♦️تحلیلهای گمراهکننده در نوشتههای جامعهشناسان اصلاحطلب
✍ حسن محدثیی گیلوایی۲۱ مهر ۱۴۰۱
🔻برادر عزیز ام آقای محمدحسن محقق
معین متن فوق را در نقد دکتر محمد فاضلی برای من فرستاده اند و از من هم خواسته اند نظر خود را بنویسم. من در برخی موارد با نوشتهی ایشان موافقام و در برخی موارد موافق نیستم. اکنون نظرگاه ام را بدون پرداختن به جزئیات نوشتهی ایشان، اینجا برای مخاطبان عزیز و در اجابت خواست ایشان مینویسم.
🔻چنانکه پیش از این گفتم، خیزشهای کشوری انبوهی تبیین و تحلیل پدید میآورند. وضح بحرانی، تحلیل و تبیین میطلبد و پیداییی این سیل تبیینها و تحلیلها کاملاً عادی است.
🔻اما برخی از این تحلیلها چه بسا میتوانند فریبنده هم باشند و ما را از توجه بنیادی به وضع موجود غافل کنند. تحلیلهایی که ما را به مفرداتی مثل بوروکراسی، بیاعتمادی، یا به چیزی چون دشمن ارجاع میدهند، میتوانند طرفین نزاع را گمراه کنند.
🔻در جای دیگری دستهبندیای از جامعهشناسان به لحاظ مواضع سیاسی ارائه کرده ام. یک دسته از اینها جامعهشناسان اصلاحطلب هستند؛ دوستان ارجمندی چون دکتر محمد فاضلی و دکتر حمیدرضا جلاییپور. تمایلات اصلاحطلبانهی این بزرگواران گاهی آنان را به سمت تحریف وضعیت اجتماعی سوق داده است.
🔻بهعنوان مثال، در ایامی که کشور از مشکلات بنیادی رنج
میبرد، دکتر محمد فاضلی از راهبرد ”موفقیتهای کوچک” سخن میگفت. روشن است که چنین بحثهایی هر دو طرف را میفریبد: مردم ناامید تصور خواهند کرد هنوز افق روشنی وجود دارد و حاکمان هم گمان میکنند هنوز وضع عادی است و مجال کافی وجود دارد.
🔻این نوع تحلیلها مسائلی را که زادهی یک فرآیند طولانی هستند، به مفردات تقلیل میدهند و سرانجام هم به ذکر برخی نصایح به طرفین ختم خواهند شد که مثلاً ”خشونت” نکنید! برای مثال، بنگرید به نصایح دکتر فاضلیی عزیز در اینجا.
👇https://t.me/hamidrezajalaeipour/10666🔻اما اعمال خشونت در وضعیت کنونی از دو سو، امری نوپدید نیست بلکه فرآیندی است و با نصایح من و شما متوقف نمیشود؛ جز اینکه خود را بفریبیم که از آن سخن گفته ایم.
🔻این اعمال خشونت از دو سو، طیی چند دههی اخیر و در یک فرآیندی طولانی آموخته شده و درونی شده است. حالا دیگر صدور فرمان یا نصیحت خشونتپرهیزی، اگر نگویم مضحک است، بیفایده است؛ زیرا این پدیدهای ریشهدار است و ناگهان پدید نیامده که با پند و نصیحت متوقف شود. خشونتورزی در یک طرف بهتدریج خشونتورزی در طرف دیگر را تعلیم میدهد.
🔻بحث از مفرداتی دیگر نظیر بوروکراسی و بیاعتمادی نیز به همین سان گمراهی پدید میآورد. مساله از این مفردات زائیده نشده است که بتوان با تمرکز بر آنها راه حلی جست.
🔻مساله یک نارضایتیی انباشته شده همراه با یک حافظهی اجتماعیی خصمانه است که هر دو در طیی چند دهه تکوین یافته اند. این خصومتورزیی دو طرفهای که در خیابانهای شهرها میبینم، ریشهای چنددههای دارد.
🔻مسالهی کنونی بسیار جدیتر و ریشهایتر از آن است که بخواهیم در جستوجوی راه حل آن، بر مفردات تمرکز کنیم.
🔻ریشهی مسالهی کنونی به قبل از آغاز اصلاحات در سال ۱۳۷۶ برمیگردد؛ اما با فرصتسوزیهای دو سویه از طرف اصلاحطلبان و طرف مقابلشان (از سال ۱۳۷۶ تا ۱۴۰۰) وضع به اینجا رسیده است.
🔻همان نگاهی که از ”موفقیتهای کوچک” سخن میگفت، در این وضعیت، دستکم بهلحاظ نظری سهیم است. امروز هم این نگاه اصلاحطلبانهی اینگونه تحلیلگران که از ”دشمن” سخن میگویند و به ما نمیگویند که این بستر داخلی است که اصل است و هیچ دشمنی بدون بستر آماده هیچ غلطی نمیتواند بکند، باز هم ما را میفریبد.
#معین#فاضلی#جلاییپور#جامعهشناسان_اصلاحطلب@NewHasanMohaddesi