لفور سرزمین زیبایی

#غزل
Канал
Логотип телеграм канала لفور سرزمین زیبایی
@lafoormycountryПродвигать
1,15 тыс.
подписчиков
8,13 тыс.
фото
1,23 тыс.
видео
103
ссылки
ارتباط با ادمین 👇👇 @alireza6022
#غزل  تبری

اَی مــــار ونگ و وا بمـو منگو نموئه
سـرسـر ره زنّــه اَی بهــــارابرو نموئه

دیماگِـــــدِر صحـــرا دپیته ورگ زوزه
خالک، چمـــر کنـــده مه مار بو نموئه

امرو تموم ویشه ره رج بشته، مشتی
جوله‌ی جا گپ زنده:اَی "سارو" نموئه

هولا ولا ای تک به تک محلــه ره بیته
هرکی گنــــه: اَی "گل بهــار" گـو نموئه

"مشتی حسین" غمّـه دار چلّـــه دونّده
"مش سـاره‌" ی ملــکا تــــلار سو نموئه

اَی "گل بهــار" نیشتا شه دله تو ایارنه
هنتــــا مه اقبـــــال ستــــاره، لو نموئه

لس‌لس عروسی رخته النه صنّـخ گوش
خـــونّه: مه افتـــابه بَوِرده خــو، نموئه

محلــه ره بارین تِن‌تِـِـرک بورن بلنـــدی
تا "گل بهــار" چش‌چشِ جــــا او نموئه

#برگردان

دوباره مادرم سر و صدا می‌کند گاو شیرده نیامد
بر سرش می‌زند که گاو زیبارویم نیامد

زمان چرا بردن گاو نعره‌ گرگ در صحرا پیچید
گوساله می‌خواند که بوی مادرم نیامد

امروز پدرم (مشتی) تمام بیشه را برایش زیر پاگذاشت
با "جوله" حرف می زند که "سارو" نیامد

ترس و وحشت زبان به زبان در محل می‌گردد
هر کس می‌گوید: گاو "گل‌بهار" نیامد

غم مشهدی حسین را شاخهٔ درخت می‌داند
روشنایی و برکت گاوبنهٔ مشهدی ساره نیامد

باز "گل‌بهار" نشسته‌ و دلش را به درد می‌آورد:
هنوز ستارهٔ بختم بالا نیامد

آرام آرام لباس عروسی‌اش را در صندوق می‌گذارد
می‌خواند: آفتاب (اقبالم) به خواب رفته و نیامد

به مردم محل بگویید، زودتر بر بلندی بروند
تا اشک چشمان "گل‌بهار" جاری نشده‌است

#ذبیح‌الله_ذبیحی

☆سارو: گاو پیشانی سفید
☆جوله: ظرف مسی برای دوشیدن شیر
☆تلار: محل نگه‌داری گاو در جنگل
☆دیما: راهی کردن گاوه برای چرا
☆گِدِر: زمان


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

دِریا بَخواسه کوه هنیشه، آسمون یعنی
اسسر بساته باوه، کن باوه یکون یعنی

دکُل نِواره تش، جهنم باوه یخنی آی
ای بلبشو بازار باوه اَم کشون یعنی

موسا عصا اَی دمبده، راه هاکنه عشقه
گلدسته ی سر غُلملی، بائوره اذون یعنی

باوه کئو اسپه، هنیشه خنده دیم‌ِ صحن
حتی اگر دنیا بواشه سون خون یعنی

باید دشندم طرح نو اینتی نوومبی خار
دنیای سینه باوه آرش ره کمون یعنی

دهره وشون پشت دهیه، خنده جم تک پر
دانه بهار پشت سر دست تکون یعنی

بُوردی و بَیته اَم دله سر ره، غما حسرت
تی پشت سر هنتا هنیشتوئه خزون يعنى

من کدخدا بیمه نکانن عشق ره پامال
جن و ملک بَزّونه می در ره اَشون یعنی

#برگردان

دریا بخوابد کوه بنشیند و آسمان... یعنی
یعنی از نو ساخته شود با کن فیکون

یعنی اصلاً آتش نبارد جهنم سرد شود
یعنی این بازار به هم ریخته، به میل ما بشود

یعنی موسی عصایش را بیندازد برای عشق راهی باز کند
یعنی از بالای گلدسته غلام علی اذان بگوید

یعنی کبودی زخم خوب شود خنده بر صحن لب بنشیند
حتی اگر دنیا رنگ خون بگیرد...

یعنی باید طرح نو بیندازیم با این روش خوب نمی شویم
باید سینه دنیا برای آرش دلاور کمان بشود

تبر پشت سرشان مخفی بود اما لبخند به لب داشتند
یعنی پشت سر بهار گویا دست تکان می دادند

یعنی رفتی و پشت سرت غم و حسرت روی دامان ما نشسته
مسیر رفتنت هنوز خزان نشسته، باقی مانده است

من کدخدا شدم که جلوی از بین رفتن عشق را بگیرم
یعنی جن و ملک پشت آمدند و به در خانه زدند

#روح‌‌اله_نظرنژاد_کدخدا


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

دلِ تنـگِ قِـرارِسّـــه، شـه اَرمـــونـی یـه ســـر دَیّه
ته کِنّابِن منه چش چش، چه زخمی بال و پر دَیّه!

تـه دِشتِ بـورده راهِ ســر، غِمیــره دلپِئـی باشته
مـه غـم بَیتـه سـر و دیمـه، پَئیــزی مای کـر دیّه

اِتـی گیســه دَکِت دَیمــه، گمون کمّه که فِک بَیمه
تِتـو دامـه شه گیسـو ره، ته وا هَنتـا مه سـر دیّه

مه تو خواسّـه دِوا داره، ته سامـون بییه جا داره
شـه کلّاکـه بِنـا بَیتـه، تـه دریــو چش مـه وَر دَیّه

کهـو دلّــه رَمِـش وِسّـه، خیـــالِ جـا مِجش وِسّه
ته ناشتـی ره بِنالِسّـه، چـه اَنّـه شـور و شـر دَیّه!

بَروشته مه چشِ حَسری، ته دلتنگی یه سر دیشو
خِــدا دونّـــه تـه وسّـــه دل، میـــایِ راگِــذَر دَیّه

#برگردان

برای قرار دل تنگش، بر سر آرزویش بود
چشمم در آستانه ی درب خانه ات و چقدر بال و پرش زخمی بود!

بر تمامی راه رفته ات، بغض، دلواپسی زایید
بر سر و روی غم زده ام، خرمنی پاییزی بود

آنقدر بیقرار بودم که به گمانم بید شده بودم
گیسوانم را که تکان میدادم، باد تو(هوای تو) هنوز در سرم بود

تبم میخواست دوا شود و به محدوده ات بیاید و جا داشته باشد
طوفانی شدنش را آغاز کرد و چشمان دریایی تو کنارم بود

دل کبود شده میل به پریدن و با خیال حرکت کردن را داشت
نداشتنت را نالید و چقدر شور و شر داشت

اشک چشمم بر سر دلتنگی ات دیشب بارید
خدا می داند برای تو دلم بر سر راه ابر قرار داشت

#سمانه_ناسوتی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

گِل به گِل دشتِ کنار خوامّه تِره
هر گـــــدر، تکّا تِنـــار خوامّه تره

گِل هَدی،. وابَهووی شه چِلّه سر
بی چِمِر، مشتِ بهــار خوامه تره

زِلفِــه یِکـــور هَـــدی آ دِل بَـوِری
دارِ ســـر، سِــرخِ انار خوامّه تره

شو که اِسّاره شه خِـدره وا هِدا
شی پَلــی، شِه مِنِـوار خوامّه تِرِه

ما(ه) مِه آسمـونِ سَــر کِه در بِمو
بینــجِ جــارِ لــــو دیار خوامّه تره

دِق نَدِ آ دِلّـــــــه نِشکِـــن قَــر نَکِن
شی دِلِ تنـگِ قـــــرار خوامّه تره.

#برگردان

گاه‌گاهی تو را کنار دشت می‌خواهم
و در هر زمان تنها تو را می‌خواهم

روی شاخه‌ی خود شکوفا بشوی
بی سروصدا پراز بهار می‌خواهم

زلفت را یک طرف داده، دل ببری
روی شاخه چون انار سرخ می‌خواهم

شب، وقتی ستاره خود را نشان داد
تو را در کنار خودم می‌خواهم

وقتی ماه در آسمان نشست
در کنار شالیزار تو را پیدا می‌خواهم

مرا دق نده، دلم را نشکن، قهر نکن
تو را قرار دل تنگ خودم می‌خواهم

#فاطمه_رنجبر

☆منوار(menevar) وسط و بین


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل

مه دل دنیای آهنگه، نخوننه
اسیره پنجه ی چنگه، نخوننه

خله ساله، لَـله، تک وا نکنّه!
لَـله جــاری، پرِ ونگه، نخونّه

سما سر نینه گل، وا نینه خونّش
عروس میشکای دل سنگه، نخونّه!

صوی روجای زلفه شونه، نینه!
اساره، ماه دل تنگه، نخونّه

صدای شرشره، اوشن، ننه گوش
کله، چه سازه اودنگه، نخونّه؟!

بهاره بکّه بو، گوم بییه ویشه!
چه افتو چشمه جا جنگه نخونّه؟!

مگر اوجای سر، ککّی دمرده؟!
که ولگِ انجیلی منگه، نخونّه؟!

تلاره مرگه تو بیته؟ چه لاله؟!
که شو، بورده، تلاونگه، نخونّه؟!

گمونه روزّه بی وقتی دچاره؟!
که شوره مسّه آهنگه، نخونّه!؟

تمومِ روزّه، شوپر، شوهاکرده!
گلی، دل جا، هماهنگه، نخونّه!

دوای سینه و دل، کاردِ روشه
گلی سر، شوی دس تنگه نخونّه!

مگر بی ونگی یه، درده، ندونّی؟!
دوا ونگه، دوا ونگه، نخونّه!

#برگردان

دلم دنیائی پر از آهنگ هست، نمی خواند
گرفتار چنگ پنجه هاست و نمی خواند

سال هاست که نی لب باز نمی کند!
نیستان پر از فریاد شده ولی نمی خواند

گل دیگر نمی رقصد و باد آواز نمی خواند
انگار بلبل هم دلش از سنگ شده و نمی خواند!

دیگر صبح گیسوان ستاره روجا را شانه نمی زند
ستاره ها هم دلتنگ ماه شده است ولی نمی خواند

صدای شر شر آبشار دیگر به گوش نمی رسد
چرا رودخانه به ساز اودنگ (پرهای آسیاب) نمی خواند؟!

بوی خوش بهار در بیشه گم شده است
چرا ظرف افتو با چشمه در جنگ است و نمی خواند؟!

مگر بر بالای درخت او جا پرنده کوکو خاموش شد؟!
که برگ های درخت انجیلی منگ شده و نمی خواند؟!

خروس را تب مرگ گرفته که لال شده گ؟!
که شب به پایان رسید و صبح شده ولی نمی خواند!

گمان می کنم که روز را چشم زدند و به گیجی دچار شده!؟
که شب مست آواز است و او نمی خواند؟!

تمام روز را خفاش به شب تبدیل کرده است!
گلو و دلم در نخواندن با هم تبانی کردند و نمی خواند!

دوای سینه و دل فقط کارد و چاقو است
گلو در دست شب گرفتار شده و نمی خواند

مگر دوای درد سکوت و بی فریادی را نمی دانی ؟!
دوای آن فقط فریاد است، فریاد است که نمی خواند

#علی_امین_زاده


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

نُوج بَزوئِه غِرصِه اَمِه بِهارِ وا رِه لُو بَزو
پِیچِکِ غَمّـه د‌ُو بِدا لِتکایِ را رِه چُو بَزو

وِیشِه‌سَرِ وَق زَنِ شال سازا سِما کِندِه اِسا
کُوهِ شُوکا جِر دَکِتِه سُوزِ قِــوا چَکُو بَزو

خِشکِ مِیایِ سِینِه رِه وا دَکِتِه بَوِردِه کُو
دارا دِوَنگِ خُوشِه رِه پِیتِه یِ نَم قَنُو بَزو

پَر بَزِه دَشتِ گُوشِه رِه لَما لِوارِ خَندوئِه
اِستِلِ سَر رِه مُوندِنِه شِتال شُو سَر‌او بَزو

رُوخِنِه یِ بِلا بِمـــو دَشتا لَپِــــر رِه تُو بِدا
وَنگِ رَسِ لاکمِه یِ جا تَشِ سِما رِه او بَزو

#برگردان

غصه شکوفه زد بهار ما را لگد زد
پیچک غم را دواند راه باغ ما را بست

توی بیشه روباه واق زن میرقصد حالا
آهو از کوه پائین آمد و جنگل تو خالی شد

سینه‌ی ابر خشکیده باد را گرفت برد کوه
خوشه‌ی درخت و درختان قطور و پوسیده را آب داد

گوشه حصار دور دشت را خنده شاخه های تیغ دار پر کرد
شبیه جای گل آلود و سر چشمه شب آب گرفته شد

رودخانه بلا آمد و دشت و زمین تخت را تاباند
با قایق کسی که صدا را میشنود رقص آتش را آب زد

#علیمراد_‌محمدی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

خوامبِه تا اَشِک آ، زَرجو دَهوُوِم
عاروس دومای، بِچا او دَهوُوِم

تِلار سَربَندِ، او رِه تِه خاطِری
بَخِرِم، تا خِرو نَرو دَهوَوِم

اِشکارِ، رَچ رَجِ پِه اِمبِِه اَندِه
تِه وَر، قَلعِه یِ کَنگِلو دَهوُوِم

اِمافت آ، اوریم آ مِلِردآ کِرمون
پایِین تِرِک، تا خَطیر کو دَهوُوِم

قَدِمگاه مِه سَرِه، سایِه بَهوُوِه
تاوِسّوُنِ ، اِفتابِ تو دَهوُوِم

مِرِه یادِ، پِلوِر تنگِه بِموئِه
مَشتی بِکِ هِمراه، کوکو دَهوُوِم

حُسَین خان، سِنگِسَّرِه تَش دَوِسّهِ
یِراق بِه کَمِرِه، جِلو دَهوُوِم

هوژَبر بِرنو رِه، هَیکَلی دَوِسّهِ
مِه دِل رِه خوانِه، سِوادکو دَهوُوِم

🔹واژه ها

َشِک و َرجو دو تا چشمه زلال زیر کوه #خرو_نرو ضلع شمال از سرچشمه سد سلیمان تنگه
#عاروس_دوما چشمه پشت دادوکلا و ولیکچال سرچشمه سد فریم
#تلار_سربند چشمه بالا دست سنگده که به روخانه تالار منتهی می شود.

#علیرضا_رحمانی_کوتنایی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل تبری

اَئی مه دل ره، چو زندی؟ ندومبه
چِتی اَمرو، دِرو زندی؟ ندومبه

اِسا ویندی مه زاری آ نخاری
بَوینِم دست ِ تو زندی؟ ندومبه

اسیر ِ مردِم آ، کاشِمْبِه خِدِّ
مه دل، تَش هسته او زندی؟ ندومبه

ته وِستِر چلچلا وُمبه، همه جا
اِسا مه رجّه، بو زندی؟ ندومبه

صِواحی تا نماشون، اَنجِه بَیمِه
چِتی سو سو و سو زندی نَدومبه

سِره آ زندگی ره، تَش بَزومِه
اَئی چش چش ره، خو زندی؟ ندومبه

مِه جان هَستِه تِه جان، تِه جان مِه جانِه
اَئی مه دل ره، چو زندی؟ ندومبه

#منصور_جعفری


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری یا مناجات نامه ی تبری

خِدایا گِسفِنون اَصلَن نَوِن وَل
وِشون رِه شال نَوِرد، بورِن کِرِس پَل!

اَمِه کِرم بافِه بافِه اوشِم آدِه
بَئو که دور هَئیرِن چَرخِک و چَل!

اَمِه کِرکون نَوینِن ناخِشی رِه
عَروسی سَر بَکوشیم، تَش هَدِه بَل!

اَمِه ریکا بَئو داماد بَواشِه
عروسیِّ حَموم اَصلَن نَوِه کَل!

بِهارِه ما اَمِسِّه بَد نِیاره
بِمو سیزدِه اَمِه اوقات نَوِه تَل!

بِرو بی یار نَواش چَن روزِه دِنیا
بَوین ته بامِشی رِه دانِه شو مَل

مِه دار و هم تِه دار، بار آدِه اَرمون
اَمِه دارِ اَغوز دَکِّل نَوِن سَل

بِرو تِه بامِشی! چِه مِفتِه خواری
که دِشمِن رِه دِنِه رازرِه کَتِ گَل

#برگردان

الهی گوسفندان اصلا فلج نشوند بدون این که شغال آنان را اذیت کرده باشد برای استراحت به طویله بروند.
کرم نوغان ما دسته دسته ابریشم بدهد بگو مرتب چرخک و چرخ ابریشم در حال دور زدن باشند!
مرغ و خروس ما بیماری کشنده را نبینند این ها را برای عروسی بکشیم و آتش پرهای کوچک را بسوزاند!
بگو پسر ما داماد بشود هیچ گاه حمام عروسی تعطیل نشود!
بهار برای ما اتفاق بد نیاورد وقتی سیزده بدر آمد حادثه ای اوقات ما را تلخ نکند
بیا در این چند روز دنیا بدون یار نباش تو گربه را نگاه کن که شب هنگام می خواهد جفت گیری کند!
درخت من و درخت تو به دلخواه بار بدهد و گردوی درخت ما اصلا از درون نپوسند و بدمزه نشوند!
ای گربه بیا موش ها را بخور چرا در خانه مفت خوری می کنی؟! زیرا موش دیوار، رازهای خانه را به دشمن می دهد و...

#مهدی_مرتضوی_درازکلا


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل تبری

روزگــــــارِ کـــارِ جا تَرسمبه من
بی‌حیــا بی‌عــار جا تّرسمبه من

اِنه شونه رِخته دور زَنده مه دور
بی‌چــم این پرگار جا تَرسمبه من

شهر، محله، کوچه آجر رّج به‌ رَج
این همـــه دیفـــار جا تَرسمبه من

اتّا گل بیستــا، بَخِــت، بی اختیار
اتا گــل ویشــــار جا، تّرسمبه من

دل خوانه اِفرای واری ساده بوم
تـــورِ جا تـــوردار جا تّرسمبه من

خوامبه‌بنویسم‌من‌اینجه‌خِش‌نیمه
پیـــرسـَــری اقرار جا تَرسمبه من

اتّا خــروار غم مه دوش کلواروئه
وَسّــه ای ســـربار جا تَرسمبه من

هی مره گنّــــه تِــــوکل بر خـــدا
بیخـــدی اصـــرار جا تَرسمبه من

#برگردان

از کار روزگار ترس دارم
از این بی حیای بی عار می‌ترسم

می‌آید و می‌رود و مرا دور می‌زند
از این پرگار ناجور ترس دارم

در تمام شهر آجر مقابلم چیده شده
من از این همه دیوار ترس دارم

گاهی بی‌اختارم از سکوت و خواب
و گاهی از بیداری می‌ترسم

دلم می‌خواهد افرای ساده باشم
اما از تبر و تبر به‌ دست هراسانم

می‌خواهم بنویسم اینجا راحت نیستم
از اقرار سر پیری هراس دارم

غم کوله بار سنگینی بر دوشم هوار شده
کافی‌ست از این بار مزاحم می‌ترسم

هی می‌گویند توکل بر خدا کن
از اصرار بیهوده ترس دارم

#جابر_خانلری


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_‌تبری

مره برمه مره برمه تره چکّه سما مَشته
کجه شه دادّه سَرهادم مه دلّه ونگاوا مّشته

خنه سردا بنه سردا تره من شه پَلی نارْمه
زمسّون هوای جور مه سامونّه میا مَشته

خنه شومْبه تره نارْمه، همن شومْبه تره نارْمه
کمین خاکّه شه‌سَر بَیرم مه وِر چندِ بلا مَشته

که ره بــاوّم دل دردّه، خــدا مه گَپّــه نِشنانه؟
تِنــاری بَیْتــه مِه حِقّــه، مه تَنّه مَــرمِــلا مَشته

تِه‌وَر افتاب، نفس دارْنه مِه‌وَر شو بَیْته مِه‌کرره
مه چاجّه پیت‌ْکله بَیْته تِه چاجّه چلچـلا مَشته

مره نا قـــــــد دَره دَوِّم، مره نا دل وِنه بــــورم
مه دل تنگا قـرارْ نارنه، مره هــول و ولا مَشته

استاد #ذبیح‌الله_ذبیحی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

مه دل تاریکه شو هسّه، ته یادِ جا کرا گیرنه
چشِه هسری کلاک خرنه، ته ارمون مره کا گیرنه

خـِره بـیـمــه دِتـا چشِّـه، خره بـیـتـه منّه دَیَّن
سیو شو ره رمش داینه، دَنی بوشی میا گیرنه

کلی هاکن دل سر ره، بَزن پَرچین، ونه دور ره
تره نارم چکو وومه، مه خواهونی ره وا گیرنـه

بسوته دل تـنـه غم جه، مـه وَر اَنّه گِـذِرنَیْتی
خیالّه پش پـشو کمّـه، رَج آ رج په تجا گیرنه

ته دل نالشّـه نـشنـونـه، قِلم ارمونّه دکشیه
ته دریو چشِّـه تا ویمّـه، کهـو دلّه هوا گـیـرنه

#برگردان (دگاردنی)

دلم چون شب تاریک است، با یاد تو مهتابی می شود
اشک چشمانم می جوشد، آرزوهای تو مرا به بازی می گیرد

به چشمانت خیره شدم، زندگیم را احاطه نمود
شب سیاه و تاریک در تکاپو است، نباشی همه جا ابریست

دَرِ دلم را قفل کن، دور تا دورش حصار کن
تو را نداشته باشم هیچم، عشقم را باد می پوشاند

از غمت دلم سوخت، آنقدر که کنارم گذر نکردی
خیال را زیر و رو می کنم، نشانه و مسیر از تو می گیرد

دلت ناله های مرا نمی شنوند، قلم آرزوهایم را به تصویر کشیده
تا چشمان دریاییت را میبینم، دل کبود من هوایی می شود

#محمـدزمان_شیـخ


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاییزانه

چون موی تو
خواننده: #غزل_شاکری

همراه با تصاویر زیبای پاییزی

تهیه و تدوین: #سحر_ساجدی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری
#پائیز

پَیزِ ماهِه دار و خالّه کا دَرِه
بَنّه بالّه اِشِمِه میا دَرِه

اَی دِوارِه تَجِنِه سیو میا
دَنّه شونِه هَندا خیکّه وا دَرِه

پَیزِماهِه اوزِرِ شونگ و شِوَنگ
چَرده یِ دلّه هول و وِلا دَرِه

مِرسِ جاری رَج به رَج "زردِ کیجا"۱
دَس کَمِر هِزوءِ سر کِلا دَرِه

خِشکِ دارِ تَک تَکِ "نِسومِ" وَر۲
وِ صدا مَلومِه "دارتِلا" دَرِه۳

چَمبِلی نیشتِه بِلِنّ دارِ تِک۴
اَنجیلیءِ کَش پَلی تیکا دَرِه۵

چَپّون و "گالِش" سَر گِردِنِه اَی۶
صحرارِه گالشِ وَنگِ وا دَرِه

زَنگِ تالِ چِمِرِ اِنّه "پِنُو"۷
"پَیزِکارِه" پِنوسَر سِما دَرِه۸

رنگِ راغون کِنّه شِه سر رِه پَئیز
هَندا خالکَن وِنِه سر حِنا دَرِه

پَیزِما جنگل و کوه و دَشتِ وَر
هر کِجِه رِه اِشِنی خِدا دَرِه

پَیزِما خوندِنِه یا مَن اِسمُهُ
وِنِه تِکّه ذِکرُهُ شِفا دَرِه

پَیزِما نَینِه شِفا؛ جانّه دِنِه
وِ نَمیرِه کِجِه "اَرکِه" ما دَرِه۹

#برگردان

فصل پاییز است و شاخه های درختان انگار بازی می کنند.
دامنه های کوه را می نگرم ابریست

دوباره ابر سیاه با سرعت در حرکت است
در حرکت است؛ شبیه خیکّی است که باد کرده اند

فصل پاییز است و جیغ و زوزه یِ باد
ترس و دلهره ای به دل برگها انداخته

زیر درختان راش "زرد کیجا" (نوعی قارچ) صف کشیده اند
دستشان به کمر و کلاه بر سر

صدای کوبیدن درخت خشکیده ای از سمت "نسوم" جنگل می آید
صدای کوبیدن حضور "دارتلا" را اعلام می کند

کبوتر صحرایی روی بلندترین درخت جنگل نشسته
درخت انجیلی پرنده ی توکا را بغلش جا داده

چوپانان و "گالش ها" از کوچ ییلاق بر می گردند
صدای گالش از جنگل می آید

صدای زنگ و "تال" می آید و رمه ی گاو و گوسفند از راه می رسند
گوساله و گوسفندی که پائیز گذشته به دنیا آمدند در راه کوچ می رقصند

پاییز سرش را رنگ کرده
انگار حنا بر سرش ریخته

فصل پائیز؛ سمت جنگل، کوه و دشت
همه جا حضور خدا را میتوان دید

پاییز یا مَن اِسمُهُ می خواند و
زیر لبش ذِکرهُ شفا دارد

اما پائیز شفا نمی گیرد و می میرد
اگر پائیز جان ندهد کی "ارکه ما" (فروردین) از راه خواهد رسید.

#کاظم_صداقتی_بورخانی

#واژه ها

۱_ زردکیجا (زرد کیجاک): نوعی قارچ با طعم گوشت که در اواخر شهریور و آغاز فصل پاییز پس از بارندگی های پاییزی و مرطوب شدن جنگلها؛ زیر درختان راش؛ توسکا؛ ممرز؛ بلوط و زمینهای شیب دار مرطوب می روید.

۲_نِسوم: منطقه ای از جنگل که آفتابگیر نبوده و سایه و نَمور است.

۳_دارتلا: در جنگل های شمالی چند نوع دارکوب وجود دارد که از نظر جثّه و رنگِ پرهایشان با هم فرق دارند.
*دارکِتِن تِ: نوعی دارکوب با جثه ای تقریبا ۱۴ سانت که از "دارکِتن" کوچکتر و رنگ پرهایش تقریبا شبیه "دارکِتِن" است.

* دارکِتِن: پرنده ای است با پر و بال سیاه و سفید؛ پیشانیش به رنگ تقریبا نخودی کمرنگ که پسِ سر این پرنده قرمز می باشد. سطح شکمی سفید رنگی دارد و پرهای زیر دُمش قرمز می باشد.
دو لکه ی سفید رنگ بیضی شکل روی شانه هایش مشاهده می شود. جثه اش تقریبا ۲۲ سانت است.

*زردِ دارتِلا: دارکوب زرد پرنده ای است تقریبا سبز متمایل به زرد این پرنده بسیار خجالتی و محتاط می باشد ولی با صدایِ بلندش می توان آنرا شناسایی کرد. سطح پشتی این پرنده به رنگ تقریبا سبز و پرهای شکم این پرنده سبز متمایل به زرد. رنگ دم و قسمت پایین پشتش زرد رنگ است و پسِ سرِ این پرنده قرمز می باشد. جثه ی این پرنده تقریبا ۳۱ سانت می باشد.

*سیو دارتلا: دارکوب سیاه
دارکوبی است بزرگ و به رنگ سیاه، پر و بال این پرنده به طور یکدست سیاه براق می باشد. و پس سرش قرمز رنگ می باشد. جثه اش تقریبا ۴۵ سانت می باشد.
دارکوبها از حشرات زیر پوست درختان و کرمهای داخل تنه ی درختان خشک تغذیه می کنند و بخاطر همین به ندرت روی زمین دیده می شوند. دارکوبها می توانند ۲۰ بار در هر ثانیه با نوک خودشان به درخت ضربه بزنند.

۴_ چَمبِلی نیشته بلنّ دارِ تِک: کبوتر صحرای روی بلندترین درخت جنگل نشسته است.
معمولا کبوتران صحرایی (چمبلی) روی بلندترین درخت زیستگاه خود در جنگل می نشینند.

۵_اَنجیلیءِ کَش پَلی تیکا دَره: پرنده ی توکا بر تنه ی درخت انجیلی نشسته پرنده ی توکا در فصل پاییز و زمستان شبها به درخت انجیلی که دارای شاخه های متعددی می باشد پناه می آورد تا هم از پرندگان شکاری شب (جغد) و هم از سرما در امان باشد.

۶_ گالش: کسی که گاو را بصورت سنتی در جنگلها نگه می دارد.

۷_ پِنو: کوچ کردن رمه ی گاو و گوسفند از منطقه ای به منطقه ی دیگر را پِنو گویند.

۸_ پَیزِکا: بره ها و گوساله هایی که در پاییز به دنیا می آیند را پَیزِکا گویند.

۹_اَرکِه ما: فروردین
شروع ماه تبری از دوّم مرداد است و هر ماه ۳۰ روز دارد که ارکه ما از ۶ فروردین شروع و تا ۴ اردیبهشت ادامه دارد.


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

دِنیا رِه لَرزا تو دَرِه مِه سَر سِیو بَیّه بِرو
اِفتابِ تِ رِه خو دَرِه هِوا سِقو بَیّه بِرو

وَرفِ سِما کِندِه مِیا یَخ بِموئِه مِه چاجِ لو
وا رِه تِه وِسّه زو دَرِه دِرازِ شو بَیّه بِرو

وَندِکِلِی کوفا بَزو هَف دَری یِ کِریکِه رِه
غَم بِمو بومِ لو دَرِه مِه دِل کَهو بَیّه بِرو

وا نَونِه مِه دِلِ گِر اوراز هاکِردِه دِلخِشِی
خِشِی رِه مَرگِ خو دَرِه مِه پَر پَتو بَیّه بِرو

هِوا رِه وا کِمبِه بِرو سِینِه رِه سا کِمبِه بِرو
مِه آسِمونّه شو دَرِه تِه وِسّه سو بَیّه بِرو

#برگردان

دنیا تب دارد و میلرزد سرم سیاهی میرود بیا
تیغ آفتاب خواب دارد هوا منجمد شد بیا

ابر رقص برف میکند یخ آمد تا نوک سقف خانه ام
باد برای تو زوزه میکشد شب دراز شد بیا

تار عنکبوت چیده شد روی بندک درب خانه هفت دری
غم آمد تا نوک پشت بام دلم کبود شد بیا

گره دلم باز نمی شود دلخوشی بیمار و ورم کرد
خوشی به خواب مرگ رفت پرهایم با آب داغ نابود شد بیا

هوا را صاف میکنم بیا سینه را باز میکنم بیا
آسمان من شب دارد برای تو روشن شد بیا

#علیمراد_محمدی_کوکی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

شو دکته، دشت دلــه، وا بمـوئه لَسک لَسک
ســرخ میا ورفا وارش، بشندیه چَلـک چَلـک

گمبـه؛ اِنی وا وونه دل، ونوشه اَی شم کشنه
دلپئی‌ اَی تموم وونه غرصه و غم شونه، درک

انده شه جا گپ بزومه، راسّـا درو هئـی بمو
نئو مهِ‌ ارمون نوونی، مه‌ِ خَسّه دل زنده کپک

سر ره کنه زندی بِلِم هیچکسِ بال مهِ‌چم نیه
له نشیه نیشــرمه آ کشمبه کنـــدا ره ســرک

مهِ‌ شو سیو مه روز سیو، پیـــرِ زنا بیمه برو
چنده شه‌ دلّه بزنم خورده وچون سون کلک

خوانه چچی مهِ‌ جا خدا دنیای درده چه بمو
دکرده مه‌ِ کئـو دل‌آ شه بورده اَی دار دار تک

هر شو دعا کمبه خشی ته لت و لتـکا دپیچه
هر چی کتا امبه بَئو مهِ‌ دس ندانه چه نمک!؟

#برگردان

شب در دشت نشست و آرام آرام باد آمد
ابر سرخ، برف و باران زیادی بر زمین ریخت

می‌گویم می‌آیی و دلم و بنفشه می‌شکفد
نگرانی تمام و غم و اندوه به پایان می‌رسد

آنقدر با خودم حرف زدم راست و دروغ یکی شده
نگو آرزویم نمی‌شوی، دلم کپک می‌زند

سرم را کجا بگذارم کسی به فکر من نیست
از بس نگرانم نخوابیده و چشم بر در دارم

شب و روزم سیاه است پیرزن شدم بیا
تا کی مثل بچه به دام دروغ بگویم

خدا از جانم چه می‌خواهد درد دنیا را آورده
در دلم ریخته و خودش بالای درخت‌هاست

هر شب دعا می‌کنم خوشی در باغ بپیچد
من که کوتاه آمده بگو چرا دستم نمک ندارد

#نرگس_زارع


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

نئو چه ابرِ واری وارمه وارمه
تو شِه‌ دونّی ته‌ عشقه سینه‌ دارمه

تِه شاید یاد بکردی سِه دارِ بن
تره سِه بَـزومه یعنی تِه یارمه

اسا بُوردی نوینّی پشتِ سر ره
نوینّی که کلَک سر، پیته دارمه

خدا نیره مِجا این روز و شو ره
مِه کار بیّه همین، چش انتظارمه

تِه بــو ره وا اگـــه مِسّــه بیاره
تشـــا او جـا دیگه کاری ندارمه

تره هر چی که هاشّم سِر نَوومه
خیـــابون تا کلَک سر آینه کارمه

#برگردان

نگو که چرا بسانِ ابر می بارم و می‌بارم
خودت می دانی که ترا در سینه دارم

شاید فراموش کردی که زیر آن درختِ سیب
من به تو سیب زدم یعنی که تو یارِ منی

حالا رفتی و پشتِ سرت را هم نمی‌بینی
نمی‌بینی که سرِ دروازه مثل درخت پیر و بیمارم

خدا این روز و شب را از من نگیرد
که کارم شده همین که چشم انتظارم

اگر باد فقط بوی ترا برایم بیاورد
دگر با آتش و آب (آتش درون و اشک) کاری ندارم

هر چه که ترا ببینم سیر نمی‌شوم
بنابراین از خیابان تا سر دروازه را آینه می‌کارم

#امیرعلی_فرج_پور


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
‍ ‍ #غزل_‌تبری

مره بِــرمه مره بـِـرمه، تره چَکّــه سِمــا مَشته
کجه شه دادّه سـرهادم، مه دلّه وَنگاوا مَشته

خِنه سَــردا بِنه سَــردا تره من شِه پَلـے نارْمه
زِمسّــون هِــوای جـــور، مه سامونّه میا مَشته

خِنه شومْبه تِره نارْمه، هِمِن شومْبه تره نارْمه
کِمین خاکّه شِه‌سَر بَیْرم مه وِر چَندِ بلا مشته

که ره بــاوّم دلِ درده، خــدا مه گَپّــه نِشنانه؟
تِنــاری بَیْتــه مِه حِقّــه، مِه تَنّه مَــرمِــلا مَشته

تِه‌وَر اِفتاب، نَفِس دارْنه، مِه‌وَر شو بَیْته مِه‌ کر ره
مِه چاجّه پیت‌ْکِله بَیْته، تِه چاجّه چِلچِـلا مَشته

مره نا قِـــــــد دَره دَوِّم، مره نا دل وِنه بــــورم
مِه دل تَنگا قـرار نارْنه، مره هــول و وِلا مَشته

#ذبیح‌الله_ذبیحی_سوادکوهی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

پَئیـزِ بـرمــه وای دوش، بهیـره وَلگـه غـم، واینه
چپا بَوّه تنه حَسری، ته غرصه بیش و کم، واینه

کهــو میهــا ولِ وا جــا، هِمنــدی سفــره لا کنّـه
اِتـی که ناوچکِ نالـه، درسّــی پشتِ هـم واینه

اگِر شونِم وِفا ناشته، صِوی سر خِش نِدا گل ره
وِنِه شـرمـه که اِفتـابِ هـداری نـم به نـم واینه

خِشــی ی پِچـکِ نـوجِ جـا، گِـلام دل قِــلا بونه
بَسوتِ دشت و لتکا ره، بِـهـارِ خَنّــه هـم، واینه

قِشنگِ زندگی‌ی جـا، چـه تَنیایـی ره‌ ماسِمّـی؟!
اَمـه دَیِّـن خَله حیفه، غـم جـا دم به دم واینه

#برگردان

گریه پاییز بر شانه های باد، زمانی که برگ غم بگیرد می بارد
اشک هایت که دانه دانه شود، درد وغصّه هایت کم و بیش می بارد

ابر کبود با باد کج در دشت سفره پهن می کند
طوری که ناله های نابدان، کاملا پشت هم می بارد

اگر شبنم وفا نداشت که سر صبح گل را نمی بوسید
شرم و حیای اوست که نم نم با آفتاب می بارد

با جوانه ی کوچکِ خوشبختی، دل برگ می شکافد
بر دشت و باغ خشکیده، خنده ی بهار هم می بارد

از این زندگی زیبا، چرا به تنهایی چنگ می زنیم؟!
حیف عمر ماست که هر لحظه با غم سپری می شود

#سمانه_ناسوتی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#غزل_تبری

نماشــون وا دَپیته لَـــرزا تو سَر بَیْتــه دریو ره
میــا کـم‌کـم دَئیته، نَم هِـدا دشتِ چِــلا چو ره

هِمِــن بَشتـــه شِه تنّــه، تَن دَکـــرده سَبز دامنّه
نمــاشونی بِپاته آسمــون شِه چش چشِ او ره

تِلارْســر، گالــش هَیــرا و هَیــرا ویشه ره بَیْته
وِره هــول و ولا مَشته،صدا زنده شِه منگو ره

هــوا تاریکه ماه هَنتـا شِه غمّه دارنه اِشمارنه؟
هِداسَر، ناگِمـــون دشتِ دله کََکّی شه کوکو ره

زمسّــونه؟ پئیزه؟ من ندومبه، دومبه دل تنگه
نَتونده اَت‌ْنفــر بَیْـره، مِه دسّا دیمِ جا شو ره!؟

خَلــهِ تومَسّه مِه دَروِن، مه دل تِسّــه تَنِــک بَیّه
نِمــویی آ بَکــوشتــه وا، منهِ لَمپــای سوسو ره

نِمــوئی‌ آ مِه دلّــه کِل بـزو ته غِــرصه و هرشو
دیاری دیاری مِسّه، کَجِــک بَیْتـی شِه اَبـــرو ره

مه دل تندیــر واری تو دَره تَش دارنه، پِتغــاله
نَده اَنــدِه مه وسّه تو، شه دس دسِّ النــگو ره

خَوِر دارْمه ته‌باغ ِدور و وِر ره وِرگِ رَج مَشته
خله تومه که بَیْته چش‌چشِ‌جا مِه ختا خو ره

خیال کِندی ته بوردنّه شِـــلابِ بِن، هِـدار کِمبه
خیال کندی اِلِمبه شـــو، حنـا بَیرِه ته گیسو ره

نِلمبــه ته لَتا لِتـْــکا ره لَتـــکی، لینـــگا لو بَیْــره
کَهَریابو مه زین بَیّا، شه دوش دارِمبه برنو ره.

#برگردان

غروب باد آمد و دریا به تب و تاب افتاد
ابر، کم‌کم بارید و چوبهای دشت را نم داد

چمن تنش را شست و لباس سبز پوشید
غروبی آسمان اشک‌هایش را بارید

در گاوبنه صدای گالش بیشه را پر کرد
پراز ترس گاو ماده‌اش را صدا می‌زند

هوا تاریک و ماه هنوز غمش را می‌شمارد؟
نیمه شب، فاخته صدایش را در دشت رها کرد

زمستان یا پاییز نمی‌دانم فقط دلم تنگ است
یک نفر نمی‌تواند شب را از من دور کند؟

خیلی وقت‌ است دلم را در ایوان رها کردم
نیامدی باد شعله‌ی چراغم را خاموش کرد

نیامدی و غمت دلم را شخم زد و تو هر شب
از دور برایم ابرو کج می‌کنی

دلم مثل تنور داغ و گداخته‌ است
تو اینقدر النگویت را برایم نتابان

خبر دارم که جای پای گرگ دور و بر باغت است
خیلی وقت این مساله خواب از چشمم گرفت

خیال می‌کنی رفتنت را زیر باران نظاره می‌کنم
خیال می‌کنی می‌گذارم شب مویت را حنا کند

نمی‌گذارم حیوان وحشی باغت را زیر پا بگیرد
کهر یابو را زین کردم و تفنگم را بر دوش گرفتم

استاد #ذبیح‌الله_ذبیحی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
Ещё