kheradgan ☀️📍🕊

Канал
Логотип телеграм канала kheradgan ☀️📍🕊
@kheradgaanПродвигать
71
подписчик
ناشر تخصصی در زمینه آثار آسیای میانه، فارسی‌زبانان غیر ایرانی، و ایرانیان خارج از کشور 📩✏ @Yosefi529 #kheradganpub اینستاگرام: kheradgan.pub
Forwarded from دژنپشت (محمود فاضلی بیرجندی)
.

سخنی به فرخی جشن مهرگان


۱۶ مهر ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی


به ستایش ما گوش فرا ده ای مهر،
ستایش ما را بپذیر ای مهر،
خواسته ما را برآور ای مهر.    
ـ مهر یشت.

 
روز شانزدهم ماه مهر به نام جشن مهرگان بزرگ نامیده شده.

جشن مهرگان، دوم جشن بزرگ ایرانیان پس از نوروز، و جشنی چندان بزرگ بود که استیلای عرب بر ایران هم آن را از میان نبرد. اما این بنیاد مینویی فرهنگ ایران از زمان چیرگی مغولان رفته رفته کمرنگ شد.
 

واژه مهر
مهر در اوستا و در کتیبه­‌های هخامنشی Mithra و در سنسکریت Mitra آمده. از این واژه معناهای گوناگون برمی­‌آید. مهر، نام هفتمین ماه در گاهشماری خورشیدی است. عهد و پیمان و محبت از معناهای مهر است. خورشید را در پارسی مهر گویند. برخی نام­‌ها با پیوند مهر است، چون مهرداد، مهران، مهری و ....

در تورات، نام خزانه­‌دار کوروش میترادات آمده.
مهر در آیین زرتشتی یکی از فریشتگان است و بدین روی نام مهر را بر آتشکده­‌ها گذاشته­‌اند، چون آذربرزین مهر.
مهر در پزشکی با نام میتری‌داتیسم آمده و آن به استعمال پاره­‌ای زهر گفته شود، چندان که پیوسته بر اندازه استعمال افزوده گردد. مهرداد بزرگ، شاهنشاه ایران، در گیرودار پیکار با روم پیوسته اندکی زهر می­‌خورد تا بدنش به آن خوگیر شود و زهر دشمن بر او کار نکند.

 


برخی آیین‌های جشن مهرگان
برخی از آیین­‌های جشن مهرگان چنین بوده:
- شاهنشاهان هخامنشی در این جشن رخت فاخر ارغوانی بر تن می­‌کردند و با هم­‌میهنان می­‌رقصیدند.


- ساتراپ ارمنستان بیست هزار کره اسپ به دربار شاهنشاه ایران می­‌فرستاد.

-اردشیر پاپکان و خسرو انوشه روان به همه رخت نو می­‌بخشیدند.

- موبدان موبد ایران خونچه­‌ای به پیشگاه شاهنشاه می­‌آورد که در آن لیمو و شکر و نیلوفر و به و سیب و انگور سفید و مورد چیده بود.

در اوستا
در اوستا مهر یشت به نام مهر است. این یشت در ۳۵ فرگرد و ۱۴۶ پاره است. مهر یشت یادآور روزگار آریاییان و نمایانگر اصلاحات زرتشت پیامبر است.
مهر پشت دو سخن بزرگ دارد: راستی و دلیری.

از آثار همین یشت در ایران باستان راست‌گویی و پهلوانی ریشه گرفت و بگسترد و از خوی ایرانیان شد.

در روم
چون شاهنشاهان ایران نگاهی ویژه به مهر داشتند و سپاهیان ایرانی پیروزی خود را از مهر می­‌دانستند ستایش مهر با ایرانیان به هر کجای پراکنده شد. در جنگ­‌ها به سربازان رومی سرایت کرد. در یونان که خدای خورشید (هلیوس) پرستیده می­‌شد آیین مهر ایرانی با آن درپیوست  و به کشورهای اروپایی رفت.

معبد مهر
معبد مهر را مهرائوم نامیدند و آن سردابی یا غاری در زیرزمین بود.

سخنی چند از مهر یشت
می­‌ستاییم مهرِ دارنده دشت­‌های فراخ را که به سرزمین­‌های آریایی خان و مان با آرامش و خوشی ببخشد.

اگر بزرگ خانواده، بزرگ ده، رییس ناحیه، یا شهریار مملکت دروغ گوید آنگاه مهر خشمناک شود و بزرگ خانواده، بزرگ ده، رییس ناحیه و شهریار مملکت را تباه سازد.


بادا که مهر و راستی و دلیری در سرزمین‌های ایران بپراکند و پایدارتر شود.
جشن مهرگان فرخ باد. فرخ‌تر باد
.


https://t.center/dejnepesht4000
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 نماهنگ

رودکی دور از نزدیک
(پژوهشی از زنده‌یاد استاد رسول هادی‌زاده)
ویرایش و بازبینی: دکتر محمّدجعفر یاحقی

@kheradsarayeferdowsi
📚«چهارسوی مشهد» با همکاری "مکتب بافت" و "جهاد دانشگاهی مشهد" برگزار می‌کند:

❇️ نشست‌های معرفی آثار مکتوب دربارهٔ مشهد

🔶 نشست سوم :

❇️ کتاب خطۀ ویراستاران (به کوشش دکتر جواد رسولی)

❇️ سخنرانان:

▫️دکتر #محمدجعفر_یاحقی ▫️دکتر #علی_خزاعی‌فر
▫️دکتر #جواد_رسولی         


دوشنبه ۲۹ مردادماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۸ 
🔶 مشهد. سه‌راه ادبیات، مجتمع دکتر شریعتی جهاد دانشگاهی، ساختمان استاد غلامحسین یوسفی، طبقه سوم، سالن شورا
#خطۀ_ویراستاران #ویرایش #ویراستار #نشروویرایش #تاریخ_شفاهی #خراسان #مشهد #مشهدشناسی
@Gahnevise
@Chaharsouy
@maktabebaft
@acecr_khr
Forwarded from Bukharamag
شب صدرالدین عینی

به مناسبت چاپ کتاب­های «اخگر انقلاب»، نوشتۀ صدرالدین عینی، به کوشش آرش ایرانپور و «تاریخ اجتماعی بخارا براساس یادداشت­های عینی»، به کوشش آزیتا همدانی، مجلۀ بخارا شبی را در ساعت پنج عصر سه‌شنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۳ در «خانۀ هنرمندان ایران» برگزار می‌کند.
در شب صدرالدین عینی آقایان دکتر نظام‌الدین زاهدی، سفیر فوق‌العاده و نمایندۀ تام‌الاختیار تاجیکستان در تهران؛ دکتر علی‌اشرف مجتهد شبستری، نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان و رئیس انجمن دوستی ایران و تاجیکستان؛ مسعود عرفانیان، پژوهشگر و تاریخ‌نگار؛ آرش ایرانپور، پژوهشگر تاریخ و ادبیّات آسیای مرکزی و محسن فرح‌بر درباره وجوه گوناگون زندگی و اهمیّت نوشته‌های صدرالدین عینی سخنرانی می‌کنند. همچنین استاد سعدی صدری، از سمرقند ازبکستان و دکتر عبدالخالق نبوی، از تاجیکستان پیام تصویری خواهند داد

صدرالدین عینی فرزند سید مراد خواجه و زیورآی در سال ۱۸۷۸م. و یا به قولی دیگر ۱۸۷۵م. در روستای ساکتری در اطراف بخارا به دنیا آمد و در ۱۵ ژوئیۀ سال ۱۹۵۴م. در شهر دوشنبه، چشم از جهان فروبست.
صدرالدین عینی یکی از بزرگ­ترین شاعران، نویسندگان، منتقدان، تاریخ‌نویسان و زبان­شناسان تاجیک است و آثاری در هر یک از این زمینه‌ها پدید آورده که بیشتر آنها نقشی ارزنده­ در تحولات فرهنگی و ادبی ورارود سدۀ بیستم داشته است. وی بنیان­گذار و پیشگام ادبیّات معاصرِ فارسی‌تاجیکی بوده است و ازبک­ها نیز او را یکی از بنیان­گذاران ادبیّات نوین خود می‌دانند، زیرا او به هر دو زبان فارسی و ازبکی اثر آفریده است و در تاجیکستان عنوان والای «قهرمان تاجیکستان» را به او داد‌ه‌اند و او را «استاد» و «پدر ملّت» می‌خوانند. وی به همراه ابوالقاسم لاهوتی برای حفظ و گسترش زبان و ادبیّات فارسی و در راه خودشناسی تاریخی و معنوی و احیای خودآگاهی و هویت ملی تاجیکان ورارود پس از استیلای روس­ها در منطقه کوشش­ها کرد.
صدرالدین عینی از این نظر که برای ایجاد دولت و کشوری برای تاجیکان به نام تاجیکستان مبارزه نموده است، حقِّ بسیار بزرگی بر گردن تاجیکان دارد. چُنان­که نگارش کتاب «نمونه ادبیّات تاجیک» با مقدمه و حروف­چینی ابوالقاسم لاهوتی در مسکو نیز از جمله فعالیّت­های بسیار مهم و سرنوشت‌ساز صدرالدین عینی در مسیر زنده کردن حقوق از دست رفتۀ تاجیکان در منطقۀ ورارود بوده است.

شب صدرالدین عینی در ساعت پنج بعدازظهر سه‌شنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۳ در خانۀ هنرمندان ایران (به نشانی: خیابان طالقانی، خیابان موسوی شمالی، بوستان هنرمندان، خانۀ هنرمدان ایران، تالار استاد جلیل شهناز) برگزار می‌شود.
Forwarded from عکس نگار
کشتی شاه‎منصور وارد آب‎های ایران شد

«کشتی کاغذی»، داستان شیرین شاه‎منصور شاه‎میرزا، نویسنده‌ی تازه‎بیان تاجیک، ماجرای کشتی کاغذیِ در گِل نشسته‌ای است که در فیسبوک مورد استقبال صمیمی خوانندگان قرار گرفت. حالا این داستان عنوان کتابی شده که توسط نشر "خردگان" به دست خوانندگان ایرانی رسید. به این کتاب استاد نثر تاجیک عبدالحمید صمد، نویسنده‌ی مردمی تاجیکستان پیشگفتار نوشته است.
در این مقدّمه می‌خوانیم:

"داستان “باغ شفتالو”ی شاه‎منصور شاه‎میرزا خوشم آمده بود و آن را خوانندگان مجله‌ی ادبی“صدای‎شرق” و اهل نظر گرم‎وصمیمی پذیرفتند. هنر نگارندگی، انتخاب موضوع، جزئیات، تصویر حالت و درد و آرمان، اندیشه‌های باطنی، تلاش‎های قهرمان یا تمثال در این داستان بشارت می‌داد که به میدان نثر ما نویسنده‌ای تازه‎جو، زحمت‌پسند و تازه‎آفر گام نهاده. “باغ شفتالو”ی امیدبخش. بنده انتظار داشتم که از کاوش و پژوهش مؤلف “باغ شفتالو” دوباره چه قصّه و داستان‎هایی روی کاغذ می‌آیند و پیشنهاد خواننده‌ی معنی‌رس می‌شوند. و اینک چند نگاشته‌ی شاه‎منصور به دستم رسید. پس از مطالعه‌ی هر داستان، شادی و قناعتمندی دلم افزونتر می‌شد. داستان‌ها موضوع، خلق ‎و اطوار، درد و آرمان، تلاش و پیکار انسان را با گیرومان شدید در زمان پرتضاد در بر می‌گیرند. مؤلف در حل ‎و فصل بدیعی هر موضوع و کاوش بدیعی سرنوشت راه سبک نگارش را انتخاب نکرده، به قولی آسان و سرسری از مسئولیت آفریدن نگُریخته است. بلکه با صبر و برداشت هدفمندانه پیراهة مشکل‌گذر تازه‌نگاری را با سبک محکم و زبان رنگین و از حکمت و گویش‎های دلنشین مردمی غنی، مشاهده و خلاصه‌های جالب طی کرده است. نغز!"

کتاب فراگیر داستان‌های کشتی کاغذی، خرس کبود، دندان گرگ، گربه‌ی فارسی، ستاره‌های زیر خاک، درخت محکوم، خلته‌ی چکه، صحنِ مکتب، امانت و آثارخانه است.

سهیلا یوسفی، مدیر انتشارات خردگان کتاب را ویرایش و فرخنده، دختر نویسنده به هر داستان طبق مضمون آن نقّاشی آفریده است.

«کشتی کاغذی» با شمارگان 500 نسخه به بازار کتاب ایران آمد.

ماجرای جالبیست در کشتی کاغذی: نویسنده ایّامی که 10-12 سال دارد، همراه برادرش از کاغذ کشتی درست می‌کند و آن را درون جوی انداخته و هر دو شادی دارند. همین وقت عبدالله، دوست همسال نویسنده پیدا می‌شود و از او خواهش می‌کند برای رسانیدن خبر تولد دختر خواهرش به خانه‌ی خاله‌اش بروند. خاله از شنیدن خبر خوش به آنها شادیانة خوب می‌دهد و در بازگشت بچّه‌های محل آنها را لت‎وکوب می‌کنند...

پایان داستان تلخ است: دوست نویسنده خبر زاده شدن فرزندش را به او می‌رساند و هر دو بی‌تفاوتند و داستان‌نویس آن حس را این‎گونه به قلم می‌دهد:
«بادهای خشمگین مدرنیته، زندگی ماشینی، اضطراب‎های بیجا، حرص‎وآز و بی‌مهری کشتی کاغذی من و برادرم را که آن روزهای بی‌غم بچّگی ساخته بودیم و سنّت‎ها، شادی‎ها و سادگی‎ها را حمل می‌کرد، با خود بُرد و در گِل نشاند. دیگر کسی از آمدن نوزاد به این دنیا مانند خالة عبدالله‌ طبل شادی نمی‌زند و در شادی دیگری شریک نمی‌شود. به یادم زد که امسال جویبار پیش خانه‌امان آب نداشت و بچّه‌ها هم کشتی کاغذی درست نمی‌کردند. اگر جوی آب می‌داشت و بچّه‌ای کشتی می‌ساخت، خواهشش می‌کردم تخم مرغ‎ها را از وَلیه بگیرد و به اُستاقربان برساند.»

نشر «کشتی کاغذی» را به همه فارسی‎زبان شادباش می‌گوییم و آرزو داریم این کشتی به سرمنزل مراد نویسنده برسد!
#بزرگداشت_فردوسی:

همایش شاهنامه و امر سیاسی
(ضرورت، روش‌شناسی و نتایج نظریه‌پردازی علمی از شاهنامهٔ فردوسی)

               ( ۲۳ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳)


#برگزارکنندگان:

- انجمن علوم سیاسی ایران
- انجمن مطالعات صلح ایران
- - مؤسسه فرهنگی خردسرای فردوسی
-  خانهٔ اندیشمندان علوم انسانی

#سخنرانان:
🔹ژاله آموزگار
🔹اصغر دادبه
🔹میرجلال‌الدین کزازی
🔹حمید احمدی
🔹محمود فراستخواه
🔹محمدجعفر یاحقی
🔹علیرضا قیامتی
🔹یامان حکمت تقی‌آبادی
🔹ماندانا تیشه‌یار
🔹احمد بستانی
🔹رضا نجف‌زاده
🔹جواد رنجبر درخشیلر
🔹مهدی فدایی مهربانی

🔸زمان: يكشنبه ۲۳ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۵

🔸مکان: تهران، خیابان نجات‌الهی (ویلا)، نبش خیابان ورشو، خانهٔ اندیشمندان علوم انسانی، سالن فردوسی


@kheradsarayeferdowsi
🕊🌱


ما سالخورده هستیم، یا سال خورده ما را؟
ما عمر برده بر سر، یا عمر برده ما را؟

ما جان‌سپار بودیم در حاجت زمانه
یا عزم جان‌سپاری آسان سپرده ما را؟

با یار نارپستان خفتیم غافل از آن
همچون انار شیرین دستی فشرده ما را

راه دراز طی شد در عمر کوته ما
راهی فسرده کردیم یا ره فسرد ما را؟

در پیش چشم خورشید ارچند کم نبودیم
کم دیده چشم کم‌بین، کمتر شمرده ما را

گم‌کرده‌های ما را هر زنده‌دل بیابد
دل‌مردگان ولیکن خوانند مرده ما را


#لایق_شیرعلی
#خردگان
@kheradgaan
Forwarded from فر و شکوه آریانای بزرگ Фар ва шукӯҳу ориёйи бузург
#رابعه_بلخی

رابعه بنت کعب، دختر #زیبای #کعب قُزداری بود. کعب یکی از سرداران #سامانی و حاکم #بلخ و #سیستان بود. گفته شده کعب علاقه بسیاری به دخترش رابعه داشت و او را زین العرب «زینت قوم عرب» نامیده بود و با توجه به ثروت زیادی که داشت، چندین معلم خصوصی برای رابعه استخدام کرده بود تا علاوه بر خواندن و نوشتن، انواع هنرها را نیز به دخترش بیاموزند.

در اندک زمانی رابعه تبدیل به #شاعری برجسته، #نقاشی زبردست، #شمشیرزنی ماهر، #سوارکاری خبره و #سیاستمداری زیرک شد بنحوی که #عوفی درباره او می‌نویسد:

«رابعه دختر کعب القزداری، اگرچه زن بود، اما به فضل بر تمام مردان جهان بخندیدی! فارِس هر دو میدان و والی هر دو بیان، بر نظم تازی قادر و در شعر پارسی به غایت ماهر»

در دهه #سوم عمر رابعه، پدرش کعب از دنیا می‌رود و #برادر رابعه با نام #حارث بر جای پدر می‌نشیند. رابعه #دلباخته کلیددار خزانه برادرش که جوانی زیبارو با نام «بکتاش» بود می‌شود.

رابعه از دایه‌اش می‌خواهد تا بکتاش را از عشق او آگاه کند و پس از آن نامه‌ها و اشعار عاشقانه یکی پس از دیگری بین رابعه و بکتاش رد و بدل می‌شود.

#عطار نیشابوری می‌نویسد: روزی دشمن به بلخ هجوم آورد. حارث با سپاهی به نبرد با دشمن می‌رود و بکتاش را نیز با خود می‌برد. رابعه از ترس اینکه مبادا اتفاقی برای بکتاش بیافتد، لباس مبدل می‌پوشد و خود را بصورت سربازی درآورده و در سپاه برادرش جا می‌گیرد تا از بکتاش مراقبت کند.

در حین نبرد، بکتاش بشدت زخمی می‌شود و رابعه شمشیر کشیده و به میدان می‌رود و پس از کشتن عده زیادی از دشمنان، پیکر نیمه‌جان بکتاش را از مهلکه نجات می‌دهد.

#عشق #رابعه و #بکتاش پنهان می‌ماند تا اینکه روزی #رودکی شاعر معروف که عازم #بخارا بود، به درخواست #رابعه به ملاقات او می‌رود و در این دیدار رابعه از #عشق سوزان خود #سخن‌ها می‌گوید و اشعاری را نیز برای رودکی می‌خواند.

زمان می‌گذرد و مدتی بعد در بزمی که امیر #سامانی ترتیب داده بود و همه سرداران #ولایات از جمله #حارث برادر رابعه نیز حضور داشتند، #رودکی نیز دعوت می‌شود.

#امیر سامانی از رودکی می‌پرسد عجیب‌ترین چیزی که در طول سفرهایت دیده‌ای چه بوده!؟ #رودکی که #حارث را نمی‌شناسد می‌گوید در #بلخ دختری دیدم #رابعه نام که در #عشق جوانی با نام #بکتاش سال‌ها بود که می‌سوخت. رودکی اشعار رابعه را که در وصف عشق خود سروده بود، در آن مجلس می‌خواند.

#حارث خشمگین شده و مجلس بزم را ترک کرده و به #بلخ بازمی‌گردد و مستقیم به اتاق #بکتاش می‌رود و پس از اندکی جستجو صندوقچه حاوی اشعار و نامه‌های رابعه را می‌یابد.

#حارث فرمان می‌دهد #بکتاش را به زندان افکنده و خود شخصاً رابعه را به #گرمابه برده و #رگِ دستان #خواهر را می‌گشاید و بیرون می‌آید و فرمان می‌دهد درب گرمابه را با سنگ و گچ مسدود سازند.

اطرافیان #رابعه دو روز نزد #حارث التماس می‌کنند تا او اجازه دهد، #پیکر رابعه را از #گرمابه خارج سازند و در جایی بخاک بسپارند.

سرانجام اجازه داده می‌شود و پس از دو روز درب گرمابه را می‌گشایند و پیکر بی‌جان رابعه را مشاهده می‌کنند که با خون خود اشعاری را خطاب به #بکتاش با انگشت بر دیواره گرمابه نگاشته است:

سه ره دارد جهان عشق اکنون
یکی آتش یکی اشک و یکی خون
کنون من بر سر آتش ازانم
که گه خون ریزم و گه اشک رانم
به آتش خواستم جانم که سوزد
چو جای توست نتوانم که سوزد
به اشکم پای جانان می‌بشویم
به خونم دست از جان می‌بشویم
کنون در آتش و در اشک و در خون
برفتم زین جهان «جیفه» بیرون
مرا بی تو سرآمد زندگانی
منت رفتم تو جاویدان بمانی

پس از چند روز #بکتاش با کمک زندانبان از #زندان می‌گریزد و شبانه بر تختگاه #حارث حاضر شده و سر از تن حارث جدا می‌کند. سپس بر #مزار رابعه در #مزارشریف رفته و جان خویش را می‌گیرد. او را در #قبر رابعه دفن می‌کنند.

نکته آخر اینکه از رابعه تنها #هفت غزل و #قطعه بجا مانده. چرا که تمام اشعار او را #برادرش حارث به #آتش کشید و از بین برد.

#منابع
مجمع الفصحاء جلد دوم ص 654، رضا قلی‌خان هدایت.
لباب الالباب جلد دوم ص 16، محمد عوفی. چاپ لیدن 1939.
نفحات الانس ص 629، عبدالرحمن جامی. به کوشش توحیدی. انتشارات کتاب فروشی محمودی.

@Tajikzamen
Forwarded from Persian Studies News
🔹دکتر سجاد آیدانلو؛
نویسندۀ ارومیه‌ایِ صدها آثار ادبی در حوزۀ زبان و ادب فارسی:

یکی از کلیدواژه‌های نادرست که دستمایۀ جعل و نفاق نیز می‌شود، کلیدواژۀ «فارس» است.
از منظر تباری و نژادی و هویتی، ما فارس نداریم. هویت فارس نداریم، ملّت فارس نداریم، شاعر فارس نداریم.
این اصطلاحات نادرست است.

فارس نام استانی در ایران بوده که در طول تاریخ ایران به دلیل اینکه دو سلسلۀ تاثیرگذار هخامنشیان و ساسانیان از آنجا برخاستند، بنا بر قاعدۀ ادبی مَجاز، در متون عربی و بعضاً یونانی، فارس را به معنای ایران به کار برده‌اند.

مثلاً وقتی می‌گفتند «ملوک الفرس»، یعنی پادشاهان ایران، که آذربایجان و کردستان و خراسان و کلیۀ نواحی ایران را نیز شامل می‌شده است.

برخی به اشتباه اینگونه تلقی می‌کنند که فارس یک نژاد و هویت جدایی است که در برابر هویت تُرک و کُرد و لُر و … قرار دارد.
اینگونه نیست، ما یک هویت ایرانی داریم که تمامی مناطق و زبان‌ها و گویش‌های رایج در ایران را دربرمی‌گیرد.

زبان فارسی زبان ملّی ایرانیان است، نه یک هویت مشخص و جدایی به نام فارس.
بر اساس همین نکاتی که عرض کردم، نظامی خود را «دهقان فصیح پارسی‌زاد» لقب می‌دهد که در اینجا پارسی به معنای ایرانی است، نه فارس در تلقی اشتباه امروزین.

بر همین اساس بنده از اهالی رسانه نیز خواهش می‌کنم که از اصطلاحاتی مانند فارس، تُرک، کُرد، لُر و … استفاده نکنند؛ چرا که این کار مقدمۀ دیگری‌سازی و در ادامه نیز مقدمۀ ملت‌سازی در درون کشور می‌شود و یکپارچگی و وحدت ملی ایران را با مخاطره مواجه می‌کند.

اگر هم اصراری برای تقسیم‌بندی افراد بر اساس زبان است، از اصطلاحات فارسی‌زبان، تُرکی‌زبان، کُردی‌زبان و … استفاده کنند.
البته که بهتر است معیار تقسیم‌بندی در درون یک کشور متحد و یکپارچه، معیار جغرافیایی باشد؛ چنانچه سنت ادبی و تاریخی ما نیز بدین‌گونه بوده است. مانند خراسانی، سنندجی، تبریزی، شیرازی و … .
اگر چنین باشد، تداخل و تناقضی هم با هویت تاریخی و درازدامن ایرانی پیدا نخواهد شد.
🌱🕊🌞🌿



باید از خانه بدر کرد زمستان‌ها را
آب زد مقدم سبزینۀ بستان‌ها را

تازه کرد و همه زنگار زمستان روبید
سر نوروز سلامت که گلستان‌ها را

با چنان عشوه که باران گهرافشانی کرد
آب زد دخترکی دامن گلدان‌ها را

باده در جام به رقص آمد و مولاناوار
عشق از یک طرف آمد که بَرَد جان‌ها را

عندلیبان و هزاران همه سرمست شدند
باز کردند تو گویی در زندان‌ها را

گوییا سبحۀ خورشید گسست از هم و پس
لاله پوشید دل سرد بیابان‌ها را

مفتی شهر در این روز نه جز نوروز است
یک به یک داده در این هلهله فرمان‌ها را

امر فرمود در آغاز و سپس نهی نمود
گردش باده و گردیدن پیمان‌ها را

کینۀ بهمن و اسفند گمانم باقی‌ست
باید این گونه خجل ساخت مگر آن‌ها را:

من خراسان بزرگم که سه نیمم کردند
باد نوروز درآمیخت خراسان‌ها را

پارسی گویم و مدحش بنمایم زیرا
اشتراکی‌ست که پیوند زد ایران‌ها را

#روح‌الامین_امینی




#خردگان
#kheradganpub
kheradgan.pub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🕊🌻🌱


برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت و پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز


"نوروز باستانی مبارک"
تن‌تون درست و دل‌تون خوش و سرتون بلند 🌹



@kheradgaan
kheradgan.pub
#خردگان
Forwarded from JAFAR KHOLMUMINOV
سخنرانى استاد جعفر محمد ترمذی در محفل نظامی خوانی به مناسبت بزرگ داشت حکیم نظامی گنجوی

Суханронии устод Ҷаъфар Муҳаммад Тирмизӣ дар нишасти байналмилалии Низомихонӣ ба муносибати бузургдошти Ҳаким Низомии Ганҷавӣ.

Теҳрон, Созмони ҳамкории иқтисодӣ, 11.03.2024.
------------------------
@Jafar_Muhammad_Termizi
🌱🥀🕊

مراسم رونمایی از کتاب #لیلی_و_مجنون
#موسسه_فرهنگی_اکو
#خردگان

@kheradgaan
🌿🥀🕊🌿


همزمان با نکوداشت حکیم نظامی برگزار شد:
آئین رونمایی از کتاب‌های «لیلی و مجنون» شاهین بخارایی و #شاه‌کریم_خدایبردی

نشست بین‌المللی «نظم دل با نظامی» که به همت مؤسسه فرهنگی اکو روز دوشنبه 21 اسفندماه 1402 در محل کتابخانه دیپلماتیک این مؤسسه برگزار شد، با معرفی و رونمایی از دو نظیره «لیلی مجنون» حکیم نظامی، همراه بود.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مؤسسه فرهنگی اکو، در این نشست که با هدف نکوداشت، معرفی آثار و سروده‌های حکیم نظامی، شاعر و داستان‌سرای پرآوازه منطقه اکو برپا شد، از دو کتاب با عنوان «لیلی و مجنون» که در ادامه سنت نظیره‌گویی، در کشورهای حوزه اکو پدیده آمده‌اند و هردو از سوی مترجمان توانمند در ایران ترجمه و منتشر شده‌اند، رونمایی شد.
این نشست با سخنرانی آقای دکتر سعدخان، رئیس مؤسسه فرهنگی اکو آغاز شد. او با بیان اینکه حکیم نظامی یکی از مفاخر برجسته ادبی و گنجینه‌ای در دل تاریخ سرزمین‌های اکو است، تأکید کرد میراث غنی شعری و اندیشگی حکیم نظامی توانسته است میان انسان‌هایی که در جستجوی وحدت، دوستی و همبستگی هستند، ﭘﻴﻮﻧﺪي ﻣﻌﻨﺎدار برقرار نماید.
در ادامه این مراسم که با دبیری دکتر زهرا اصلانی اجرا شد، آقایان دکتر اسلام چمنی، رئیس مرکز تحقیقات علمی دانشگاه اسلامی توران و ایران دانشگاه ملی قزاقی فارابی قزاقستان؛ دکتر جعفرمحمد ترمذی، استاد دانشگاه دولتی خاورشناسی تاشکند ازبکستان؛ دکتر رضا کیانی، مترجم، استاد دانشگاه و عضو هیئت‌علمی مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور وزارت علوم تحقیقات و فناوری؛ دکتر نورعلی نورزاد، مدیر بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ملی خجند تاجیکستان؛ مصطفی رزاقی، پژوهشگر فرهنگ‌عامه و خانم‌ها گوهر عمر خانوا، مترجم و معرف جامعه و فرهنگ قزاقستان؛ زهرا زاهدی، شاعر و عضو هیئت‌مدیره خانه ادبیات افغانستان؛ دکتر گلبخت خدایبرگن، استاد دانشگاه فارابی قزاقستان و سهیلا یوسفی، مدیرمسئول انتشارات خردگان؛ پیرامون «نقش مفاخر کشورهای عضو اکو در تحکیم دوستی» «شناساندن میراث تمدنی و فرهنگی در عرصه بین‌المللی»، «تأثیر اشعار حکیم نظامی بر همگرایی ملت‌های منطقه»، «نظامی‌پژوهی در کشورهای منطقه اکو» سخنرانی کردند و گلچینی از اشعار نظامی را قرائت نمودند.
آئین رونمایی از کتاب «لیلی و مجنون» اثر شاهین بخارایی و نیز کتاب «لیلی و مجنون» اثر شاه‌کریم خدای‌بردی، پایان‌بخش این مراسم بود.
شایان ذکر است کتاب «لیلی و مجنون»، شاهین بخارایی، همراه با یادداشتی از استاد صدرالدین عینی، به همت دکتر رضا کیانی، در 151 صفحه در قطع وزیری تنظیم شده و در سال 1402 ازسوی انتشارات کتابنامه در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.
همچنین کتاب «لیلی و مجنون»، اثر شاه‌کریم خدایبردی، توسط خانم‌ گوهر عمر خانوا، ترجمه و به کوشش آقای احسان یوسفی ویراستاری شده است. کتاب مذکور در 107 صفحه، در قطع رقعی، از سوی انتشارات خردگان در سال 1402 به چاپ رسیده است.

#موسسه_فرهنگی_اکو
#لیلی_و_مجنون
#خردگان
#نظامی
@kheradgaan
kheradgan.pub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد دولتمند خال‌اُف

شاهنامه
شاهنامه سخن است،
سخن بی‌مرگی.
شاهنامه روح است،
به تن بی‌مرگی.
شاهنامه وطن است،
وطن بی‌مرگی.
آری، آری، شاهنامه وطن است!
وطنی کز من و تو،
نتوانند به شمشیر و به تزویر،
ربودن.
شاهنامه خرد است،
خردی که به جهان آموزد،
هنر از اجل جهل
نمردن.
شاهنامه ادب است،
ادبی کز ثمر سبز درختش،
جاودان بهره بگیریم.
شاهنامه نفس است، نفسی کز من و تو گر بربایند،
بمیریم!
بمیریم!
بمیریم!


استاد دولتمند خال‌اُف، بزرگترین فلک‌سرای تاجیکستان درگذشت.
تسلیت به جامعهٔ موسیقی تاجیکستان 🏴

@kheradsarayeferdowsi
4_5951729442710622111 (3).mp4
49.3 MB
🥀🌱

#دولتمند_خالف

مستند چرخ‌وفلک، ساخته مهدی جامی


@kheradgaan
kheradgan.pub
🥀🌱


دولتمند خالف، خواننده و نوازنده چیره‌دست تاجیکستانی درگذشت.


@kheradgaan
kheradgan.pub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 سخنان دکتر محمدجعفر یاحقی
در مراسم یادبود گرامیداشت استاد مرحوم دکتر محمدرضا راشدمحصل
دانشگاه بیرجند، یکشنبه اول بهمن ۱۴۰۲


دکتر راشدمحصل، تجسم حیات فردوسی و سمبل ایران بود لذا ایران فرهنگی ترکیبی داشته و جوهره تمدن‌های مختلف به ایران متصل شده است و ایران از همه ضربه‌ها سرفراز بیرون آمده و با اسلام بزرگ شده است.

دکتر راشد، از همه ناملایمت‌ها گذشت و فرهنگ متعادل، دلپذیر، لطف و مرحمت را از خود به یادگار گذاشت، از همهٔ مسئولان خواستارم، در ورودی شهرها، نام‌آوران را سمبل شهر بدانند و تابلوهایی برای معرفی مفاخر شهر جانمایی کنند.

@kheradsarayeferdowsi
Telegram Center
Telegram Center
Канал