تجربه نوشتن

#کارگران
Channel
Education
Art and Design
Books
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel تجربه نوشتن
@tajrobeneveshtanPromote
929
subscribers
1.26K
photos
324
videos
1.29K
links
درست، فصیح و زیبا نوشتن، هنر است. هنری که با تمرین، دقت و توجه، بهتر می‌شود. نوشتن، راهی برای آموختن.
📸 مجموعه عکس «گارگران معدن سنگ آهک» - عکاس: خالد دسوکی

🔻صدها معدن سنگ در جنوب مصر راه‌اندازی شده است. #کارگران_معدن در کوه‌های سفید معادن سنگ آهک در شهر جنوبی «مینیا» در شرایط طاقت‌فرسایی با ایمنی پایین و حقوق ناکافی به کار سخت مشغولند.

🔻سنگ آهک صخره ای است که دارای کاربردهای بسیار زیادی است. این می تواند یک سنگ باشد که از روش های بیشتری مورد استفاده قرار می گیرد. بیشتر سنگ آهک ها به سنگ خرد شده ساخته شده و به عنوان مصالح ساختمانی مورد استفاده قرار می گیرند. از آن به عنوان سنگ خرد شده برای پایه جاده و بالاست راه آهن استفاده می شود. به عنوان سنگدانه در بتن استفاده می شود.

https://t.center/tajrobeneveshtan
🌈🌈🌈

کسانی هم ناچارند صبح زود از خانه بیرون بیایند، به خاطر هزینه کم از حمل و نقل عمومی استفاده کنند و برای کار در محیط‌های عمومی حضور داشته باشند. آنها هراسی دوگانه از کرونا دارند؛ #بیماری_و_بیکاری.

غولِ #کرونا به شدت ترسناک است، به خصوص برای همه‌ی آنهایی که «مجبورند» صبح زود از خانه بیرون بیایند، از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند و برای یک لقمه نان، تا عصر یا پاسی از شب گذشته، در محیط‌های عمومی حضور داشته باشند؛ دقیقاً به همین دلیل است که این نگرانی برای #کارگران - چه رسمی و چه غیررسمی- به مراتب پررنگ‌تر و نفس‌گیرتر از باقی طبقات مردم است.

کارگری را تصور کنید که مجبور است پنج صبح از خانه بیرون بیاید، سوار اتوبوس یا در بهترین حالت، سرویس رفت و آمد کارخانه شود و ساعت هشت صبح خود را به کارخانه برساند؛ او هشت ساعت تمام پای دستگاه‌ها در کنار سایر همکارانش، فعالیت می‌کند و در ضمن، یک وعده‌ی غذایی را در رستوران کارخانه سرو می‌کند که مشخص نیست ظرف و ظروف و قاشق و چنگال و میز و لیوان، تا چه اندازه ضدعفونی شده‌اند و چقدر برای جلوگیری از انتشار غول کرونا، آماده‌سازی صورت گرفته است. حال اگر آمار و اطلاعاتی که جسته و گریخته از مجاری رسمی مختلف منتشر شده را در نظر بگیریم، کاملاً روشن می‌شود که نگرانی این کارگر و خانواده‌اش بسیار جدی و واقعی است.

حمید، کارگر یکی از فروشگاه‌های مواد غذایی در تهران که مجبور است در چنین روزهایی سر کار برود و با خریداران و مردم در ارتباط مدام باشد، از شرایط ناراضی است: «کارفرمای ما به ما ماسک فیلتردار و مواد ضدعفونی‌کننده نمی‌دهد؛ می‌گوید اگر از کرونا می‌ترسید، خودتان بروید ماسک و ژل ضدعفونی پیدا کنید و بخرید. حالا با یک میلیون و خورده‌ای حقوق، بدون بیمه و حمایت، چطور می‌توانم این مواد را که این روزها اینقدر گران شده‌اند، تهیه کنم؟ ترک کار هم نمی‌توانم بکنم؛ زندگی خانواده‌ی من به همین حقوق یک میلیون و خورده‌ای بند است؛ اجاره خانه‌ام را چه کسی قرار است بپردازد؟ چه کسی قرار است از خانواده‌ام حمایت کند؛ اگر من کرونا بگیرم، کدام نهاد از خانواده‌ی من حمایت خواهد کرد؟!»/ایلنا: نسرین هزاره مقدم

https://t.center/tajrobeneveshtan
📸 ببینید عکس‌های دیدنی #نرگس‌زارهای_کازرون در استان فارس

🌼 این منطقه با مساحتی حدود ۷۰ هکتار یکی از زیباترین دشت‌های گل در ایران است.

❇️ در فاصله ۱۸۰ کیلومتری شهر شیراز و درفاصله ۵۰ کیلومتری کازرون، دشت‌های وسیعی از گل‌های نرگس وجود دارد که نزدیک‌های بهار #کارگران_فصلی آنها را می‌چینند.

📷 عکس‌ها از محمدرضا فربود

https://t.center/tajrobeneveshtan
#تجربه_کارگری

🚘 اعتصاب #کارگران_خودروسازی امریکا جهشی در مقابل قدرت سرمایه
شهناز نیکوروان

اعتصاب بزرگ کارگران #جنرال_موتورز از روز ۱۶ سپتامبر (۲۵ شهریور) آغاز شده و هم چنان ادامه دارد. کارگران ۳۳ کارخانه، تولید را در ۹ ایالت آمریکا و همچنین ۲۲ انبار بزرگ توزیع قطعات تعطیل کردند.

روز یکشنبه ۱۵ مهر ماه در اطلاعیه مطبوعاتی اتحادیه خودرو سازی امریکا که بر روی سایت اتحادیه خودروسازی آمده، چنین نوشته شده است: بعد از دو روز مذاکره با مدیریت نه تنها با هیچ یک از خواسته های ما مبنی بر یک سان شدن دستمزدهای کارگران موقت و رسمی٬ امنیت شغلی٬ سهیم شدن در سود و دیگر خواسته ها موافقت نشد بلکه مدیریت پیشنهاد قبلی اش را تکرار کرد. پس ما چاره ای نداریم جز این که اعتصاب را ادامه دهیم. این احتمال وجود دارد که اعتصاب به درگیری های فیزیکی نیز منجر شود.

این اعتصاب در جایی رخ داده که سالهاست هیچ تشکل کارگری مستقلی در آن امکان فعالیت نداشته است و برای مقابله و کنترل اعتراضات کارگری، معمولا کارکنان و مدیران جنرال موتورز از سوی ارتش تعیین می شده اند...

🔻متن کامل گزارش در لینک زیر👇
http://www.kanoonm.com/3339

@tajrobeneveshtan
📸 عکسی که ۸۰ سال واقعیت نداشت!

عکس یکی از ماندگارترین هنرهایی است که رویدادهای تاریخی گذشته را زنده نگه می دارد. اما این عکس که بیش از ۸۰ سال از عمر آن می‌گذرد، تنها یک تصویر تبلیغاتی بود که در زمان چاپ و انتشار آن به این مطلب اشاره نشده بود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی «اسلت» فرانسه، تصویری که با نام «نهار بر فراز آسمانخراش» به مدت هشتاد سال گذشته یکی از شناخته‌ترین و پربیننده‌ترین تصاویر در جهان به حساب می آید، واقعیت ندارد و تنها یک پوستر تبلیغاتی است.

در این عکس، شماری از #کارگران شهر #نیویورک مشاهده می شود که بر روی یک تیر آهن در کارگاه ساختمان سازی «منهتن» نشسته و در حالی که پاهای خود را آویزان کرده‌اند، مشغول غذا خوردن و گپ زدن هستند.

«کن جانسون»، مورخ آمریکایی در باره این تصویر گفت: این تصویر در ۲۰ سپتامبر سال ۱۹۳۲ میلادی برای کارگاه ساختمانی «راکفلر سانتر»، تهیه و منتشر شده بود ولی برای همگان اینگونه عنوان شده که این عکس واقعی است.

وی افزود: اینکه این کارگران مشغول غذا خوردن هستند شکی نیست، ولی با یکصد عکس دیگر مونتاژ شده بود تا این تصویر به دست بیاید!

https://t.center/tajrobeneveshtan
توليد #سرمايه_داری صرفا" توليد كالا نيست، بلكه ذات آن، توليد ارزش اضافی(سود) به هر طريق ممکن است؛ حتا اگر شیره‌ی جان #کارگران را بگیرد.

@tajrobeneveshtan
تجربه نوشتن
🌀 نسل اول #کارگران ایران (شرایط کار و بهداشت ) 🔸هیچ قانونی برای رعایت شرایط بهداشتی وجود نداشت. به همین دلیل صاحبان کارگاه‌ها که فقط به فكر صرفه‌جویی بودند، کوچك‌ترین تدارکی برای ایمنی و سلامت شغلی کارگران نمی‌دیدند در یكی از مدارك بایگانی شده دولتی…
🌀 نسل اول #کارگران ایران (عدم امنیت شغلی)

مصیبت بزرگی که کارگران هم‌واره با آن روبرو بودند، خطر بی‌كارشدن بود. عدم امنیت شغلی دلایل گوناگونی داشت. در برخی از رشته‌های صنعتی در ماه‌های معینی در سال نیاز بیش‌تری به نیروی‌کار وجود داشت و به همین جهت کارفرمایان برای آن مدت معین کارگرانی به طور موقت استخدام می‌کردند.

مثلا" کارخانه بلژیكی قند کهریزك در فصل برداشت نیشكر که دو ماه به طول می‌انجامید، تا ٣٠٠ نفر را استخدام می‌کرد. در مؤسسه‌ی شیلات نیز کارگران به گونه‌ی فصلی و موسمی به کار گرفته می‌شدند. برخی از کارخانه‌ها و کارگاه‌های بومی نیز که نمی‌توانستند با سرمایه‌های خارجی رقابت کنند، پس از مدت کوتاهی ورشكست می‌شدند و به ناچار کارگران‌شان نیز به خیابان پرتاب می‌شدند.

از سوی دیگر، کارفرمایان برای منضبط کردن کارگران و خلاص شدن از «عناصر مزاحم» ترجیح می‌دادند کارگران را به طور موقت استخدام کنند. صاحب‌کاران هر زمان اراده می‌نمودند کارگران را اخراج می‌کردند و هیچ قانونی و مقرراتی نیز برای حمایت از کارگران وجود نداشت. در شرکت نفت انگلیس و ایران « هر آن که مسترها اراده می‌کردند می‌توانستند کارگران را اخراج کرده و در صورت گستاخی (یعنی دفاع از حقوق خود) وسیله‌ی حبس و تبعیدشان را نیز فراهم نمایند». در کشاورزی و باغ‌داری کارگران به صورت روزمزد و برای انجام کارهای معینی استخدام و دوباره بی‌كار می‌شدند.

📚 منبع: شوق یک خیز بلند
✍️ نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

@tajrobeneveshtan
تجربه نوشتن
🌀 نسل اول #کارگران ایران ( #دستمزد ) از لحاظ تاریخی سیستم دستمزد در ایران در شرایطی شكل گرفت که بی‌كاران شهری و روستایی فراوان بودند؛ عرضه‌ی نیروی کار بالا و تقاضا برای آن پایین بود. تحت چنین شرایطی مزد کارگران نمی‌توانست به اندازه‌ای باشد که از پس…
🌀 نسل اول #کارگران ایران (شرایط کار و بهداشت )

🔸هیچ قانونی برای رعایت شرایط بهداشتی وجود نداشت. به همین دلیل صاحبان کارگاه‌ها که فقط به فكر صرفه‌جویی بودند، کوچك‌ترین تدارکی برای ایمنی و سلامت شغلی کارگران نمی‌دیدند در یكی از مدارك بایگانی شده دولتی شرایط کارگران بافنده که غالبا" زن و دختر بودند، بدین‌گونه شرح داده شده است:
«آن‌ها تمام روز نشسته، روی دستگاه بافنده‌گی خم شده و در زیر زمین‌ها و انبارهای نیمه‌تاریك و کثیف مشغول هستند. این وضع نشستن و قوز کردن، باعث تغییر حالت اندام بدن کارگران می‌شد. کارگران دختر در کرمان بیش‌تر به جمود مفصل در قسمت تحتانی شكم مبتلا بودند. بیش‌تر اینان پس از آبستنی در هنگام زایمان جان می‌سپردند.»

🔸در جای دیگر پیرامون محل کار کفاشان می‌خوانیم:
«کارگاه‌های این کفاش‌ها را حجره می‌گفتند که عبارت بود از دخمه‌های نمور تاریك و بیغوله‌های متروك در کاروانسراها و دکاکین مخروبه به گوشه وکنار تا کرایه کم‌تر داشته باشند. این حجرات قبل از این جزء طویله‌های کاروانسراهای زمان اسب و الاغ بودند که حمل و نقل بار و مال‌التجاره می‌کردند که پس از آن بلا استفاده مانده و زباله‌دانی لانه‌ی سگ و موش و حشرات و سپس حجره‌ی کفش دوز شده بود. اماکنی در چند پله پایین‌تر از زمین، بدون نور و هوا با دیوارهایی مخروبه تا زیر سقف مرطوب آب چكان مملو از حشرات و زمین خاکی... که در هر یك از آن‌ها دو سه دسته کارگر مشغول به کار می‌شدند.»

🔸کارگران راه‌سازی که در فضای آزاد کار می‌کردند و مستقیما" تحت تاثیر تغییرات جوی قرار داشتند، به سرعت قربانی امراض می‌شدند. در اسناد مربوط به راه‌سازی انزلی- تهران که تخت نظارت کارفرمای روسی بود، آمده است که در ظرف سه سال بیش از ٢٠٠ نفر از کسانی که در راه شوسه کار می‌کردند از تب و لرز تلف شدند.

🔸در هر دو نوع صنایع(کارخانجات مدرن و کارگاه‌ها) اگر در حین کار حادثه‌ای رخ می‌داد و کارگر صدمه می‌دید، کارفرمایان از پرداخت هزینه درمان سر باز می‌زدند. در زمان بیماری کارگر نیز قاعده به همین منوال بود. کارفرمایان حتا به کارگری که به دلیل بیماری نمی‌توانست سر کار خود حاضر شود مزد نمی‌پرداختند. کارگرانی که در حین انجام کار صدمه‌دیده و نقص‌عضو می‌شدند، بدون دریافت دیناری از بابت خسارت از کار برکنار شده غالبا" مجبور به تكدی می‌شدند. در صورتی که کارگر حادثه‌دیده جان می‌سپرد، به‌ندرت تاوانی به بسته‌گانش پرداخت می‌گردید.

🔸در شرکت نفت مقررات شدید انضباطی و سخت‌گیری رایج بود. کارگران حق نداشتند با عُمال انگلیسی شرکت با صدای بلند حرف بزنند. کارگری که دیر سر کار می‌رسید، از کار معلق می‌شد. در صورت کوچك‌ترین نارضایتی، کارفرما می‌توانست چند روز کارگاه را از کار معلق کند. ضرب وشتم کارگران هم امری متداول است. به دفعات اتفاق افتاده بود که انگلیسی‌ها کارگری را به ضرب مشت و لگد کشته‌اند. در کارگاه‌هایی که کارفرمایان ایرانی دایر کرده بودند، گاهی چوب و فلك هم به‌كار می‌رفت.

📚 منبع: شوق یک خیز بلند
✍️ نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

https://t.center/tajrobeneveshtan
🌀 نسل اول #کارگران ایران ( #دستمزد )

از لحاظ تاریخی سیستم دستمزد در ایران در شرایطی شكل گرفت که بی‌كاران شهری و روستایی فراوان بودند؛ عرضه‌ی نیروی کار بالا و تقاضا برای آن پایین بود. تحت چنین شرایطی مزد کارگران نمی‌توانست به اندازه‌ای باشد که از پس مخارج زنده‌گی برآید.
به طور کلی پرداخت دستمزد در صنایع کارخانه‌ای ایران به سه گونه بود:
کارمزد (قطعه‌کاری)، روزمزد و ماهیانه. در صنایع نساجی پرداخت‌ها به طور عمده بر پایه‌ی سیستم کارمزد و به ازاء مقدار مشخص محصولی که کارگر تولید می‌کرد، صورت می‌گرفت. کارمزد بدترین نوع بهره‌کشی از نیروی کار است.

براساس سیستم کارمزد "مزد بافنده‌گی از ذرعی ده‌شاهی تا هفت‌صد دینار به پول آن روزی بود. یك نفر کارگر با آن که شب‌ها هم کار می‌کرد بیش‌تر از ۶-۵ ذرع نمی‌توانست ببافد لذا اجرتش از ۴-٣ قران تجاوز نمی‌کرد و این مبلغ برای خرج روزانه هم کافی نبود. هیچ یك از کارگران قادر نبودند لباس یا کفش و کلاهی برای خود تهیه نمایند. بافنده‌گان یزد که پارچه‌های ابریشمی می‌بافتند، روزی 5/1 تا ٢ ذرع جنس تولید می‌کردند و برای هر ذرع ١۵ شاهی مزد می‌گرفتند.

درکارخانه‌های قند و در بخش کارهای ساختمانی معمولا"پرداخت‌ها به صورت روزمزد بود. طبق مدارك سال ١٢٧۶شمسی کارگران بومی در ساختمان راه شوسه انزلی- قزوین روزی دو قران مزد می‌گرفتند و کسانی که از الاغ خود برای بارکشی نیز استفاده می‌کردند سه قران می‌گرفتند. در مؤسسات شرکت نفت و ایران، استخدام کارگر به دو طریق صورت می‌گرفت:
رسمی و پیمانی! این شرکت به کارگران رسمی خواه به صورت ماهیانه یا هفته‌گی دستمزد می‌پرداخت. مزد ماهیانه‌ی کارگر ایرانی شرکت نفت را از ٩تومان (کارگر ساده) تا ٣۵تومان (کارگر متخصص) می‌داند و می‌نویسد که در همان زمان دستمزد کارگر عراقی و هندی از ٣۵ تا ١٠٠تومان بوده است.
کارگر پیمانی که در آن زمان آن‌ها را "کارگر قرضی" می‌نامیدند، توسط سرکرده‌گان عشایر و ایلات یا مردانی که با کارگزینی شرکت نفت روابطی داشتند، استخدام می‌شدند. شرکت، رسما" در قبال "کارگران قرضی" تعهدی نداشت و پیمان‌کاران طرف حساب آن‌ها بودند. شرکت نفت، طبق قرارتعیین شده، مبلغی به پیمان‌کاران می‌پرداخت و آن‌ها با کسر نمودن جزیی از آن پول، مابقی را به عنوان دستمزد به "کارگران قرضی" می‌پرداختند.

در مؤسسه شیلات شمال کارگران ایرانی به صورت کارمزد و یا روزمزد استخدام می‌شدند. مبنای محاسبه‌ی کارمزد به عمل‌آوردن هزار عدد ماهی بود. مؤسسه بابت این میزان ٧ تومان حق‌الزحمه می‌پرداخت. کارگران روزمزد به طور متوسط روزی دو قران می‌گرفتند. در مؤسسات چوب‌بری گیلان در ١٢٩٢ خورشیدی کارگران روسی ١٠ قران و کارگران بومی بین ٣ تا ۵ قران دریافت می‌کردند. در کارخانه ابریشم‌کشی امین‌الضرب در رشت، در اوایل دهه‌ی ١٢٨٠ خورشیدی، دستمزد کارگران مرد بین ٣٠ شاهی تا ٣ قران بود. زنان که اکثریت نیروی کار کارخانه‌ها را تشكیل می‌دادند از ١٠تا ١۵ شاهی می‌گرفتند. مزد پسر و دختر بچه‌ها فقط ١٠ شاهی پول مس بود که برابر با ٧ شاهی پول نقره می‌شد.

در معادن استخدام کارگران به گونه‌ی مقاطعه‌کاری (کارمزدی) بود. مثلا" در معادن گوگرد سمنان در سال‌های ١٢٩۴- ١٢٩۵ به ١١ نفر کارگر در مقابل سه خروار سنگ معدن که از آن‌ها یك خروار گوگرد استخراج می‌کردند، ٣۵ قران می‌پرداختند. این کار یك روز طول می‌کشید. بنابراین می‌توان دستمزد روزانه‌ی یك کارگر معدن را سه قران تخمین زد. در سیستان و شرق ایران، کارگرانی که قنات می‌کندند و یا لایروبی می‌کردند، روزانه فقط یك قران می‌گرفتند. طی سال‌های ١٢٨٠-١٢٩۶در این نواحی، صنعت‌گران روزی دو قران مزد می‌گرفتند.

📚 منبع: شوق یک خیز بلند
✍️ نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

https://t.center/tajrobeneveshtan
لینک گزیده هایی از مطالب به اشتراک گذاشته شده در کانال #تجربه_نوشتن

♦️سهم #بازنشستگان از سود سازمان تامين اجتماعی
https://t.me/tajrobeneveshtan/13

📝 چگونه بنویسیم؟
https://t.me/tajrobeneveshtan/14

🌀 هجوم نظامی به کردستان سوریه؛ #عفرین میدان تهاجم و مقاومت
https://t.me/tajrobeneveshtan/19

📝 مالک معدن سوما کیست؟
https://t.me/tajrobeneveshtan/22

🔹انفجار معدن ذغال سنگ #زمستان_یورت_آزادشهر
https://t.me/tajrobeneveshtan/24

📝 سه برداشت از انفجار در معدن #زمستان_یورت_آزادشهر
https://t.me/tajrobeneveshtan/25

📖 #ادبیات_کارگری▫️#ماما_جونز،
https://t.me/tajrobeneveshtan/27

📝 بار دیگر مرگ دلخراش کارگران در " #باب_نیزو "
https://t.me/tajrobeneveshtan/30


📝 گزارش مجلس در باره #باب_نیزو و آینده کارگران معدن
https://t.me/tajrobeneveshtan/32

🌀شرايط کار و زيست نسل اول #کارگران ايران
https://t.me/tajrobeneveshtan/37

🌀بیایید قدرت را از میلیاردرها بازپس بگیریم!
https://t.me/tajrobeneveshtan/39

🌀مروری بر اعتصاب ها و اعتراض های کارگری در #نیشکر_هفت_تپه
https://t.me/tajrobeneveshtan/41

📖 #ادبیات_کارگری🌀 یادداشتی بر رمان #مادر، نوشته #ماکسیم_گورکی
https://t.me/tajrobeneveshtan/42

🖍 روز جهانی زن، #8_مارس برابر با 17 اسفند، چگونه شکل گرفت؟
https://t.me/tajrobeneveshtan/56

🌀 چهاردهم مارس ۱۸۸۳ بزرگترین متفکر هزاره دوم از اندیشیدن باز ایستاد!
https://t.me/tajrobeneveshtan/60

🌀در باره #کمون_پاریس
https://t.me/tajrobeneveshtan/67

🌀 #مادر_جونز زنی از طبقه کارگر امریکا - (١٩٣٠ـ ١٨٣٠ )
https://t.me/tajrobeneveshtan/80

🌀توضيحی درباره مطلب هفت‌تپه و برچسب‌های ناروای بهرام دزکی
https://t.me/tajrobeneveshtan/87

🌀 دمیتیلا باریوس دوچونگارا
https://t.me/tajrobeneveshtan/91

🌀کارگر کیست و سرمایه دار کدام است؟
https://t.me/tajrobeneveshtan/93

🌀 من زنده مانده‌ام
✍️ #علی_‌اشرف_درویشیان
https://t.me/tajrobeneveshtan/106

🌀 #اول_ماه_مه؛ روزی که بار دیگر فرا رسید!
https://t.me/tajrobeneveshtan/111

🌀 اقبال مسیح؛ اسپارتاکوس معاصر؛ مبارزه با کار بدون ‌مزد کودکان
https://t.me/tajrobeneveshtan/138

🖌 آقای چوخ بختیار
✍️ #صمد_بهرنگی
https://t.me/tajrobeneveshtan/141

✔️ در حاشیه ملاقات سران امریکا و کره شمالی
https://t.me/tajrobeneveshtan/183

🌀 بیست و هشت سال از #زلزله مرگبار استان گیلان گذشت
https://t.me/tajrobeneveshtan/190

🌀 پاسخی مختصر به چند #پرسش کوتاه

https://t.me/tajrobeneveshtan/201

🌀 برداشتی از یک فاجعه: حرف های مادری با دخترش پس از یک #زلزله مرگبار
https://t.me/tajrobeneveshtan/211

🖍 در باره «نقد»
https://t.me/tajrobeneveshtan/216
🌀 نسل اول #کارگران ایران (مدت #کار_روزانه)

ساعت کار روزانه‌ی کارگران شرکت نفت انگليس و ايران، در گرمای طاقت فرسا که بعضا" تا ۵٠ درجه مي‌رسد، ١٠ساعت بود. در مؤسسه‌ی شيلات شمال که ۴٠٠٠ کارگر در استخدام داشت، ساعات کار از ۶ بامداد تا ٧ بعدازظهر بود. طی اين مدت کارگران تنها يك ساعت استراحت برای صرف صبحانه و ناهار داشتند. در مواقعی که صيد ماهی زياد مي‌شد کار تا ساعت ١١ شب و حتا تا نيمه شب ادامه داشت. در چنين حالی مبلغی به عنوان اضافه‌کار به کارگران پرداخت می‌شد.

در صنايع دستی و سنتی که بخش بزرگی از کارگران در آن‌ها شاغل بودند، ساعات کار از باز شدن بازار تا زمان بسته‌شدن آن، يعنی حدود ١٢ساعت استمرار داشت. در سال ١٣٠٢ در کارگاه‌های قالي‌بافی همدان ساعت کار در تابستان از ۵ بامداد آغاز می‌شد و با يك تنفس دو ساعته تا شش بعدازظهر ادامه داشت؛ با اين حساب طول روزانه کار به ١١ساعت مي‌رسيد. زمان متوسط کار روزانه، در صنايع نساجی١٠ساعت و در کارخانجات پنبه پاك‌کنی١١تا ١۴ساعت بود.

📚 منبع: شوق یک خیز بلند
✍️ نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

https://t.center/tajrobeneveshtan
🌀 نسل اول #کارگران ایران

#یوسف_افتخاری صحنه‌هاي دل‌گدازي را از حمل تفاله‌هاي نفت توسط زنان و تحقير آنان از جانب انگليسي‌هاي «متمدن» توصيف مي‌کند:
«استفاده زنان کارگر از تفاله نفت منظره‌ي اسف‌انگيزي داشت. زنان کارگر پيت‌هاي نفت را با آن مايه‌ي سياه که معروف به تفاله‌ي نفت بود پر کرده و روي سر گذاشته براي پختن نان و سير کردن بچه‌هاي صغير و لخت و گرسنه‌ي خود به طرف اتاق‌هاي بوريايي روانه مي‌شدند. پوشاك آن‌ها عبارت از يك پيراهن بلند و پاره پاره بود که قسمت کمي از بدن را مستور مي‌کرد. مايه‌ي سياهي که روي سر گذاشته بودند در اثر حرکت به صورت آن‌ها ريخته تمام اعضاي بدن‌شان را آلوده مي‌کرد. انگليسي‌ها با زن‌هاي شيك‌پوش خود جلوي زنان ستم‌ديده و صاحب اصلي ثروت و نفت را گرفته از مناظر رقت‌بار آن‌ها عكس‌برداري مي‌کردند. عكس‌هايي که انگليسي‌ها از زنان و کارگران بر مي‌داشتند منظره‌ي رقت‌انگيزي داشت. عكس اسكلت‌هاي نفت‌آلود و متحرك، هر بيننده را متأثر و متألم مي‌کرد. متأسفانه اين مناظر آلم‌آور اسباب تفريح و سرگرمي و خنده‌ي زنان و مردان انگيسي‌هاي مأمور حوزه نفتي خوزستان شده بود. ... در موقع عكس‌برداري خنده و تفريح و مسخره‌ي انگليسي‌ها در نظر زنان و مردان کارگر به مراتب زشت‌تر و مسخره‌ي انگليسي‌ها در نظر زنان و مردان کارگر به مراتب زشت‌تر و بدتر و ناگوارتر از برهنه‌گي و گرسنه‌گي و بدبختي‌هاي ديگر بود.»

#شكراالله_ماني، کارگر پارچه‌باف و منشي «شوراي مرکزي اتحاديه‌هاي کارگري ايران» که قبلا" خود کارفرما و داراي «سه دستگاه پارچه‌بافي» بوده، از جمله افرادي است که مي‌تواند وضع ناگوار کارگران آن زمان را به تصوير بكشد. او مي‌نويسد:
«با آن‌که خودم از کارگران هنرمند و در صنعت نساجي از استادان درجه اول به شمار مي‌آمدم، در چنگ کساني اسير شدم که کم‌ترين اطلاعي از فن بافنده‌گي نداشتند ...کوتاه سخن، بيش از دو سال زير دست اين مردان نالايق خودپسند جان کندم. اکثر شب‌ها بي‌نان و گاهي سد جوعي داشتم. ساير کارگران پارچه‌باف تهران هم حال‌شان به‌تر از من نبود، بل‌كه زنده‌گاني بعضي از آن‌ها خيلي سخت‌تر از من مي‌گذشت. تمام کارگران پارچه‌باف تهران که قريب يك هزار نفر بودند، مانند گدايان زنده‌گي مي‌کردند. هيچ يك داراي زن يا خانه و لوازم زنده‌گي نبودند. مسكن آن‌ها منحصر به گوشه‌ي کارخانه‌ها يعني طويله‌هاي مخروبه و شترخانه‌هاي گوشه کاروان‌سراها بود.»

📚 منبع: شوق یک خیز بلند
✍️ نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

https://t.center/tajrobeneveshtan
🌀 نسل اول #کارگران ایران ( #کار_کودکان )

▪️کار کودکان در مزارع، کارگاه‌ها، دکان‌ها و باربری امری طبیعی و رایج و در افكار عمومی نیز از مشروعیت برخوردار بود. کارگران خردسال آسیب‌پذیرترین و بی‌حقوق‌ترین بخش نیروی کار بودند. دستمزد ناچیزی می‌گرفتند. قدرت دفاع از خود و جرأت اعتراض کردن نداشتند. به همین جهت برای کارفرمایان «بی‌دردسر» بودند.

پاولویچ و ایرانسكی می‌نویسند:
« از اطفال در زیر زمین‌های مرطوب و تاریك تحت شرایط بهداشتی فوق‌العاده مدهشی در زمستان روزانه ٩ و در تابستان ١٠ ساعت کار می‌کشند. مزد روزانه اینان در حدود ۴ شاهی و ناهار نیز به عهده خودشان است. غالبا" صاحبان کارخانه‌ها پدران اطفال را متهم می‌کنند که در تغذیه اطفال‌شان سهل‌انگاری نموده و بدین ترتیب نمی‌توانند از آنان کار لازم را بكشند.
از جمله کارگاه‌های که در آن‌ها کودکان تحت استثمار وحشیانه قرار داشتند، قالی‌بافی‌های کرمان بود. در این‌جا بچه‌های شش ساله تحت شرایط طاقت‌فرسایی به کار گرفته می‌شدند. این وضع شامل کودکان و زنان در قالی‌بافی‌های سراسر کشور نیزمی‌شد. سلطان‌زاده حق داشت، هنگامی که نوشت:

« استثمار در کارگاه‌های قالی‌بافی که کارفرمایان به معنای واقعی کلمه عرق زنان و کودکان را در می‌آورند، وحشتناك است... این استثمار بی‌رحمانه تنها منحصر به کرمان نبود بل‌كه در خراسان، کاشان، آذربایجان، سلطان‌آباد (اراك)، فارس و همه‌جا و هرجا که قالی‌بافی دایر است چنین استثماری وجود دارد ... خوراك معمولی آنان (زنان و کودکان قالی‌باف) فقط نان و آب است و اگر گرانی یا قحطی شروع شود، مرگ و میر در میان آنان به سرعت برق‌آسا افزایش می‌یابد. چنین است نحوه‌ی تولید آن قالی‌های نفیس و زیبایی که در ایران و خارجه زینت‌بخش به‌ترین کاخ ها و سالن‌های بورژواهاست.»

📚 منبع: شوق یک خیز بلند
✍️ نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

https://t.center/tajrobeneveshtan
🌀 نسل اول #کارگران ایران

«... جامعه‌ی ایران، از دوران صفویه و پس از آن کم و بیش با تمدن بورژوازی غرب و دستاوردهای مادی و معنوی آن کم‌کم آشنا شد و در این‌جا و آن‌جا این سرزمین، با بافته‌ها و یافته‌های آنان که عمدتا" از طریق بازرگانان آن دیار وارد جامعه می‌شد، آگاهی می‌یافت.

از میانه‌ی سده‌ی سیزدهم خورشیدی، نخستین جلوه‌های روابط سرمایه‌دارانه در ایران شکل گرفت و با گسترش آن، فروپاشی نهادهای ماقبل این دوران و زایش نهادهای مدرن را به ارمغان آورد. دگرگونی‌های وسیع در ساخت جامعه‌ی ایران، گسترش و رواج شهرنشینی، شکل‌گیری طبقات اجتماعی جدید، رواج دیوان سالاری و ... جامعه‌ی به ظاهر هم‌گون ایران را دست‌خوش تحولات بنیادین کرد و بر بستری این چنین، لرزش‌های سختی را تجربه می‌کرد. در این دوران، اقتصاد جامعه که عمدتا" اقتصادی خودبسنده و افزون از هر چیز بر بنیان اصناف، پیشه‌وران و صنعت‌گران خرده‌پا و سنتی شکل‌گرفته بود با چالش‌های اساسی مواجه شد.

بر بستر چنین روند اقتصادی و اجتماعی، طبقه کارگر ایران شکل می‌گیرد. «خان خانان» در رساله‌ی سیاسی منتشر نشده‌ی خود که در ١٢٧۵ خورشیدی به نگارش در آورد، درباره‌ی کارگران می‌نویسند:
«جماعت کارگر طایفه‌ی بزرگی از اهل مملکت هستند و در واقع عاجزتر از هر طایفه‌ی دیگر" زیرا در صورت قدرت کار (زمانی که توانایی کارکردن دارند) روزگار به عسرت می‌گذرانند و در پیری هم بی‌چاره می‌مانند. گاه هم « منشاء فتنه و فساد» می‌گردند ...

نسل اول کارگران ایران فقط بی‌حقوق نبودند‌، بل‌که ساختار اقتصادی و بافت ذهنی و فرهنگی جامعه چنین بود که آن‌ها اساسا" نمی‌توانستند تصویری از حقوق اجتماعی خود داشته باشند. در جامعه‌ی آن دوره - نظام ضعیف‌کشی که بر آن ایدئولوژی شاهان خودکامه، سرکرده‌گان عشایر، خان‌ها، اشراف و سایه‌ی میرغضبان و تفنگ‌چیان آنان سیطره داشت - کارگر جای‌گاهی نداشت؛ با همان چشمی به او نگاه می‌کردند که به رعیت می‌نگریستند...»

📚 منبع: شوق یک خیز بلند
✍️ نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

https://t.center/tajrobeneveshtan
🌀 قراردادهای که امنیت شغلی و روانی #کارگران را نشانه گرفته است!

▪️درب شرکت را پشت سرش بست و وارد خيابان شد. تصميم گرفت تا جاده ی اصلی با پياده برود. به کارخانه ها و کارگاه ها يی که در اين شهرک بودند، نگاهی انداخت؛ از اين که بالاخره موفق شده بود از ميان اين همه شرکت توليدی، جای خود را در ميان يکی از آن ها باز کند، بر خودش می باليد! امروز وقتی قرار داد را جلوی رويش گذاشته بودند، از ترس اين که مبادا اين فرصت هم از دست برود به خودش جرأت نداد که متن آن را بخواند و بی درنگ زير آن را امضاء کرد. از فردا ديگر به سر کار می رفت و دستش در جيب خودش بود! می توانست اين خبر خوش را به خانواده اش بدهد و جوابی هم به پدرش بود که با نيشخند به او می گفت:« تا کی می خوای بيکار خيابان های شهر را متراژ کنی، تو که ١٧ سال درس خوندی، چرا نمی تونی کاری برای خودت دست و پا کنی؟»

غرق درافکار خودش بود که متوجه شد مينی بوس جلوی پايش ترمز کرده است. داخل ماشين با کنار دستی اش سرصحبت را باز کرد. او هم کارگر بود و با پايان يافتن قرارداد دوماهه اش، چند روزی بود که عذرش را خواسته بودند ودنبال کارمی گشت. با شنيدن حرف های آن کارگر، نگران شد. ديگر حواسش به صحبت های همسفرش نبود. به آينده فکر کرد و به خودش اميدواری داد: اگر چه از فردا به عنوان "اپراتور" می خواست کار کند، اما ليسانس داشت، حتما" دوباره قراردادش را تمديد می کنند. به کار در اين شرکت دل بسته بود، بالاخره بايد به پدرش ثابت می کرد که می تواند روی پای خود بايستد و زندگی مستقلی داشته باشد.

مينی بوس به سرعت جاده را طی می کرد، کارگر اخراجی هم چنان از مشکلات و مصیبت های اش می گفت؛ اما او فقط چهره ای را می ديد که لب می جنباند. به اين فکر می کرد که قراردادی که امضاء کرده بود ، چندماهه است ...

▪️ پدیده «قرارداد موقت کار» دستاورد اتاق فکر سرمایه‎داری نئولیبرالیسم در دهه‎های پایانی قرن بیستم است که با چند سال تأخیر به بازار کار ایران رسیده و ضرورت این اختراع را رهایی کارفرما از قید تعهدات اش نسبت به کارگرانی دانسته‎اند که به استخدام درآورده است؛ در این شکل به کارگماری نیروی کار، حتی در کارهایی که ماهیت دائم و مستمر دارند، کارگران با قراردادهای موقت و برای مدت یک سال، شش ماه، سه ماه و حتی یک ماهه استخدام می‌شوند و پس از پایان قرارداد هم کارگر در آن کارگاه هیچ سمت و حقی ندارد. »

https://t.center/tajrobeneveshtan
▪️ کوتاه در باره زندگی #کولبران

🔹 امشب در لابلای صفحات دنیای مجازی، مطلبی از امیر چمنی دیدم که مربوط به سال گذشته بود. جملاتی از نوشته این فعال اجتماعی که شرایط کار بخشی از کارگران را به تصویر کشیده است را در اینجا برای دوستان به اشتراک می گذارم: 🔻🔻

« زندگیِ #کارگرانِ_کولبر چیزی میانه‌ی «زیستن و مرگ» است. کارگرانِ داربست‌بند اصطلاحی دارند به نام «پاسوربازی با عزرائیل»، هر بار که اقدام به بستن یا باز کردن داربست می‌کنند، هر چه ارتفاع سازه بیشتر می‌شود، قدرتِ مهار کمتر و احتمال سقوط بیشتر می‌شود. مانند سربازانی که در خط مقدم جبهه در تیررس گلوله‌های دشمن هستند. این‌ها رفتن‌شان با خودشان است و بازگشت‌شان در گرو کشته نشدن‌شان.

انگار مرگ، برای کولبران عادی شده است. کارِ کولبری، قمارِ جان بر سرِ نان است. در کردستان اگر کول‌بران کشته نشوند، زود پیر می‌شوند...»


https://t.center/tajrobeneveshtan
🔹🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🔸

✳️ لینک منتخبی از مطالب به اشتراک گذاشته شده در کانال #تجربه_نوشتن

📝 سخنی کوتاه با خوانندگان گرامی!
https://t.me/tajrobeneveshtan/11

♦️سهم #بازنشستگان از سود سازمان تامين اجتماعی
https://t.me/tajrobeneveshtan/13

📝 چگونه بنویسیم؟
https://t.me/tajrobeneveshtan/14

🌀وقتی زمین لرزید…
https://t.me/tajrobeneveshtan/16

🌀 هجوم نظامی به کردستان سوریه؛ #عفرین میدان تهاجم و مقاومت
https://t.me/tajrobeneveshtan/19

🔷 فاجعه #سوما؛ تلخ‌ترین تراژدی معدن در تاریخ #ترکیه
https://t.me/tajrobeneveshtan/21

📝 مالک معدن سوما کیست؟
https://t.me/tajrobeneveshtan/22

🔹انفجار معدن ذغال سنگ #زمستان_یورت_آزادشهر
https://t.me/tajrobeneveshtan/24

📝 سه برداشت از انفجار در معدن #زمستان_یورت_آزادشهر
https://t.me/tajrobeneveshtan/25

📖 #ادبیات_کارگری▫️#ماما_جونز،
https://t.me/tajrobeneveshtan/27

📖 #ادبیات_کارگری▫️ ... خورشيد داشت در پشت كوه‌ها
https://t.me/tajrobeneveshtan/29

📝 بار دیگر مرگ دلخراش کارگران در " #باب_نیزو "
https://t.me/tajrobeneveshtan/30

💥 انفجار معدن #باب_نیزو در 22 شهریور 1384
https://t.me/tajrobeneveshtan/31

📝 گزارش مجلس در باره #باب_نیزو و آینده کارگران معدن
https://t.me/tajrobeneveshtan/32

📖 یک #تجربه_کارگری♦️ #خليل_پرن: برای هشت ساعت کار، کشته دادیم...
https://t.me/tajrobeneveshtan/35

🌀شرايط کار و زيست نسل اول #کارگران ايران
https://t.me/tajrobeneveshtan/37

🌀بیایید قدرت را از میلیاردرها بازپس بگیریم!
https://t.me/tajrobeneveshtan/39

🌀مروری بر اعتصاب ها و اعتراض های کارگری در #نیشکر_هفت_تپه
https://t.me/tajrobeneveshtan/41

📖 #ادبیات_کارگری🌀 یادداشتی بر رمان #مادر، نوشته #ماکسیم_گورکی
https://t.me/tajrobeneveshtan/42

🖍 روز جهانی زن، #8_مارس برابر با 17 اسفند، چگونه شکل گرفت؟
https://t.me/tajrobeneveshtan/56

🍀 #بهار_در_راه_است
https://t.me/tajrobeneveshtan/57

🌀 چهاردهم مارس ۱۸۸۳ بزرگترین متفکر هزاره دوم از اندیشیدن باز ایستاد!
https://t.me/tajrobeneveshtan/60

🌀در باره #کمون_پاریس
https://t.me/tajrobeneveshtan/67

🌀 #مادر_جونز زنی از طبقه کارگر امریکا - (١٩٣٠ـ ١٨٣٠ )
https://t.me/tajrobeneveshtan/80

🌀توضيحی درباره مطلب هفت‌تپه و برچسب‌های ناروای بهرام دزکی
https://t.me/tajrobeneveshtan/87

🌀 دمیتیلا باریوس دوچونگارا
https://t.me/tajrobeneveshtan/91

🌀کارگر کیست و سرمایه دار کدام است؟
https://t.me/tajrobeneveshtan/93

♦️ در روز #اول_ماه_مه سال 1886 در شهر شیکاگو چه گذشت؟

https://t.me/tajrobeneveshtan/96

📣 بخشی از سخنرانی «النور مارکس» در #اول_ماه_مه سال ۱۸۹۰ ؛ هایدپارک- لندن

https://t.me/tajrobeneveshtan/98
شرایط_کار_و_زیست_نسل_اول_کارگران.pdf
93.2 KB
🌀شرايط کار و زيست نسل اول #کارگران ايران

🔻تنظيم: خسرو غلامی - 20 / 12 / 1385

@tajrobeneveshtan
🌀شرايط کار و زيست نسل اول #کارگران ايران

🔻تنظيم: خسرو غلامی - 20 / 12 / 1385

▪️جامعه‌ی ايران، از دوران صفويه و پس از آن کم و بيش با تمدن بورژوازی غرب و دستاوردهای مادی و معنوی آن کم‌کم آشنا شد و در اين‌جا و آن‌جا اين سرزمين، با بافته‌ها و يافته‌های آنان که عمدتا" از طريق بازرگانان آن ديار وارد جامعه می‌شد، آگاهی می‌يافت.

▪️ از ميانه‌ی سده‌ی سيزدهم خورشيدی، نخستين جلوه‌های روابط سرمايه‌دارانه در ايران شکل گرفت و با گسترش آن، فروپاشی نهادهای ماقبل اين دوران و زايش نهادهای مدرن را به ارمغان آورد. دگرگونی‌های وسيع در ساخت جامعه‌ی ايران، گسترش و رواج شهرنشينی، شکل‌گيری طبقات اجتماعی جديد، رواج ديوان سالاری و ...جامعه‌ی به ظاهر هم‌گون ايران را دست‌خوش تحولات بنيادين کرد و بر بستری اين چنين، لرزش‌های سختی را تجربه می‌کرد. در اين دوران، اقتصاد جامعه که عمدتا"، اقتصادی خودبسنده و افزون از هر چيز بر بنيان اصناف، پيشه‌وران و صنعت‌گران خرده‌پا و سنتی شکل‌گرفته بود با چالش‌های اساسی مواجه شد.

▪️بر بستر چنين روند اقتصادی و اجتماعی، طبقه کارگر ايران شکل می‌گيرد. برای شناخت بيش‌تر و چه‌گونه‌گی پيدايش و سير مبارزات اين طبقه، بدون ترديد بايد به سراغ شرايط اجتماعی و اقتصادی و سياسی آن دوران رفت؛ که بررسی جامع آن در اين نوشته نمی‌گنجد. اما شرايط کار و زنده‌گی نسل اول کارگران ايران، موضوعی است که در ادامه برای آشنايي خوانندگان، به آن پرداخته می‌شود...

متن کامل این مطلب را در پست بعدی و در فایل زیر مطالعه کنید 👇👇

https://t.center/tajrobeneveshtan
🔻 برگی دیگر از یک حادثه کار برای #کارگران ⬇️⬇️

🔹انفجار معدن ذغال سنگ #زمستان_یورت_آزادشهر

▪️معدن زغال سنگ زمستان یورت آزادشهر یکی از معادن زغال سنگ ایران در شهرستان آزادشهر واقع در ۱۴ کیلومتری شهر آزادشهر در استان گلستان قرار دارد. این سنگ معدن در ۹۰ کیلومتری شرق گرگان (مرکز استان گلستان) قرار دارد.

▪️طی انفجاری که روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، در معدن زغال سنگ یورت رخ داد ۴۴ معدنچی جان باختند. ۱۵ آبان‌ماه ۱۳۹۶، رئیس کل دادگستری استان گلستان اعلام کرد براساس جمع‌بندی گزارش کمیته حقیقت‌یاب، مقصر حادثه کارفرما بوده است.

▪️گفته می‌شود تا اردیبهشت سال ۱۳۹۶ مجموعاً بیش از ۵۰۰ کارگر در آن کار می‌کرده‌اند. طول تونل این معدن حدود دو کیلومتر است.

🔸امروز 8 بهمن 1396، زهرا جعفرزاده در روزنامه «شهروند» در این باره نوشت:👇

«معدن همان معدن است و کارگران همان کارگران. معدن زمستان یورت آزادشهر گلستان که سیزدهم اردیبهشت‌ماه منفجر شد و ٤٤ نفر از کارگرانش را کشت، حالا دوباره تبدیل به گلوگاهی تنگ و تاریک شده تا آدم‌ها را به داخل بکشد و شاید هیچ وقت دیگر پس ندهد. کارگران معدن از بعد اردیبهشت امسال که جسدهای کبود هم‌پیشه‌ای‌هایشان را از دهانه «یورت» بیرون کشیدند، دیگر کارگران سابق نشدند اما غم نان چاره‌ای برایشان نگذاشت. آنها از همان روز که چهل و چهارمین جنازه را از زیر خروارها زغال‌سنگ درآوردند، دوباره سر هر صبح انتهای آن سربالایی پر درخت، چکمه‌ها را به پا می‌کنند، لباس‌ها را به تن و با چراغ‌های مخصوص خودشان را برای ورود به دهانه آماده می‌کنند؛ شاید بدون صبحانه و در فکر شام شب...

@tajrobeneveshtan