شعر دره‌شهر

Канал
Логотип телеграм канала شعر دره‌شهر
@shaeraneDareshahrПродвигать
241
подписчик
618
фото
150
видео
137
ссылок
این کانال جهت درج اشعار #شاعران_دره_شهر ساخته شده ودر خدمت این عزیزان خواهد بود. هدف آن آشنایی هرچه بیشتر شاعران این دیار با اشعار دوستان خود و شناسایی چهره های جدید است لطفا اشعار خودرابه آیدی زیر ارسال تا درکانال درج شود با تشکر ادمین👇🏻👇🏻 @shirin0021
اناللە واناعلیەراجعون

شاعر شیرین‌سخن جناب آقای #جوانمرد_شادیوند

و بزرگواران خاندان شادیوند، درگذشت بانو زهراعزیززادە را بە شما عزیزان تسلیت می‌گوییم..
برای آن مرحوم علودرجات، و برای شما از خداوند عظیم‌الشان صبرجزیل خواستاریم

مارادرغم خودشریک بدانید



#احمد_زینی_وند
#زهرا_نوری
#سعید_دارائی
#و_اعضای_کانال_شعردره‌شهر


@shaeraneDareshahr
#بە_مناسبت_درگذشت
#علی_آقا_محمدیان


1🍂

#تسلیت:

بااندوەفروان درگذشت شاعرشیرین سخن _بداهەگووطنزسرا_علی آقامحمدیان رابەخدمت دوستان،خویشان وآشنایان بە ویژەخانوادەمحترم آن مرحوم تسلیت عرض می‌کنم وازخداوندبرای ٱن مرحۆم علودرجات وبرای‌تسلی‌خاطربازماندگان صبرواجرجزیل خواهانم


2🍂

#آیا_علی_آقا_محمدیان_ناظم
#بود_یا_شاعر؟

علی آقامحمدیان ازجملە شاعرانی است‌کە اگرسوادداشت امروز دارای نام ونشانی خاص بود وبسیاری‌ ازشاعران شاگردمکتب اوبودند
امابرخی اوراناظم می دانندنە شاعر!بایدبگویم کە ناظم همان نظم‌دهندە ونام دیگرشاعراست..آنکە سخن راموزون کند...امااگربرخی فکرمی کنندبە این دلیل علی آقاناظم است کە تصویر،تخیل وصناعات شعری درشعراونیست کاملا دراشتباهند ...چراچون اگرمافقط بە یک قطعە شعر ازاوبنام " #مالک "توجە کنیم خواهیم دیدکە محمدیان ناظم نیست بلکە شاعراست...علی آقا سال‌هاپیش‌ قطعە زمینی ازیکی‌ازخوانین برای کشاورزی‌ _بەعنوان مالک ورعیت_تحویل می‌ گیردتادرآن کشت‌کند..زمین مذکورجوب‌ خوبی برای آبیاری ندارد ..زمین ریگزاروبدون آبیاری محصول‌ نمی دهد..ازطرفی شاعر مالکی دارد کە بی توجە بە زمین ومشکلاتش ازاومعجزە می خواهد

#شاعر_می گوید:👇👇👇

کسی کە مالک چو آتش بوتی
جو هل وگیری ولا کش بوتی
ا سالە چطورمیاروزخوش بوتی

#ترجمه:

کسی کەمالکش بداخلاق باشد وبە درددل رعیت گوش ندهد..وازطرفی زمین کشاورزی اش دارای جوبێ باشد‌کە آب درآن جاری نشود.،آن سال چطورمی خواهید حال رعیت خۆب وخوش‌باشد.

اگربە این شعر(سەخشتی)خوب نگاە کنید می بینیدکە شاعردربیت اول علاوە برتصویرازتشبیە هم استفادە کردە‌است
شاعردراین بیت بداخلاقی مالک را بە آتش تشبیە کردە است.
مصرع دوم بازیک تصویراست ،تصویرجوبی بدوناهموار کەآب درآن جاری نمی شود(هل وگیر)
نتیجە گیری درمصرع آخراست کە بەراستی آن سال چطورانتظاردارید کەسال خوشی برای کشاورزباشدوحق وحساب پس بدهد
همین یک پارە(سەخشتی)کافی ست کە علی آقاراشاعربدانیم نە ناظم..من می خواهم بپرسم کدامیک ازمامی توانیم درسە مصرع کوتاە این همە‌زیبایی بیافرینیم.،بی شک هیچکدام.،
جالب این است بە نظامی باآن همە عظمت هم ناظم می‌ گفتند..


3🍂

#از_محمد_خان_نوری_و_عجم
#تا_سهراب_زینی_وند_و_علی_آقا


علی آقادوست گرمابە وگلستان سهراب‌زینی وندوباهم مراودەشعری‌ داشتند.. علی آقادرجمع آوری دیوان #محمدخان_نوری وسهراب بە ماکمک کرد وماازحافظە‌اوبهرە‌کافی بردیم....
شعردرەشهربا #محمدخان_نوری ، #عجم_میر،
#دوست_محمد_صالحیان،دوست مرادزینی وند،سبزمرادزینی وندسرخاو،مریم زینی وندسرخاو،
#رحیم-خان_صالحوند، #صید_محمد_خان-اشرف‌_العشایر
#بهرام_نیردی_وند ، ملاآقاعلی کولیوند وسالارشهابی شروع وبه بلوغ وباسهراب زینی وند،علی آقامحمدیان،،ایمان علی استرش،امیدعلی حسن بیگی،رضاعلی یاری، ،جهانشاە‌ نجات زادە، محمدمقدم،جعفرفیلی،مختارفیلی،عطااللەرشیدی،،صیدحسین دیناری،مریم فیروزان،لیداعباسی،محمدصالحێان،ایرج اسدی فر،ناصرقانعی الوار،علی نظری،گودرزشاطری،،یاسرلطفی،فرضی مهرشاد،فاطمەمقدم،کنی منصوری، ،،رعناصفی خانی،سجادصالحیان،زینب دریکوند،آرش ....،خدیجەنصیری،
عبدالرضابازگیر،محمودعزیزنژادو... ادامە.،.

#و_با_شاعرانی چون رحمان مریدی،زهرانوری،احمدزینی وند،سعیددارایی،محمدرحمی زاد،حمزەاولاد،مهرشادشیخ محمدی،مهنازکوهی ،حمیراساربانی ،یاسرکرمی،آیت محمدی،بهروزمحمدی، حجت زرین جویی و...بە هوایی تازە می‌رسد..


علی آقارفت..روح این شاعرلکی گو شادویادش گرامی‌باد


#احمد_زینی_وند_ایلامی
#به_نجف_مهدی_پور
#و_سعید_دارایی

وِ دارِ دل نی اصلا بَلگ و باری
مِنی زَیَە وِ دل یە دردِ کاری

زمِسو رت و سرما هم و پئ او
همه جا سوزه اما نی بهاری

اوما باوە دِ دَر وا جیو حالی
نداری وَنِشَه وِ روزِ خواری

دوتیا دالکە پرخی دِ ئی غم
کِتاروشە دە دل سی ئی نداری

خدا سئیلی بَکو وی مردم ژار
نکە تو هم دێ وامو کار ناری

چِنی سر شیوسَه وِ حال و روزم
چی روز تنگ و جنگِ بی براری

#شعروخوانش
#احمد_زینی_وند_ایلامی_کلهر(تکا)

@shaeraneDareshahr
Forwarded from اتچ بات
🍂🌸🍂🍂
🌸🌸
🍂

🍃 #کانال_اشعار_و_نوشتەهای
#احمد_زینی_وند_ایلامی(#تکا)🍃


💦#به_مادرم_که_زودرفت
#و_به_همه_مادران💦



"کوه ها" زن اند
وگرنه این همه چشمه نمی زاییدند
این همه درخت
وگرنه دستانشان را باز نمی کردند
تاکبک وتیهو درکف دستانشان لانه بگذارند

بیشتر " درختان" زن اند
وگرنه اینهمه میوه های رنگارنگ نمی دادند

"رودها "زن اند
وگرنه با ترانه آب
ماهی ها را نمی رقصاندند

رودها اگر مردبودند
انگشتانشان را قلاب ماهیگیری می کردند
برای گرفتن ماهی ها

از این روست
که در نظرمن
هر روز، روز زن است

ومن به تو هر روز می گویم؛
روزت مبارک" دختر بلوط"
و رو به بهشت می گویم؛
روزت مبارک "مادر"
روزت مبارک


#احمد_زینی_وند_ایلامی(تکا)


🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸

#تقدیم_بە_شما_موسیقی_اروپائی
#همراە_با_دف_کوردی

#و_مقام_زن👇👇👇
Forwarded from کانال اشعار ونوشتە های احمد زینی وندایلامی(تکا)
🍂🌸🍂🌸
🌸🍂
🍂

🍃#بە_اعضای #محترم_انجمن_شعر_یوژان

#آقایان
#استاد_عطاللە_رشیدی_فر
#استاد_حمزە_اولاد
#محمود_عزیز_نژاد
#احمد_اسدی_فر
#علی_نظری
#آیت_رستمی
#ذبیح_اللە_اللەنوری
#یار_علی_یاری
#هوشنگ_طاهری
##شهاب_عموزادە
#احمدناصری
#حامدنظری

.....🍃

#با_احترام

#انجمن_شعر_یوژان یکی از انجمن های تازە تاسیس است.یک عدە راەبلدراە جمع شدندتابگویند ماهم هستیم.هوای بودنشان پر از تیغ بود و ردپای تبر..درسایە سار درختی در دامنە #قلە_دماوند نشستە بودند وبرآمدگی کوە های پایین دست را نظارە می کردند.شب‌بود وشب بود وشب. راە افتادند .همەپروردگار بی خواب واژە های ناب بودند.برف می بارید،...


#احمد_زینی_وند_ایلامی(#تکا)
Forwarded from کانال اشعار ونوشتە های احمد زینی وندایلامی(تکا)
🍂🌸🍂🌸
🌸🍂
🍂

🍃#بە_اعضای #محترم_انجمن_شعر_یوژان

#آقایان
#استاد_عطاللە_رشیدی_فر
#ستاد_حمزە_اولاد
#محمود_عزیز_نژاد
#احمد_اسدی_فر
#علی_نظری
#آیت_رستمی
#ذبیح_اللە_اللەنوری
#یار_علی_یاری
#هوشنگ_طاهری
##شهاب_عموزادە
#احمدناصری
#حامدنظری

.....🍃

#با_احترام

#انجمن_شعر_یوژان یکی از انجمن های تازە تاسیس است.یک عدە راەبلدراە جمع شدندتابگویند ماهم هستیم.هوای بودنشان پر از تیغ بود و ردپای تبر..درسایە سار درختی در دامنە #قلە_دماوند نشستە بودند وبرآمدگی کوە های پایین دست را نظارە می کردند.شب‌بود وشب بود وشب. راە افتادند .همەپروردگار بی خواب واژە های ناب بودند.برف می بارید،
#حمزە_اولاد چراغ وستارەها رابە دست دوستانش داد.راە لیزبود و پرخطر.راە باریکە دنبالە دار زمستان وکوە بود و دردسرهاش..در شیب‌ خستگی و دلهرە.. کمی استراحت کردند. باد در لابلای درختان سرمست نماز زمستان بود..راە افتادند.برکە با دف رعدو برق آسمان با ماهی هایش می رقصید،کوتاە اما زیبا... #اولاد گفت "زی بون وگرنە بە قلە واژە نخواهیم رسید." نفس ها پر از شعر بود، پر از واژه بود، کلمە بود...#محمود_عزیز_نژاد گفت"او کە بە قلە بیندیشد بە منزل امکان خواهد رسید"
اولادشعرمگویی از #سعید_دارایی رازیرلب باخودزمزمە می کرد...

#علی_نظری گفت:" جهان رابەروشنی،بە عشق ، بە رفتن می خواهم"
#احمد_اسدی_فر گفت "بلدان راە ازسوزوبلرزهمین راە رفتە اند،عطرآرام عبورشان درمرورصخرەهاپیداست "
باد از درەی خێزران گذشتە بود.گروە آرام آرام بالا می رفت. بالا و بالاتر. زمان بە کندی می گذشت. #عطااللەرشیدی_فر ترانە ای خواند "کماندارترین شب‌ هاهم درسپیدە دم روشنایی نور بە زانو در خواهند آمد."
بادکلمات کتک خوردە وخراب را درگوش #عطااللە، #اولاد،#احمد،#علی،#محمود و
#آیت نجوا می کرد..
نوک قلە دیدە می شد..#عطاللە آخرین سطر از ترانەاش راخواند.
#آیت_رستمی مخفی ترین مگوهارا درجیبش گذاشت.وگفت"برای بهارزایی چشمە باران باید آوردنەآسمان برهنه کویر"

بە رفتن ادامە دادند.بە قلە نزدیک ونزدیک تر شدند.
ساعت5 وبیست دقیقە بامدادبود..
خورشید ازخواب چاە بە بیداری خانە بازمی آمد.

دستان خستە، قلە را لمس کردند، کلمه را لمس‌ کردند ، شعر را لمس‌ کردند.
باد از درەخلوت شعر می گذشت و
#هی_بینا_بینا و #سیت_بیارم می خواند.
صدای ساز #کیهان_کلهربە گوش‌می‌رسید.هوا پر از طعم بوی برنج محلی و #گردە تازەپختە بود..

..روز شده بود....


#احمد_زینی_وند_ایلامی(#تکا)


🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸
Forwarded from کانال اشعار ونوشتە های احمد زینی وندایلامی(تکا)
🍂🍂🍂🍂
🍂🍂
🍂

بمناسبت یکمین سالگرددرگذشت
#شادروان نریمان_نوری

شعر:
#زهرا_نوری👇👇👇👇

ببین چە آمدە بعدازتو بر سرم بابا
رسیده ام به نفس هایِ آخرم بابا

چقدر مانده به آن لحظهء خوشِ دیدار؟
که تا پناه به آغوش تو بَرَم بابا

چگونه گویمت ازسرنوشت خود بی تو؛
چو تخته پاره به دریا شناورم بابا !

به هر طرف بروم نیست غیرِ ویرانی
شبیه نوگلِ در باد پرپرم بابا

هزار «سال» اگر هم بیاید و برود
نمیشود غم دوریت باورم بابا

در آرزوی طنین صدای گرم توام
صدام کن و بگو باز : دخترم...بابا



#زهرا_نوری(#شیرین)
بیستم شهریور98



🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

🔹#اضافات :
#احمد_زینی_وند
خبردرگذشت شادروان عمو نریمان نوری، گذشتە از ایل جلیلە زینی وند، بسیاری کسان از پیر و جوان را ماتم زدە کرد.
اکنون یکسال از مرگ آن عزیز گذشتە است و هنوز هم جای خالی عزیزش بیش ازپیش احساس می شود.
نریمان نوری انسانی فرهیختە و بزرگوار بود. پدرش استادمحمدخان نوری بود کە او را بە عبیدسیمرە می شناسند.
نریمان همە رادوست داشت و بە مردم احترام می گذاشت.حضور او در شورای اسلامی وشورای حل اختلاف شهرستان درە شهر پررنگ وبی نظیر بود.
نریمان مداح اهل بیت بود و این شب ها، بی گمان عزاداران حسین جای خالی او را بیشتر احساس می کنند.
نریمان روزنامە نگارهم بود و صدالبتە اولین روزنامە نگار شهرستان درە شهر..
نام اومسلما در ردیف بزرگان ایل زینی وند، شهرستان درە شهر و استان ایلام ثبت خواهد شد.

واما درچهلمین روز‌ درگذشتش‌ گفتم :

رفتی کە بە جان آن جهانت برسی
دیگر نە بە داد دوستانت برسی

ای عمر! چگونە بایدت برگرداند
وقتی کە بە پایان زمانت برسی

واکنون از زبان خواهر عزیزم زهرانوری می گویم:

حالا کە تو رفتە ای از اینجا چە کنم
با این دل ناصبور تنها چە کنم

مرگ است و هزار قصە بی باور
با اینهمە غربتِ پس از "ما"چه کنم



#و_اما شعر زهرا در سالمرگ پدرش.
شعر درقالب غزل است و شعری زیبا و تاثیر‌گذار با بیت های درخشان است.
زهرا دراین شعر ‌از ردیف بابا استفادە کردە است. می دانیم کە معمولا دخترها پدری‌اند و تا صد سالگی در برابر پدر ‌احساس‌ کودکی می کنند و زهرا چون عزیز پدر ‌بود او را بابا خطاب کردە است.
زهرا شاعر‌شعرهای عاشقانە وعاطفی ست و درشعر‌ش از قافیە های محکم و زیبا استفادە می کند کە دراین شعر نیز ‌رعایت شدە است.
زبان سادە، روان، صمیمی و بە دور از تعقید لفظی ومعنوی خصیصە دیگر ‌شعر زهراست کە در این شعر‌نیز رعایت شدە است.


#احمد_زینی_وند_ایلامی(#تکا)
بیست شهریور98

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂