📚 سخن پروران🖋

#کوچه
Канал
Логотип телеграм канала 📚 سخن پروران🖋
@sokhansarayannПродвигать
349
подписчиков
4,59 тыс.
фото
809
видео
5,55 тыс.
ссылок
بلبلِ عرشند ، سخن پروران ! نظامی گنجوی
اغلب فریدون مشیری را با نیمایی های عاشقانه اش می شناسند و از میان آثارش، #کوچه بیش از همه برسرزبانها افتاده است.
مشیری اما ردی از خود در #ادبیات_حماسه ومقاومت این سرزمین نیز به جای گذاشته، که اگرچه کمتر از آثار عاشقانه اش به چشم آمده، اما به لحاظ قوت ادبی چیزی از آنها کم ندارد.

شاعر کوچه خاطره ها، آن هنگام که خرمشهر را که پاره ای از تن ایران است، در دست متجاوزان و دشمنان می بیند، لباس غنا را از تن کلام بدر می آورد و جامه حماسه اش می پوشاند.

مشیری در غزلی که به روزگار اسارت خرمشهر اشاره دارد، جوانان وطن را به سوی حماسه ای برای بازپس گیری و آزادسازی «خاک پدران» می خواند.

این شعر مشیری می تواند هماره وهمیشه شور وحال حماسه وفداکاری را در رگهای جامعه به خلجان درآورد.


t.center/sokhansarayann 🎻
Kooche
@FereydoonMoshiri
دکلمه شعر زیبای #کوچه.
باصدای مرحوم #مشیری.

۵ دقیقه


t.center/sokhansarayann 🎻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنده یاد #فریدون_مشیری از شعر معروف خود #کوچه می گوید. سروده زیبایی که مورد استقبال کم نظیر مردم بویژه جوانان قرار گرفته بود.

۱دقیقه و۴۸ ثانیه

t.center/sokhansarayann 🎻
Forwarded from اتچ بات
سوم آبانماه سالگرد جاودانگی
#فریدون_مشیری
شاعر و روزنامه‌نگار گرامی باد.


#مشیری در سی ام شهریور سال ۱۳۰۵ در یک خانواده اصیل و فرهیخته در تهران به دنیا آمد. جد پدری وی، ازصاحب منصبان سرشناس لشکری در حکومت نادرشاه افشار بود و پدربزرگ مادریش یکی از شاعران به نام در دوره ناصری به حساب می آمد.

با چنین پیشینه خانوادگی در کودکی پیش از رفتن به مدرسه با ادبیات کهن فارسی آشنایی کامل داشت، او بخشی از تحصیلات ابتدایی خود را تهران و بخشی دیگر را به دلیل کار پدرش در مشهد گذراند، اما در سال ۱۳۲۰ با آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین به همراه خانواده دوباره به تهران بازگشت و دوران متوسطه را در دبیرستان ادیب به اتمام رساند.
از پانزده سالگی شعر می گفت و در سال ۱۳۲۳ اولین شعر او با نام" فردای ما "در روزنامه #ایران_ما به چاپ رسید، همین اتفاق آغازگر فعالیت های مطبوعاتی وی شد، او همزمان با کار در اداره پست و تحصیل، در مجلات مختلف ادبی نیز کار می کرد .

#فریدون_مشیری اولین مجموعه شعر خود را در سال ۱۳۳۴ با نام #تشنه_طوفان با مقدمه ای از شهریار و علی دشتی به چاپ رساند.خوداو در مورد اشعارش می گوید:"
چهارپاره‌هایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، معروفترین شعر او #کوچه در سال ۱۳۳۹ در مجله #روشنفکر به چاپ رسید.

او علاوه بر شعر به موسیقیِ سنتی هم علاقه زیادی داشت و ردیف ها و گوشه های موسیقی را به خوبی می شناخت، به همین خاطر در بین سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ با برنامه "گل های تازه "رادیو ایران همکاری مستمری داشت.

وی در اواخر عمرعلیرغم نداشتن وضعیت جسمی مناسب در شب های شعر مختلفی که دوستدارنش در سراسر دنیا برایش ترتیب می دادند، شرکت و درآمد حاصل آن را، صرف امور خیریه می کرد.

سرانجام پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری در سوم آبان ماه سال ۱۳۷۹ در سن هفتاد و چهار سالگی در تهران درگذشت.

برخی از آثار

تشنه طوفان، ۱۳۳۴
نایافته، ۱۳۳۷
ابر،۱۳۴۰
ابر و کوچه، ۱۳۴۵
بهار را باور کن، ۱۳۴۷
از خاموشی، ۱۳۵۶
مروارید مهر ، ۱۳۶۵
آه باران، ۱۳۶۷
از دیار آشتی، ۱۳۷۱
لحظه ها و احساس، ۱۳۷۴
آواز آن پرنده غمگین، ۱۳۷۸
نوایی هماهنگ باران (پس از مرگ)، ۱۳۸۴


t.center/sokhansarayann 🎻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنده یاد #فریدون_مشیری سخن سرای نامور معاصر، از خاطرات خود درباره شعر معروفش ( #کوچه) سخن می گوید.
دیدن وشنیدن این ویدئو خالی از لطف نیست.

مدت: ۵دقیقه و۴۳ ثانیه


t.center/sokhansarayann 🎻
Forwarded from اتچ بات
#فریدون_مشیری

مشیری در سی ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران خیابان ایران به دنیا آمد.
از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله #روشنفکر بود. این صفحات به تمام زمینه‌های ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر می‌پرداخت. بسیاری از شاعران مشهور معاصر، اولین بار با چاپ شعرهایشان در این صفحات معرفی شدند.

مشیری در سال‌های پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی مجله #سپید_و_سیاه را برعهده داشت. در همان سال‌ها با #مجله_سخن به سردبیری دکتر پرویز ناتل #خانلری همکاری داشت. وی در سال ۱۳۵۰ به شرکت مخابرات ایران انتقال یافت و در سال ۱۳۵۷ از خدمت دولتی بازنشسته شد.

مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام #تشنه_توفان در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در ۱۳۳۴ به چاپ رسید.
معروفترین اثر وی شعر #کوچه نام دارد که از زیباترین و عاشقانه‌ترین شعرهای نو زبان فارسی است.
با توجه به علاقه‌ای که مشیری به عرفان و تصوف ایرانی داشت، مجموعه‌ای از ۱۰۰ ماجرا منسوب به شیخ ابو سعید ابوالخیر را باعنوان «یکسو نگریستن و یکسان نگریستن» و با مقدمه‌ای به قلم دکتر جواد نوربخش در اوایل دهه ۱۳۴۰ منتشر نمود.
مشیری سال‌ها از بیماری رنج می‌برد و در بامداد روز جمعه ۳ آبان‌ماه ۱۳۷۹ خورشیدی در ۷۴سالگی در تهران درگذشت. مزار او در بهشت زهرا، قطعهٔ ۸۸ (قطعهٔ هنرمندان)، ردیف ۱۶۴، شمارهٔ ۱۰می‌باشد.

نمونه از رباعیات مشیری:

گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن‌چنان مات، که حتی مژه برهم نزنی

مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهم‌زدنی


t.center/sokhansarayann 🎻