#غزل_تبری #پائیز پَیزِ ماهِه دار و خالّه کا دَرِه
بَنّه بالّه اِشِمِه میها دَرِه
اَی دِوارِه تَجِنِه سیو میها
دَنّه شونِه هَندا خیکّه وا دَرِه
پَیزِماهِه اوزِرِ شونگ و شِوَنگ
چَرده یِ دلّه هول و وِلا دَرِه
مِرسِ جاری رَج به رَج "زردِ کیجا "۱
دَس کَمِر هِزوءِ سر کِلا دَرِه
خِشکِ دارِ تَک تَکِ "نِسومِ" وَر۲
وِ صدا مَلومِه "دارتِلا" دَرِه۳
چَمبِلی نیشتِه بِلِنّ دارِ تِک۴
اَنجیلیءِ کَش پَلی تیکا دَرِه۵
چَپّون و "گالِش" سَر گِردِنِه اَی۶
صحرارِه گالشِ وَنگِ وا دَرِه
زَنگِ تالِ چِمِرِ اِنّه "پِنُو"۷
"پَیزِکارِه" پِنوسَر سِما دَرِه۸
رنگِ راغون کِنّه شِه سر رِه پَئیز
هَندا خالکَن وِنِه سر حِنا دَرِه
پَیزِما جنگل و کوه و دَشتِ وَر
هر کِجِه رِه اِشِنی خِدا دَرِه
پَیزِما خوندِنِه یا مَن اِسمُهُ
وِنِه تِکّه ذِکرُهُ شِفا دَرِه
پَیزِما نَینِه شِفا؛ جانّه دِنِه
وِ نَمیرِه کِجِه "اَرکِه" ما دَرِه۹
#برگردانفصل پاییز است و شاخه های درختان انگار بازی می کنند
دامنه های کوه را می نگرم ابریست
دوباره ابر سیاه با سرعت در حرکت است
در حرکت است؛ شبیه خیکّی است که باد کرده اند
فصل پاییز است و جیغ و زوزه یِ باد
ترس و دلهره ای به دل برگها انداخته
زیر درختان راش "زرد کیجا" صف کشیده اند
دستشان به کمر و کلاه بر سر
صدای کوبیدن درخت خشکیده ای از سمت "نسوم" جنگل می آید
صدای کوبیدن حضور "دارتلا" را اعلام می کند
کبوتر صحرایی روی بلندترین درخت جنگل نشسته
درخت انجیلی پرنده ی توکا را بغلش جا داده
چوپانان و "گالش ها" از کوچ ییلاق بر می گردند
صدای گالش از جنگل می آید
صدای زنگ و "تال" می آید و رمه ی گاو و گوسفند از راه می رسند
گوساله و گوسفندی که
پائیز گذشته به دنیا آمدند در راه کوچ می رقصند
پاییز سرش را رنگ کرده
انگار حنا بر سرش ریخته
فصل
پائیز؛ سمت جنگل، کوه و دشت
همه جا حضور خدا را میتوان دید
پاییز یا مَن اِسمُهُ می خواند و
زیر لبش ذِکرهُ شفا دارد
اما
پائیز شفا نمی گیرد و می میرد
اگر
پائیز جان ندهد کی "ارکه ما" از راه خواهد رسید
#واژه ها
۱_ زردکیجا (زرد کیجاک): نوعی قارچ با طعم گوشت که در اواخر شهریور و آغاز فصل پاییز پس از بارندگی های پاییزی و مرطوب شدن جنگلها؛ زیر درختان راش؛ توسکا؛ ممرز؛ بلوط و زمینهای شیب دار مرطوب می روید.
۲_نِسوم: منطقه ای از جنگل که آفتابگیر نبوده و سایه و نَمور است.
۳_دارتلا: در جنگل های شمالی چند نوع دارکوب وجود دارد که از نظر جثّه و رنگِ پرهایشان با هم فرق دارند.
*دارکِتِن ت: نوعی دارکوب با جثه ای تقریبا ۱۴ سانت که از "دارکِتن" کوچکتر و رنگ پرهایش تقریبا شبیه دارکِتِن" است.
* دارکِتِن: پرنده ای است با پر و بال سیاه و سفید؛ پیشانیش به رنگ تقریبا نخودی کمرنگ که پسِ سر این پرنده قرمز می باشد. سطح شکمی سفید رنگی دارد و پرهای زیر دُمش قرمز می باشد.
دو لکه ی سفید رنگ بیضی شکل روی شانه هایش مشاهده می شود. جثه اش تقریبا ۲۲ سانت است.
* زردِ دارتِلا: (دارکوب زرد) پرنده ای است تقریبا سبز متمایل به زرد. این پرنده بسیار خجالتی و محتاط می باشد ولی با صدایِ بلندش می توان آنرا شناسایی کرد. سطح پشتی این پرنده به رنگ تقریبا سبز و پرهای شکم این پرنده سبز متمایل به زرد. رنگ دم و قسمت پایین پشتش زرد رنگ است و پسِ سرِ این پرنده قرمز می باشد. جثه ی این پرنده تقریبا ۳۱ سانت می باشد.
* سیو دارتلا: دارکوب سیاه
دارکوبی است بزرگ و به رنگ سیاه.
پر و بال این پرنده به طور یکدست سیاه براق می باشد. و پس سرش قرمز رنگ می باشد.
جثه اش تقریبا ۴۵ سانت می باشد.
دارکوبها از حشرات زیر پوست درختان و کرمهای داخل تنه ی درختان خشک تغذیه می کنند و بخاطر همین به ندرت روی زمین دیده می شوند. دارکوبها می توانند ۲۰ بار در هر ثانیه با نوک خودشان به درخت ضربه بزنند.
۴_ چَمبِلی نیشته بلنّ دارِ تِک: کبوتر صحرای روی بلندترین درخت جنگل نشسته است.
معمولا کبوتران صحرایی (چمبلی) روی بلندترین درخت زیستگاه خود در جنگل می نشینند.
۵_ اَنجیلیءِ کَش پَلی تیکا دَره: پرنده ی توکا بر تنه ی درخت انجیلی نشسته. پرنده ی توکا در فصل پاییز و زمستان شبها به درخت انجیلی که دارای شاخه های متعددی می باشد پناه می آورد. تا هم از پرندگان شکاری شب (جغد) و هم از سرما در امان باشد.
۶_ گالش: کسی که گاو را بصورت سنتی در جنگلها نگه می دارد.
۷_ پِنو: کوچ کردن رمه ی گاو و گوسفند از منطقه ای به منطقه ی دیگر را پِنو گویند.
۸_ پَیزِکا: بره ها و گوساله هایی که در پاییز به دنیا می آیند را پَیزِکا گویند.
۹_اَرکِه ما: فروردین
شروع ماه تبری از دوّم مرداد است و هر ماه ۳۰ روز دارد که ارکه ما از ۶ فروردین شروع و تا ۴ اردیبهشت ادامه دارد.
✍ #کاظم_صداقتی_بورخانی@lafoormycountry🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁