View in Telegram
حزب پان‌ایرانیست ≠
لحظه‌های رگبار [در روزگاران قدیم] تاریخ مردم ایران از طریق سازگاری با آنچه دگرگون کردنش غیر ممکن بود و کنار آمدن با آنچه رهایی از آن به بهایی بس گران‌تر از آنچه در این احوال می‌پرداخت تمام می‌شد، صحنه تجلی برخی ذوق‌های سرشار و پاره‌ای استعدادهای آفرینشگر…
استاد زرین‌کوب، برخلاف بسیاری از مورخان که صرفاً به وقایع‌نگاری تاریخی می‌پردازند، تاریخ را نه فقط مجموعه‌ای از حوادث سیاسی و نظامی، بلکه به‌عنوان صحنه‌ای برای تجلی فرهنگ، هنر و هویت می‌بیند. در این متن نیز او با زبان شاعرانه و استعاری تلاش می‌کند لحظات سخت و پرچالش تاریخ ایران را در همسویی با میراث فرهنگی و مقاومت اجتماعی مردم تحلیل کند. در این تفسیر تاریخی استاد زرین‌کوب پنج نگاه فلسفی و جامعه‌شناسانه به تاریخ ایران نهفته است.

نخست تغییرناپذیری و سازگاری تاریخی.
استاد زرین‌کوب در این بخش به موضوعی بنیادین در تاریخ ایران اشاره می‌کند «مردم ایران در مواجهه با شرایطی که تغییر آنها غیرممکن بوده، به جای مقاومت فرسایشی، راهبردی مبتنی بر سازگاری و همزیستی برگزیده‌اند» نمونه تاریخی برجسته این رویکرد، مواجهه ایرانیان با یورش اعراب در دوران پس از شکست ایران است. با وجود شکست نظامی، ایرانیان از طریق سازگار نمودن تهاجم فرهنگی اسلام با فرهنگ و تمدن ایرانی، آن را دگرگون کردند و بسیاری از عناصر تمدنی خود را به آن افزودند. این امر، همزیستی را به فرصتی برای تداوم هویت ملی تبدیل کرد.

دوم وحدت فرهنگی به جای وحدت سیاسی.
استاد زرین‌کوب در این متن بر "وحدت نامرئی" فرهنگی و تمدنی تأکید دارد که جایگزین وحدت سیاسی بوده است. این ویژگی را می‌توان در سراسر تاریخ ایران مشاهده کرد؛ از دوره اشکانیان که به‌رغم ساختار فدرالی و پراکندگی سیاسی، فرهنگی واحد ایجاد شد، تا دوران اسلامی که با وجود حکومت‌های محلی، زبان فارسی و هنر ایرانی پیوند‌ دهنده اقوام گوناگون بود. اوج این وحدت فرهنگی را می‌توان در ادبیات فارسی، از شاهنامه فردوسی گرفته تا اشعار حافظ و سعدی، مشاهده کرد.

سوم زندگی روزمره و تداوم اجتماعی.
در بخش دیگری از متن، زرین‌کوب به نقش زندگی روزمره مردم در تداوم تاریخ ایران اشاره می‌کند. او به تجارت، کشاورزی، شبانی، و هنرهایی چون قصه‌ سرایی و موسیقی بعنوان عناصر پایدار تاریخ اجتماعی ایران می‌پردازد. این توصیف، نگاه او به تاریخ بعنوان صحنه‌ای از "فرهنگ و هنر" را نشان میدهد، نه صرفاً "جنگ و خونریزی". آنگونه که حتی در زمانه مغولان، که دوران ویرانی ایران بود، ادبیات فارسی با شاعرانی چون مولوی و سعدی شکوفا شد.

چهارم بکاربردن استعاره "رگبار" و نگاه فلسفی او به جنگ‌های داخلی است،
زرین‌کوب با استفاده از استعاره "رگبار باران‌های بهاری"، جنگ‌های محلی و بحرانهای سیاسی را به لحظاتی زودگذر در برابر "آفتاب" پایدار فرهنگ و تمدن تشبیه می‌کند. نمونه این نگرش در تاریخ ایران بسیار دیده می‌شود؛ برای نمونه، سلسله‌های محلی مانند آل بویه و آل زیار، اگرچه درگیر منازعات نظامی بودند، به شکوفایی علمی و فرهنگی کمک کردند. زرین‌کوب با این استعاره خاطرنشان می‌کند که جنگ‌ها و نزاع‌های سیاسی، تأثیری ماندگار بر مردم نداشتند، زیرا بنیان‌های فرهنگی ملت عمیق‌تر از این نوسانات گذرا بود.

پنجم صفا و درخشندگی تاریخ فرهنگی از دیدگاه او است، توصیف زرین‌کوب از تاریخ ایران، همچون باغی بهاری، بر جنبه‌های مثبت و ماندگار تاریخ تأکید دارد. این نگاه، همسو با فلسفه اوست که تاریخ ایران را نه از منظر شکست‌ها، بلکه از دیدگاه کامیابی‌های تمدنی تحلیل می‌کند. فرضا، در عصر تیموریان که از نظر سیاسی دوران استبداد بود، هنرهایی چون معماری و مینیاتور به اوج خود رسید.

عبدالحسین زرین‌کوب با نگاهی عمیق و متفکرانه، تاریخ ایران را از چشم‌اندازی انسانی، فرهنگی و تمدنی تحلیل می‌کند. متن «لحظه‌های رگبار» نیز نمایانگر این رویکرد است. او با بهره‌گیری از زبان شاعرانه و استعاری، تاریخ ایران را بیش از آنکه تحت‌تأثیر جنگ‌ها و بحران‌ها باشد، حاصل خلاقیت، فرهنگ و استواری مردمی به تصویر می‌کشد که در سخت‌ترین شرایط، هویت خود را حفظ کرده‌اند.

فریاد.

@paniranist_org
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily