پیامی از: شادروان محسن پزشکپور ( پندار ) بنام خداوند جان و خرد پاینده ایران کارنامه سیاه حاکمیت فرقه‌ای ملت ایران «نه» گفت یا قبول رفراندوم واقعی یا حرکت به سوی «قیام ملی» ! بخش ۱ از ۲ ۱ - چند روزی بیش به پایان سال ۱۳۸۱ باقی نمانده است. شاید این شماره از «حاکمیت ملت» که با خود این نوشتار را دارد هنگامی به دست شما برسد که یا سال ۸۱ پایان یافته باشد و یا سال نو آغاز گردیده است. هر چه هست سال ۱۳۸۱ با خود چه از دیدگاه قلمرو ملی و چه از دیدگاه مسائل منطقه‌ای و چه در سطح بین‌المللی حوادث بسیار داشته است. در میان این همه حادثه‌های گوناگون و استثنایی که روند زندگی جامعه بشری در این مقطع از زمان گشته است کشتی سرنوشت ملت ایران در دهانه طوفان‌های سهمگین و چه بسا خرد کننده در حرکت است. گویی این کشتی را سکان داری نیست. تنها روشن بینی و مقاومت ملت ایران می‌باشد که بجای سکان دار و کشتیبان اراده و عزم خود را برای استمرار زندگی پر افتخار نشان داده و همچنان غرورانگیز، برپا کننده صحنه‌های پر افتخار از مقاومت برابر چنین وقایعی هول انگیز می‌باشد. ۲ - یکی از بارزترین نمونه‌های این مقاومت عظیم ملت ایران برابر همه توطئه‌های جهانی که در وجود نامبارک حاکمیت فرقه‌ای ظهور و بروز نموده است حوادث و وقایع روز نهم اسفندماه، روز به اصطلاح رأی گیری برای شوراهای شهر و روستا می‌باشد. در این روز که برای انجام انتخابات از سوی همه گروه‌ها و جناح‌های حاکمیت فرقه‌ای از به اصطلاح اقتدار خواهان گرفته تا به اصطلاح اصلاح طلبان از کارگزاران گرفته تا مشارکتی‌ها و حتی نیروهای به اصطلاح ملی و مذهبی که به صف حاکمیت فرقه‌ای پیوسته بودند و پیوند دیرین خود را در مسئولیت براندازی اقتدار ملت ایران بار دیگر آشکارا با حاکمیت فرقه‌ای تجدید نمودند، به گمان اینکه با ایـن صف بندیها تنور انتخابات را داغ نمایند به این نتیجه رسید که مردم ایران با توسل به «نافرمانی مدنی» یعنی عدم شرکت در انتخابات امیدهای بیهوده کل حاکمیت فرقه‌ای را تبدیل به یأس نمودند و بدین ترتیب انتخابات نهم اسفند ماه تبدیل به یک رفراندوم مقدماتی برای اظهار نظر ملت ایران به نفی حاکمیت فرقه‌ای گردید که این خود در تاریخ این ملت بزرگ روزی افتخار آفرین ثبت خواهد شد. ۳ - نگاهی حتی به گزارش‌های وزارت کشور حاکمیت فرقه‌ای حاکی از بررسیهای دقیق جامعه ایرانی در این انتخابات و موضع گیری‌هایی است که مردم آگاهانه اعمال نموده‌اند. طبق این گزارش‌ها، ۷۶/۲۲ درصد از واجدین شرایط ساکنان شهر تهران در انتخابات شرکت ننموده‌اند. شهری که بعد از تهران حائز رتبه دوم در نفی انتخابات شده است شهر قم می‌باشد و پس از آن شهر اصفهان و سپس شهر یزد. شهرهایی که از آنها نام برده شد روزگاری از کانون‌های اوليه وقوع حوادث برای بروز روز واقعه بوده‌اند. در این شهرها و دیگر شهرهای بزرگ ایران زمین، این سردی و باید گفت یخ زدگی و نفی کلی انتخابات که نفی کلی رژیم حاکمیت فرقه‌ای می‌باشد در همه جا سایه گستر شد. این همه در حالیست که عظیم‌ترین ترفندهای مالی و تبلیغاتی برای به صحنه کشیدن مردم به کار رفت. طبق اظهار نظرهای عوامل حاکمیت فرقه‌ای، علاوه بر دیگر امور تبلیغاتی بیش از دو هزار برنامه رادیو و تلویزیونی به معرض نمایش درآمد ولی هوش ایرانی این حقیقت را دریافت که باید با پاسخ (نه) و نفی حاکمیت اراده خود را اعلام نماید که چنین نیز کرد. @paniranist_org