فلسفه

#لذات_فلسفه
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه
@Philosophy3Продвигать
44,27 тыс.
подписчиков
2,1 тыс.
фото
512
видео
2,14 тыс.
ссылок
@Hichism0 برای تبلیغ به این آیدی پیام دهید کانالهای پیشنهادی @Ingmar_Bergman_7 سینما @bookcity5 شهرکتاب @Philosophers2 ادبیات و فلسفه @audio_books4 کتاب صوتی @Philosophicalthinking فلسفه خوانی @TvOnline7 فیلم و سریال
■ «مختصری در باب “#عقل در برابر #غریزه” چنانچه #ویل_دورانت می نگارد»

#هیوم معتقد بود که اگر عقل با رفتار کسی سازگار نباشد آن شخص بر ضد عقل خواهد ایستاد.
#زنون نیز عقل و استدلال را به باد استهزا گرفت و آن را پوچ دانست.
با این حال مردم یونان و رم که در عین لذت جویی مردمی زاهد و اهل ریاضت بودند هرگاه #عقل و #شهوت را در مقابل هم می یافتند به آسانی از خرد پیروی می نمودند.
با گذشت زمان نیروی عرفانی که امیدها و آرزوهای انسانی را در بر داشت و تسلی بخش ستمدیدگان و تنگدستان بود از شرق به یونان تاخت و به راحتی جایگزین دنیای عقلانی شد.
#روسو انسان متفکر را حیوان فاسد خواند.
#کانت سخنان #زنون را تکرار کرد که به اروپاییان گفت “به خدا و اختیار و پایندگی روح معتقد باشند زیرا عقل در پذیرفتن اینکه انسان با سعی و عمل به بهشت می‌رود ناتوان است.”
#شوپنهاور عقل را بنده مطیع اراده و #فروید آن را پوششی بر غرایز و شهوات خواند.
امّا #غریزه چیست؟
غریزه،واکنشی ست که آدمی برای رفع نیازمندیهای دائمی خود بی آنکه به تأمل و اندیشه نیاز داشته باشد نشان می دهد،باز بعبارتی دیگر،غریزه تعلقات و خواست هایی از احساس و واکنش است که در سرشت آدمی نهاده شده است.
#دورانت،عقل را پاسخی کلی در مقابل وضعی کلی و در مقابل غریزه را پاسخی کلی به وضعی خاص می داند که در آن نیازی احساس می گردد.
هر غریزه با حسی انفعالی همراه است و تقریبا در هر شخص در برابر هر غریزه،ضد آن نیز موجود است که عواملی همچون محیط می توانند یکی از آن ها را برگزیده و قوت بخشند.
شاید برای زندگانی ابتدایی دوره شکار غریزه کافی بود اما آنجا که تمدن آغاز شد،دیگر نمیشد به غرایز اکتفا کرد پس زندگی از عقل یاری جست.
فیلسوفانی چون #افلاطون و #ارسطو عقل را به طرزی افراط گونه می ستودند و “عقل را تکیه گاه حقیقت” می دانستند.می توان گفت استدلال و پیرو عقل بودن به خاطر محبوب بودن آن نیست بلکه به دلیل لزوم آن است. اما با تمام این توصیفات،#نیچه غریزه را باهوش‌تر از هر عقلی دانست!
دورانت نیز معتقد است که گاه غریزه بر عقل استیلا می یابد،آنجا که پای دوست داشتن به میان می آید.چرا که تجربه-همان احساس متراکم- به ما آموخته است که لحظه ای #عشق به سالیانی #اندیشه می ارزد.
از سوی دیگر دورانت عقیده دارد که غرایز خودخواهند و تنها در جهت منافع خود کار می کنند،تنها ارضا خود را می خواهند ولو به قیمت فدا کردن تمام شخصیت فرد،او غریزه جنسی را به عنوان تمثیل می آورد که فرد را بدون هیچ توجهی به نتایج دچار آشفتگی می نماید.
#کنفسیوس می گفت؛“فرق انسان و حیوان خیلی کم است ولی بعضی از مردم همین اندک را نیز دور می اندازند.”
در این که هرآنچه بر اندیشه ما بیفزاید ما را از یقینات و مأمن آرام مان دور می نماید شکی نیست اما زندگی بدون تعقل نیز آدمی را سزا نیست که؛“سقراط بودن و به زندان رفتن بهتر از دیو بودن و بر تخت نشستن”.

📚 #لذات_فلسفه
#ویل_دورانت

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3.
■ دموکراسی:

«دموکراسی که به گفتۀ #مونتسکیو اصل و اساس آن بر فضیلت است با پول و باروت زاییده شده است. توپ و تفنگ قلاع فئودالیسم را درهم کوبید و سواران مغرور را که بر اسبهای خود خودنمایی می کرذند طعمۀ سهل پیاده نظام ساخ و بنده و ارباب را در میدان جنگ برابر کرد. از زمان فیثاغورس به این طرف برای نخستین بار عدد و شماره دوباره به شان و حرمت رسید. اختراع سکه و اعتبار پولی راه تجارت و جمع ثروت را آسان کرد و بر سر راه های تجارتی شهر های آباد بساخت و بنادر آزادی برای تجارت درست کرد که به اندازۀ کافی می توانستند از زیر بار باج اشراف و ملکداران شانه خالی کنند؛ در برابر اشراف زمیندار بیکار، طبقۀ اصناف و کیسۀ پولدار یا طبقۀ عامه ای سر برآورد که برای رسیدن به قدرت سیاسی در خور قدرت اقتصادیش غوغا و سر وصدا راه انداخت.
ولتر و روسو منادیان این تغییر بودند. آنها شعار بسیار و با ارزش آزادی و برابری را بدست مردم دادند و طبقۀ متوسط با آهنگ آن به سوی تفوق سیاسی گام برداشت. آزادی در اصل به معنی آزادی از باج و زورگویی اشراف پولدار بود؛
برابری در اصل به معنی آن بود که طبقۀ متوسط در وصول به افتخارات و منافع حکومت با اشراف و روحانیون برابر باشند و برادری هم به ظن قوی در اصل به معنی آن بوده است که صرافان و بازرگانان و قصابان و... به تالار اشراف و روحانیون راه داشته باشند...روسو،پدر نظریۀ دموکراسی،می خواست همۀ زنان و مردم بی چیز از قدرت سیاسی محروم باشند و آنها را به حساب مردم نمی آورد. قانون اساسی مجلس انقلابی فرانسه سه پنجم تمام مردان بالغ را از حق انتخاب محروم ساخته بود. در قوانین ایالات مختلف همین جمهوری خود ما تا زمان اندرو جکسن(یکی از روسای جمهور آمریکا)برای داشتن حق انتخاب داشتن مقداری ثروت ضروری بود. پس دموکراسی در اصل و در شکل تحول یافتۀ کنونی آن به معنی حکومت طبقۀ متوسط است؛ حکومت طبقۀ بهتر دوم(پس از طبقۀ اشراف)
...ضربتهایی که دانشمندان و حکما در طول تاریخ بر #کوپرنیک تا #داروین بر اساس خرافات وارد کردند، سرکشی در باربر پاپ ها زیاد شد...اهمیت دولت به مجلس عوام افزایش یافت... و دموکراسی،شروع کرد به شکل پذیری.مردم به جای اعتقاد سست و ریاکارانه به آخرت به یک فردوس زمینی اعتقاد پیدا کردند که در آن همۀ مردم از نابغه و سفیه در سعادت و قدرت به یکسان شرکت دارند.
هنگامی که این عوامل کلی در اروپا به کار بود و انقلاب های 1688 و 1789 و 1918 را در انگلستان و فرانسه و آلمان به بار آورد و در روسیه موجب نخستین مرحلۀ انقلاب 1917شد. قابل توجه است که تکامل دموکراسی در آمریکا با چند عوامل اقتصادی نیز تقویت شد. انقلاب ما در 1776 نه فقط شورشی بر ضد استعمار انگلستان بود بلکه شاید هم به طور اساسی تری شورش طبقۀ متوسط بود بر ضد اشرافی که از خارج آمده بودند. این انقلاب جزئی از یک رشته تکانهای سیاسی بود که قشر اجتماعی جهان غرب را شکاف داد و طبقات آن را را جا به جا کرد. اشراف ملکدار را در هم شکست و همه جا به طرز عجیبی حکومت های ملی بر پا کرد.
...دموکراسی فعلیت داشت برای آنکه برابری سیاسی بر پایۀ برابری تقریبی در اموال و بر پایۀ مالکیت ارضی مشاع میان همۀ مردم بود. مردانی که بر روی ملک خود بودند و بر وضع زندگی خود نظارت داشتند(در حدود اجازۀ طبیعی)دارای شخصیت و خلق ممتاز بودند و می شد آنها را دموکرات نامید.»

#ویل_دورانت
📚 #لذات_فلسفه
📖 صفحات 329-331

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3.
■ «مختصری در باب “#عقل در برابر #غریزه” چنانچه #ویل_دورانت می نگارد»

#هیوم معتقد بود که اگر عقل با رفتار کسی سازگار نباشد آن شخص بر ضد عقل خواهد ایستاد.
#زنون نیز عقل و استدلال را به باد استهزا گرفت و آن را پوچ دانست.
با این حال مردم یونان و رم که در عین لذت جویی مردمی زاهد و اهل ریاضت بودند هرگاه #عقل و #شهوت را در مقابل هم می یافتند به آسانی از خرد پیروی می نمودند.
با گذشت زمان نیروی عرفانی که امیدها و آرزوهای انسانی را در بر داشت و تسلی بخش ستمدیدگان و تنگدستان بود از شرق به یونان تاخت و به راحتی جایگزین دنیای عقلانی شد.
#روسو انسان متفکر را حیوان فاسد خواند.
#کانت سخنان #زنون را تکرار کرد که به اروپاییان گفت “به خدا و اختیار و پایندگی روح معتقد باشند زیرا عقل در پذیرفتن اینکه انسان با سعی و عمل به بهشت می‌رود ناتوان است.”
#شوپنهاور عقل را بنده مطیع اراده و #فروید آن را پوششی بر غرایز و شهوات خواند.
امّا #غریزه چیست؟
غریزه،واکنشی ست که آدمی برای رفع نیازمندیهای دائمی خود بی آنکه به تأمل و اندیشه نیاز داشته باشد نشان می دهد،باز بعبارتی دیگر،غریزه تعلقات و خواست هایی از احساس و واکنش است که در سرشت آدمی نهاده شده است.
#دورانت،عقل را پاسخی کلی در مقابل وضعی کلی و در مقابل غریزه را پاسخی کلی به وضعی خاص می داند که در آن نیازی احساس می گردد.
هر غریزه با حسی انفعالی همراه است و تقریبا در هر شخص در برابر هر غریزه،ضد آن نیز موجود است که عواملی همچون محیط می توانند یکی از آن ها را برگزیده و قوت بخشند.
شاید برای زندگانی ابتدایی دوره شکار غریزه کافی بود اما آنجا که تمدن آغاز شد،دیگر نمیشد به غرایز اکتفا کرد پس زندگی از عقل یاری جست.
فیلسوفانی چون #افلاطون و #ارسطو عقل را به طرزی افراط گونه می ستودند و “عقل را تکیه گاه حقیقت” می دانستند.می توان گفت استدلال و پیرو عقل بودن به خاطر محبوب بودن آن نیست بلکه به دلیل لزوم آن است. اما با تمام این توصیفات،#نیچه غریزه را باهوش‌تر از هر عقلی دانست!
دورانت نیز معتقد است که گاه غریزه بر عقل استیلا می یابد،آنجا که پای دوست داشتن به میان می آید.چرا که تجربه-همان احساس متراکم- به ما آموخته است که لحظه ای #عشق به سالیانی #اندیشه می ارزد.
از سوی دیگر دورانت عقیده دارد که غرایز خودخواهند و تنها در جهت منافع خود کار می کنند،تنها ارضا خود را می خواهند ولو به قیمت فدا کردن تمام شخصیت فرد،او غریزه جنسی را به عنوان تمثیل می آورد که فرد را بدون هیچ توجهی به نتایج دچار آشفتگی می نماید.
#کنفسیوس می گفت؛“فرق انسان و حیوان خیلی کم است ولی بعضی از مردم همین اندک را نیز دور می اندازند.”
در این که هرآنچه بر اندیشه ما بیفزاید ما را از یقینات و مأمن آرام مان دور می نماید شکی نیست اما زندگی بدون تعقل نیز آدمی را سزا نیست که؛“سقراط بودن و به زندان رفتن بهتر از دیو بودن و بر تخت نشستن”.

📚 #لذات_فلسفه
#ویل_دورانت
👤 گردآوری #الهام_اولیائی

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3.