♦️چرا در دانشگاههای ما سنت حسنه استاد-شاگردی جای خود را به سنت سیئه مرید-مرادی داده است؟
✍ دکتر سیدمحمود نجاتیی حسینی۲۴ اسفند ۱۴۰۲
https://t.me/smnejatihosseini/8056 مطلب همکار گرامی صاحب سبک ام در علوم اجتماعی ایرانی جناب حسن محدثی گیلوایی با عنوان: "باز نشر نقد با هدف ترویج فرهنگ نقد"
👇https://t.me/NewHasanMohaddesi/10306منضم به توضیحات مفصل بانوی گرامی علوم اجتماعی خوانده (بیتا مدنی) و دانش آموخته دکترای جامعهشناسی دانشگاه آزاد تهران مرکز و از دانشجویان جناب دکتر
تنهایی یکی از همکاران پیش کسوت و صاحب سبک در علوم اجتماعی دانشگاه آزاد (منتشره در کانال تلگرامی دکتر
تنهایی)
👇@hatanhai که از حسن اتفاق حاوی اطلاعات موسعی در باره رزومه کاری جناب دکتر
تنهایی در علوم اجتماعی دانشگاه آزاد تا زمان بازنشستگی ایشان است و خواننده را با کارها و آثار ایشان و تالیفات متعدد ایشان و فعالیتهایشان در ترویج سبک علوم اجتماعی مورد نظرشان (ظاهرا تفسیرگرایی پراگماتیستی!؟ یا پراگماتیسم تفسیری!؟) بیشتر آشنا میکند و جای تقدیر (و صد البته بیشتر جای نقد وزین علمی جامع و مستند) هم دارد.
بار دیگر این مولف-منتقد را واداشت تا به مناسبت نوشته مفصل آن بانوی علوم اجتماعی خوانده گرامی (بیتا مدنی) و نیز نکته انتقادی و گزنده حسن محدثی گیلوایی در این باره (مبنی بر ترویج فرهنگ نقد حتی با بازنشر مطالب شبه نقد و یا نقد بیمایه یا میانمایه و یا نقد ضعیف و مانند آن) به مسالهای بپردازد که پیشتر در فرمت یک مقاله از دل یک پژوهش منتشره به صورت کتاب آورده است
👇https://www.ibna.ir/news/260799و آن نبود سنت حسنه استاد-شاگردی و در عوض سنت سیئه مرید-مرادی است.
پدیدهای که فقط مختص دانشگاه آزاد نیست، هر چند خاستگاه آن این دانشگاه است! و لذا در دانشگاههای معنون دولتی دارای دپارتمانهای علوم اجتماعی (دانشگاههای تهران و تربیت سید حسن مدرس! و علامه طباطبایی و بهشتی و....) نیز مسبوق به سابقه است به ویژه در دانشکده قدیمی و دوست داشتنی علوم اجتماعی دانشگاه تهران! که بر خلاف ظاهر آن چیزی بنام *سنت حسنه استادشاگردی* متاسفانه در آن رویت نمیشود و یا اگر هست بنده بهعنوان دانش آموخته فوق لیسانس جامعهشناسی آن دانشکده ( ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۳) و مدرس میهمان و مدعو در آن دانشکده (۱۳۸۸ تا ۱۴۰۲) چشم بصیرت برای کشف آن نداشته ام!
باری، نبود یا ضعف سنت استاد شاگردی که علل و دلایل جامعهشناسی تاریخی خود را از زمان شبه پدر !علوم اجتماعی ایرانی (مرحوم دکتر غللامحسین صدیقی) تا امروز بیش و کم دارد خود نیازمند گفتگوهای شبکهای با حضور همکاران ذوفن در جامعهشناسی علم و جامعهشناسی جامعهشناسی است و در این کوته وبنوشته نمیگنجد.
فقط طرح مساله کردم تا نشان دهم چرا در نوشته مفصل آن بانوی گرامی علوم اجتماعی خوانده و دیگر دوستان و همفکران و هم گروهیهای ایشان در باره جناب دکتر
تنهایی شرح مصائب! میآید اما دریغ از یک نقد!!
توصیف و تحسین ارا و آثار ایشان هست اما دریغ از یک اپسیلون تحلیل انتقادی! تحسین و تجلیل و تعظیم
مراد هست! اما
نقد استاد نیست!؟
چرایی و چگونگی این ظهور و بروز این مساله خود نیازمند گفتگوهای انتقادی در شبکه علوم اجتماعی است.
این در حالیست که در یک آکادمی نرمال استاندارد دارای سنت حسنه استاد-شاگردی وجود پدیده
نقد علمی آکادمیک یعنی احترام به علم و عالم و متعلم و معلم و بقای علم و حقیقت.
و در عوض وجود سنت سیئه مرید-مرادی توهین به علم و عالم و معلم و متعلم است و فنای علم و تخطئه حقیقت.
🔹پینوشت دستکم در حوزه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد در سرتاسر ایران با توجه به مستندات موجود و تجربه زیسته من از تحصیل در دکترای جامعهشناسی دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳) در معیت دوست فاضل و همکار ساعی حسن محدثی گیلوایی و تدریس در این دانشگاه بزرگ از لحاظ کمی! (۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰) دو دانشپژوه را
پرمایه در تدریس و تالیف متون علوم اجتماعی ایرانی و
صاحب آثار و
واجد اثر بر دانشجویان دیده ام: "
تنهایی و محدثی".
لذا نقد آثار و آرا و سبک فکری کاری این دو دانشپژوه علوم اجتماعی ایرانی احترام به ساحت علمی آنان و حرمت نهادن بر علوم اجتماعی ایرانی و جدی گرفتن آن در حد یک دانش آکادمیک است.
اما (باعذرخواهی) مابقی اعضای هیات علمی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد در بهترین حالت اقلیتی
میان مایه اند ولی کماثر و کمتاثیر و اکثریتشان یا
کممایه اند و نیز متاسفانه
بیمایه و بیاثر و بیتاثیر هستند و کارمند دانشگاهی شده اند!؟
اینکه دانشجویان حاضر در کلاسهای اینان (میانمایگان و کممایگان و بیمایگان) از لحاظ فهم و دانش علوم اجتماعی و سواد علوم اجتماعی چگونه اند والله اعلم!
والسلام علی من التبع الهدی
#تنهایی#نجاتی_حسینی#محدثی_گیلوایی#نقد_علوم_اجتماعی_ایرانی@NewHasanMohaddesi