کارگاه دیالکتیک

#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
Канал
Образование
Блоги
Психология
Политика
Персидский
Логотип телеграм канала کارگاه دیالکتیک
@kdialecticПродвигать
1,2 тыс.
подписчиков
516
фото
98
видео
574
ссылки
در این کانال عمدتا مطالب انتشار یافته در تارنمای «کارگاه دیالکتیک» باز نشر می شود. درباره ی ما: https://kaargaah.net/?page_id=2 نشانی تماس کارگاه: [email protected] ارتباط با ادمین: @Nimmous
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
از مقدمه‌ی نویسنده:

در کوران قیام ژینا بود که ویدئویی کوتاه از دختربچه‌ای (احتمالا ۱۳- ۱۴ ساله) از صفحۀ #صدای_ماهی_سیاه  منتشر شد. در آن ویدئو، راوی این‌گونه آغاز کرد: «سلام. من یه دهه‌هشتادی هستم؛ یه دختر دهه‌هشتادی. که بهش می‌گین بچه. هیچ‌کدومتون تا الان نیومدید بگید دردت چیه؟ تو چی ‌می‌خوای؟ چرا داری انقلاب می‌کنی؟ چرا داری اعتراض می‌کنی؟ چرا داری ناآرامی ایجاد می‌کنید، البته به قول خودتون. ولی من بهتون می‌گم. درد من اون پیرمردیه که باید تو مترو فال بفروشه تا بتونه خرج زندگی را در بیاره. درد ما فقط حجاب نیست. یکی از دردهای ما حجابه .....»
بدون این‌که خواسته باشیم در دام سانتی‌مانتالیسم افراطی بیفتیم و از انقلاب دور شویم، باید آن ویدئوی معروفِ چنددقیقه‌ای را یکی از بهترین دلایل برای همان «ناآرامی‌ها» بر شمرد. قیام ژینا خاموش گردید، و شاید از حیث پژوهشی بهتر بتوان چند‌‌و‌چون؛ چم‌و‌خم؛ و کم‌و‌کیف آن را از منظر تحقیقی بررسی کرد. بدون تعارف، حتی در بین جبهه‌های قلمیِ چپ، بودند و هستند افرادی که قیام ژینا را همچون جنبش سبز، شورشی خرده‌بورژوایی و طبقه‌متوسطی تلقی کردند. ولی واقعیت آن است که مختصات قیام ژینا به‌قدری رادیکال بود که تمام تقاطع‌های ستم جنسی، جنسیتی، حاشیه- مرکز، اتنیکی- ملی، و حتی دستمزدی و معیشتی را پل زد، و همین مختصات تکان‌دهنده بود که این قیام را در بین تمامی قیام‌ها، شورش‌ها و جنبش‌های پسا۵۷ یگانه و یکتا کرده.
نگارنده در مقام یک پژوهشگر، در حوزۀ دیگری قلم می‌زند و در فضای اندیشه‌ای دیگر قدم، و به دور از هر کلیشه‌ای، سواد و دانشی در حوزۀ بسیار مهم و تخصصی «مطالعات کودک و کودکان» ندارد، ولی جرقۀ نگارش و جمع‌آوری مطلبی که پیش روی شماست، با دیدن همان ویدئو، عصیان‌گری کودکان در قیام ژینا و برخوردهای شخصی نگارنده با کودکانی که درگیرِ قیام ژینا بودند، رقم زده شد. در نوشتۀ پیش رو تلاش شده تا ضمن اشارۀ مختصری به «مداخلۀ کودک در سیاست»، پیداکردن «زبان سیاسی»، حضور توامان با «اکت سیاسی» در قیام ژینا و نقش‌آفرینی کودکان نشان داده شود. از آنجا که یکی از مباحث مهمِ مطرح‌شده از خلل قیام ژینا، یکی همین تقلیل اعتراض به نسل، و بی‌عرضه‌دانستن مابقیِ نسل‌ها بود، نگارنده پیشتر در مقاله‌ای، به خطای پژوهشیِ این نوع نگاه پرداخته، و به‌جهت مرور مجدد و پرهیز از دوباره‌گویی، در بخش پیوست، ضمیمۀ مطلبِ حاضر گردیده، تا خوانندگان پیگیرتر بتوانند نگاهی اجمالی یا مفصل به مقولۀ سن، نسل و کنشگری نسلی در سیاست داشته باشند. و اما مهم‌ترین بهانۀ این مطلب، مواجهۀ نگارنده با نقاشی‌های کودکان در مورد قیام ژینا بود، و برخی مصاحبه‌های پراکنده با آن‌ها. نقاشی‌هایی که اجازۀ انتشار آن را داشتم، در پیوست یک آمده.
سخن کوتاه می‌کنم، که مطلب پیش رو که در مورد نقش کودکان است و به زبان تصویریِ آن‌ها، زیاده بالغانه نشود. فقط می‌ماندَد توضیح نهایی در مورد عنوان نوشته. در ویدئویی کوتاه، سه دختربچۀ دبستانی حضور داشتند که با هر سه، «زن، زندگی، آزادی»گویان در راه بارگشت از مدرسه بودند. صفحۀ «صدای ماهی سیاه» در تیتری درست، این‌گونه خطاب کرد: «شکوفه‌های انقلاب» برخی شِبه‌فعالان خُرده گرفتند که اطلاق «شکوفه» به دختران، لفظی سکسیستی است و بار اروتیک دارد. گویا آن شِبه‌فعالان خبر نداشتند که «شکوفه» اصطلاحی تماما سیاسی است که ریشه در تاریخ مبارزه در این سرزمین دارد؛ ریشه‌ای که در پیوند با عبارت‌های «غنچه»، «بنفشه» و «گُل» در شعر «وارطان سخن نگفت»، سرودۀ شاملو، در سال ۱۳۳۳ در زندان قصر، برای وارطان سالاخانیان به نهایت رسید:
وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود، گُل داد و مژده داد:
«زمستان شکست» و رفت ...
پس چه عنوانی بهتر از «شکوفه‌های انقلاب» در این زمستان؟!


فایل پی‌دی‌اف جزوه در پیوست


#طاها_رادمنش #زن_زندگی_آزادی #ژن_ژیان_ئازادی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم



@Blackfishvoice1
Forwarded from بيدارزنى
🟣 چگونه بی‌«دار» شویم؟ وقتی که بیدار شویم


بامداد امروز ۹ بهمن‌ماه، ۴ زندانی سیاسی کورد (وفا آذربار، پژمان فاتحی، محمد فرامرزی و‌ محسن مظلوم)، در زندان قزل‌حصار کرج اعدام شدند.

جمهوری اسلامی با تمام قوا در حال اجرایی‌سازی احکام اعدام است. «اعدام» این اهرم سرکوب و تداوم حکمرانی، پشتوانه‌ی قدرت حاکمیت از آغاز قدرت‌گیری تا به‌امروز بوده است.

اعدام چهار زندانی سیاسی کورد در حالی صورت گرفت که - به‌سیاق کارنامه‌ی خونین حاکمیت در تضییع حقوق قضایی و‌ انسانی زندانیان- آنها طی شکنجه‌های جسمی و‌ روانی، با پرونده‌سازی سنگین امنیتی روبه‌رو شده بودند.

⚪️ روز گذشته مادران این چهار زندانی سیاسی برای بار دوم و‌ پس از ملاقات آخر با فرزندان خود، مقابل زندان اوین تجمع کردند. اعدام وفا آذربار، پژمان فاتحی، محمد فرامرزی و محسن مظلوم، داغی بر دل مادران و همسران و خشمی توامان در وجود جامعه‌ی دادخواهان است.

مادرانی هراسان و مستاصل مقابل درب زندان‌ها، زنانی ایستاده و حق‌طلب که با تمام وجود، ضرورت آزادی و آزادگی فرزندان و همسران خود را فریاد زدند…

⚪️ جمهوری اسلامی، باز هم «فرزندان آفتاب و باد» را کشت، اما روزی فرا می‌رسد که تنها «نفرین دوزخ» چاره‌ساز نباشد و «مادران سیاه‌پوش و دادخواه»، آزادی و‌ تحقق عدالت را به‌چشم ببینند. روزی که خلق نمی‌شود، جز با بیداری.


#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
Forwarded from کلکتیو ۹۸
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🚩 مستند «روزهای خونین بلوچستان» درباره ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ در میانه‌ی خیزش #ژن_ژیان_ئازادی

این فیلم بر اساس واقعیت‌های تاریخی-سیاسی در جغرافیای
#بلوچستان، رویدادهای اعتراضی ۱۴۰۱ و مداخلات #دسگوهاران ساخته شده و حاوی تصاویری است که بسیار کم دیده شده.

کاری از گروه پژوهشی تصویری زوزه

ارسالی به زمانه

#جمعه_خونین_زاهدان
#بلوچستان
#خون_پاک_نمیشه
#دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

@collective98
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این فیلم از سوگواری برای جان‌باختگان #متروپل یک‌سال پیش توسط #آرش_فروزنده ضبط شد.
آرش در جریان قیام #زن_زندگی_آزادی بازداشت و توسط پاسداران خامنه‌ای در زندان مسموم شد. او ده روز پس از آزادی در اثر عوارض مسمویت جان باخت.

#جمهوری_کشتار #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #علیه_فراموشی #جانفشانان #شهید_نمیمیرد #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

@Blackfishvoice1
کارگاه دیالکتیک
Video
تراژدی حامد اسماعیلیون

این اظهار نظر شازده پهلوی دلالت‌های بسیاری دارد و‌ حتی می‌تواند برای کسانی که تاکنون با «نیتی خوب» و عملگرایانه، به رویکرد وحدت («همه با هم») دعوت می‌کردند، مسایل زیادی را روشن‌ سازد. چون اظهارات شازده دیگر جایی برای رویه‌ی «انشالله گربه است» باقی نمی‌گذارد. [همه‌چیز در شتابی گریزناپذیر به‌سمت شفافیت پیش می‌رود؛ دست‌کم تفاوت‌ راه‌ها و چشم‌اندازها هرچه‌بیشتر عیان می‌شود.]

ازجمله‌ی این موارد، رویکرد صریح شازده برای تدارک چتر حفاظت برای سرکوب‌گران و جنایتکاران جمهوری اسلامی در تحولات سیاسی آتی‌ست که نشان می‌دهد تاکیدات مکرر پیشین وی مبنی بر اینکه «نیروهای سپاه و بسیج هم فرزندان ایران هستند»، صرفا از جنس تعارفات سیاسی بی‌پشتوانه نبوده است. بلکه به تلافی حمایت‌های آشکار و پنهان جمهوری اسلامی از فرآیند عروج سیاسی سلطنت‌خواهی (در برابر بخش‌های مترقی اپوزیسیون*)، شازده‌ هم وظایفی برعهده دارد که همانا مشارکت فعال در تضمین جایگاه ویژه‌ و‌ مرجح حاکمان و جنایتکاران کنونی در نظام سیاسی آتی‌ست. بی‌گمان، گام نخست برای تدارک و تضمین چنین‌ جایگاهی، مصون‌سازی حاکمان/قاتلان در برابر جنبش عدالت و دادخواهی‌ست؛ همانند تجربیات مشابهی که در بسیاری از گذارهای سیاسی صوری از نظام‌های دیکتاتوری رخ داد (از اسپانیا، شیلی تا آرژانتین، آفریقای جنوبی و غیره).

اما پرسش مهمی که در اینجا پیش می‌آید ناظر بر موضع سیاسی حامد اسماعیلیون است. چون به‌اعتبار کارنامه‌ی سیاسی و گفته‌های خود اسماعیلیون، تمام پروژه‌ی سیاسی او مرهون و معطوف به وفاداری به جنبش دادخواهی‌ست. پس، اکنون اسماعیلیون قاعدتا باید در برابر این دو راهی قرار گرفته باشد که تا کجا حاضر است جاده‌صاف‌کن و سوخت‌رسان ماشین ارتجاعی‌ای باشد که ضدیت بنیادی‌اش با اصلی‌ترین دغدغه‌ی اسماعیلیون (دادخواهی) اینک بیش از همیشه آشکار شده است. [اینک حتی سکوت او نیز انتخاب یکی از این دو راه است]. اسماعیلیون علی‌الاصول قادر نخواهد بود به همراهی با این مسیر منحط ادامه دهد، مگر اینکه هرچه‌بیشتر بنیان هویت سیاسی و‌ سرمایه‌ی اجتماعی خود را تخریب کند (ازجمله اینکه تعاریف خویش از جنبش دادخواهی را تا حد نیازهای مرتجعان فروبکاهد).
اسماعیلیون پس از چرخش سیاسی به‌سمت ائتلاف با جبهه‌ی راست ناسیونالیست و سلطنت‌طلب، وارد پروسه‌ای شده است که خواه‌ناخواه از زندگی خودش داستانی «ماندگار» خلق خواهد کرد: او شخص اول داستانی‌ست که تاریخ از چندی پیش در کار نوشتن آن است. به‌نظر می‌رسد که به‌زودی در کتاب‌های تاریخ از «تراژدی اسماعیلیون» به‌سان تالی تراژدی رابرت اوپنهایمر یاد خواهد شد. پرسش این است که آیا او فاعلیت‌ انسانی‌اش را باز پس خواهد گرفت؟

* پی‌نوشت:
شیوه‌ی عروج سیاسی سازمان حماس از دل مبارزات خلق فلسطین نمونه‌ی تاریخی مهمی‌ست که نشان می‌دهد چگونه یک دولت سرکوبگر می‌کوشد - با کمک سایر قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای - زمینه‌ی عروج نوع اپوزیسیون مورد علاقه‌ی خود را فراهم سازد. در این مورد مشخص، دولت اسرائیل با کمک سایر قدرت‌‌های امپریالستی و قدرت‌های ارتجاعی منطقه‌ قادر شد بنیادگرایی اسلامی حماس را در برابر نیروهای سکولار چپ یا متمایل به چپ به قدرت برساند، تا پتانسیل‌های رهایی‌بخش مقاومت فلسطین و حمایت‌های بین‌المللی از آن را مهار کند.

-----------------------------------

#دادخواهی_رهایی‌بخش
#نه‌_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#انقلاب_ادامه_دارد
#جنبش_دادخواهی
#تراژدی_حامد_اسماعیلیون

--------------------------
@kdialectic
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
🔺به این جملات گوش دهید: "کسانی‌که می‌گویند #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم، می‌خوان حسِ انتقام‌جویی رو ترویج بدن. نباید درون عقده، نفرت و عصبانیت باشد. فراموش نکنید ولی گذر کنید. باید به اون‌ها فرصت دوباره داده بشه."

فکر کنید ویدئویی در کار نبود و ما یا هر رسانه و گروه سیاسی دیگری این رهنمودها را منتشر می‌کرد و خطاب به خانواده‌هایی که تا ۱۲ عضوشان توسط جمهوری اسلامی اعدام شده‌اند می‌گفت: عقده‌ای نباش مادرِ من. فراموش نکن ولی بگذر و به رئیسی، ری‌شهری، خامنه‌ای، شکنجه‌گران سپاه و وزارت اطلاعات و ... یه فرصت دوباره بده.
به علی فلاحيان و ابراهیم رئیسی بگوئید
ده‌ها هزار خانواده‌ی دادخواه از شما خواسته‌اند، دو روز در اتاق بمانید و به کارهای بدتان فکر کنید.
بعد هم روی هم را ببوسید و جامعه را از دور باطل خارج کنید!

واکنش‌تان چه بود؟


🔺این فرد حتی شعور لازم برای درک تاریخی و حقوقی از #دادخواهی را ندارد و در نهایتِ رذالت، خشمِ دادخواهان را به "عقده" فرومی‌کاهد! از همین‌رو از قصرش رهنمود می‌دهد که درون‌تان را از "نفرت" خالی کنید، فراموش نکنید ولی بگذرید! یک فرصت دوباره بدهید!
بیهوده نیست که یاسمین پهلوی ( که خود فارغ‌التحصیل حقوق است ) خواستِ دادخواهی برای اعدام‌شدگانِ دهه‌های شصت و هفتاد _عمدتا چپ و مجاهد_ را بی‌‌معنا و غیرضروری تلقی می‌کند و فرح پهلوی به زبان مادرانه با "روحانیان پاکدل" سخن می‌گوید؛ خانوادگی تقسیم کار کرده‌اند که به آخوند و سپاهی بگویند: ما از یک تباریم.‌

🔺دادخواهی اساسا آزمون محاکمه‌ی عادلانه‌ی آمران و عاملانِ قتل بر پایه‌ی تفتیش عقیده است. دادخواهی برای کسانی‌ست که چیزی جز آزادی و برابری و زندگی شرافتمندانه نمی‌خواستند.
عملیاتی است برای جلوگیری از تکرار خشونتِ دولتی. برای این‌که جنایت‌کاران، ماه‌ها در پیشگاه مردم بنشینند، پاسخ دهند و باقی‌مانده‌ی عمر ننگین خود را محبوس باشند و آینه‌ی عبرت هر نیروی سیاسی شوند که سودایِ وحشی‌گری و خفه کردنِ صداهای مخالف را در سر می‌پروراند.

🔺 پهلوی خلأ اصلاح‌طلبان را پر کرده و عملا به سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی تبدیل شده است. وجود پهلوی برای جمهوری اسلامی برکت است. هیچ اهرمی بهتر از پهلوی نمی‌توانست طی نیم‌سال اخیر بدون در دست داشتن مسلسل و باتوم، در نقش سرکوب‌گر انقلاب ظاهر شود و هر روز با دسیسه‌ای ‌جدید برای جمهوری اسلامی زمان بخرد. پهلوی اپوزیسیون نیست، خودی است.
پهلوی دشمن جمهوری اسلامی نیست، پهلوی و جمهوری اسلامی دشمنِ "ما" ستم‌دیدگان هستند.

#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری
#ساواکی_سپاهی_پیوندتان_مبارک
#جنبش_نئونازی_ایرانی


@Blackfishvoice1