✅ پنج شعر برگزیده از عدم
محمود حبیبی کسبی۱
یارم نقاب پس زده و بار داده است
سجّاده را بیار که هنگامِ باده است
خوان کرم گشوده شد؛ امّا چه فایده؟
دست طلب ز بند دعا ناگشاده است
پیچک سماع میکند از فرش تا به عرش
دل بر زمین مبند! همین، راه ساده است
ما رهسپار مشهد جبریم و او رحیم
یعنی گناه و طاعتمان بیاراده است
منزل گریختهست ز خوف حرامیان
تا چشم کار میکند این جاده، جاده است
شاهان دمی که رخ بنمایند، بیم نیست
اوّل کسی که جان بسپارد، پیاده است
بر من مگیر جرأت طبع بلند را
نازکخیالیام ز کرامات باده است
http://alefyaa.ir/?p=4898#شعر#عدم#محمود_حبیبی_کسبی#الفیاهمراه شوید با کانال ادبی الفیا:
@alefya