♦️ادعای اخلاق و تعهد اخلاقی و علمی در عین بیاخلاقی و بیتعهدی؟!✍ حسن محدثی گیلوایی۱۸ آذر ۱۳۹۹
🔻آقای رجبنژاد عزیز این بنده نبودهام که بحث از عمل و اخلاق دکتر تنهایی را آغاز کردهام. این ایشان بوده است که خود را بسیار اخلاقی و متعهد به علم و دانشگاه و جامعهشناسی معرفی کرده است، در حالیکه کارنامهی ایشان موجود است و هیچیک از این ادعاهای بزرگ ایشان تایید نمیشود.
🔻این دکتر تنهایی بوده است که مدعی است در برابر فعالیت ایشان مانع نهادهاند، در حالی که دو دوره در تهران مرکز رییس دانشکدهی علوم اجتماعی بوده و چند دوره در اراک و تهران مرکز (روی هم) مدیر گروه بوده است. این در حالی است که برخی از استادان حتا امکان مدیر گروه شدن را هم ندارند؛ چون بهدلایل خاصی غیر از دلایل علمی مورد قبول و تایید نیستند!
🔻اما در مورد افکار و آثار ایشان، باید عرض کنم که پیش از این برخی افکار و آثار ایشان را نقد کردهام اما از ایشان پاسخی ندیدهام. هر موقع ایشان به این نقدها پاسخ بدهند، آنگاه شاید به برخی مطالب دیگر ایشان هم بپردازم تا نشان دهم در
دکان بلومری ایشان چه خبر است.
🔻ایشان نخست باید تکلیف خود را با مفاهیم و پروژههای
جامعهشناسی اسلامی و
جامعهشناسی علوی و
جامعهشناسی عرفانی روشن کنند تا جامعهشناسی ایران دریابد که ایشان در کجا ایستادهاند.
🔻بهراستی، در دانشگاههای غربی به دانشجویان ایرانی چه یاد میدهند؟ آدمی ناخواسته مشکوک میشود!
🔻یکی که افتخار شاگردی بلومر را در کارنامه دارد و دکان بلومری تاسیس کرده است (مصداقی از دگرسالاری شدید)، از جامعهشناسی اسلامی و علوی و عرفانی دفاع میکند.
🔻آن دیگری که افتخار شاگردی ریتزر را در کارنامه دارد، از جامعهشناسی اسلامی دفاع کرده و مدت مدیدی ابن خلدون را هم جامعهشناس میدانست، ولی بعد از مدتها کشف کرد که جامعهشناس دانستن ابن خلدون توطئهی غربیان است (دکتر آزاد ارمکی)!
🔻و آن دیگری که رسالهی دکتری خود را در یکی از دانشگاههای انگلستان در بارهی ابن خلدون نوشت، همچنان از جامعهشناسی اسلامی دفاع میکند و علاوه بر اینکه ابن خلدون را جامعهشناس میداند، گروه جامعهشناسی اسلامی را به کمک رفقا در دانشگاه تهران تاسیس کرده است (دکتر جمشیدیها)!
بهراستی، دانشجویان ایرانی در دانشگاههای غربی چه از جامعهشناسی آموختهاند؟ این پرسش مدتی است ذهن مرا به خود مشغول داشته است. در غرب چه خبر است؟!
🔻آقای دکتر صنعتجو یکی از شاگردان دکتر تنهایی فرمودهاند که جامعهشناسان بزرگ هم به پایاننامهها و رسالههای دانشجویانشان بیاعتنا بودهاند! جلالخالق!
🔻لابد این هم از تعهدات علمی است! حتماً دکتر تنهایی این امر را از بلومر آموختهاند! آیا چیز بهتری برای آموختن وجود نداشت؟
🔻این نقد را آغاز کردم تا از این پس در جامعهشناسی ایران، کسی گز نکرده، پاره نکند و ادعاهای گزاف نفرماید و بساط دکانسازی و بتپروری و مریدپروری جمع گردد و فقط و فقط آثار، سخن بگویند و تاریخ جامعهشناسی تحریف نگردد.
🔻وظیفهی ما کنشگران این حوزه، مقابله با تاریخسازی جعلی در جامعهشناسی است. پردهی تزویر و تحریف "میباید درید!"
🔸پسنوشت:یکی دیگر از خدمات دکتر تنهایی به جامعهشناسی ایران این است که بارها و بارها کارل مارکس ضد دین را دیندار معرفی کرده است!
بارها در بحث از آرای مارکس در بارهی دین در درس جامعهشناسی دین با اعتراض دانشجویانام مواجه شدهام که "چرا میگویی مارکس ضد دین است؟ پس چرا دکتر تنهایی میگوید مارکس دیندار بوده است؟"
لاجرم هر بار ناچار شدهام توضیح دهم که سخنان دکتر تنهایی مستند نیستند و از تاویلات شخص ایشان است. دیندار تلقی شدن مارکس در مکتب ایشان لابد نشات گرفته از جامعهشناسی عرفانی است!
البته اینگونه تاویلات شخصی در جامعهشناسی بلومری ایشان و آثارشان فراوان است.
یکی از این نقدهای قبلاً منتشر شده را در ادامه تقدیم میکنم.
👇👇👇#تنهایی#مارکس#آزادارمکی#جمشیدیها#صنعتجو#دکان_بلومری#تاویلات_شخصی#جامعهشناسی_علوی#جامعهشناسی_اسلامی#جامعهشناسی_عرفانی@NewHasanMohaddesi