انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#طغیان
Канал
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@Iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


دیروز سالروز مرگ #صانع‌ژاله بود. دانشجوی ۲۶ ساله پاوه‌ای که در ۱۳۸۹ گلوله #‌استبداد و #ارتجاع برسینه‌جوان و آزادیخواهش نشست
مجیزگویان ولایت او را #بسیجی نامیدند و ناکسان، تشییع‌کنندگان او شدند و همین بر مظلومیت او افزود

#صانع‌ژاله دانشجوی رشته هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران بود

#حسین‌شریعتمداری، سردبیر کیهان، همان موقع به یک برنامه تلویزیون جمهوری‌اسلامی آمد و با وقاحتی مثال زدنی صانع را جاسوس حکومت معرفی کرد و گفت:
شهید صانع از کسانی بود که به ما خبر می‌رساند

او با بیان اینکه صانع ژاله #بچه‌حزب‌اللهی بود که به کیهان خبر می‌رساند و گفت:
اتفاقا شهید ژاله از کسانی بود که به ما خبر و اطلاعات می‌رساند. مثلا وی چندی پیش با جمعی نزد #منتظری رفته بودند که خبر این دیدار را هم به ما دادند و ما منتشر کردیم ... من معتقد هستم که ایشان را شناسایی کردند و زدند چون نحوه‌شهادت هم همین‌را می‌گوید


ناگوارتر آنکه در مراسم تشییع جنازه‌اش جانیان حکومتی حضور داشتند. #محمدحسن‌ابوترابی، نایب رئیس‌مجلس بر جنازه او نماز میت خواند و جلادانی چون محسن‌رضایی، دبیر مجمع تشخیص‌ مصحلت‌ نظام، فرهاد رهبر رییس دانشگاه‌تهران و چند نماینده مجلس در تشییع جنازه او شرکت کردند


صانع را بسیجی خواندند درحالیکه قانع‌ژاله، برادر صانع، تاکید می‌کند برادرش بسیجی نبود:
صبح روز ۲۶ بهمن، بدون آن که از کشته شدن صانع خبر داشته باشیم، پسرخاله‌ام به در خانه آمد و عکس صانع را خواست. بعدازظهر عکس او را دیدیم که روی کارت‌بسیج، در سایت‌های خودشان به چاپ رسیده است

و البته قانع نیز ۳ روز بعد توسط مقامات بازداشت شد!


قانع‌ژاله می‌گوید کارت‌بسیج را خودشان درست کردند و جنازه صانع را هم به آن‌ها ندادند. اگر صانع بسیجی بود، اگر صانع جاسوس حکومت بود، اگر صانع طرفدار خامنه‌ای بود، پس چرا از جنازه او می‌ترسیدید و آنرا به خانواده‌اش تحویل ندادید؟


دفتر تحکیم‌وحدت همان روزها در پاسخ به این وقاحت‌حکومتی‌ها و در رثای محمد مختاری و #صانع‌ژاله بیانیه‌ای صادر کرد و گفت:‌
قاتلان می‌گویند که یاور ماست، جاسوسان رفیق خود می‌خوانندش و کافرانش به کیش خویش. به زشت مردمانی گرفتار آمده‌ایم که تاریخ نظیرشان را در سفاکی و دغلکاری به خود ندیده است. لیک ما را سر باز ایستادن نیست. راهی را که صانع و محمد رفته‌اند ادامه خواهیم داد و خونشان را پاس خواهیم داشت. آن‌ها که آخرین آرزویشان این بود که ایستاده بمیرند، چرا که از نشسته زیستن در ذلت خسته بودند


په یـــکه ری تــویان برد
به لام ناوه که ت ناتوان


#طغیان‌ می‌کنم، پس هستم ✌🏾




Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران



✓ افسوس بر ملتی که #لاف‌زن را به عنوان #قهرمان تحسین می‌کنند

✓ افسوس بر ملتی که صداشان را جز آنگاه که برای خاکسپاری می‌روند، بلند نکنند و جز در میان ویرانه‌هاشان لاف نزنند و #طغیان نکنند مگر آن زمان که گردنشان میان خنجر و تشت باشد

✓ افسوس بر ملتی که دولتمردش #روباه، دانشمندش #شیاد و هنرش وصله‌زنی و تقلید است

✓ افسوس بر ملتی که دانشمندش را گذر سال‌ها گنگ کرده و قوی‌مردانش هنوز در گهواره‌اند


✓ افسوس ....


#جبران‌خلیل‌جبران




‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


مارکس فکر می‌کرد که هدف‌های تاریخی، دست کم، اخلاقی و معقول خواهند بود.

• آرمانشهر او همین بود.

اما سرنوشت آرمانشهر دست کم در شکلی که او می‌شناخت، این‌ست که در خدمت آن بشرستیزی درآید که او خواهان سهمی از آن نبود.


مارکس هرگونه استعلا را نابود می‌کند، سپس به دست خویش تبدیل واقعیت به وظیفه را به انجام میرساند. اما، مفهوم #وظیفه نزد او، هیچ ریشه دیگری جز واقعیت ندارد


طلب‌عدالت، اگر بر بنیان توجیه اخلاقی عدالت قرار نگرفته باشد، به بیدادگری ختم خواهد شد

بدون توجیه اخلاقی، #جنایت، خود روزی به وظیفه بدل خواهد شد


آنگاه که خیر و شر در زمان ادغام شوند، و با رویدادها اشتباه گرفته شوند، دیگر هیچ‌چیز خوب و بد نخواهد بود، بلکه یا زودرس خواهد بود یا مندرس


چه کسی جز فرصت طلبان، بر سر فرصت تصمیم خواهد گرفت؟

پیروان خواهند گفت، بعدها قضاوت خواهد شد.

اما بعدها دیگر قربانیان نخواهند بود، تا قضاوت کنند.
برای قربانی، یگانه ارزش، #اکنون است و یگانه عمل #طغیان


نجات دهندگی برای اینکه موجود باشد، باید دژی برای دفاع از خود در برابر قربانیان بنا کند


ممکن است مارکس خواهان این نبوده باشد، اما مسئولیت او که باید ارزیابی شود، در همین جاست، او با توجیه کردن هرچیز به پشتوانه انقلاب، مبارزه خونین پس از خویش را با همه اشکال طغیان، با نام خود پیوند داد


#AlberKamu



Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

💢 #آلبر_کامو:
اندیشه بر طغیان [#قسمت‌دوم]


📚 #انسان‌طاغی

او با جستار #انسان‌طاغی بحث "افسانه سیزیف" را ادامه می‌دهد.

#انسان طاغی مهمترین اثر فلسفی #کامو است.

انتشار آن باعث دوری کامل #کامو و #ژان‌پل‌سارتر از یکدیگر و حمله شدید اطرافیان #چپ‌گرای سارتر به کامو شد.

به کامو انتقاد کردند که در این نوشته شورش و انقلاب را عبث دانسته و گویا تبلیغ می‌کند که چاره‌ای جز ساختن و سوختن نیست، زیرا هر چه کنیم وضع از آنچه هست، بدتر می‌شود.


این گونه انتقاد از اثر #کامو در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، یعنی در دوره دیگری از برآمد #شورش‌ها و #انقلاب‌ها، نیاز به نبوغ و شجاعت خاصی نداشت.

نبوغ‌آسا و شجاعانه کار خود #کامو بود که خلاف جریان شنا کرد و امیدهای واهی به ناکجاآبادها را نقد کرد.


عناصری از نقد کامو به رویاهای انقلابی را در آثار کسانی دیگری از معاصران او می‌بینیم، مثلا در نوشته‌های #هانا_آرنت و #کارل‌لوویت.

مشترک میان این متفکران، انتقادی است که به باور #شبه‌دینی به پیشرفت دارند، انتقاد به این پندار که گویا تاریخ در پیشرفت خود ما را به آزادی و برابری می‌رساند و ما کافی است که با این جبر تاریخی همراهی کنیم، تا از قلمرو جبر به قلمرو آزادی قدم بگذاریم.


#کامو ایدئولوژی پیشرفت جبری آزادیبخش را آن نوع معنادهی به زندگی می‌داند که از زندگی فاصله می‌گیرد؛ از طبیعت می‌گذرد و در ماورای طبیعت نیروی معنابخش و آزادیبخش را می‌بیند.

#کامو با #طغیان موافق است، اما با این فاصله‌گیری نه.
او با طغیانی موافق است که بخواهد بی‌فاصله آزادیبخش باشد، نه آنکه به اسم آزادی سیستمی را به پا کند و آن سیستم با وعده آزادی استبداد تازه‌ای را مستقر کند


#کامو در #انسان‌طاغی پوچی سیزیف‌وار انقلاب‌ها را یادآور می‌شود.
با مشقت سنگ سنگینی را به حرکت درمی‌آوریم، آن را به سر کوه می‌رسانیم و در آن لحظه اختیار آن از دست ما خارج می‌شود.

✖️ پیام #کامو، بر خلاف آنچه که منتقدان او می‌گفتند این نبود که با وضع موجود بسازیم، بلکه این بود که خوش‌خیال نباشیم و این وعده را به خود ندهیم که چون طغیان کردیم و آزادی خواستیم، خود به خود در مسیری می‌افتیم که به آزادی منجر می‌شود.


✔️ مخالفت با اسارت خود به ‌خود آزادیخواهی نیست و اگر هم باشد تضمینی وجود ندارد به هدف خود برسد

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

💢 #آلبر_کامو:
اندیشه بر طغیان [#قسمت‌نخست]


✖️ ۵۸ سال از زمان درگذشت #آلبر_کامو می‌گذرد.
اگر او در سانحه ۴ ژانویه ۱۹۶۰ کشته نمی‌شد، بسیار چیزهای دیگر می‌توانست درباره #پوچی و #طغیان بنویسد.
اگر اینک زنده بود، در مورد #طغیان در خیابان‌های #ایران چه می‌گفت؟


آیا زندگی ارزش زیستن را دارد؟

ارزشی ورای خود زندگی وجود ندارد که بتوان با توسل به آن به این پرسش پاسخ گفت. جهان بی‌معناست، یعنی نمی‌توان از آن فاصله گرفت و برای پرسش "برای چه؟" پاسخی گرفت.

✖️ معنا در رابطه معنا دارد و در فاصله از دست می‌رود.

پس اگر بخواهیم زندگی معنایی داشته باشد، باید در خود آن آفریده شود.

معنایی که به زندگی می‌دهیم، می‌تواند از آن فاصله بگیرد، بر آن غلبه کند، آن را بکشد.

💢 این هشداری است که آلبر کامو داده است.


۵۸ سال از زمان مرگ او می‌گذرد، ۷۶ سال از زمان انتشار #افسانه‌سیزیف و #بیگانه و ۶۷ سال از زمان انتشار #انسان‌طاغی، اما این هشدار همچنان بـِروز و مبرم مانده است.



📚 #افسانه‌سیزیف

#کامو در #افسانه‌سیزیف موضوع #پوچی را بررسی می‌کند.


عنوان این جستار فلسفی، از یک نمادِ کارِ عبث برگرفته شده است:

خدایان، سیزیف را محکوم کرده بودند که پیوسته تخته سنگی را تا قله کوه بغلتاند و از آنجا آن تخته سنگ با تمام وزن خود پایین می‌افتاد. خدایان به حق اندیشیده بودند که از برای گرفتن انتقام تنبیهی دهشتناک‌تر از کار بیهوده و بی‌امید نیست


سیزیف چه کند؟
خودکشی؟

#کامو این کار را پاسخی درخور به #مسئله‌پوچی نمی‌داند، همانگونه که گریختن از پوچی را با توسل به ارزش‌هایی که گویا در فراسوی زندگی زمینی وجود دارد، تنها گریختن از مسئله می‌داند نه درگیر شدن با آن.

پیشنهاد او اینست که بپذیریم #پوچی با ما همراه است، جهان اگر پوچ است، به دلیل وجود انسان پوچ است، پوچی فقط در جهان انسانی وجود دارد. بایستی آن را پذیرفت و بر آن شورید. انسان در شورش آزاد می‌شود، اما نمی‌تواند از آن بنیاد ظلمانی پوچی، که هر طرف بنگریم، چون درهای دهان گشوده است، بگریزد.
مرگ به نوعی پیش می‌آید، از جمله در شکلی بس پوچ و احمقانه و به گفته خود کامو #مسخره:
یعنی در تصادف اتوموبیل، چنانکه برای خود اندیشه‌ورز بر مسئله پوچی پیش آمد.


پس #کامو در برابر پوچی به طغیان فرامی‌خواند، هم‌هنگام یادآور می‌شود که هیچ طغیانی نمی‌تواند وجود پایان‌پذیر ما را پایان‌ناپذیر کند.

انسان نمی‌تواند بر مرگ چیره شود.

از این آرزو اما دست برنمی‌دارد، از جمله با توسل به تاریخ، با انحلال هویت خود در یک رویای تاریخی.

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists