ایران، مستعمره نیست
چگونه در چنین نبردی بزرگ پیروز گردیم؟
بخش ۱ از ۲
اخيرا رادیو دهلی در برنامه فارسی خود یکی از مهمترین مصاحبههای شاهنشاه آریامهر را پخش کرده است. این مصاحبه با مخبر مجله هفتگی وبلیتز، چاپ بمبئی بعمل آمده که طی آن شاهنشاه درباره روش مستقل سیاسی ایران توضیحات بسیار اساسی بمخبر مجله مزبور بیان فرمودهاند.
آنچه در این مصاحبه منعکس است، توجه آن اصول دقیق و مبادی غیر قابل انصرافی است که خط مشی مستقل سیاسی ایران را بوجود میآورد، قسمتی از مصاحبه مزبور بشرح زیر است :
"ایران مستعمره باخترزمین نیست و کشورش زیر بار هیچگونه تسلط باختری نخواهد رفت......"
در این قسمت از مصاحبه شاهنشاه حقایق تاریخی و اعلام اراده قاطع ملت ایران برای آزاد زیستن و حفظ استقلال کامل آن نهفته است.
در این مصاحبه، شاهنشاه ایرانزمین پایان دوران سیاه نفوذ استعماری را اعلام داشتهاند و صریحا و آشکارا خواست ملت ایران را در این مورد که هرگز نمیخواهد زیر بار هیچگونه تسلط و نفوذ اجنبی برود بر همگان گوشزد نمودهاند.
ملت ایران بیش از يک قرن لطمات و صدمات بسیار از نفوذ و سلطه استعمارگران متحمل شده است. سیاستهای استعماری در راه تامین منافع و اجرای مطامع خود از هیچگونه تجاوز و ظلم و ستم بر ملت ایران خودداری نکردهاند.
طی سالهای بسیار قدرت و نفوذ سیاستهای استعماری سرنوشت ملت ایران را در چنگال خود گرفته بود، زندگی و حیات و شرف ملی ما بازیچه و ملعبه دست استعمارگران شده بود آنها برای اجرای برنامههای استعماری خود ملت ایران را در زنجیرهای گران اسارت پیچیده بودند، سازمانها و دستگاههای حاکمه بصورت عوامل آگاه و ناآگاه سیاستهای استعماری ملت ایران را به سمتی میکشانیدند که استعمارگران خواستار آن بودند.
تجزیه و پراکندگی ملت ایران در هم ریختن اساس و بنیان اقتصاد ملی، یورش و تهاجم بر مبانی فرهنگ و آئین ملت ایران، ویران ساختن آبادیها، تبدیل ایران زمین به سرزمینی خاموش و دور از جوشش زندگی، غارت و چپاول منابع ایران، تبدیل نیروهای انسانی ملت ما به عواملی مفلوک و پریشان روزگار، استقرار نظم آموزشی ضدملی و بالاخر سپردن مسئولیتها و سازمانهای اداری و اجتماعی به افراد و عناصری که به آرمانهای ملت ایران و سیاست ملی ایران بیگانه و نامانوس بودند، آثار و نتایجی بود که تسلط سیاستهای استعماری بملت ایران تحمیل نمود.
يک بررسی اجمالی در حوادث يک قرن و نيم اخير اين سرزمین، نشان میدهد که چگونه سلطه سیاستهای استعماری، ضرباتی مهلک بر ریشههای موجودیت ملت ایران کوبید و چگونه حقوق ملت ایران تضبیع و مورد چپاول قدرتهای بیگانه قرار گرفت.
نفوذ قدرتهای استعماری در سازمانهای اداری و اجتماعی ایران سبب گردید که ملت ایران از راه مستقل و سیاست ملی خویش بدور افتد و در طی این سالان بسیار آنچنان ستمها و تابانیها بر ملت ایران تحمیل نمایند که کمتر جنایاتی چنین دهشتناک بر ملتی دیگر را داشتهاند. در تمامی این مدت ایران پرستان و آزادگان نبرد آزادگی بخش خود را علیه نفوذ سیاه استعمارگران دنبال کردهاند. مردم آزاده و روشن بین که نمیتوانستند سرزمین و ملت خود را وسیلهای برای اجرای مطامع سیاستهای استعماری ببینند قد مردانگی بر افراشتند و مبارزاتی عظیم و پیگیر را علیه سلطه استعمارگران دنبال کردند. لکن سازمانهای فاسد حاکمه و عناصر فرومایهای که در بندهای اسارت استعمارگران اسیر بودند همواره با هر گونه جنبش ملی و رستاخیز آزادگی ملت ایران میستیزیدند و از هیچ کوششی در راه ابقای سیاستهای استعماری کوتاهی نمیکردند.
شما بخوبی میدانید که آنچه از عنوان سیاست سازمانهای حاکمه تعبیر میگردید جز پیروی از امیال استعمارگران چیز دیگر نبود. سیاست جز این مفهومی نداشت که دیده بر تقاضای بیگانگانی فروبندند و گوش را بر زمزمه متجاوزین و دشمنان ملت ایران آشنا سازند و آنچه را که آنان میخواهند مورد اجرا گذارند حتی اگر خواست آنان با حیثیت و موجودیت ملت ایران تعارض میداشت ..... آری، چنین روشی نابکارانه و چنین سیاستی ضد ملی سالهای بسیار روش سازمانهای حاکمه ایران بود و در اثر پیروی از چنین سیاحتی مذموم شاهنشاهی ایران مورد تعرض و تجاوزات بسیار قرار گرفت و کار بدانجا رسید که در گوشه و کنار و نیاخاک ما و در سينه آبها ساحلهای وابسته به میهن ما دشمنان آشیان گرفتند و خونینترین تجاوزات و سهمناکترین یورشها را بر ملت و سرزمین و نژاد ما روا داشتند.
@paniranist_org