▪️کارگر ایمنی در نور چراغ روی کلاهش به صفحه دستگاه سنجش گاز خیره شده بود. دستگاه، غلظت گاز متان را در حد انفجار نشان می داد. برای یک لحظه تصویر دو کودکش را در مقابل چشم دید. معدنچیان دیگر به او خیره شده بودند. هزار متر تا بالابر معدن فاصله داشتند و از آنجا پانصد و پنجاه متر تا سطح زمین. هیچ راه گریزی نبود و معدن زغالسنگ در انفجاری قابل پیشگیری ۹ نفر از کارگران خود را به کام مرگ فرو برد.
▪️۲۲ شهریور سال ۸۴؛ حسین ۱۹ ساله، سعید ۲۲ ساله، مهدی ۲۳ ساله، رضا ۲۵ ساله، عباس ۲۶ ساله، علی ۲۷ ساله، حمید ۲۸ ساله، هادی ۳۲ و علی ۳۳ ساله در جریان انفجار انتهای معدن باب نیزو واقع در ۳۰ کیلومتری شهر زرند و ۷۵ کیلومتری کرمان کشته شدند. هیچ یک از کارگرانی که به درون معدن رفتند،زنده باز نگشتند. از میان ۹ نفر معدنچی کشته شده سه نفر مجرد، دو نفر متاهل و چهار نفر صاحب یک یا دو فرزند بودند.
▪️اردیبهشت ماه سال ۸۵ جلسه دادگاه جانباختگان این حادثه برگزار شد که در آن وکیل خانواده های قربانیان نظریه قتل شبه عمد را مطرح ساخت. بنابر نظر وی صاحبان معدن با اطلاع از وضعیت ایمنی تونل ها می توانستند مانع وقوع این فاجعه شوند.
▪️معدن زغالسنگ باب نیزو در استان کرمان و نزدیک به حاشیه کویرلوت قرار گرفته است. کارگران این معدن نیز در شهرها و روستاهای اطراف آن مانند حوتکن و ریگ آباد زندگی می کنند که این زندگی چهره واضحی به رنگ فقر و محنت دارد. دستمزد معدنچیان ناچیز است. کارگران برای تأمین مخارج خود چاره ای جز کار در ساعات طولانی و شیفت های پشت سر هم ندارند. کاری که گاه تا ۱۶ ساعت و بیشتر هم ادامه پیدا می کند. برای رسیدن به محل کار باید از یک چاه عمودی پایین رفت و وارد تونل های افقی شد. در انتهای این تونل های سیاه، محل کار قرار گرفته است.
▪️فرزندان کارگران نیز از سنین کم در معدن مشغول به کار می شوند. در کنار پدران و برادران خود هر روز به اعماق سیاه زمین می روند و با عوارض تنگی نفس و گاز گرفتگی به خانه برمی گردند. در این منطقه پیدا کردن شغل دیگری دشوار است و صاحبان معدن نیز کارگران را به اخراج کردن تهدید می کنند.