ۱۹۷۵ دست به اعتصاب نمی‌زدند، اگر ۹۰ درصد از زنان کشور تظاهرات نمی‌کردند تا اهمیت خودشان را با این اعتصاب عمومی ثابت کنند، امکان نداشت او روزی رئیس جمهور شود.
۲۴ اکتبر آن سال زن‌ها به جای رفتن به اداره، انجام کارهای خانه یا بچه‌داری، همراه با هزاران نفر دیگر برای به دست آوردن حق برابر با مردان به خیابان رفتند.
سال‌ها بعد از این تاریخ که ویگدیس می‌گوید یک نقطه عطف بود، این روز، در ایسلند برای زنان تعطیل است.
آنچه در آن روز رخ داد، گام اول برای رهایی زنان ایسلند بود.
به گفته او این اعتصاب یک روزه "کشور را کاملا فلج کرد و چشم مردها را باز کرد."
آنچه را داد گام اول برای رهایی زنان ایسلند بود
بانک‌ها، کارخانه‌ها و بعضی فروشگاه‌ها به ناچار تعطیل شدند. مدرسه‌ها و مهدکودک‌ها هم تعطیل شدند و از آن‌جایی که زن‌ها در این روز از مراقبت کودکان‌شان هم سر باز زدند، پدرها چاره‌ای نداشتند جز اینکه بچه‌ها را هم با خودشان به سرکارشان ببرند.
گزارش‌ها نشان می‌داد مردها برای سرگرم گردن بچه‌های هیجان‌زده‌ای که به دفتر کارشان آمده بودند، به شیرینی و مداد رنگی متوسل شدند.
پختن سوسیس کار سختی نبود و غذایی بود که همه دوست داشتند ولی به خاطر وضعیت پیش آمده، فروشگاه‌ها تمام سوسیس‌هایشان را فروخته بودند.
بعضی از پدرها این روز را به عنوان "جمعه طولانی" اسم گذاشتند

@zan_j
#مبارزات_زنان_جهان

#فمینیست‌های_آفریقا، زنانی که به چالش‌ها لبخند می‌زنند –
بخش اول
فرزاد صیفیکاران

آفریقا، قاره‌ای که معمولا از آن به عنوان قاره سیاه نام برده می‌شود. اصطلاحی که به صورت ناخودآگاه تبعیض، جداسازی، دیگری‌سازی و تحقیر را تداعی می‌کند، نه به این دلیل که سیاه یا سیاه‌پوست بودن مفهوم محقری است، بلکه این تاریخ استعمار و خودبرترپنداری نژاد سفید بود که به برساختن مفاهیم تحقیرآمیز برای سیاهان پرداخت. این تنها قاره‌ی سیاه در میان تمام قاره‌های سفید، از ویژگی‌های منحصربه‌فردی برخودار است. قاره‌ای که عزت والای مردمانش، از سفیدپوستانی که جز تاریخی آغشته به خون و استثمار برای آن میراث دیگری به جای نگذاشتند، به مراتب سفیدتر است. مردم آفریقا با وجود تحمل انواع مصائب و مشکلات همچون استعمار، آپارتاید، بردگی، فقر، بیکاری، بیماری، جنگ و… همچنان شاد و سرزنده هستند، به زندگی ادامه می‌دهند، می‌رقصند و پایکوبی می‌کنند، امید دارند و می‌کوشند جهانی بهتر و آفریقایی نوین برای خود و دیگران بسازند.

در جای‌جای آفریقا، از دل همین مردم و همین مصائب، زنانی قد علم کرده‌اند که جهانیان را در مقابلشان به احترام وامی‌دارند. زنانی که از هیچِ مطلق، تغییرات بزرگ و بنیادین ایجاد می‌کنند. زنانی که هر کدام به نحوی جامعه‌شان را به سوی تعالی سوق می‌دهند. یکی از بیشماران زنان آفریقا که این روزها جهان را متحیر کرد، آلاء صلاح، از معترضان سودانی علیه دیکتاتوری عمر البشیر بود که به نماد انقلاب سودان تبدیل شد. زنی که بر روی سقف یک ماشین ایستاد و شجاعانه از بی‌عدالتی و اراده‌ی تغییر شعر خواند، مردم را رهبری کرد و چهره‌ی دیگری از زنان نسل جدید آفریقا به جهان مخابره کرد.

آلاء صلاح‌ها در آفریقا کم نیستند. زنان فمینیستی که با محدودیتها و مشکلات بیشماری روبه‌رو بوده و هستند، به گونه‌ای که شاید نتوان در هیچ کجای جهان مشابه آن را یافت. اگر زنان در هر گوشه از جهان با بخش مشخصی از مشکلات، نابرابری و بی‌عدالتی مواجهه هستند، زنان آفریقایی با همه این مشکلات از فقر، نابرابری جنسیتی، آموزش، بهداشت و غیره گرفته یکجا مواجه هستند و بی‌وقفه با همه‌ی آنها دست و پنجه نرم می‌کنند. اما در نهایت این زنان فمینیست آفریقا هستند که به چالش‌ها لبخند می‌زنند و باور دارند که آینده متعلق به آنان است. زنان آفریقایی بر حقوق خود واقف‌اند و برای تحقق آن می‌کوشند، همانطور که «اَمینیتا دیه»، فمینیست سنگالی گفته بود: «من می‌دانم که حق دارم آزاد باشم و هر آنچه که دوست دارم انجام دهم».

از این رو آشنایی با زنان فمینیست آفریقایی و آگاهی از چگونگی مبارزات برابری‌خواهانه آنها که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته، اهمیت بسزایی دارد. تلاش‌های زنان فمینیست آفریقا، دریچه‌ای نو از جنبش برابری‌خواهی زنان در جهان را به روی ما می‌گشاید. دریچه‌ای رو به زنانی که باور دارند فمینیسم یک سبک زندگی است، سبکی برابری‌خواهانه و حامی نیازمندان و انسانیت، فارغ از زن و مرد، سیاه و سفید، با دین یا بدون دین. به همین جهت نوشتار پیش رو سعی دارد در دو بخش به زندگینامه و فعالیت‌های ده تن از معروفترین زنان فمینیست این قاره زیبا بپردازد.


https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29238&rhash=3ec4f87be6d7d1
@zan_j
#مبارزات_زنان
#تشکل_یابی
یک فنجان چای برای حق رای زنان

یک فنجان چای، برای زنان مدافع حق رای زنان در امریکا، تنها «یک فنجان چای» نبود. این زنان از همان اواخر قرن نوزدهم، از «چای» به‌عنوان ابزاری برای مبارزه، تبلیغ و ترویج‌گری و تامین منابع مالی مبارزه استفاده کردند.

آلوا وندربیلت بلمونت، یکی از زنان ثروتمند و متنفذی که از خواسته‌ی حق رای زنان حمایت می‌کرد، از اولین زنانی بود که در خانه‌ی بزرگ و مجلل خود «مهمانی چای»(Tea Party) راه می‌انداخت. مهمانی فرصتی بود که هم برای سازمان‌های زنان پول جمع‌آوری کنند، هم زنان بیشتری را جذب مبارزه کنند و هم زنان مدافع حق رای از گوشه‌وکنار ایالت یا کشور با یکدیگر آشنا شوند.

نقش چای به‌ویژه در مبارزات زنان کالیفرنیا برای حق رای بسیار چشمگیر بود. در شمال کالیفرنیا، گروهی از زنان مدافع حق رای که در کار کسب‌وکار کوچک بودند، سرمایه‌ای فراهم کردند و چایی با مارک «چای برابری» (Equality Tea) را به بازار دادند. زنان مدافع حق رای به تک تک چای‌خانه‌ها و کافه‌های شیک سن‌فرانسیسکو می‌رفتند، با صاحب آن‌ها چک‌وچانه می‌زدند و راضی‌شان می‌کردند تا در کافه و چای‌خانه‌ی خود «چای برابری» سرو کنند و در منو نیز چای را با همین نام بگنجانند.

هرکس که قصد کمک به تلاش‌های زنان مدافع حق رای را داشت، می‌توانست این چای را سفارش دهد که در ۴ طعم گوناگون تولید می‌شد تا بسته‌های با وزن مختلف آن با پست به نشانی او فرستاده شود. یک دلیل دیگر ارسال پستی این بود که زنان مدافع حق رای نمی‌خواستند فقط مردم پولدار که می‌توانند به چای‌خانه و کافه شیک بروند، به این چای دسترسی داشته باشند. آن‌ها به دنبال این بودند که اقشار کم‌درآمد و طبقه متوسط هم بتوانند این چای را که نسبتا ارزان بود بخرند و در حمایت از خواسته‌ی حق رای سهم داشته باشند.

هم‌زمان بعضی زنان مدافع حق رای و عضو سازمان‌های زنان، به جشنواره‌ها و برنامه‌های محلی مختلف می‌رفتند، دکه‌ای راه می‌انداختند و این چای را به مشتریان می‌فروختند. آن‌ها از این فرصت استفاده می‌کردند تا درباره‌ی خواسته‌ی حق رای زنان با گروه‌های متنوع و بیشتری از مردم حرف بزنند و نظر آن‌ها را به لزوم حق رای زنان جلب کنند.

در جنوب کالیفرنیا، نانسی تاتل کریگ، چای دیگری با مارک «حق رای برای زنان» (Votes For Women) به بازار داد. تاتل کریگ موقعیت ویژه‌ای داشت. او یکی از معدود زنان در سراسر آمریکا بود که یک بقالی زنجیره‌ای داشت و در صنف خود چهره‌ی فعال و سرشناسی بود. در نتیجه نفوذ او بود که بعضی از بقالی‌های دیگر در جنوب کالیفرنیا هم این چای را در قفسه‌های خود گذاشتند. زنان بسیاری که خود لزوما فعالیتی در جنبش حق رای زنان نداشتند، از مغازه‌دارها سراغ این چای را می‌گرفتند و اگر بقالی این چای را نمی‌فروخت، سبد خرید خود را زمین می‌گذاشتند و در اعتراض دیگر از آن‌ها خرید نمی‌کردند. تاتل کریگ بعدها بعد از این‌که زنان حق رای به دست آوردند، در همان اولین دوره داوطلب ورود به شورا شد و دو دوره از سوی مردم لس‌آنجلس به نمایندگی انتخاب شد.

چای «حق رای برای زنان» در بسیاری از هتل‌های مجلل و معروف لس‌آنجلس هم سرو می‌شد. اما هتل معروف «آنجلوس» با قاطعیت ایستاد و تن نداد که این چای را سرو کند. در اعتراض بسیاری از زن‌های متمول لس‌آنجلس دیگر پا به چای‌خانه یا رستوران این هتل نگذاشتند و این هتل را بایکوت کردند.

چای در تلاش‌های طرفداران حق رای زنان، اهمیتی کلیدی پیدا کرد. در سال ۱۹۱۱ روزنامه‌ی «سانفرانسیسکو کال» در گزارشی نوشت که کلوب «حق رای برای زنان» قطار ویژه‌ای را اجاره کرده که در چندین ایالت آمریکا حرکت خواهد کرد. بسیاری از چهره‌های معروف و سخنرانان مهم جنبش حق رای زنان مسافر این قطار خواهند بود و شعار قطار و این سفر این است:«بند هشتم قانون اساسی، حق رای برای زنان، نوشیدن چای برابری.» تبلیغ نوشیدن «چای برابری» در کنار دیگر شعارهای اصلی، نشانه‌ای بود که جنبش زنان آمریکا در آن زمان به اهمیت این موضوع پی برده بود که باید به دنبال کسب درآمد، برندسازی و استفاده از امکانات بازار برای تبلیغ و ترویج خواسته خود باشد.
https://telegra.ph/یک-فنجان-چای-برای-حق-رای-زنان-10-03
@zan_j
#زنان_متحد
https://t.me/zan_j/4730

#مبارزات_زنان

اولین زنان جهان که توانستند رای بدهند

صد و بیست و پنج سال پیش، درست در همین روز (۱۹ سپتامبر) زنان نیوزیلند، اولین زنان جهان شدند که حق رای را به دست آوردند. بعد از بیش از دو دهه تلاش مداوم و جمعی، به راه انداختن کارزار و تجمع و سیل نامه به نماینده‌ها، نوشتن و اعتراض و سخنرانی. آغاز تلاش آن‌ها برای حق رای، ماجرای جالبی دارد. زنان نیوزیلند در ابتدا حق رای را بیشتر از هرچیز برای یک خواسته می‌خواستند: بتوانند رای بدهند و مشروبات الکلی را ممنوع کنند تا دیگر با مصیبت‌ها، خشونت‌ها، بدرفتاری‌ها و بیکاری شوهران و پدران خود که ناشی از الکلی شدن بود، مواجهه نشوند. بیش از هر گروهی هم اتحادیه و لابی تولیدکنندگان مشروبات الکلی چوب لای چرخ تلاش آن‌ها گذاشت، پول خرج کرد و چانه‌زنی می‌کرد تا پارلمان حق رای زنان را تصویب نکند.

💥صد و بیست و پنج سال بعد از آن روز فرخنده که راه و چراغی برای بقیه‌ی کشورها شد که پس حق رای زنان «ممکن است»، امروز جاسیندا آردرن، زن جوان ۳۸ساله‌ای که نخست‌وزیر نیوزیلند است با سری افراشته سخنرانی کرد، گفت افتخار می‌کند که فمینیست است، یادداشتی با تمرکز به یکی از اقوام خود که یکی از اولین زنان مبارز حق رای در نیوزیلند بود نوشت و دولت‌اش لایحه‌ی منع و محو هرگونه نابرابری دستمزد میان زن و مرد را کلید زد. آردرن می‌خواهد ادای دین او به مادران فمینیست‌اش که نخست‌وزیری او مدیون تلاش آن‌هاست، منع هرگونه دستمزد نابرابر در کشور باشد.

یکی از اولین و کلیدی‌ترین زنان خواهان حق رای در تاریخ نیوزیلند، کیت شپرد بود. زنی که قلمی بسیار گیرا و توانا داشت و همه‌ی جان و توان و امکانات مالی خود را صرف این هدف کرد که زنان نیوزیلند حق رای به دست آورند. یک تفاوت چشمگیر او با بسیاری از اولین زنان خواهان حق رای در جهان این بود که نگاه همه‌جانبه‌گری داشت و حواسش به همه‌ی سویه‌های نابرابری بود. برای مثال از همان اول می‌گفت حق رای به تنهایی مطلقا کافی نیست و زنان تا توان اقتصادی نداشته باشند، همیشه تحت ستم خواهند بود یا از همان ابتدا حواسش بود که قوانین ازدواج، طلاق، حضانت، ارث و خشونت باید بازبینی شود و یکی یکی در پارلمان اصلاح شود؛ وگرنه که صرف حق رای به تنهایی چیز زیادی را تغییر نمی‌دهد. در همین راستا بود که در تاسیس «اتحادیه ملی زنان» نقش داشت و با اصرار و سماجت بخش اقتصادی برای این اتحادیه تاسیس کرد و خود ریاست آن را برعهده داشت.

نگاه او آن قدر پیشرو بود که گاه حتا زنان هم‌رزم و خواهان حق رای را برآشفته می‌کرد و او را متهم به «تندروی» می‌کردند. کیت شپرد که حالا تصویر او بر روی اسکناس‌های ۱۰ دلاری نیوزیلند نقش بسته است، چندجمله معروفی دارد که انگار نه انگار مال یش از یک قرن پیش است، بلکه این جمله‌ها برای احوال همین امروز هم صدق می‌کند:«از این‌که یک "حوزه" مشخص برای ما تعیین شده خسته شدیم؛ حوزه‌ای که هر چیز و هر کار و هر حرکت خارج از آن "زنانه" نیست. می‌خواهیم محض تنوع هم شده یک‌بار خود عادی‌مون باشیم...باید با همه خطرها، خودمان باشیم. خود واقعی‌مان...»
تصویر:بنای یادبود زنان مبارز خواهان حق رای در نیوزیلند
Forwarded from عکس نگار
#مبارزات_زنان

@Zane_karegar

وقتی کارد به استخوان #زنان_ آرژانتین رسید:«یک زن کمتر هم نه!»

فرناز سیفی
July 04, 2018


یک بعدازظهر بارانی در زمستان ۲۰۱۵، آن‌ها که از بلوار "Avenida de Mayo" در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین رد می‌شدند مبهوت ماندند. صدها هزار زن با چترهایی که بالای سر گرفته بودند تا از شرشر باران در امان بمانند، شانه به شانه یکدیگر ایستاده بودند. زن‌ها پلاکاردهای بزرگی را با کمک یکدیگر، در دست گرفته بودند. روی بسیاری از پلاکاردها نام مشخصی به چشم می‌خورد، نامی که خبر از تولد یک جنبش پیشرو تازه در فعالیت‌های فمینیستی زنان آرژانتین می‌داد: "Ni Una Menos"، «یک [زن] کمتر هم نه!»

این شعار که شعار اصلی گروه‌های مختلف زنان آرژانتین شد و توانست ده‌ها سازمان غیردولتی و مردم‌نهاد با اعتقادها و اولویت‌های متفاوت‌ را زیر یک چتر جمع کند، از کجا سر بر آورد؟‌ چند ماه قبل از این تجمع اعتراضی، دختری ۱۴ساله به اسم چیارا به دست دوست‌پسرش به قتل رسید. از غم روزگار یکی هم همین که قتل چیارا، نه اولین مورد از این قتل‌هایی بود که مردان به دست شوهر و دوست‌پسر به قتل می‌رسند و نه آخری. آرژانتین هم مثل برخی دیگر از کشورهای آمریکای لاتین، با بالاترین آمارهای «زن‌کشی» مواجه است و در اکثر موارد قاتل، شوهر یا دوست‌پسر و شریک زندگی زن است.  اما شاید جوانی و کم‌سالی قربانی این قتل بود که دیگر کاسه صبر زنان آرژانتین را لبریز کرد.
شعار "Ni Una Menos" اول یک هشتگ توئیتری بود. هشتگی که از دل یک کارتون تلویزیونی معروف در آرژانتین درآمد. در این کارتون، دختربچه‌ای با حالت تهاجمی، مشت‌ها را گره کرده و بالا برده و دندان‌هایش را از خشم به‌هم می‌ساید و می‌گوید "Ni Una Menos"... تصویری که مناسب احوال زنان آرژانتین بود که دیگر از شدت خشونت علیه زنان، جان به لب شده بودند.

اولین گروه زنانی که سراغ این تصویر کارتونی و هشتگ رفتند، زنان جوان و نسل تازه‌نفس کنشگران آرژانتینی بودند. نسلی که با فن‌آوری انس و الفت بیشتری داشتند و با هوشیاری فهمیده بودند که سمبل و شعار اصلی مبارزه آن‌ها علیه خشونت، باید چیزی باشد از دل فرهنگ عامه و محبوب مردم. تصویری که اقشار مختلف جامعه می‌شناسند و «وارداتی» و کپی‌برداری از رو تصاویر کشورهای دیگر نیست، شعاری که قبلا به گوش آن‌ها خورده است.
خواسته این جنبش وسیع چه بود؟‌ کنشگران با حواس‌جمعی از ابتدا فهمیدند اگر می‌خواهند گروه‌های مختلف مردمی و سازمان‌های غیردولتی بسیاری را ترغیب و جذب کنند، شعار باید یک خواسته وسیع باشد و نه یک خواسته کاملا مشخص که ممکن است با اولویت‌ها و منافع برخی گروه‌ها سازگار نباشد. آن‌ها خواستار تصویب قوانین جدی‌تر ومبارزه پیگیر نهادهای دولتی با «خشونت علیه زنان» بودند.
مساله «خشونت علیه زنان»، موضوع وسیعی بود که یک سرش قتل زنان به دست شوهر و دوست‌پسر را دربر می‌گرفت و از این سو تا مساله حق سقط جنین می‌رسید. بنابراین می‌شد هم همدلی اقشار مختلف مردمی را برانگیخت و هم سازمان‌های غیردولتی، انجمن‌های خیریه زنان و کنشگران بسیاری با اولویت‌های متفاوت را زیر یک چتر آورد  که در نهایت هدف همه مقابله با «خشونت علیه زنان» بود. این باور و رویه، اتفاقا برخلاف تفکررایج در میان بسیاری کنشگران است که معتقدند خواسته را باید «کاملا مشخص و کوچک» تعیین کرد و در این مسیر حرکت کرد.
تجمع آن عصر بارانی در زمستان ۲۰۱۵، اولین تجمع چندصدهزارنفری و بزرگ زنان و مردانی بود که خواستار پایان بخشیدن به خشونت علیه زنان بودند. اولین موفقیت بزرگ و چشمگیر این جنبش وسیع و رنگارنگ، در روز ۱۴ ژوئن ۲۰۱۸ رقم خورد. در این روز مجلس نمایندگان آرژانتین در کمال ناباوری ناظران، قانون حق به رسمیت شناختن سقط جنین تا ۱۴ هفتگی جنین را تصویب کرد.
@Zane_karegar
Forwarded from زن کارگر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نگاهی به تاریخچه #مبارزات_زنان کارگر 🌺🌹🌹🍀
@Zane_Karegar