شعر دره‌شهر

#استاد_عطاللە_رشیدی_فر
Канал
Логотип телеграм канала شعر دره‌شهر
@shaeraneDareshahrПродвигать
241
подписчик
618
фото
150
видео
137
ссылок
این کانال جهت درج اشعار #شاعران_دره_شهر ساخته شده ودر خدمت این عزیزان خواهد بود. هدف آن آشنایی هرچه بیشتر شاعران این دیار با اشعار دوستان خود و شناسایی چهره های جدید است لطفا اشعار خودرابه آیدی زیر ارسال تا درکانال درج شود با تشکر ادمین👇🏻👇🏻 @shirin0021
Forwarded from کانال اشعار ونوشتە های احمد زینی وندایلامی(تکا)
🍂🌸🍂🌸
🌸🍂
🍂

🍃#بە_اعضای #محترم_انجمن_شعر_یوژان

#آقایان
#استاد_عطاللە_رشیدی_فر
#استاد_حمزە_اولاد
#محمود_عزیز_نژاد
#احمد_اسدی_فر
#علی_نظری
#آیت_رستمی
#ذبیح_اللە_اللەنوری
#یار_علی_یاری
#هوشنگ_طاهری
##شهاب_عموزادە
#احمدناصری
#حامدنظری

.....🍃

#با_احترام

#انجمن_شعر_یوژان یکی از انجمن های تازە تاسیس است.یک عدە راەبلدراە جمع شدندتابگویند ماهم هستیم.هوای بودنشان پر از تیغ بود و ردپای تبر..درسایە سار درختی در دامنە #قلە_دماوند نشستە بودند وبرآمدگی کوە های پایین دست را نظارە می کردند.شب‌بود وشب بود وشب. راە افتادند .همەپروردگار بی خواب واژە های ناب بودند.برف می بارید،...


#احمد_زینی_وند_ایلامی(#تکا)
Forwarded from کانال اشعار ونوشتە های احمد زینی وندایلامی(تکا)
🍂🌸🍂🌸
🌸🍂
🍂

🍃#بە_اعضای #محترم_انجمن_شعر_یوژان

#آقایان
#استاد_عطاللە_رشیدی_فر
#ستاد_حمزە_اولاد
#محمود_عزیز_نژاد
#احمد_اسدی_فر
#علی_نظری
#آیت_رستمی
#ذبیح_اللە_اللەنوری
#یار_علی_یاری
#هوشنگ_طاهری
##شهاب_عموزادە
#احمدناصری
#حامدنظری

.....🍃

#با_احترام

#انجمن_شعر_یوژان یکی از انجمن های تازە تاسیس است.یک عدە راەبلدراە جمع شدندتابگویند ماهم هستیم.هوای بودنشان پر از تیغ بود و ردپای تبر..درسایە سار درختی در دامنە #قلە_دماوند نشستە بودند وبرآمدگی کوە های پایین دست را نظارە می کردند.شب‌بود وشب بود وشب. راە افتادند .همەپروردگار بی خواب واژە های ناب بودند.برف می بارید،
#حمزە_اولاد چراغ وستارەها رابە دست دوستانش داد.راە لیزبود و پرخطر.راە باریکە دنبالە دار زمستان وکوە بود و دردسرهاش..در شیب‌ خستگی و دلهرە.. کمی استراحت کردند. باد در لابلای درختان سرمست نماز زمستان بود..راە افتادند.برکە با دف رعدو برق آسمان با ماهی هایش می رقصید،کوتاە اما زیبا... #اولاد گفت "زی بون وگرنە بە قلە واژە نخواهیم رسید." نفس ها پر از شعر بود، پر از واژه بود، کلمە بود...#محمود_عزیز_نژاد گفت"او کە بە قلە بیندیشد بە منزل امکان خواهد رسید"
اولادشعرمگویی از #سعید_دارایی رازیرلب باخودزمزمە می کرد...

#علی_نظری گفت:" جهان رابەروشنی،بە عشق ، بە رفتن می خواهم"
#احمد_اسدی_فر گفت "بلدان راە ازسوزوبلرزهمین راە رفتە اند،عطرآرام عبورشان درمرورصخرەهاپیداست "
باد از درەی خێزران گذشتە بود.گروە آرام آرام بالا می رفت. بالا و بالاتر. زمان بە کندی می گذشت. #عطااللەرشیدی_فر ترانە ای خواند "کماندارترین شب‌ هاهم درسپیدە دم روشنایی نور بە زانو در خواهند آمد."
بادکلمات کتک خوردە وخراب را درگوش #عطااللە، #اولاد،#احمد،#علی،#محمود و
#آیت نجوا می کرد..
نوک قلە دیدە می شد..#عطاللە آخرین سطر از ترانەاش راخواند.
#آیت_رستمی مخفی ترین مگوهارا درجیبش گذاشت.وگفت"برای بهارزایی چشمە باران باید آوردنەآسمان برهنه کویر"

بە رفتن ادامە دادند.بە قلە نزدیک ونزدیک تر شدند.
ساعت5 وبیست دقیقە بامدادبود..
خورشید ازخواب چاە بە بیداری خانە بازمی آمد.

دستان خستە، قلە را لمس کردند، کلمه را لمس‌ کردند ، شعر را لمس‌ کردند.
باد از درەخلوت شعر می گذشت و
#هی_بینا_بینا و #سیت_بیارم می خواند.
صدای ساز #کیهان_کلهربە گوش‌می‌رسید.هوا پر از طعم بوی برنج محلی و #گردە تازەپختە بود..

..روز شده بود....


#احمد_زینی_وند_ایلامی(#تکا)


🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸