🌹Saagharaneh🌹

اجزاء زندگی از نگاه من،
همین چوبهای کج و معوج و کم ارزشی است که
به شکلی بی ربط و سست و نامتقارن
کنار هم قرار گرفته است.
اما
#خداوند به آن نور می‌تاباند
و #تو آنقدر زاویه‌ات را عوض می‌کنی و آن را می‌چرخانی تا بالاخره معنا را در سایه‌اش پیدا کنی.

🪷پی‌نوشت:

عموما این قبیل نوشته‌ها خیلی دیده نمی‌شود افراد طبق عادت، نگاهی سرسری به فیلم می‌اندازند و رد می‌شوند.

دقیقا مثل نگاه ما به خیلی از ابعاد زندگی!
سایه‌ها و معانیِ احتمالی، نادیده گرفته می‌شوند
و تنها چیزی که دیده می‌شود ظاهر ماجراست و تنها چیزی که می‌ماند، رنجِ سستیِ عدم تقارنِ اجزاءِ زندگی است.

#عمق را که از #نگاه بگیری
از زندگی هیچ چیز نمی‌ماند!

#سایه
#ساغرطباطبایی
#هوالمحبوب
#شهریوری_رو_به‌پایان_ازسال‌دوم_شمسی
🆔@saagharaneh

#طاها گفت: اااا #محمدعلی!
این دست مامان مال منه...اون دست مال توه!

نیا این طرف!

نصف مال تو
نصف مال من!

اما یه چیزی بگما
لبخند و #چشمای_مهربون_نگاه_کن مامان مال منه؛

عوضش حاضرم از نصف خودم، هرچی خواستی بدم.
.
پی نوشت: چشمهای مهربان نگاه کن تو از آن کی است؟
و نگاه مهربان کدام چشم، از آن توست؟

#نگاه همان چیزی است که از چشمان تو برمی خیزد اما از آن تو نیست...
نه! مال تو نیست!
نگاه بازیگوش است؛ شهر را در می نوردد و جای انگشتانش، بر تن عریان احساسات هر کوچک و بزرگی می ماند.
می ماند!

نگاه اولین پیام است؛ لحظه ای که سر بلند می کنی و او را می بینی
هر #اویی....
.
.
.
خدا را هزاران بار شکر که کسی نمی داند روی تن احساس هرکداممان جای انگشتان چه نگاه هایی مانده

وگرنه

هرکدام از ما به هزان سال #حبس_ابد
و هزاران #داس_و_گردن
#محکوم می شدیم.
.
#ساغرطباطبایی
#خردادنوشت99
#خداراشکر
🆔@saagharaneh