هر اتفاقی، احساسی، باوری، هر بروندادی در جهان هستی خودش یک چیز است و نقش و
سایه و اثرش بر هرکدام از ما چیز دیگری.
خودش از مواد اولیهای تشکیل شده اما آن باور میتواند مواد اولیهی ساختن تصوُری یا نتیجهای در ذهن من باشد و چنان اثری بر نقشِ هستی من بزند که گوینده ی آن حتی لحظهای به این تاثیر عجیب و شگرف فکر هم نکرده باشد.
مثلا باور به ظهور منجی خودش و اثباتش یک موضوع است اما تاثیرِ باور به ظهورِ منجی در زندگی آخرالزمانی ما، بسته به ابعاد ذهن خودمان تاثیرات متفاوتی دارد.
مثلا
سایهی این باور در زندگی، به من هدیه میدهد امید را، انگیزهی تلاش را و حتی عطر انتظارِ سر رسیدنِ ظلمت را در تمام لحظات طاقتفرسا بر زندگیام میپاشد.
و یا برخی خطوط بی معنی زندگی، که به خودی خود شاید خسته کننده و درجازننده باشند در کنار این باور به تصویری به نام تلاش برای کمک به منجی شکلی نو و معنایی تازه پیدا میکند.
یا احساس نشاط، فارغ از اینکه در فرد بانشاط این احساس زادهی چه بالا و پایینهای هورمونیای بوده،
سایهی این نشاط بر اطراف و اطرافیان او، نقشهای زیبایی میاندازد و زیر
سایهی این نشاط تصاویر بدیعی از خطوط بی معنا و کسالتبار روزمرگی میتواند خلق کند، مثل نشاطی که با خندیدن به حرفهای کم و بیش بیمزه و یا راه انداختن یک بازی میان میهمانیای آرام یا شاید تعریف کردن یک خاطرهی جالب زمانی که جمعی را سکوت فراگرفته است ناگهان فضا را میشکند. به
سایهی این حرکتها در جمع نگاه کن!
هر برون دادی خودش یک اصل است و
سایهای که روی آدمها میاندازد
و معناهای جدید زشت و زیبایی که زیر
سایهاش بر سر افراد میافتند چیز دیگری است
معلم خوب یک موضوع است،
سایه ای که معلم خوب بر زندگی شاگردانش میاندازد چیز دیگری است که البته بستگی زیادی به ابعاد و خطوط خود افراد نیز دارد.
ابعاد باورهای من زیر
سایهی باور به منجی
سایهی امید بر زندگیام میاندازد
اما
ابعاد باورهای دیگری زیر تابش نور این باور با کمی زاویهی متفاوت،
سایهی ترس بر زندگیاش میاندازد.
سایه ها انعکاس ابعاد ماست و آنها هستند که زندگی ما را شکل و رنگ میدهند.
#ساغرطباطبایی #آذر۱۴۰۲#سایه🆔@saagharaneh