«خداسازی» روسی و زوال مذهب شیعهاوایل قرن بیستم بهشت ایدهسازان و ایدهفروشان بود و خودارضایی ذهنی در میان روشنفکران به اوج رسید. آناتولی لوناچارسکی و همفکرانش که از سوسیالیستهای روسیه بودند فرقهٔ خداسازی (God-building/Богостроительство) را تئوریزه کردند. اینها بهجای ضدیّت آشکار با ادیان سنتی، به استفادهٔ ابزاری از ادیان عقیده داشتند؛ یعنی میگفتند که ادیان در عواطف و اخلاق و رسوم جامعه اهمیت دارند و لذا باید از ابزار مذاهب برای پیشبرد سوسیالیسم استفاده کرد و نیز باید مناسک مذهبی را اصلاح کرد تا با سوسیالیسم و اهداف انسانی و علمی آن سازگار باشد، یا با تفسیر نوین از نمادها و مناسک آن را باید به خدمت سوسیالیسم گرفت.
تاریخ قرن بیستم نشان داد که فرقهٔ خداسازی در همهٔ ادیان نفوذ کرد، اما در ایران شیعه بود که موفقیتی درخشان و کامل داشت، بهطوری که ریشهٔ شیعهٔ سنتی زده شد و مذهب جدید با مناسک و نمادها و عقاید جدید جای آن را گرفت، بدون اینکه خیلی از روحانیون کاهل و منفعل ایرانی متوجه شوند.
درست است که نفوذ سوسیالیسم در اهل سنت زودتر شروع شد (سید قطب)، اما اهل سنت اکثراً به سنن ظاهری و قواعد اصولی مانند حرمت جان و مال پایبندی ظاهری دارند و دستشان برای اختراع و بدعت آشکار، مانند تغییر نماز و حج و غیره بسته بود. اما روحانیون شیعه و کلاً شیعهٔ ایرانی به سنت تعهد ندارد و اشتهای خوبی برای نوآوری و التقاط دارد، بخصوص اگر دکان را گرم نگاه دارد (برای آخرین موارد بدعت رجوع کنید به جناب وحید خراسانی و تعصبهایش). مثلاً شما در بلاد اهل سنت نمیتوانید جسد مرده را در فریزر بگذارید تا مردم سه روز دور آن طواف کنند، بعد در یک مراسم زننده یک میلیون نفر به جسد برای تبرک حمله کنند، بعد مقبرهٔ دو میلیارد دلاری تجملاتی بسازند و صدای هیچ آخوندی هم در نیاید. نمیتوانید تظاهرات سیاسی در مراسم حج راه بیندازید. این قبیل افتخارات منحصر به ایران است.
نیز، مکتب اصالت سانتیمانتالیسم و برتری احساسات به سنن و عقل در کل ایرانیها رواج دارد. این عوامل کار «خداسازان اسلامی» را بسیار راحت کرد، بهصورتی که دین شیعهٔ ایرانی مدرن با شیعهٔ سنتی ۶۰ سال قبل تفاوتهای بنیادین دارد، چه برسد به شیعهٔ قبل از صفویه. تقریباً تمام عقاید، واژهها، نمادها، اسامی و مکانها و مناسک آن به نفع حکومت و سوسیالیسم تغییر کرده و عقربهٔ جهتنمای آن دیگر کمتر سوی خدا را نشان میدهد.
این تجاوز بزرگ قرن بیستم بود به یکی از شریفترین و زیباترین ادیان تاریخ. حزب توده، اخوانیها و مِلّییون (سوسیال دموکراتها) بدجور نقطهضعفهایمان را شناختند و از آن استفاده کردند. بیباوری قوم نتیجهٔ طبیعی بود.
از کانال
دغلکاری نخبگان | اصغر حکمتیارhttps://t.center/anti_hypocrisy/29
@anti_hypocrisyبرای آشنایی با نظریهٔ خداسازی لوناچارسکی به پیوند زیر رجوع کنید:
http://Lunacharsky.newgod.su⭐️@az_rusi