چایِ ماهِ مهر را گرمتر مخلوط میکنم؛
پر از دارچین
پر از عشق
پر از هل
پر از دیوانگیهای گاه و بیگاه، تلفنهای یکهویی،
پر از نارنجی و سرخابی .
ظرف چای را پر میکنم
تا لحظهی آمدنِ یار، برایش
#خورشید دم کنم.
#پاییز است،
احساسات آدم
#سوز میخورد.
چای را باید یکی از رو یکی از زیر بافت و دور یار پیچید
#بوسهاش کرد و روی گونهاش نشاند.
چای همان اعجاز
#مرهم است بر سرمازدگی دستهای پاییزی
جوراب پشمی است برای پاهای خیس از
#باران.
چای را باید نوشت و توی جیب بارانی یار گذاشت تا وقتی بی هوا دستش را در جیبش میکند از گرمای آن، انگشتهایش
#داغ شود.
چای
#من هستم
منی که
#دلگرم و
#امیدوار،
#منتظرت، از پشت شیشه به خیابانِ تاریک شب، چشم دوختهام و از هانفسم، شیشه بخار میکند.
چای
#تو هستی
که من
همیشه
به آن
#مشتاقم.
💕پینوشت:
نشود فاش كسي آنچه ميان من و تو ست
تا اشارات نظر نامهرسان من و توست
گوش كن با لب خاموش سخن ميگويم
پاسخم گو به نگاهي كه زبان من و توست
#سایه.
#یار#چاینوشت#نوشتههایخطخطی#ساغرطباطبایی#مهرنوشت۱۴۰۰🆔️@saagharaneh