♦️نظام آموزشیی سترون و سرکوبگر: همنوایی با دکتر رحیم محمدی
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۸ فروردین ۱۴۰۰
🔻برادر عزیز و فرهیختهام و اندیشهمند گرامی دکتر رحیم محمدیی عزیز - که دامنهی عزت و آوازهشان بلند باد!- تأملی کردهاند در چیستیی
جامعه
شناسی و کیستیی
جامعهشناس و از من نیز خواستهاند اگر نظری دارم، بنویسم.
https://t.me/RahimMohamadi/1309🔻من اینگونه خودبازاندیشیی
جامعهشناختی را بس مهم میدانم و بر آنام که هر رشتهای دربردارندهی مراحلی از این خودبازاندیشی است و پرسش از چیستیی
جامعه
شناسی و کیستیی
جامعهشناس، بخشی از این خودبازاندیشیی رشتهای در
جامعه
شناسی است.
🔻این نوع بازاندیشیی رشتهای نمایانگر یک ویژهگیی بس مهم است و آن همانا فراروی از تقلید است. هر کس که به خودبازاندیشیی رشتهای در یکی از رشته
های دانش میپردازد، در واقع میگوید که من از جمع اهل تقلید در این رشته فراتر رفتهام و به مقام پرسش از رشته نایل شدهام.
🔻نوشتهی دکتر رحیم محمدی تحت عنوان «در پندارهای اهل
جامعه
شناسی ...» در نظر من نشان میدهد که ایشان دیگر اهل تقلید نیست. او به مقامی رسیده است که واگویی و تکرار سخنان این و آن دانشمند غربی یا غیرغربی را کافی نمیداند و به تعاریف این و آن از رشتهاش بسنده نمیکند و مسألهاش را بهمنزلهی امری اینجایی و اکنونی میاندیشید.
🔻نوشتهها و گفته
های من نشان میدهد که در نقد و ارزیابیی کسی یا چیزی اهل تعارف و مجامله نیستم و بلکه باید مواظب باشم از تیزیی سخن بکاهم و کسی را نرنجانم؛ هر چند که هرگز چنین قصدی ندارم. اینجا عرض میکنم که وقتی کسی از جمع اهل تقلید فراتر میرود، شایستهی احترامی ویژه است و دکتر رحیم محمدی از جمله معدود کسانی در
جامعه
شناسیی ایران است که اهل تقلید نیست. برخی اما چنان اهل تقلید اند که حتا نقد به یک بنیانگذار رشته را که در یک قرن پیش فوت کرده است، نیز برنمیتابند.
🔻البته، جای خالیی مطالعات تجربی در میان آثار دکتر رحیم محمدی خالی است و من امیدوارام ایشان در این جنس از کار نیز درگیر شوند و آثاری تجربی نیز از ایشان منتشر شود.
🔻بسیاری از همکاران من در بحث از مسائل رشتهی
جامعه
شناسی در ایران، عمدتاً بر مسائل بیرونی تآکید میکنند. اما مسائل بیرونی بخشی از مشکل است و توجه به درون این رشته و کیفیت نظام آموزشی در
جامعه
شناسی و نیز مناسبات اجتماعیی کنشگران این رشته نیز ضرورت دارد.
🔻من نیز همچون دکتر رحیم محمدی کوشیدهام سهمی در خوداندیشی و بازاندیشیی رشتهای داشته باشم. از این رو، در جاهای مختلفی در بارهی وضعیت
جامعه
شناسی در ایران نوشتهام. داوری در بارهی این موضوع البته بر عهدهی دیگران است. اما از جملهی نوشتههایم در این باره، مقدمهای است که تحت عنوان «از فرهنگ
جامعه
شناسی تا
جامعه
شناسیی فرهنگی» بر ترجمهی کتاب «
جامعه
شناسیی فرهنگی»ی جفری الکساندر نوشتهام؛ اثری که هنوز منتشر نشده است.
🔻غیر از این، سالها پیش مقالهای در همین مقوله تحت عنوان «سیطرهی سترون
نظریه در
جامعه
شناسی ایران» نوشتهام که در شمارهی ۳۴ مجلهی اندیشهی پویا منتشر شده است.
🔻از قضا یکی از محورهای بحث من در آنجا نقد نگاه جعبهابزاری به
نظریهها است. اینک آن مقاله را در اجابت درخواست برادر دانشمندام دکتر رحیم محمدی در ادامه بازنشر میکنم.
👇#نظریه#رحیم_محمدی#بازاندیشی_رشتهای#نظریههای_جامعهشناسی#خوداندیشی_جامعهشناختی@NewHasanMohaddesi