کارگاه دیالکتیک

#اعتراضات_سراسری
Канал
Образование
Блоги
Психология
Политика
Персидский
Логотип телеграм канала کارگاه دیالکتیک
@kdialecticПродвигать
1,2 тыс.
подписчиков
516
фото
98
видео
574
ссылки
در این کانال عمدتا مطالب انتشار یافته در تارنمای «کارگاه دیالکتیک» باز نشر می شود. درباره ی ما: https://kaargaah.net/?page_id=2 نشانی تماس کارگاه: [email protected] ارتباط با ادمین: @Nimmous
Forwarded from بيدارزنى
🟣‌ اعتصاب غذای ۴۷ نفر از زنان زندانی سیاسی اوین در اعتراض به احکام اعدام و وضعیت زندانیان


۴۷ نفر از زنان زندانی سیاسی و عقیدتی بند زنان اوین، اعلام کرده‌اند که همزمان با حضور و سخنرانی مسعود پزشکیان در هفتاد و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل، از ساعت ۱۰ شب ۲ مهرماه تا ساعت ۱۰ شب ۳ مهرماه، اعتصاب غذا خواهند کرد.

این زنان زندانی دلیل اعتصاب غذای خود را «اعتراض به تشدید اعدام‌ها»و «وضعیت زندانیان سیاسی و عقیدتی» عنوان کرده و خواهان توقف اعدام‌ها و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند.


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣‌ دومین نامه‌ی وریشه مرادی از زندان اوین: «به افکار عمومی، به نام زندگی، به نام انسانیت، به نام زیبایی»، جهت انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است. متن کامل نامه به شرح زیر است:


از متن: «من وریشه مرادی، زندانی سیاسی که در مرداد ۱۴۰۲ در مسیر کرمانشاه-سنندج توسط نیروهای اطلاعات بازداشت شده و در بازداشتگاه اطلاعات سنندج و بند ۲۰۹ زندان اوین تهران، دوره‌ای از بازداشت و شکنجه را گذراندم، در روز ۵ دی‌ ۱۴۰۳ به بند زنان زندان اوین تهران منتقل شدم. من به‌عنوان زنی که خود درد زن بودن در جامعه‌ای ناعادلانه را چشیده و آشنا به محنت‌های زنان دیگر نیز بودم، در طول زندانی بودن در میان زنان، با افراد بسیاری هم‌بند گشتم و هم‌بند هستم که سرگذشت هر یک از آنان روایت محنتی است که زنان در نظامی زن‌ستیز دارند. نظامی که شاخه‌های اجتماعی، سنتی، تاریخی دارد. نظامی که «بهشت زیر پای مادران» را به گونه‌ای متفاوت و دل‌بخواهی ترسیم و تعریف کرده و تنها در چارچوب خدمتگزاری زنان به این چرخه‌ی مردسالارانه اجازه‌ی استفاده از «بهشت»شان را می‌دهند! با زنان هم‌بند هستم و هر لحظه را با کسانی می‌زیم که هرکدام به نوعی قربانی این نظام مردسالارانه هستند. و ما نیز آنانی هستیم که در مقابل این ستم سر بلند کرده و چشم در چشم موضع قدرت، علم مخالفت با زن‌ستیزی و زن‌کشی را برافراشته‌ایم. 
زندگی ما در اینجا یکی است. پیر فرزانه‌مان گفته که «زنان اولین ملت مستعمره شده هستند» و ما افراد این ملت مستعمره‌گشته، فارغ از زبان و تعلق ملیتی و اعتقادی خویش همچون یک روح در چندین جسم هستیم…»

▪️متن کامل نامه را در لینک زیر بخوانید:


https://shorturl.at/xdUsa



#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣‌ ۳۰ هفته مقاومت علیه اعدام؛ تداوم کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۱۸ زندان کشور


متن: «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام که اکنون با پیوستن صدها زندانی در ۱۸ زندان سراسر کشور همراه شده، بنا بر بیانیه‌ها و مواضع کنشگران زندانی همراه با آن، از ابتدا مخالفت و اعتراض به نفس اعدام به عنوان یک مجازات غیرانسانی و بدون بازگشت را مستقل از نوع اتهام و یا انگیزه و اعتقادات محکومانِ به اعدام، و لغو این مجازات غیرانسانی را هدف خود قرار داده است.

تداوم و گسترش مداوم این کارزار در حالی است که مقامات قضائی و امنیتی "جمهوری اسلامی" از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون بیش از ۳۱۰ نفر را به دار آویخته و اعدام کرده‌اند، در میان این تعداد قربانی اعدام در چند ماه اخیر، ۱۶ نفر از زنان زندانی نیز اعدام شده‌اند و حکومت با سرعت بخشیدن به ماشین اعدام خود در هفته‌های اخیر، ۱۱۸ نفر را فقط در مردادماه اعدام کرده است.

گستردگی استفاده حاکمیت استبداد دینی در چند وقت اخیر از مجازات اعدام، به گونه‌ای بوده است که گویی کارگزاران استبداد به شکل سیستماتیک راه‌حل همه بحران‌ها را در پای چوبه طناب دار یافته و به تعبیری "انتقام سخت" خود را با "اعدام" از فرزندان این آب و خاک می‌گیرند.

در این بین جامعه زنان که می‌تواند نیروی محرکه تغییرات بنیادین در ایران باشد، هدف سرکوب بیشتر در خیابان و در زندان توسط حکومت بوده است؛ آمار ۱۶ اعدام زنان زندانی در ۵ ماه اخیر، دستگیری‌ها و خشونت علیه زنان در جامعه به بهانه "حکومت ساخته" حجاب، که در مواردی به مرگ یا نقض حق سلامت دختران و زنان این سرزمین نیز انجامیده، مصداق بارزی از این رویارویی خشونت‌بار حاکمیت با زنان به عنوان نیروی پیشرو در تغیرات بنیادین به حساب می‌آید.

روشن است که "جمهوری اسلامی" در این اعدام‌ها مجموعه‌ای ۱۰۰ یا ۱۲۰ نفره را اعدام نمی‌کند، بلکه ۱۲۰ "تک نفر" را در تنهایی خودشان اعدام می‌کند و همه دیگرانی که شامل هزاران زندانی هستند هم کماکان تنها و بی‌پناه در انتظار آخرین روز زندگی و اجرای حکم اعدام‌شان باقی می‌مانند؛ به همین دلیل  چنان‌که زندانیان زندان اوین و لاکان رشت به درستی اشاره کرده بودند؛ مقابله و متوقف کردن این ماشین کشتار و اعدام در اقدامات و اعتراضات دسته جمعی و سراسری ممکن خواهد بود، یعنی مستقل از انگیزه‌ها، اعتقادات و...از آنجا که اعدام مقوله‌ای اجتماعی است و توسط حکومت اجرا می‌شود، مقابله با آن نیز یک امر اجتماعی بوده که تنها به صورت دسته‌جمعی و با اتحاد امکان‌پذیر خواهد شد.

همین ضرورت اتحاد و همدلی برای مقابله با اعدام را زندانیان کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" بارها مطرح کرده و برای مقابله و جلوگیری از تداوم اعدام‌ها از همگان خواسته‌اند که به هر شکل ممکن بپا خیزند و  زندانیان را برای این مقابله و مقاومتی که از درون زندان شروع شده یاری دهند.

بنا بر اطلاع منابع موثق که به دست ما رسیده، زندانیان اعتصابی "کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام" امروز نیز برای سی امین هفته پیاپی در زندان‌های مختلف کشور از جمله زندان‌ اوین (بندزنان، بند۴، بند ۶ و بند ۸)، زندان قزاحصار ( واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان قائم‌شهر، زندان لاکان رشت (بندزنان و بند مردان)، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان خوی، زندان نقده، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام دست به اعتصاب غذا زده‌اند؛ و از همه هم‌وطنان، بویژه زندانیان زندانهای دیگر خواستار پیوستن به این کارزار و حمایت از آن شده‌اند. و از گزارشگر ویژه حقوق بشر خانم مای ساتو، خواستار توجه ویژه به اقدامات ضدانسانی بویژه اعدام در ایران و تلاش بی‌قفه در راستای توقف اعدام‌ها و پایان پذیرفتن این وضعیت غیرانسانی در ایران شده‌اند.

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

۳۰مرداد۱۴۰۳»


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣‌ نامه و دفاعیه‌ی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»


⚪️ داعش سر می‌بُرد،‌ جمهوری اسلامی نیز سر به دار می‌کِشد
 

▪️#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.

وی از بند زندان زنان اوین، دفاعیه‌ای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته که برای انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است.


▪️متن دفاعیه: «احکام ناعادلانه‌ی اعدام فعالین زن (شریفه‌ محمدی و پخشان عزیزی) در فاصله‌ی کمتر از یک ماه،‌ اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسی‌اش است. تظاهر به قدرت‌مند بودن دولت جدید،‌ ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانه‌ی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن،‌ کورد بودن و جست‌جوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شده‌ام. هم‌اکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار  برای برگزاری دومین جلسه‌ی دادگاه، در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی ‌به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد،‌ قرار دارم. اگر چه می‌دانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد،‌ اما به نشانه‌ی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی،‌ به دادگاه نخواهم رفت و چنین دادگاهی را که حکم عادلانه‌ای در آن صادر نمی‌گردد، به رسمیت نمی‌شناسم. بارها در شرایط دشوار بازجویی‌ها و بازپرسی‌ها‌ دفاعیاتم را ارائه داده‌ام، اما این بار این نامه‌ی دفاعیه‌‌ی من است که خطاب به مردم و جامعه‌ی همیشه هشیار و آگاه و آزادیخواه به نگارش درمی‌آورم. از آنان می‌خواهم مرا و فعالیت‌هایم را مطابق عدالت اجتماعی قضاوت کنند.
زیستن در قرن بیست‌ویکم در خاورمیانه‌ای که نیروهای هژمونیک جهانی و دولت‌-ملت‌های دیکتاتور منطقه سعی در غصب ارزش‌ها و فرهنگ‌ها داشته و خواهان بازسازی هژمونی خویش بر آن هستند، به معنای زیستن در جغرافیایی است که به خاک و خون کشیده شده و شاهد هرروزه‌ی نسل‌کشی، همگون‌سازی و ادغام و الحاق اجباری است. زیستن در کوردستان نیز یعنی حیاتی فاقد ضمانت قانونی، اقتصادی، سیاسی، ‌آموزشی و ...، و به عبارتی یعنی بی‌کاری، فقر، تبعیض، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشته‌ شدن کولبرها (شهدای نان)!….»


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/nOo1z



#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣‌ هم‌صدا و هم‌پیمان، علیه حکم اعدام

⚪️ ویدئوی ارسالی به بیدارزنی در حمایت از #پخشان_عزیزی و #شریفه_محمدی


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣متن کامل نامەی سرگشادەی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کورد محکوم بە اعدام


هفتەی گذشتە بخش‌هایی از نامه سرگشادەی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کورد محکوم بە اعدام، تحت عنوان «کتمان حقیقت و آلترناتیو آن» در شبکەهای اجتماعی منتشر شدە بود. متن پیش‌رو نسخەی کامل این نامە است کە برای انتشار در اختیار #بیدارزنی گذاشتە شدە است. این زندانی سیاسی در نامەی خود بە روایت نحوەی بازداشت خشونت‌آمیز خود و خانوادەاش از سوی نیروهای امنیتی، شکنجەهای اعمال شدە در دوران بازداشت و همچنین مواضع و فعالیت‌های سیاسی خود پرداختە است.


⚪️ متن کامل این نامە را در ادامە بخوانید:


▪️کتمان حقیقت و آلترناتیو آن


«دستانش را بە دیوارەی رحم‌اش چسباندە بود تا نیافتد، در برابر داروهای سقط مقاومت می‌کرد. از همان کودکی برای ماندن و با صدای مادری زجرکشیدە کە درس مقاومت و زندگی می‌داد، چگونە بودن را قد می‌کشید:
«بۆیەت دەبەستم تا خووی پێ بگری، نەک تا من ماوم لە بەندا بمری».

میبندمت تا عادت کنی، تا زندە هستم در بند نمیری.

بین زندگی و زمان جنگی در حال وقوع است!
دستانش را بە دیوار سلول گرفتە بود تا نیافتد. مدت‌ها بود کە برای ماندن و یافتن راهی برای بودن و فراتر چگونە بودن، شب و روز نمی‌شناخت. با شیوەی ارعاب دولتی و بیست سلاح بالای سرشان کە بە زعم خود تروریست گرفتەاند (همان تروریسمی کە ارعاب در ملاء عام یکی از مبادی آن است!).
پسر نوجوان ١٧ سالەای کە خالەاش را بعد از سال‌ها دوری می‌دید، بە همراە پدر، خواهر و دامادش بە زمین خواباندە می‌شوند. دست از پشت بستە، سلاح بر سر، یک خانوادەی مقدس را (همان خانوادەی مقدسی کە بنیان‌های مقدس جمهوری اسلامی بر پایەی آن شکل گرفتە) با سوار شدن بر پشت‌شان بە زنجیر می‌کشند. لبخندی کە نشانەی اقتدار و پیروزی «دولت خانوادە» است؛ عملیات با موفقیت انجام شد.
بە سمت بالا حرکت می‌کنند و بالاتر...
صحنەهای کشتار و ازهم پاشیدن هزاران خانوادە در جلوی چشمانش بە مانند فیلمی تراژیک می‌گذرد. در ضعف شدید جسمانی دستانش را بە دیوار سلول ٣٣ اوین (بالا) کلید می‌کند. همان سلولی کە ٨٨ نیز با همان اتهام «کورد بودن» و «زن بودن» و تلاش برای «خود بودن»، بستە بودندش. صدای سرفەهای پدر را کە سە بار سکتە کردە، بە دلیل سرطان، تازە جراحی داشتە و تنش هنوز آثار گلولەهای دهەی ٦٠ را یدک می‌کشد، از بند ٤ می‌شنود. و از بندهای دیگر صدای فریاد خواهری کە بارها تقاضای دیدن تنها فرزند وحشت‌زده‌اش را دارد.
در همان روز اول بازجویی، پیشنهاد قضایی نشدن پرونده و فیصله‌ی همه چیز بی‌سروصدا، داده می‌شود! پیشنهادی کە بە سرانجام نمی‌رسد….»

#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


⚪️ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/lv3PO



@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 اعتصاب غذای عاطفه رنگریز در زندان شاهرود


بنا به اطلاع‌رسانی منابع مطلع به بیدارزنی: «عاطفه رنگریز از لحظه‌ی ورود به زندان شاهرود، دست به اعتصاب غذا زده است.

وی روز شنبه ۹ تیرماه پس از مراجعه به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان، بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد.

او با اتهام جدید «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی» روبه‌رو شد. این درحالی است که در پی بازداشت سال گذشته، در دادگاه بدوی دامغان به پرداخت جریمه‌ی نقدی محکوم شده بود».


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بیانیه مادران دادخواه پارک لاله:


دستاوردهای بی‌نظیر قیام «زن، زندگی، آزادی»، برگشت‌ناپذیر است


سر از سجده‌های عزا بردارید
که نه وقت عزا که هنگامه خشم است

از متن: «زنان مبارز و مقاوم ایران عزم‌شان را جزم کرده‌اند که سنگرهای به تسخیر در آمده توسط حاکمیت ارتجاعی اسلامی ایران پس از انقلاب ۵۷ را یکی پس از دیگری پس بگیرند. زنان مبارز و شجاع ما سال‌هاست که مستمر در خانه‌ها، در جامعه و در خیابان‌ها علیه آپارتاید جنسیتی و هرگونه تبعیض مبارزه می‌کنند و با مبارزات بی امان و هر روزه‌ی خود نشان داده‌اند که علیرغم سرکوب‌های وحشیانه و مداوم این حاکمیت زن‌*ستیز در طی ۴۵ سال گذشته، به ویژه پس از قیام شجاعانه «زن، زندگی، آزادی»، به‌هیچ‌ عنوان قصد بازگشت به گذشته را ندارند و اجازه نمی‌دهند که آن‌ها را جنس دوم بشمارند و حاکمیت و جامعه‌ی مرد-پدرسالار برای‌شان تصمیم بگیرند…»


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/gBDHM


#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 چگونه بی‌«دار» شویم؟ وقتی که بیدار شویم


بامداد امروز ۹ بهمن‌ماه، ۴ زندانی سیاسی کورد (وفا آذربار، پژمان فاتحی، محمد فرامرزی و‌ محسن مظلوم)، در زندان قزل‌حصار کرج اعدام شدند.

جمهوری اسلامی با تمام قوا در حال اجرایی‌سازی احکام اعدام است. «اعدام» این اهرم سرکوب و تداوم حکمرانی، پشتوانه‌ی قدرت حاکمیت از آغاز قدرت‌گیری تا به‌امروز بوده است.

اعدام چهار زندانی سیاسی کورد در حالی صورت گرفت که - به‌سیاق کارنامه‌ی خونین حاکمیت در تضییع حقوق قضایی و‌ انسانی زندانیان- آنها طی شکنجه‌های جسمی و‌ روانی، با پرونده‌سازی سنگین امنیتی روبه‌رو شده بودند.

⚪️ روز گذشته مادران این چهار زندانی سیاسی برای بار دوم و‌ پس از ملاقات آخر با فرزندان خود، مقابل زندان اوین تجمع کردند. اعدام وفا آذربار، پژمان فاتحی، محمد فرامرزی و محسن مظلوم، داغی بر دل مادران و همسران و خشمی توامان در وجود جامعه‌ی دادخواهان است.

مادرانی هراسان و مستاصل مقابل درب زندان‌ها، زنانی ایستاده و حق‌طلب که با تمام وجود، ضرورت آزادی و آزادگی فرزندان و همسران خود را فریاد زدند…

⚪️ جمهوری اسلامی، باز هم «فرزندان آفتاب و باد» را کشت، اما روزی فرا می‌رسد که تنها «نفرین دوزخ» چاره‌ساز نباشد و «مادران سیاه‌پوش و دادخواه»، آزادی و‌ تحقق عدالت را به‌چشم ببینند. روزی که خلق نمی‌شود، جز با بیداری.


#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
Forwarded from Pas Enghelab Kon
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پس انقلاب کن
نویسنده آت (نام نویسنده محفوظ است)
خانه نشر هنر و ادبیات چراغ

#پس_انقلاب_کن
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ایران
#اعتصابات_سراسری


@pasEnghelabkon
Forwarded from Pas Enghelab Kon
پس انقلاب کن
نویسنده آت (نام نویسنده محفوظ است)
خانه نشر هنر و ادبیات چراغ
شماره نخست: رقصیدن در زمین سوخته

#پس_انقلاب_کن
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ایران
#اعتصابات_سراسری


@pasEnghelabkon
کارگاه دیالکتیک
متن فراخوان انترناسیونالیستی برای آزادی زندانیان سیاسی به زبان‌های مختلف (کوردی، ترکی، عربی، فارسی، انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و فرانسوی) برای بازنشر برای آن‌که جنبش «زن، زندگی، آزادی » نمیرد! http://pdf.kaargaah.net/Statement_Political…
برای آنکه جنبش «زن، زندگی، آزادی» نمیرد!

فراخوان انترناسیونالیستی برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران، تاکنون به چندین زبان‌ در نشریات اینترنتی زیر منتشر شده:



عربی در نشریه‌ی Megaphone

حتّى لا تموت حركة «المرأة، الحياة، الحرية»


کوردی (سرانی) در نشریه‌ی Nnsroj

بۆ ئەوەی چرای بزاڤی «ژن، ژیان، ئازادی» نەکوژێتەوە!


ترکی در نشریه‌ی Evrensel

Sürgündeki İranlılardan dayanışma çağrısı


فارسی در نشریه‌ی نقد

برای آنکه جنبش «زن، زندگی، آزادی» نمیرد!
فراخوانی انترناسیونالیستی برای آزادی زندانیان سیاسی



انگلیسی در نشریه‌ی Verso

So That The “Woman, Life, Freedom” Movement Does Not Die!: a call for solidarity with the political prisoners of the Iranian regime


ایتالیایی در نشریه‌ی Retejin

AFFINCHÉ IL MOVIMENTO “DONNA, VITA, LIBERTÀ” NON MUOIA MAI!


آلمانی در نشریه‌ی Untergrund-Blättle

Damit die Bewegung „Frau, Leben, Freiheit“ nicht stirbt!

فرانسوی در نشریه‌ی lran-echo

Pour que le mouvement « Femme, Vie, Liberté » ne meure pas Appel à la solidarité avec les prisonniers politiques en Iran


فرانسوی در نشریه‌ی ‌Europe-solidaire

Pour que le mouvement « Femme, Vie, Liberté » ne meure pas Appel à la solidarité avec les prisonniers politiques en Iran


---------------------------------

دریافت متن فراخوان در نسخه‌ی ورد (کوردی، ترکی، عربی، فارسی، انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و فرانسوی) برای بازنشر:

http://pdf.kaargaah.net/Statement_Political_Prisoners_in_Iran_all_Languages.docx


---------------------------------
#قیام_ژینا
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#زندانیان_سیاسی
#اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#همبستگی_انترناسیونالیستی

---------------------------------

کانال تلگرامی کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
Forwarded from کلکتیو ۹۸
مصاحبه کلکتیو ۹۸ با منال از نجف.pdf
350.7 KB
🚩 مصاحبه کلکتیو ۹۸ با «منال»، فمینیست فعال در شهر نجف در عراق، پیرامون قیام ژینا

#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی

@collective98
Forwarded from کلکتیو ۹۸
اطلاعیه گفتگوهای زندان
قیام سراسری و ضرورت دفاع از دستگیرشدگان و زندانیان سیاسی

قیام عمومی و سراسری زن، زندگی، آزادی با دستاوردهای فراوان نشان داد علی رغم تعداد بالای جانفشانان و جان‌باختگان، بازداشت‌شدگان و نیز شدت سرکوب‌ها؛ مقاومت، ایستادگی و مبارزه‌ای که در ابعاد گسترده شکل گرفته، توان بالقوه این را دارد که تا سرنگونی کلیت نظام تداوم داشته باشد.

پاسخ جمهوری اسلامی به خواسته‌های برحق مردم استفاده از وحشیانه‌ترین شیوه کشتار علنی و غیر علنی در خیابان‌ها و بازداشتگاه‌های با نام و بی‌نام و دستگیری هزاران تن از جان ‏به لب‌رسیدگان است. علاوه بر این رژیم در حال تدارک سناریوهای جدیدی برای بازیابی اقتدار امنیتی و نظامی در جامعه است. ما در گفتگوهای زندان، به عنوان بخشی از زندانیان سیاسی سابق، با توجه به گستردگی دستگیری‌ نیروهای انقلابی در نبردهای خیابانی و نیز تجربه سرکوب دهه شصت، می‌توانیم به‌خوبی تصور کنیم که امروز چه فضایی بر زندان و زندانیان سیاسی ایران حاکم است. ما با اشاره ‏به آن تجربه‌های تلخ، هشدار می‌دهیم که جان تک تک زندانیان سیاسی به ویژه دستگیرشدگان اخیر در معرض خطر جدی قرار دارد.

در روزهای اخیر ما شاهد استفاده از شیوه‌های وقیحانه و سوخته شده جمهوری اسلامی هستیم که تلاش دارد با ترفندهای بیشرمانه اذهان جامعه را منحرف کند. این بار با مستمسک قرار دادن اتهام‌های ‏بیهوده جاسوسی به دوتن از فعالین شناخته شده سندیکایی فرانسه به نام‌های «سیسیل کوهلر» و همسرش «ژاک پاری» و در ‏همین رابطه تشکیل پرونده جاسوسی و امنیتی برای فعالین کارگری و ‏بسیاری از دیگر فعالان صنفی و معلمی شناخته شده، از جمله «رسول بداقی»، «جعفر ابراهیمی»، «محمد حبیبی»، «اسکندر لطفی»، «شعبان محمدی»، «مسعود نیکخواه» ‌و‌ دیگر فعالان کارگری مستقل نظیر «آنیشا اسداللهی» و «کیوان مهتدی» همچنین مرعوب ساختن خانواده جانفشانان و تحت شکنجه قرار دادن آنان برای گرفتن مصاحبه‌های اجباری تلویزیونی، سناریوی ورشکسته خود را به نمایش در آورده است.

قیام مردم ایران با با همبستگیِ رزمنده‌ی ملیت‌های مختلف و گستردگی سراسری باعث عجز و ناتوانی دستگاه سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی شده است. از این رو حکومت رذیلانه تلاش دارد تا انتقام قیام خیابان را در زندان و از زندانیان بی‌دفاع بگیرد.

گفتگوهای زندان، به عنوان بخشی از جان به در بردگان کشتارهای دهه شصت، ضمن اظهار نگرانی نسبت به سلامت تک تک ‏دستگیر شدگان، جمهوری اسلامی را مسئول هرپیش آمد، پیامد و هرگونه ‏خطر، از جمله به اصطلاح «به خود کشی کشاندن» زندانیان سیاسی می‌داند. سازمان‌های ذیربط قضایی ، سازمان امور زندان‌ها و در یک کلام کلیت نظام حاکم بایستی پاسخگوی اعمال خود باشند. سرنوشتی که به تجربه می دانند، دیر یا زود به سراغ آن‌هاخواهد آمد.
در همین رابطه همگام با تمامی نیروهای مترقی ایران و جهان با براه انداختن کارزارهای حمایتی از آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی بر بستر همبستگی عمومی مردم که در شهرهای مختلف جهان ایجاد شده ضمن حضور و افشای ابعاد جنایات روزهای اخیر برای نیل به رهایی این عزیزان تلاش خود را خواهد کرد.

زندانی سیاسی به قدرت توده ها آزاد باید گردد

زنده باد آزادی زنده باد سوسیالیسم

سرنگون باد کلیت نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی

گفتگوهای زندان
۱7 مهرماه ۱۴۰۱

#در_ستایش_همبستگی
#زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_سراسری #مهسا_امینی
@schabname
@collective98
[email protected]
هر پیکاری علیه بنیان‌های ستم، توامان پیکاری بر سر حقیقت است. چون حقیقت فی‌نفسه انقلابی‌ست. ببینید چگونه جوانه‌زدن نهال حقیقت در مسیر پرسنگلاخ جنبش دادخواهی، خشم مزدوران ارتجاع را برانگیخته است. آنها راهی جز پافشاری بر انکار و تحریف حقیقت ندارند، چون در سمت ارتجاعی تاریخ ایستاده‌اند که فی‌نفسه دشمن حقیقت است. اما در تمامی این سال‌های تاریک، خون ارغوان‌ها بی‌وقفه شعله در چمن زده است.

«هرچه تبر زدی مرا، زخم نشد، جوانه زد.»

---------------------------------

#جنبش_دادخواهی
#قیام_ژینا
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#محور_مقاومت

---------------------------------

درس‌های کانادایی از مناسبات جهانی سلطه:

http://pdf.kaargaah.net/151_Global_Power_Relations_Example_of_Canada_and_Justice-Movement_NimaS.pdf

---------------------------------

کانال تلگرامی کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
کارگاه دیالکتیک
دشمن در خانه است در این روزهای پرتلاطم قیام ژینا هر ویدئوی منتشرشده از پیکارهای خیابانی سندی‌ست روشن از دلاوری معترضان در نبردی نابرابر با اهریمن حاکم. هرقدر هم فهم این صحنه‌ها برای ناظران بیرونی، با فاصله‌مندی و نابسندگی همراه باشد، اما شور و حقانیت این…
شبح انقلاب و
نمایش عمومی ارعاب در میدان دانشگاه

یازدهم مهر ۱۴۰۱

نسخه‌ی کامل متن

-----------------------------------


یک.

دولت اسلامی ایران (همانند دولت پهلوی) دلایل زیادی برای سرکوب دانشگاه و دانشجویان آزادی‌خواه و عدالت‌جو دارد. چون دانشجویان از کودتای ۳۲ تا امروز همواره در صف اول مبارزه با استبداد و نابرابری ایستاده‌اند.

دولت اسلامی در همه‌ی این سال‌ها کینه‌ی خود از نهاد دانشگاه و دانشجویان را به‌روشنی نشان داده است. ماجرا از موضع‌گیر‌ی‌های مکرر و کینه‌توزانه‌ی خمینی علیه دانشجویان و‌ خواست اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها در همان بدو انقلاب ۵۷ آغاز شد و با سخنرانی خمینی در فروردین ۵۹ و بیان صریح لزوم «پاکسازی» دانشگاه‌ها از عناصر معاند و اسلامی‌سازی نهاد دانشگاه، به اجرای ضربتی طرح «انقلاب فرهنگی» انجامید: تعطیل‌سازی خشونت‌بار دانشگاه‌ها (با ده‌ها کشته) برای تصفیه‌ی دانشجویان انقلابی و «بازسازی اسلامی» سپهر دانشگاه. بازگشایی دانشگاه‌ها در سال ۶۲ با تحمیل سازوکار گزینش سیاسی (برای قبول‌شدگان) و اجرای سهمیه‌بندی برای واردسازی عناصر خودی همراه بود.

اما سکوت دانشگاه موقتی بود: ریشه‌ی نهال انقلاب در دانشگاه عمیق‌تر از آن بود که با این ضربات فروبمیرد. سرکوب خونین تیر ۷۸ در دانشگاه‌های تهران و تبریز و بعدها موج‌ گسترده‌ی بازداشت‌ها و سرکوب امنیتی دانشجویان چپ‌گرا در پاییز ۸۶ نشانه‌ی آن بود که نظام اسلامی برای مهار دانشگاه نیازمند پاک‌سازی‌های متناوب است. از آن پس، سرکوب مستمر نهادها و فعالین صنفی و سیاسی مستقل در دانشگاه‌ها به رویه‌ای مستمر و نظام‌مند بدل شد، بی‌آنکه شدت آن کاهش یابد. گواه آن، افزایش شمار دانشجویان ستاره‌دار و تعلیقی و دانشجویان زندانی تا به امروز است.

پس از عیان‌شدن امتناع اصلاحات در ساختار سیاسی ایران، که نقطه‌ی عطف آن سرکوب خونین جنبش ۸۸ بود، دانشگاه یکی از نخستین عرصه‌های عمومی بود که از خواب مصیبت‌بار اصلاح‌طلبی حکومتی بیدار شد. با رهاشدن از افسون اصلاح‌طلبان، و در امتداد رشد جنبش کارگری و جنبش زنان و دیگر جنبش‌های اجتماعی، گرایش به چپ بار دیگر در میان دانشجویان شکوفا شد. اینک کاهش وزن و کارکرد سیاسی «انجمن‌های اسلامی» (وابسته به دفتر تحکیم وحدت)، با تقویت هرچه بیشتر نهاد «شبه‌دانشجویی» بسیج‌ دانشجویی جبران شد، که به‌عنوان بازوی سرکوب مستقیم دولت در دانشگاه عمل می‌کرد. چندسال بعد، به‌دنبال افزایش تنش‌های هسته‌ای با غرب، که به نزدیکی راهبردی رژیم ایران به سیاست‌های منطقه‌ای روسیه انجامید، گفتار دولتی «امنیت ملی»، در بسته‌بندی کذایی امپریالیسم‌ستیزی و با اسم رمز «محور مقاومت»، به درون دانشگاه‌ها هم پمپاژ شد؛ همچنان که گفتار معوج عدالت‌خواهی حکومتی. پروپاگاندای معمول دولت درباره‌ی ضرورت بسط شیعه‌گری و نظامی‌گری و سلطه‌گری در خاورمیانه، برای مقابله با تهدیدات دشمنان خارجی، این‌بار رنگ و لعابی چپ و ضدامپریالیستی یافت تا رشد و گسترش گرایش چپ در میان دانشجویان از درون مختل گردد. مشی تهاجمی جریانات دانشجویی «محور مقاومت» در عرصه‌ی گفتمانی و رسانه‌ای، مکملی بود برای اشکال مستقیم‌تر سرکوب در دانشگاه‌ها که توسط بسیج دانشجویی، نهاد حراست، و عوامل نظامی-امنیتی گمارده‌شده در مقام مدیریت و ریاست دانشگاه‌ها («سردار-دکتر»ها) اعمال می‌شد. اما صدای دانشجویان چپ و دانشجویان مترقی برای آزادی‌ و برابری خاموش نشد. دانشگاه نه‌فقط هیچ‌گاه به پادگان مطلوب نظام اسلامی تبدیل نشد، بلکه در تمام این‌ سال‌ها با ابتکارعمل‌ها و مبارزات متعدد همواره یکی از مکان‌های مرجع برای روشنگری و اعتراض علیه مناسبات سلطه و ستم باقی ماند: همراه و یاوری وفادار و الهام‌بخش برای جنبش‌های اجتماعی و خیزش‌های اعتراضی ستمدیدگان؛ از ۹۶ تا ۱۴۰۱.

اینک، درحالی که اکثر دانشگاه‌های کشور شاهد اعتصابی هماهنگ در همبستگی با خیزش اعتراضی جاری هستند، تهاجم تمام‌عیار دولت به دانشجویان دانشگاه تبریز (نهم مهر) و دانشگاه شریف (دهم مهر)، به‌واقع تهاجمی حساب‌شده به همه‌ی دانشجویان و سنت آزادی‌خواهی و حق‌طلبی ریشه‌دار در دانشگاه‌هاست: نمایشی عریان از خشونت پلیسی-امنیتی برای مرعوب‌سازی دانشجویان و نیز برای محروم‌سازی پیکر خیزش سراسری از یکی از مهم‌ترین تکیه‌گاه‌هایش. در بند بعدی به برخی دلایل و دلالت‌های انضمامی‌تر این تهاجم می‌پردازیم.

-----------------------------------

دسترسی به ادامه‌ی متن:

http://pdf.kaargaah.net/Specter_of_Revolution_and_Public_Show_of_Terrorization.pdf

نسخه‌ی ورد

-------------------------------
#انقلاب_زنانه
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#قیام_ژینا
#اعتصاب_عمومی
#اعتصابات_دانشجویی
#دانشگاه_صنعتی_شریف
#دانشگاه_تبریز

-----------------------------------

کانال تلگرامی کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
زندگیْ حق ما ؛ اعتصابْ راه ما !


نسخه‌ی کامل

 ---

فرازی از متن:

اعتصاب در معنای امتناع آگاهانه‌ی جمعی از کارکردنْ خاستگاه و سنتی دارد که با تاریخ جهانیِ جنبش کارگری درهم‌تنیده است. هدف از اعتصاب، استفاده از نیروی جمعی برای رسیدن به اهدافی معین است؛ ازجمله تقویت این‌ نیروی جمعی. اعتصاب محلی در یک کارخانه یا رشته‌ای از اعتصاب‌ها در یک شاخه‌ی صنعتی یا خدماتی معمولا برای دستیابی به شرایط کاری بهتر یا دستمزد بیشتر انجام می‌شوند؛ یا این‌که صرفا اخطاری به صاحبان سرمایه و یا اعلام همبستگی با دیگر هم‌رزمان (کارگران یا جنبش‌های اجتماعی) هستند. قدرت اعتصاب در تاثیرات بی‌واسطه‌ی آن در مختل‌سازی انباشت سرمایه برای کارفرما یا در یک حوزه‌ی اقتصادی معین است. درعمل، به‌دلیل وابستگی و درهم‌تنیدگی حوزه‌های اقتصادی، تاثیرات واسطه‌مندِ اعتصاب وسعت بیشتری از حوزه‌ی بلافصل آن دارد. در کنار این‌ها، دست‌کشیدن جمعی و هماهنگ از یک فعالیت مشترک، ممکن است بدون خاستگاه یا مطالبه‌ی مستقیم اقتصادی باشد. این اقدام‌ جمعی را می‌توان یک اعتصاب‌ نمادین نامید، که برای اعلام همبستگی یا اعتراض، یا جلب توجه و حمایت عمومی نسبت به یک موضوع اجتماعی-سیاسیِ معین، و یا به‌منظور اعمال فشار بر دولت یا بخشی از ارکان دولت انجام می‌شود.

اعتصاب عمومی معمولا زمانی رخ می‌دهد که به‌دنبال رشته‌ای از مبارزات رشدیابنده‌ی سیاسی و اقتصادی، مبارزه با رژیم مستقر وارد فاز تعیین‌کننده‌ای می‌شود. مهم‌ترین پیش‌شرط‌های موفقیت اعتصاب عمومی، گستردگی و بلوغ نسبی مبارزات کارگری، پیوند مستقیم‌تر آنها با مبارزات و اهداف عام سیاسی و وجود یک جنبش سیاسیِ رزمنده است. اعتصاب عمومی یک اقدام هماهنگ برای قطع همه‌ی فعالیت‌هایی‌ست که نظم روزمره‌ی امور و حیات و کارکرد دولت وابسته به آنهاست. بدین‌طریق هم کارکرد دستگاه سرکوب مختل می‌شود و هم شریان وابستگی اقتصادیِ دولت به سازوکارهای انباشت سرمایه.

به‌طور کلی یک اعتصاب موفق در عین این‌که نیازمند حدی از سازمان‌یابی‌ست، خود ازطریق گسترش خودباوریِ مبارزاتی و بسیج سیاسیْ به رشد سازمان‌یابی منجر می‌شود. از این منظر، گسترش هدفمند اعتصاباتْ راهکاری ضروری برای پشتیبانی از جنبش اعتراضیِ خیابانی است. خصوصا از آن رو که با بسط عرصه و شیوه‌ی مبارزه (به فراسوی نبرد خیابانی)، پتانسیل مبارزاتیِ طیف وسیع‌تری از ستمدیدگان و ناراضیان فعال می‌گردد، و همزمانْ امکان تمرکزیابیِ دستگاه سرکوب برای کارکرد موثر آن فرومی‌کاهد. این هم‌زمانی و چندلایگیِ مبارزه، موجب ارتقای روحیه‌ی مقاومت جمعی و افزایش فشار مستقیم بر دولت و دستگاه سرکوب آن می‌شود؛ و از این‌طریقْ به پایداری و گسترش و تعمیق مبارزه می‌انجامد و شانس درهم‌شکستن ماشین دولتی را افزایش می‌دهد. اگر بپذیریم که برپایی موفق اعتصاب عمومی سلاحی تعیین‌کننده برای تغییر موازنه‌ی قوا درجهت درهم‌شکستن دستگاه سرکوب دولت است، پیداست که کسب این قابلیتِ تعیین‌کننده نیازمند تمرین و آمادگیِ جمعی‌ست. از این منظر، می‌توان همه‌ی نمونه‌ها و اَشکالی از اعتصاب که در حال حاضر - در امتداد خیزش کنونی - شاهد تدارک آنها هستیم را بخشی از تلاش‌های جامعه برای کسب آن آمادگیِ نهایی تلقی کرد؛ از اعتصابات در محیط‌ها یا حوزه‌های کاری، تا اعتصابات منطقه‌ای کسبه، تا نمونه‌های مختلف اعتصاب نمادین.

تاکنون فراخوان‌هایی برای انواعی از اعتصاب صادر شده‌اند: از سوی شورای صنفی معلمان و فرهنگیان برای تعطیلی مدارس؛ از سوی برخی سازمان‌های سیاسی کورد برای اعتصاب کسبه‌ی شهرهای کوردستان؛ از سوی فعالین دانشجویی برای اعتصاب نمادین در دانشگاه‌ها و تعطیلی کلاس‌ها؛ از سوی فعالین کارگری زنجیره‌ی حمل‌ونقل اسنپ؛ و از سوی فعالین کارگری در گستره‌ی رانندگان کامیون (ازجمله رانندگان ناوگان حمل فرآورده‌های نفتی). همه‌ی این فراخوان‌ها و اقداماتِ سیالِ برآمده از آنها را می‌توان تلاش‌هایی برای کسب آمادگی جامعه درجهت برپایی اعتصاب عمومی ارزیابی کرد. اما همزمان، شاهد تلاش‌هایی هدفمند برای مصادره‌کردن این راهکار و به‌واقع تهی‌کردن آن از قابلیت‌های حیاتی‌اش هستیم. این تلاش‌ها از سوی نیروهایی انجام می‌شوند که نه‌فقط هیچ ربطی به مبارزات روزمره‌ی مردم ندارند، بلکه جایگاه و پیشینه‌ی سیاسی آنها با خاستگاه و کارکرد اعتصاب مغایرت دارد. پس در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که اساسا چه نیروهایی در جایگاه صدور فراخوان برای اعتصاب هستند؟ برای پاسخ به این پرسش، مروری فشرده بر تاریخچه‌ی حق اعتصاب و کارکرد اعتصاب در تحولات سیاسی ایران می‌تواند مفید باشد.

--------

ادامه‌ی متن:

http://pdf.kaargaah.net/General_Strike_and_Abuse_by_Monopolists.PDF

نسخه‌ی ورد

-----

#انقلاب_زنانه
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#قیام_ژینا
#اعتصاب_عمومی

---
کانال تلگرامی کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
Ещё