♦️انواع تحولات اجتماعی: از تغییرات بخشنامهای تا تحولات ریشهدار و تثبیت شده
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۳ مرداد ۱۴۰۲
کثیری از مخاطبان محترم در رسانههای شخصیام در تلگرام و اینستاگرام پیام داده اند که در یک جا (باشگاه اندیشه در ۱۵ دی ۱۴۰۱) گفتهای که باید منتظر تحولات مهمی بود که در بازهی زمانیی کوتاهی (دو ساله) رخ خواهد داد و در بحث اخیر (گفتوگو بر سر وضعیت دینداریی ایرانیان در حرف نو، تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۲) گفتی که امید آن را نداری که در زمان حیاتات قانون بر کشور ما حکمفرما شود. آیا این دو سخن نافی و ضد هم نیستند؟ حتا پزشک بسیار محترم و پیگیری تماس تلفنی گرفت و پیام گذاشت و در این باره پرس و جو کرد.
من از همهی مخاطبان محترمی که پیگیر این بحث بوده اند و خواهان روشنگری در این باره شده اند، قدردانی میکنم. کاش این فرهنگ پیگیریی دقیق در میان همهی ما ایرانیان رواج عام یابد! در مقام پاسخ لازم است نکاتی بنویسم و شرحی بدهم و از مخاطبان ارجمند تقاضا کنم این بحث را بهدقت ملاحظه نمایند و در بارهی آن قدری تأمل کنند.
جامعهشناس بسیار برجستهی روسی-فرانسوی ژرژ گورویچ در بارهی جهان اجتماعی تصویری ارائه میکند که من این تصویر از جهان اجتماعی را بر مبنای روایتی که از آن ارائه میکنم (که این روایت الزاماً و البته از روی عمد به همهی دقایق بحث او وفادار نیست)، بسیار میپسندم و جهان اجتماعی را اینگونه میبینم.
ژرژ گورویچ در جهان اجتماعی دو
برش عمودی و افقی ایجاد میکند. در
برش عمودی جهان اجتماعی واجد ده لایه است که لایههای بالایی در دسترستر اما بسیار سخت و متصلب اند و لایههای پایینی اما بیشتر دور از دسترس اما بسیار نرم و خودجوش و شکلپذیر و سیال اند؛ درست مثل یک آتشفشان که در ته چاهاش مواد مذاب وجود دارند و در بالای چاه گدازههای سخت و سنگ شده. هر لایه کم و بیش آغشته و آلوده به لایه یا لایههای پایینتر از خود است و شکلدهندهی نسبیی لایههای بالاتر از خود است. او به تأسی از مارسل موس به این جهان لایهلایهی اجتماعی (در
برش عمودی) و چارچوبهای اجتماعی (در
برش افقی)، پدیدهی اجتماعیی تام مینامد و من به زبانی سادهتر آن را جهان اجتماعی مینامم.
لایههای
برش عمودیی جهان اجتماعی به ترتیب از بالا به پایین (یعنی از لایههای سختتر و متصلبتر به لایههای سیالتر و خودجوشتر) عبارت اند از:
- سطح ریختشناختی و بومشناختی (مثل معماریی شهر و محیط زیست و ترکیب جمعیت)،
- سطح سازمانهای اجتماعی،
- سطح الگوهای اجتماعی یا مدلهای اجتماعی،
- سطح رفتار جمعیی منظم نامحدود به سازمانهای اجتماعی،
- سطح شبکهی نقشهای اجتماعی،
- سطح نگرشهای جمعی،
- سطح نمادهای اجتماعی،
- سطح رفتار جمعیی خودجوش، نوآورانه، و خلاقانه،
- سطح ایدههای جمعی و ارزشهای جمعی،
- سطح ذهنیتهای جمعی یا آگاهیی جمعی (Thompson, 1971 in Gurvitch, 1971: xiii-xv).
اما جهان اجتماعی در
برش افقی نیز متشکل از سه چارچوب اجتماعیی تو در تو است که هر یکی در درون دیگری قرار دارند و اینها نیز به ترتیب عبارت اند از: مردمآمیختهگی، گروهها، و جامعهی دربرگیرنده (Ibid: xvi).
اکنون نگاهمان را بر
برش عمودیی جهان اجتماعی متمرکز میکنیم. به نظر شما اگر بخواهیم تغییراتی در لایهی اول جهان اجتماعی (سطح ریختشناختی و بومشناختی) ایجاد بکنیم، به چه میزان زمان و وقت و نیرو نیاز داریم؟ تصور کنیم فردا به شهرداریهای کشور دستور اکید و فوری از بالاترین مقامات کشور داده شود که تمام سطح شهرها باید از هر گونه رنگ تیره زدوده شود. شهرداریهای کشور از فردا تمام نیروهای خود را بسیج میکنند تا در شهر دیگر هیچ رنگ تیرهای دیده نشود. پس ظاهراً با بخشنامه هم میتوان در جهان اجتماعی اندک تغییراتی داد.
حالا تصور کنید ما میخواهیم در لایهی دهم یعنی سطح ذهنیتهای جمعی یا آگاهیی جمعی تغییر ایجاد کنیم؟ مثلاً مردم را چنان تربیت کنیم که قوانین و نیز قواعد مدنی را بسیار محترم بشمارند و آنها را برای حیات اجتماعی امری اساسی تلقی کنند. به نظر شما به چه میزان زمان و نیرو و برنامهریزی نیاز داریم؟ پنجاه سال؟ یک قرن؟ دو قرن؟
آنچه من در بارهی وقوع تحولات اجتماعی-سیاسی در بازهی زمانیی کوتاه مدت گفته ام مربوط است به سه لایهی نخست جهان اجتماعی. اما آنچه در بارهی قانون و آرزوی حکمفرما شدن قانون در کشورمان گفته ام مربوط است به لایههای نهم و دهم.
امیدوار ام توضیحات من روشن و ساده باشد و اکنون معلوم شده باشد که بین این دو بحث من (یکی در بارهی اجتنابناپذیریی وقوع تحولات اجتماعی-سیاسی در بازهی زمانیی کوتاه مدت و دیگری در بارهی مشکل حکمفرماییی قانون در کشور ما) ناهمسازی و تضادی وجود ندارد.
#موس#گورویچ#مخاطبان#برش_عمودی#تحولات_اجتماعی@NewHasanMohaddesi