آینده و زبان فارسی«ای سعدی و ای حافظ، ای انوری، ای فردوسی سر از قبر درآرید ببینید اخلاف ناخلف شما زبان شیرین نمکین عذبالبیان شما را به چه روزی درآوردهاند». *
این فریادِ دردمندانۀ علّامه محمد قزوینی است که از دیدن نثر روزنامههای روزگار خود برآشفته و با دوست فرهنگپرورش، زندهیاد دکتر محمود افشار، در نامهای خصوصی درد دل میکند:
«بسیار افسرده شدم و به رأیالعین میبینم که زبان شیرین سعدی و حافظ مبدل به چه آش شلهقلمکاری شده است و کمکم بهکلّی دارد از میان میرود. خدای واحد شاهد است که اغلب عبارات آنها را، با وجود دو سه مرتبه تکرار، هیچ نفهمیدم و اگر ده سال دیگر عمر کنم دوباره چشمم به این روزنامههای متعفن بیفتد قطعاً هیچ، حتی یک کلمۀ آن را هم، نخواهم فهمید». *
پیشبینی قزوینی کمابیش درست بود. امروز گذشته از برخی روزنامهها و نوشتههای بیشمار فضای مجازی، حتی نثر برخی مجلاتِ بهاصطلاح «علمی- پژوهشی» تخصصی ادبیات که در دانشگاههای بزرگ ایران به چاپ میرسد نیز برای آشنایان زبان
#فردوسی و
#سعدی و
#حافظ مبهم و نامفهوم است. شماری از متصرفان کرسی ادبیات در دانشگاهها نمیتوانند یک صفحه متن شیوا و بیغلط بنویسند، سهل است، ویراستارانی که باید کارشان اصلاح متن باشد، متخصص خرابکاری شدهاند. در فضای مجازی نیز کسانی که در «بیو»ی خود (!) مدعی استادی چند رشته از جمله ادبیات و تاریخ و فلسفه (و ترجیحاً برای جور شدن جنس: اسطورهشناسی یا روانشناسی) هستند، از نوشتن یک جملۀ فصیح فارسی عاجزند و با اینهمه هر روز اصرار دارند سخنان سست و عبارات ناتندرست خود را بیش از پیش به جمع بزرگتری عرضه کنند و به قول خودشان «سین بخورند» (!).
این صورت ماجراست و وقتی به مفهوم مطالب منتشرشده بنگریم باز با هزار گونه شگفتی مواجه میشویم. یعنی اگر بخت آن را بیابی که متوجه منظور عزیزان بشوی از پوچی فکر، سستی اندیشه، ابتذال عقیده یا بیهودگیِ سخنشان متعجب میشوی.
این سیر قهقرایی و شکستن حرمت قلم از زمانی آغاز شد که هر کس الفبای فارسی را میشناخت قلم به دست گرفت و روزنامهنویس شد. امروز هم کار آسانتر شده است و به لطف فضای مجازی همه «صفحه» یا «کانال» دارند و مینویسند و «لایک» و «کامنت» میگیرند (!).
قزوینی از آن رو به افشار این سخنها را میگوید که او را هم اهل درد میداند و هم در درمان درد تا حدی مؤثر. افشار دوستدار و دلسوز زبان فارسی بود و با انتشار مجلّۀ
آینده میکوشید مطالبی مفید را با زبانی حتیالمقدور سالم و فصیح منتشر کند. با وجود سختیها و کاستیها در مقایسه با مطبوعات زمان خود موفق نیز بود. چنانکه بزرگمردی چون محمدعلی
#فروغی که خود مانند پدرش در روزنامهنگاری دستی توانا داشت، در نامهای مورَّخ فروردین ۱۳۰۷، به اعتمادالدوله، وزیر معارف وقت، کار افشار را چنین ستوده است:
«فایده و تأثیر مجلّات علمی و ادبی خوب را هم نباید فراموش کرد. در میان مجلّاتی که تاکنون در ایران دیده شده یکی از بهترین آنها مجلّۀ
آینده است». **
امروز نیز ایران نیازمند کسانی چون دکتر محمود افشار و فرزندش زندهیاد استاد ایرج افشار است که افکار روشن و علم و آگاهی را با زبان فارسی سالم در جامعه نشر دهند و در برابر این موج عظیم ابتذال بایستند.
___
*
نامههای دوستان، گردآوری دکتر محمود افشار، به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۵، ص ۳۰۹-۳۱۲.
* *
نامههای محمدعلی فروغی، به کوشش دکتر محمد افشینوفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۲۳۳.
💐 ۲۸ آذرماه سالروز درگذشت دکتر محمود افشار (۱۲۷۲- ۱۳۶۲)
https://t.center/roshananemehr