kheradgan ☀️📍🕊

#لایق_شیرعلی
Канал
Логотип телеграм канала kheradgan ☀️📍🕊
@kheradgaanПродвигать
71
подписчик
109
фото
11
видео
48
ссылок
ناشر تخصصی در زمینه آثار آسیای میانه، فارسی‌زبانان غیر ایرانی، و ایرانیان خارج از کشور 📩✏ @Yosefi529 #kheradganpub اینستاگرام: kheradgan.pub
🕊🌱


ما سالخورده هستیم، یا سال خورده ما را؟
ما عمر برده بر سر، یا عمر برده ما را؟

ما جان‌سپار بودیم در حاجت زمانه
یا عزم جان‌سپاری آسان سپرده ما را؟

با یار نارپستان خفتیم غافل از آن
همچون انار شیرین دستی فشرده ما را

راه دراز طی شد در عمر کوته ما
راهی فسرده کردیم یا ره فسرد ما را؟

در پیش چشم خورشید ارچند کم نبودیم
کم دیده چشم کم‌بین، کمتر شمرده ما را

گم‌کرده‌های ما را هر زنده‌دل بیابد
دل‌مردگان ولیکن خوانند مرده ما را


#لایق_شیرعلی
#خردگان
@kheradgaan
🕊📒📍

#تازه‌های_نشر
#مرثیه_خورشید
#تاجیکستان
#لایق_شیرعلی
#صفر_عبدالله
#خردگان


مجموعه‌ای که در دست دارید، نه مدیحه است نه ستایش، نه ثناخوانی است نه مرثیه‌خوانی، بلکه «مجموعه‌ای است» حاوی پاره‌هایی از اشعار و افکار استاد لایق و عقاید هم‌زمانان او. گاه ستایش‌انگیز است، گاه قضاوتی است خصوصی، هر آیینه اندیشه‌هایی است از اطرافیان، دوستان و گاهی کسانی که فقط از راه شعرش او را شناخته‌اند. زمان، بزرگ‌ترین داور این اندیشه‌ها خواهد بود.

این مجموعه کتابی است که تا حدی زندگی استاد و شعرها و «پاره‌های دل شکستۀ» او را به ما می‌نمایاند. یا لااقل ذره‌ای از همۀ آن چیزهایی را که ما از زندگی او و شعرهای او می‌شناخته‌ایم و درک می‌کرده‌ایم بازگو می‌کند. سوگنامۀ استاد لایق، یادواره‌ای است از زمان ما برای آیندگان، برای آنانی که بعدها او را به قضاوت خواهند گرفت. باشد که این مجموعه، هدف خویش را به انجام رساند.


@kheradgaan
#برشی_از_کتاب
#در_دست_انتشار
#فرزانه_خجندی
#لایق_شیرعلی
#انتشارات_خردگان


من چشم‌دار مجسمه محتشم غرور و تفاخر بودم، اما یک انسان معمولی با وجود عادی و حرف‌های بی‌طلسم نمودار شد. ولی چه چشمانی داشت. نگاه چشم عمق‌پیمایش هفت آسمان را پر زده و از هفت دریا گذشته بود که چنین آسان قفس سینه ما را شکست و در دل ما نشست.
من آن روز فهمیدم که عادی بودن، صفت نابغگان است و نبوغ، در دلق خاکساری پناه می‌برد. بزرگی ساده بودن، معجزه‌هاست...


@kheradgaan
در #تاجیکستان نوروز یادآور سوختن ققنوسی است که پس از هر سوختنی دیگر بار زنده و بانشاط از خاکستر خود به درمی آید.

در دوران گورباچف شاعران تاجیک به موضوع نوروز به عنوان عنصر نخست هویت ملی خویش رو آوردند.
#لایق_شیرعلی!؟ می گوید:

نوروز رسید، یار دیروزی من

یک روز بیا برای دلسوزی من

غم های تو کهنه اند، اما امروز

خوش تر ز غم تو نیست نوروزی من

#گلرخسار بانوی شعر تاجیک از دیگر چکامه سرایان این خطه است که به موضوع بهار و نوروز توجه ویژه دارد. شعر «نبض بهار» بیانگر ناسازگاری روزگار شاعر با نوروز است:

چو زندانی آزادی خویشم

بهارا، بنده ام کن، بنده ام کن

به مثل خاک و باد و آب و آتش

بهارا، زنده ام کن، زنده ام کن

بهار برای #فرزانه_خجندی، بانوی شعر نو تاجیک، همچون دیگر شاعران، فصل عشق، رهایی از غم و فرصتی برای آغاز زندگی شاداب و سرشار از محبت است. او می گوید:

بریز نور مبارک، ریز

از آفتاب نوازنده

که پر شود ز طلوع سیب

فضای باغ شکرخنده

چه لذتی است ز عطر گل

نفس کشیدن و بالیدن

وجود زه زده خود را

در آفتاب بپالیدن...

#رستم_وهاب، شاعر تاجیک، درباره مانایی و پایداری نوروز چنین می سراید:

بر این خاک کهن تا آسمان برپاست

تا خورشید می تابد

زر ناب دری جاری است چون دریا

ز نور روی انسان آیینه سرشار می گردد

موذن با صدای بلبلان بیدار می گردد

هلال ماه در هر چشمه ای چون ماهی طلاست

شکر نم می تراود از نسیم شکر در شبگیر

سحر خواب تو با بشکفتن گل می شود تعبیر

در اینجا سرمه شب روشنی دیده روز است

به هر آیین که خواهی تاجیکستان

میهن جاوید نوروز است


@kheradsarayeferdowsi