صدای زن در شعر سیمینسیمین بهبهانی از پرچمداران غزل نو فارسی است. نوگرایی او در اوزان تازهای که ساخته است خلاصه نمیشود. اساس کار او نو شدن نگرش و تفاوت فکر و جهانبینی است. بهویژه سیمین در جایگاه شاعر زن بهراستی نمایندۀ شخصیت و احساسات زنان است و برخلاف اکثر قریب به اتفاق زنان شاعر پیشین (فروغ فرخزاد از هر دیدی که نگاه کنیم یک استثناء عجیب در طول تاریخ ادبیات فارسی است که البته پس از سیمین به دنیا آمده است) تسلیم تفکر مردسالار نشده است.
برای نشان دادن نگاه تازۀ سیمین به نقش زن در رابطۀ عاشقانه بهعمد غزلی را انتخاب کردم که هم وزنی کهن و پرسابقه دارد (ساختهشده از تکرار چهاربارۀ «مستفعلن») و هم در ساختار کلی (این غزل در قالب «مناظره» سروده شده است که قرنها پیشینه دارد) و هم در صور خیال (ازجمله اضافههای تشبیهی دستفرسودی چون «نوش لب» و «زنجیر عشق») و زبان و واژهها و مفاهیم (ازجمله اشاره به «رقیب» که در جامعۀ امروزی به آن معنی قدیم وجود ندارد) به ادبیات کهن نزدیکتر است. با این حال میبینیم که سیمین زن را از انفعال مألوف بیرون آورده و به او نقش تازه و صدا و شخصیت مستقل داده است:
گفتی که: «میبوسم تو را»، گفتم: «تمنّا میکنم»
گفتی: «اگر بیند کسی؟»، گفتم که: «حاشا میکنم»
گفتی: «ز بخت بد اگر، ناگه رقیب آید ز در؟»
گفتم که: «با افسونگری، او را ز سر وا میکنم»
گفتی که: «تلخیهای می گر ناگوار افتد مرا؟»
گفتم که: «با نوش لبم، آن را گوارا میکنم»
گفتی: «چه میبینی، بگو، در چشمِ چون آیینهام؟»
گفتم که: «من خود را در او عریان تماشا میکنم»
گفتی که: «از بیطاقتی دل قصدِ یغما میکند»
گفتم که: «با یغماگران باری مدارا میکنم»
گفتی که: «پیوندِ تو را با نقدِ هستی میخرم»
گفتم که: «ارزانتر ازین من با تو سودا میکنم»
گفتی: «اگر از کوی خود روزی تو را گویم: برو»
گفتم که: «صد سال دگر امروز و فردا میکنم»
گفتی: «اگر از پای خود زنجیر عشقت وا کنم؟»
گفتم: «ز تو دیوانهتر دانی که پیدا میکنم»
*چنانکه میبینید زن موجودی منفعل و خاموش و بیتوجه به علایق و امیال خویش نیست. او نقش کشتزار را در برابر ابر بازی نمیکند. رعدی است در کنار برق، و برقی است در کنار رعد. ترسنده و لرزنده نیست. بیپرده و بیپروا از میل خود سخن میگوید و حتی عاشقِ نگران را دل میدهد و تشویق میکند.
در بیت نخست «تمنّا میکنم» به شکلی ظریف هم میل و رغبت سیمین را میرساند و هم اصطلاحی است در تعارفات امروزی که لطف کلام را دوچندان کرده و باعث شده نمایاندن نیاز از سوی زن جلوهای ناخوش پیدا نکند.
سیمین با وجود تابوشکنی، بیپروایی را از حد نمیگذراند و دربارۀ عریان شدن به روشی لطیف در بیت چهارم حرف دل خود را بر زبانِ «نگاه مرد» میگذارد و در واقع میل خویش را با تأویل و تعبیر نگاه او بیان میکند.
شاعر، با وجود ابراز تمایل و نیازمندی (در برابر ناز بیحد و پرهیز طاقتسوز معشوقِ آشنای شعر فارسی)، در بیت پایانی جلوهای از استغنای خود را هم نشان میدهد که این نیز باز در تیز کردن آتش اشتیاق مرد مؤثر است.
ــــــ
* مجموعه اشعار، سیمین بهبهانی، تهران: نگاه، ۱۳۸۸، ص ۴۵۲.
💐 ۲۸ تیرماه زادروز سیمین بهبهانی (۱۳۰۶-۱۳۹۳)
https://t.center/roshananemehr