ایران، مستعمره نیست
چگونه در چنین نبردی بزرگ پیروز گردیم؟
بخش ۲ از ۲
اکنون چندی است صدای آزادگی سر داده شده است. ملت ایران در راه پر افتخار تاریخ خود قرار گرفته، ناسیونالیسم بصورت مکتب روشنگر اجتماع راههای پیروزی را که از اعماق تاریخ، بسوی قلل افتخار آینده کشیده شده است نشان میدهد و در سرتاسر ایران زمین و از سوی همه تیرههای وابسته به شاهنشاهی ایران صدای رسای آزادگی سرداده شده است و نبردهایی افتخار آمیز و کوششهایی جانانه برای وصول به عظمت و سرافرازی ملت ایران آغاز گردیده.
اکنون شاهنشاه ایران زمین، آشکارا سیاست مستقل ملی ایران را بصورت تنها روشی که باید از آن تبعیت شود اعلام داشتهاند و خواست و آرمان ملت ایران را بر اینکه هرگز نخواهد گذارد که سرزمین او زیر نفوذ و سلطه سیاستهای استعماری قرار گیرد بر جهانیان بازگو کردند.
اما نکته اساسی این است که چگونه ملت ایران توفیق خواهد یافت تا با پیروزی هرچه بیشتر در راه سیاست ملی طی طریق کند و نفوذ و سلطه استعمارگران را در هر کجا و بهر شکل و رنگ که باشد ریشه کن سازد؟
ما چگونه خواهیم توانست این مبارزه عظیم و جهاد مقدس را به سر منزل مقصود برسانیم و ملت و سرزمین و نژاد خود را از چنگال سیاستهای استعماری برهانیم؟ مگر نه آن است که هم اکنون در غرب ایران زمین سیاستهای استعماری جویهای خون از برادران و خواهران هم نژاد ما جاری ساختهاند؟ مگر نه آن است که هم اکنون بر پهنه خلیج فارس نفوذ و سلطه استعمارگران هموطنان ما را بزیر شلاق ظلم و ستم خود گرفته است و مگر نه آن است که عوامل وابسته به سیاستهای استعماری همچنان دست اندر کار توطئههای وسیع خود علیه ملت ایران و رستاخیز خلاق و سازندهای میباشند که در این سرزمین ایجاد گردیده است؟
پس چگونه باید خود را آماده سازیم تا با گامهای استوار و پیروزی بخش راه دشوار مبارزه را پشت سر گذاریم و سیاست مستقل ملی را در جایگاه شایسته خود قرار دهیم؟ بدیهی است، جز این چارهای نخواهد بود که سازمانهای اداری و اجتماعی و یا به بیانی دیگر نظام حاکمه را معتقد به سیاست ملی سازیم و دست عوامل نابکاری را که به هر اندازه دست آموز استعمار و وابسته به سیاستهای استعماری و ضد ملی میباشند از کارها و سازمانها کوتاه کنیم.
ما باید بدوران حکومت و نفوذ کسانی پایان دهیم که قدرت و نفوذ و سلطه خود را در پناه قدرت و نفوذ و سلطه سیاستهای استعماری بدست آوردهاند. ما باید بدوران حکومت آن کسان و سازمانهایی پایان دهیم که هرگز در هیچ زمینه ایرانی اندیشه نمیکنند و اعتقادی به موجودیت ملت ایران و حقوق وابسته باین ملت و لزوم ایجاد نظمی شایسته و شکوهمند برای ملت ایران ندارند.
چگونه ممکن است ما بتوانیم در چنین مبارزهای بزرگ و جهانی با سیاستهای استعماری توفیق یابیم در حالیکه بسیاری از عناصر سازمانهای حاکمه و دستگاههای اداری با همان طرز فکر محکوم شده دیرین اندیشه میکنند و توانائی ادراک و احساس نیازها و خواستههای ملت ایران را ندارند؟
ما چگونه میتوانیم ملت ایران را بدان افقهای افتخار آمیز پیروزی و رهایی مطلق از سلطههای استعماری برسانیم در حالیکه هنوز بسیاری از سازمانهای اداری در منجلایی از فساد غوطه ورند و بسیاری از موسسات اجتماعی و عوامل و افراد و سازمانهایی که موثر در رهبری و ارشاد مردم هستند به ابتدائیترین و منطقیترین حقوق را بسته بملت ایران یا اعتقاد ندارند و یا از آن غافل هستند؟
بنا بر این برای چنین مبارزهای شکوهمند و مقدس با سیاستهای استعماری باید دگرگونی و رستاخیزی بزرگ را در سازمانهای مسئول و اداری بوجود آوریم. باید پایههای آنچنان نظمی را استوار سازیم که بتواند نظام شاهنشاهی ایران را بروی شانههای خود داشته باشد و با تجهیز همه نیروهای انسانی و مادی و معنوی وابسته بملت ایران نژاد و سرزمین خود را از آزادگی و پیروزی بسیار برخوردار سازد. براستی جز این نیست که هرگز ایران زمین نمیتواند آشیانه و لانه سیاستهای استعماری باشد و هرگز ملت ایران نمیتواند بیش از این بزیر سلطه و نفوذ سیاستهای استعماری قرار گیرد.
اما برای تحقق بخشیدن بدان آرمان پرشکوهی که شاهنشاه ایران زمین بیان داشتند رزمی بزرگ و تحولی دگرگون کننده در همه سازمانهای اداری و اجتماعی ایران لازم است. باید اندیشه ایرانی و ناسیونالیسم ملت ایران بر همه سازمانهای اداری و اجتماعی حاکم گردد و دیگر در هیچ گوشهای از این سرزمین اثر و نشانی از هیچگونه نفوذ استعماری و بیگانه باقی نماند.
چنین وظیفهای بزرگ بعهده آن رزمندگان افتخار جوی ملت ما است که اکنون درفش ملت ایران را در دست گرفته و در صفوف نهضت ما تشکیل و تجمع دارند.
آری، بدانسوی میرویم که ایرانزمین و زندگی ملت ایران را از هر گونه نفوذ و سلطه بدور سازیم.
محسن پزشکپور
نشریه خاک و خون، شماره ۸۷، سه شنبه ۱۰ خردادماه ۱۳۴۵
@paniranist_org