📚 سخن پروران🖋

#ادبیات
Канал
Логотип телеграм канала 📚 سخن پروران🖋
@sokhansarayannПродвигать
349
подписчиков
4,59 тыс.
фото
809
видео
5,55 тыс.
ссылок
بلبلِ عرشند ، سخن پروران ! نظامی گنجوی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روزنامه هارا باد می برد.
این #ادبیات است که می ماند...

🎤 زنده یاد
#عباس_معروفی

۱ دقیقه
t.center/sokhansarayann 🎻
مشکل‌ترین کار، شعر برای بچه است. آن شعرِ ایرج حاصل یک نبوغ بود.
خیال می‌کنند کسی که برای بزرگان شعر نمی‌تواند بگوید، پس حتماً می‌تواند برای بچه‌ها شعر بگوید؛ اصلاً اینجوری نیست. کتاب‌های مدرسه را من قدیم‌ها دیدم. بسیار شعر‌های بدی برای بچّه‌ها می‌گذارند.

هر چیز، #ایدئولوژیک بشود به نظر من با اشکال روبه‌رو می‌شود. نوع ایدئولوژی مارکسیسم، لنینیسم شکست خورد. ایدئولوژی‌هایی که بخواهند افراط کنند شکست خواهند خورد.

ما با در نظر گرفتن دریچهٔ ایدئولوژیک در آموزش، ظلم می‌کنیم به آیندهٔ مملکت خودمان و فلان آدمی را که هیچ کاری نمی‌تواند بکند می‌گوییم بیا برای بچه‌ها شعر بگو.

#محمدرضاشفیعی_کدکنی
به بهانهٔ ۱۸ تیر‌ماه؛
روزِ ملی #ادبیات_کودک_ونوجوان

t.center/sokhansarayann 🎻
#پرویز_شاپور
پدر #کاریکلماتور ایران

❇️سال ۱۳۴۷ بود که پرویز شاپور، نوایی نو با شیپور #ادبیات_طنز ایران نواخت. مردی که به اقرار خودش «جز یک جمله بیشتر نمی توانست بنویسد!» اما آن یک جمله ها کنار یکدیگر جمع شدند و سبکی تازه در دفتر ادبیات به نامش رقم زدند. هر چند ۱۹ سال است قلمش مسکوت مانده اما نام و آوازه اش در طنز ابدی است و کاریکلماتور با نامش گره خورده است.

❇️در نگاه اوّل، ممکن است کاریکلماتور شبیه مَثَل‌ یا جملات قصار به‌نظر بیاید؛ اما باید گفت تفاوت‌هایی بین آن‌ها وجود دارد. جملات قصار، اغلب از آنِ بزرگان است که به صورت جداگانه نگاشته نشده؛ بلکه از خلال مقالات و سخنان این بزرگان استخراج شده‌اند؛ مَثَل‌ها هم اغلب داستانی داشته‌اند که بدان ختم می‌شده‌اند و طی زمان‌ داستان آن‌ها حذف شده و مَثَل‌ها باقی مانده‌اند. می‌توان گفت که چون کاریکلماتور به‌صورت جمله یا عبارت مستقل خلق شده و از متن داستان یا مقاله‌ای استخراج نشده، با سخنان بزرگان و مَثَل‌ها متفاوت است؛ دیگر آن‌که، جملات قصار و سخنان بزرگان، اغلب زندگی بهتر را آموزش می‌دهند و جنبۀ اندرز و نصیحت دارند؛ در‌حالی‌که کاریکلماتور اغلب به فکاهه و در مواردی هم به طنز شباهت دارد. به همین دلیل می‌توان گفت که کاریکلماتور از این وجه با مَثَل‌ و سخنان قصار متفاوت است امّا شباهت ظاهری آن را نمی‌توان نادیده گرفت؛ تا ‌جایی که جملاتی از کاریکلماتور به‌اندازه کلمات قصار تکان‌دهنده و پند‌دهنده است.

❇️ساختار کاریکلماتور
نویسنده کاریکلماتور گاهی از صنایع ادبی مثل #تشبیه: «تا چشمت را نبندی، پرندۀ نگاهم به آشیانه باز‌نمی گردد»، #ایهام: «روی قـبرم سنگِ تمام گذاشتم»؛ ضرب المثل : «صورت سیب را با سیلی سرخ نگه می‌دارم»؛ #کنایه: «حتی مهربان‌ترین قلب‌ها هم خون‌آشام اند» و... استفاده می کند.
گاهی کلمات را به بازی می گیرد و از معانی گوناگون یک کلمه برای ساختن تصاویر چند ‌معنی استفاده می‌کند مثل «فوّاره یک عمر نشست و برخاست می‌کند»؛ «تکان نخوردن مجسمه آزادی مرا به شک انداخته است که نکند آزادی نباشد.»

❇️ پرویز_شاپور در اسفند سال ۱۳۰۲ به دنیا آمد. نخستین نوشته‌های او در یکی از روزنامه‌‌های محلّی اهواز به‌نام «فریاد خوزستان» به چاپ می‌رسید؛ پس از آن مطالب خود را با نام مستعار«مهدخت» و «کامیار» برای روزنامه «توفیق» می‌فرستاد؛ این نوشته‌ها در صفحه‌های «سبدیّات» و «دارالمجانین» چاپ می‌شد. شاملو در مجله «خوشه» (سال ۱۳۴۷ ) برای نخستین بار عنوان کاریکلماتور را برای نوع نوشته‌های او پیشنهاد کرد که مورد پذیرش واقع شد. طنز موجز و خوبی که شاپور پیش گرفته بود خیلی زود به روی نامش در مطبوعات مهر تایید زد .امروز کاریکلماتور، عنوان شناخته شده‌ای است که همچون یک نوع ادبی معرفی شده و پیروان زیادی دارد که به این شیوه قلم می‌زنند.

❇️پیوند با فروغ، زندگی بی فروغ

سال ۱۳۲۹ پرویز شاپور، #فروغ_فرخزاد را به همسری گرفت که بعدها شاعر شد و شهرتی رقم زد. حاصل این ازدواج پسری بود به نام کامیار. هرچند شعله های این عشق و زندگ ی کم فروغ بود، زود به خاموشی گرایید و زندگی عادی پرویز، برایش به شیرینی زندگی ادبی نبود، اما همسرش در خلق کاریکلماتور های او نقش مثبتی داشت .پرویز شاپور در هیچ نوشته ای نامی از فروغ نیاورده است اما از خلال برخی جملاتش می توان بوی او را حس کرد و ردپایش را دید.

❇️پرویز شاپور «پدر کاریکلماتور ایران» نام گرفت؛ این پدر فرزندش را در سال ۱۳۴۷ به ادبیات ایران معرفی کرد.
جملات طنازانه پرویز شاپور زنده است، جان دارد، حس دارد و روبه روی چشم انسان تصویر می شود. «تنهایی» و «مرگ» مضامین اصلی نوشته‌های او را تشکیل می‌دهند و شاپور آن ها را به سخره می گیرد. پدر کاریکلماتور ایران ساده می نویسد و قصد ندارد خواننده را نصیحت کند یا گوشش را بپیچاند و مفهومی خاص را به او منتقل کند. تنها کاری که او با مخاطب می کند، برانگیختن حس شگفتی در اوست. این گونه است که این پسر شوخ سال ها مخاطبانش را راضی نگاه داشته و مقلدانی گرد خودش جمع کرده است که البته با گذشت زمان هنوز هم یک سر و گردن از آن ها بلندتر است.

❇️پرویز شاپور پس از جدایی از فروغ، دیگر هیچ گاه ازدواج نکرد و تا پایان عمر با پسرانش کاریکلماتور و کامیار در یک خانه قدیمی زندگی کرد. او در ۶ تیر ۱۳۷۸ در بیمارستان عیوض زاده تهران بستری شد و سرانجام درروز ۱۵ مرداد درگذشت و به گفته خودش پیکرش را به گورستان هدیه داد.

t.center/sokhansarayann 🎻
ادبیات و فلسفه !

آدم از #ادبیات خیلی بیشتر یاد می‌گیرد تا از #فلسفه.

رمان‌های بزرگ چیزهای بیشتری برای آموختن دارند. من از #داستایوفسکی و #توماس_مان و #فلوبر و #پروست چیزهای بیشتری یاد گرفتم تا از فلاسفه بزرگ.
...نخست شعرا چیزی می‌گویند، بعد هنرمندان دنبال می‌کنند و آخرش فلاسفه پیدایشان می‌شود تا درباره آن مسأله نظریه‌ای بدهند...

زنده یاددکتر
#داریوش_شایگان

t.center/sokhansarayann 🎻
🔺عکس بالا آخرین تصویر از وضعیت خانه پدری #احمد_محمود در #اهواز است. خانه یکی از نام آوران عرصه #ادبیات_داستانی ایران.

پیشتر معاون میراث فرهنگی خوزستان گفته بود:
قدمت این بنا به پهلوی دوم برمی‌گردد پیشتر قرار بود اداره‌کل فرهنگ و ارشاد خوزستان آن را خریداری و تبدیل به خانه مشاهیر کند که در این زمینه نیز هیچ اتفاقی نیفتاد.

به گزارش ایسنا فروش این خانه از سوی «جمعی از اهالی قلم و فرهنگ» ، «چوب حراجی بر سر فرهنگ و هنر خوزستان» خوانده شده است.

گفتنی ست از احمدمحمود این آثار بجا مانده است:
#همسایه‌ها (۱۳۵۳)
داستان یک شهر (۱۳۵۸)
زمین سوخته (۱۳۶۱)
مدار صفر درجه (۱۳۷۲)
درخت انجیر معابد (۱۳۷۹)، برندهٔ دورهٔ اول جایزهٔ هوشنگ گلشیری به عنوان بهترین رمان.

t.center/sokhansarayann 🎻
اغلب فریدون مشیری را با نیمایی های عاشقانه اش می شناسند و از میان آثارش، #کوچه بیش از همه برسرزبانها افتاده است.
مشیری اما ردی از خود در #ادبیات_حماسه ومقاومت این سرزمین نیز به جای گذاشته، که اگرچه کمتر از آثار عاشقانه اش به چشم آمده، اما به لحاظ قوت ادبی چیزی از آنها کم ندارد.

شاعر کوچه خاطره ها، آن هنگام که خرمشهر را که پاره ای از تن ایران است، در دست متجاوزان و دشمنان می بیند، لباس غنا را از تن کلام بدر می آورد و جامه حماسه اش می پوشاند.

مشیری در غزلی که به روزگار اسارت خرمشهر اشاره دارد، جوانان وطن را به سوی حماسه ای برای بازپس گیری و آزادسازی «خاک پدران» می خواند.

این شعر مشیری می تواند هماره وهمیشه شور وحال حماسه وفداکاری را در رگهای جامعه به خلجان درآورد.


t.center/sokhansarayann 🎻
#ادبیات و #هنر، #فرم است و دیگر هیچ.


حتّی همان چیزی را که شما در ادبیات و هنرها و ادیان و اسطوره‌ها «مضمون» و «معنی» یا «پیام» یا «محتوی» می‌خوانید، وقتی شناخت عمیقی از آن به دست آوردید متوجه می‌شوید که چیزی جز صورت و ساختار و فرم نمی‌تواند باشد.

اگر در بحث از «هنرِ» سعدی شما نتوانید به مسائل «فرمِ» شعر او بپردازید، راهی نخواهید داشت جز اینکه «شعر»‌های سعدی را تبدیل به «نثر» کنید و عبارات مبتذل و مکرّر خودتان را جانشینِ بَلاغتِ شگفت‌آورِ او سازید.

در حوزهٔ عرفان و دین نیز همین است و در قلمروِ اسطوره نیز چنین است و در موسیقی و نقّاشی و تئاتر و سینما هم همین است. هر چه در قلمروِ این هنرها گفته شود و بیرون از بحث دربارهٔ «فرم»های این هنرها و تحوّل این فرم‌ها یا کم و کسر این فرم‌ها یا کمال این فرم‌ها یا مشابهتِ این فرم‌ها با فرم‌های دیگر و یا تأثیر‌پذیری این فرم‌ها از یکدیگر بگویید «انشا‌نویسیِ» توخالی و فریبنده است و می‌تواند ساعاتی از وقت خوانندهٔ بی‌خبر را به هدر بدهد و دیگر هیچ.

#محمدرضاشفیعی_کدکنی
رستاخیز کلمات،
«صورت» تنها میدانِ تحقیق ادبی
صص ۲۱۲–۲۱۱



t.center/sokhansarayann 🎻
#ادبیات و #تاریخ پیوندی همه جانبه وتنگاتنگ دارند ودو روی یک سکه اند.
کتابهای ادبی ازمنابع مهم تاریخی بشمارمی روندکه مورخ بی نیاز از تورّق وپژوهش درآنها نیست...


مجله #بخارا _ شماره ۱۴۳ _ص۲۸۵

#دکترشیرین_بیانی
پژوهشگر تاریخ


t.center/sokhansarayann 🏛
#ادبیات و #تاریخ
در این سرزمین چون دو روی یک سکه یا دو اسب یک ارابه اندکه نمی توان آنها را از یکدیگر جدا کرد.

#دکترشیرین_بیانی
تاریخ نگار


t.center/sokhansarayann 🎻
شاید جالب باشد بدانید #مهدی_اخوان_ثالث از سال ۱۳۳۶ در #رادیو_ایران به نویسندگی و اجرای برنامه می‌پرداخت. او در آغاز دهه ۴۰ برنامه‌ای به نام #ادبیات_ایران داشت که در آن محور‌های مختلف شعر فارسی بررسی می‌شد.

متن‌های این برنامه یک بار در سال ۸۸ با چاپ محدود منتشر شد و به همین دلیل، به دست همه علاقه‌مندان نرسید. بعد‌ها خانواده این شاعر فقید، در یک کانال تلگرامی مجموعه برنامه‌های «ادبیات ایران» را منتشر کردند. متن همه این برنامه‌ها به قلم مهدی اخوان ثالث است.

⬅️ گفتنی است اخوان درپی کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ از منتقدان سرسخت رژیم پهلوی بشمار می رفت وشعر معروف #زمستان وی ازبارز ترین اشعار انتقادی اوست.

منبع:
#برترینها- شعروادب


t.center/sokhansarayann 🎻
Forwarded from راهی
#حبسیات یا #ادبیات_زندان،
گوشه‌ای از ادبیات است که به توصیف وضعیت زندان، روحیات فرد زندانی شده، خاطرات دوران سخت زندان و رنج‌های این دوران از لابلای دیوار‌های بلند زندان و روزگاران سخت حبس به شیوه‌ای موثر می‌پردازد.

تاریخ حبسیه سرایی در ادبیات فارسی به قرن‌ها پیش باز می‌گردد. شعرای بسیاری در طول تاریخ ایران بوده اند که با حبسیات خود در تاریخ ماندگار شده اند. در این مطلب زندگی سه تن از شاعران حبسیه سرای ایرانی در دوره پهلوی را مرور می‌کنیم.

◾️ #محمد_فرخی_یزدی از حبسیه سرایان بنام تاریخ ایران است. لقب فرخی، #شاعر_لب_دوخته است. او هم نسل با انقلاب مشروطه است و با زبان شعر به مبارزه با حکومت زمانه اش پرداخت. فرخی برای اولین بار هم به خاطر زبان شعری اش بازداشت شد. او در دوران جوانی تحت تاثیر انقلاب مشروطه خطاب به حاکم یزد شعری سرود. فرخی در این شعر به حاکم یزد می‌گوید که خوی ضحاکی دارد.
دستگیری او پایانی بر مبارزات شعری اش نبود. کار را به جایی می‌رساند که دهانش با نخ و سوزن توسط حاکم دوخته شد. فرخی در سال ۱۲۹۹ به تهران مهاجرت می‌کند. یعنی همزمان با کودتای ۱۲۹۹ رضاخان. او در سال ۱۳۱۲ باز هم به زندان می‌افتد و تا پایان عمر در سیاهی زندان باقی می‌ماند.

کاغذ سیگار و تکه کاغذ‌های کوچک محل نوشتن شعر‌های فرخی بود. در سال ۱۳۱۸ به مناسبت ازدواج ولیعهد محمدرضا پهلوی اعلام عفو عمومی می‌شود، ولی عفو عمومی شامل حالش نمی‌شود.

در روز عروسی ولیعهد شعری می‌سراید که پایانی است بر روزگار سخت او و منجر به قتلش می‌شود. نتیجه سرودن این شعر می‌شود انتقال به انفرادی. چهار ماه انفرادی و نوشتن شعر‌ها روی دیوار زندان و در نهایت به دست پزشک احمدی، پزشک زندان کشته می‌شود.»

🔹🔸🔸🔹

◾️ #خسرو_گلسرخی جز برای نسل اول انقلاب ناشناخته بود. پخش آخرین دفاع گلسرخی در دادگاه حکومت پهلوی در سال ۸۹، نام او را به سر زبان‌ها آورد. خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده‌ای مارکسیست بود. در دورانی که مارکسیست‌ها در صف انقلابیون مسلمان حضور داشتند. از سال ۴۷ در بخش فرهنگی روزنامه کیهان قلم زد.

در سال ۵۱ به جرم طراحی ترور ولیعهد بازداشت شد در حالی که حکومت وقت فکر می‌کرد گلسرخی از اقدامات خود ابراز پشیمانی کند دادگاه او را به طمع عذرخواهی از شاهنشاه به صورت زنده پخش کرد، اما خسرو در جایگاه متهم ایستاد و گفت: «من دفاعی از خود ندارم. من جز از خلق خود دفاع نمی‌کنم.» حکم اعدام گلسرخی صادر شد و پنج سال پیش از پیروزی انقلاب در ۲۹ بهمن ۱۳۵۲ اعدام شد.

یکی از معروف‌ترین اشعار دوران حبس اواین شعر است:

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه‌های جوانم از ضربه‌های تبر‌های تان زخم دار است
با ریشه چه می‌کنید؟
گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید
پرواز را علامت ممنوع می‌زنید
با جوجه‌های نشسته در آشیان چه می‌کنید؟
گیرم که می‌کشید
گیرم که می‌برید
گیرم که می‌زنید
با رویش ناگزیر جوانه‌ها چه می‌کنید؟

🔹🔸🔸🔹

◾️ «پاییز در زندان» و «در حیاط کوچ پاییز در زندان» نام کتاب‌هایی است از #اخوان_ثالث. اخوان مدتی از زندگی خود را در زندان قصر گذراند. حاصل این دوران کتاب‌های شعری است که در دوران زندان و پس از آن سروده است. مهدی اخوان ثالث، در حکومت پهلوی دو بار گرفتار حبس می‌شود. بار اول پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. در آن دوره تاریک از تاریخ ایران راه فرار از زندان ابراز ندامت از گذشته است.
اخوان ثالث ابتدا حاضر به ابراز ندامت نیست، اما گذر زمان و خیانت سران توده باعث می‌شود که او برای آزادی اش شعری بسراید. این شعر به مزاج حاکم زمانه خوش می‌آید و دستور آزادی او صادر می‌شود. اخوان پس از آزادی در سال ۱۳۳۵، کتاب «زمستان» را در وصف شکست خوردگان کودتای ۲۸ مرداد می‌سراید.

بار دیگر در سال ۱۳۴۳ به واسطه شکایت یک شخص در برابر قاضی به نقد وضعیت حاکم بر جامعه می‌پردازد. نتیجه آن می‌شود حکم زندان برای او. مجموعه حبسیه او تحت عنوان «در حیاط کوچک پاییز در زندان» در سال ۴۴ سرائیده شده است. این شاعر سرانجام در شهریور ۱۳۶۹ از دنیا رفت.


t.center/sokhansarayann 🎻
چهارستون ادبیات فارسی:

سخنرانی #هانری_ماسه در جشن بازنشستگی اش در #دانشگاه_سوربن فرانسه:

"من عمرم را وقف #ادبیات_فارسی کردم و برای اینکه به شما استادان و روشنفکران جهان بشناسانم که این ادبیات عجیب چیست، چاره ای ندارم جز اینکه به مقایسه بپردازم، كه بگویم که ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است :
#فردوسي
#سعدی
#حافظ
#مولانا

فردوسی، هم سنگ و همتای #هومر یونانی است و برتر از او ...

سعدی، #آناتول_فرانس فیلسوف را به یاد ما می آورد و داناتر از او ...

حافظ با #گوته آلمانى قابل قیاس است، که او خود را شاگرد حافظ و زنده به نسیمی که از جهان او به مشامش رسیده، می شمارد ...

اما مولانا ...
در جهان هیچ چهره ای را نیافتم که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم.
او #یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند.
او فقط شاعر نیست، بلکه بیشتر جامعه شناس است و بویژه روانشناسی کامل که ذات بشر و خداوند را دقیق می شناسد.
قدر او را بدانید و بوسیله او خود را و خدا را بشناسید."

t.center/sokhansarayann 🎻