انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#ولتر
Channel
Religion and Spirituality
Blogs
Education
Humor and Entertainment
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@iranian_antitheistsPromote
853
subscribers
1.4K
photos
283
videos
1.64K
links
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
​​​​انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران


خداناباوری در جهان باستان

تز اصلی مطرح‌شده در کتاب ویت‌مارش این است که خداناباوری در تمام گونه‌های آن و از جمله خداناباوری مورگن‌بِسِری، محصول دوران جدید نیست. بلکه در سنت‌های کهن تفکر بشر و یونان باستان ریشه دارد. دورانی که در کتاب ویت‌مارش بررسی شده، مقطعی هزار ساله را در بر می‌گیرد که در آن، اجتماعات یونانی‌زبان از بی‌سوادی و بی‌سامانی به در آمده و در قالب دولت‌شهرها سامان یافتند. دولت‌شهرهایی که به ظهور فرهنگی پیشرو انجامیدند، بعدتر در کالبد امپراتوری‌های‌مقدونی و رومی جذب شدند و درنهایت صورت مسیحی به خود گرفتند. در این کتاب، تاریخِ این چرخش‌های مهم سیاسی به تفصیل دنبال شده و تأثیر آن‌ها بر دیدگاه‌های دینی بادقت تفسیر شده است.
سیدنی مورگن‌بِسِر، فیلسوفی بود که برای نسل‌های متعددی از دانشجویان دانشگاه کلمبیا بسیار محبوب بود. او به بیان عبارات کوتاه و ظریفی شهرت داشت که در خود، بصیرت‌های نابی داشتند. مورگن‌بسر این روش طنزآمیزِ آموزشی را تا پایان عمر حفظ کرد؛ چنانکه در آخرین لحظات زندگی به یکی از همکارانش گفته بود: چرا خدا اینقدر مرا رنج می‌دهد؟ نکند به‌خاطر اینکه فکر می‌کنم وجود ندارد؟
اما بهترین بخش نبرد با خدایان، بحث از خداناباوری در میان یونانیان باستان است که نوای آن در میان تمام تحولات سیاسی تا پایان این تمدن به گوش می‌رسد. اگر به خداناباوران معاصر گوش فرا دهید، احتمالا طنین این نوای باستانی را خواهید شنید. در اینجا، پیش از همه، با #دموکریتوس مواجه خواهیم شد که اصطلاح یونانی #اتم را به معنای تقسیم‌ناپذیر وضع کرد. او واقعیت را چیزی نمی‌دانست جز چرخش تصادفی ذرات بنیادین در خلا که با نظریه‌ای انسان‌شناسانه در باب منشأ باورهای دینی همراه بود. به گفته #دموکریتوس، خدایان به‌صورت طبیعی در ذهن انسان‌های بدوی ایجاد شده‌اند؛ چراکه آن‌ها قادر به درک قوانین طبیعت نبودند و لذا به نوعی از داستان‌پردازی خیالی متوسل می‌شدند

البته عنوان دقیق آثار #دموکریتوس همچنان محل اختلاف است. اما تبیین طبیعت‌گرایانه او از منشا باورهای رایج دینی را می‌توان با یاری از کتاب دنیل‌سی‌دنت، شکست‌طلسم؛ دین به‌عنوان پدیده‌ای طبیعی نامید. در نمونه‌ای دیگر، به کتاب خدا بزرگ نیست؛ چگونه دین همه چیز را مسموم می‌کند اثر جاودانه کریستوفر هیچنز بنگرید. #لوکرتیوس که در قرن نخست پیش از میلاد می‌زیست، عنوانی بی‌طرفانه‌تر برای شعر بلند خود برگزیده بود: در باب ماهیت چیزها. اما این شعر با گرایشی همراهی دارد که در عنوان کتاب هیچنز نیز با آن روبه‌رو هستیم. #لوکرتیوس نه‌تنها بر بی‌بنیادی باورهایی تأکید می‌کند که در غفلت از علل طبیعیِ پدیده‌های مادی شکل گرفته‌اند؛ بلکه به نتایج آن نیز توجهی ویژه نشان می‌دهد.
از دید او، فرد دین‌دار با چسبیدن به عقاید دینی دست به اعمال وحشتناکی می‌زند که در غیر این صورت از آن‌ها پرهیز می‌کرد. به نوشته او، به همین دلیل است که #آگاممنون در پی پیش‌گویی یکی از کاهنان، دختر خود را برای دل‌جویی از #آرتمیس قربانی می‌کند. چنین است شری که دین قادر به ایجاد آن است. گرچه دین از آن زمان تغییرات فراوان کرده؛ این نظرگاه بسیار دوام آورده است. درنهایت نیز #ولتر را به نقل‌قول دوباره این جمله #لوکرتیوس برای فردریک‌دوم، پادشاه پروس و توصیه او به درپیش‌گرفتن سکولاریسم، متقاعد ساخت. اما در جایی که #لوکرتیوس بر غیراخلاقی‌بودن اعمال انسان‌ها در چارچوب توهم‌های دینی تأکید می‌کند، متفکران خداناباور باستانی دیگر به جنبه غیراخلاقی در رفتار خدایان تأکید می‌کنند. خدایانی که فعالانه در تراژدی‌های انسانی مشارکت دارند یا منفعلانه اجازه وقوع چنین رویدادهایی را می‌دهند.

به‌طور مثال، اوریپیدس نوشت که خدایان بزرگ نیستند و اثری با عنوان جنون‌هرکول سرود که یکسره به انتقاد از زئوس اختصاص داشت: تو واقعا خدایی دیوانه هستی، یا بهتر است بگویم ذاتا ظالمی. بدین‌گونه است که میرایان بر نامیراییان پیشی می‌گیرند و خدایان بر اموری غافل هستند که مردِ بافضیلت، آن‌ها را می‌داند؛ یعنی ارزش زندگیِ بشری و انزجار از رنجِ بی‌دلیل انسان


ᴊσɪη υѕ ☞ @iranian_antitheists
​​انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


زلزله‌ای در قلمروی اندیشه

زلزله لیسبون، پایتخت پرتغال، در سال ۱۷۵۵ میلادی، مشهورترین زمین‌لرزه تاریخ بشر است. نخست از آنرو که ده‌ها هزار کشته بر جای گذشت و زیباترین شهر اروپا (پس از لندن و پاریس) را از بستر نرم بر خاکستر گرم نشاند. دوم به دلیل توفانی که در الهیات‎مسیحی برانگیخت. زلزله‎لیسبون تیر خلاصی بر پیکره قرون‎وسطا و خون تازه‌ای در رگ‌های عصر روشنگری بود

روز اول نوامبر ۱۷۵۵ میلادی، برابر بود با عید مذهبی‎مقدسان. مردم لیسبون در کلیساها گرد آمده بودند و خدا را نیایش می‌کردند که ناگهان شهر لرزید، زمین شکافت، خانه‌ها فروریخت و سپس ابرموجی از دریا به سوی شهر برخاست. هنوز آفتاب به میان آسمان نرسیده بود که هفتاد هزار کشته بر زمین افتاد، ده‌ها کلیسا در یکی از مقدس‌ترین روزهای مسیحی با خاک یکسان شد و از زیر هر سنگی ناله انسانی به گوش می‌رسید.
اروپای مسیحی به فکر فرو رفت. کاتولیک‌های جهان می‌پرسیدند: چرا لیسبون؟ در تمام اروپا کدام شهر را می‌توان یافت که به اندازه پایتخت پرتغال، کلیسا و کشیش و آیین‌های مذهبی داشته باشد و مردمی نیایشگر و راست‌کیش در آن زندگی كنند؟ این پرسش، زلزله دوم را در سرتاسر اروپا به راه انداخت و کسانی چون #ولتر و #دیدرو نیز بر آتش آن دمیدند. هیچ واقعه‌ای تا آن زمان، مردم را درباره دعاوی و قداست كلیسا، چنين به تردید نینداخته بود

اندک‌اندک الهیات مسیحی عقب نشست و پذیرفت که افسار زمین در دست نیروهایی است که بیرون از جهان‌شناسی کلیسا عمل می‌کنند. عقب‌نشینی‌های کلیسا ادامه یافت و تا آنجا پیش رفت که به‌نوبت، کیهان‌شناسی، فیزیک، شیمی، طب، سیاست، اقتصاد و حقوق نیز از کلیسا اعلان استقلال کردند. از دل عصر روشنگری، ایده‌مهم وبسیار کارساز قراردادهای‎اجتماعی و سپس منشور حقوق‎بشر بیرون آمدند

اکنون کلیسا هم‌زیستی با علوم جدید را آموخته است و قوانین علمی را بیش از پیش حرمت می‌گزارد. اگرچه برای پستوهای ذهن تاریخ‌زده‌اش، زلزله‌هایی دیگر نیز در راه است


ᴊσɪη υѕ ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

تمام تعقلات و اندیشه‌های مرد به یک محبت‌زن نمی‌ارزد

#ولتر

Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

#هدایت در ملتقای خیام و کافکا (۲)


در طول بیش از سه ربع قرن اخیر هدایت نخستین پژوهنده ایرانی است که اهمیت خیام و جهت و جای شگفت‌انگیز او را برای معاصران خود مشخص می‌سازد، و با استعانت از اشعار و آثار خیام، چهره‌ای از او به دست می‌دهد که پیش از آن وجود نداشته است، و پس از آن، کمابیش، همین چهره از خیام در قلمرو ادبیات ایران تثبیت می‌شود. هدایت، در مقام محقق و نویسنده‌ای نوآور و دیرپسند، توضیح می‌دهد که چرا رباعیات خیام بیش ازهر دیوان شعر و اثر ادبی از متون گذشتهٔ ما نظرش را گرفته است. به زعم او خیام اولین، و چه بسا یگانه، شاعری است که این جسارت و جربزه را از خود نشان می‌دهد که آنچه را بسیار کسان احساس می‌کردند، و نمی‌خواستند یا نمی‌توانستند، به صدای رسا بیان کند

او شعر خیام را نوعی ادعانامه انسان ایرانی و نماینده فرهنگ‌والایی می‌داند که با هرآنچه موهوم و وابسته به اسرار و غیر عقلانیت است در می‌افتد و، با آزاداندیشی ممتازی در امور دنیوی، سعادت #این‌جهانی و لذات زندگی را، به هیچ هول و هراسی، پذیرا می‌شود. #هدایت برای فهمیدن مضامین رباعیات خیام و شرح و توضیح دقایق آن‌ها توانایی شگرفی از خود نشان می‌دهد؛ چنان‌که گویی هیچ حایلی میان او و مضامین ژرف نهفته در رباعیات، و خود شاعر، وجود ندارد. او نشان می‌دهد که معنویت خیام، چه در مضمون و چه در لحن، با بلاغت نویسندگان صوفی مشرب واخلاقی زمان او ـ وحتی بعد از او ـ وجه شبهی ندارد؛ زیرا او هر افسونی را که به قصد خفه کردن احساس و وجدان بشری ساخته و بافته شده است با لهیب آتش تیز شعر خود خاکستر می‌کند.

#هدایت از اولین کسانی است که خیام را با متفکران غربی، مانند #شوپن‌هاور و #گوته و #ولتر و #لوکرس، مقایسه می‌کند، و وجوه مشترک و ممتاز اندیشه او را با بینش این متفکران نشان می‌دهد؛ گیرم این مقایسه و واکاوی در همه‌جا عمق و غنای لازم را ندارد. او لحن خیام را که آمیخته به طعنه و تمسخر و دید #لاابالیانه بی‌نظیر است می‌ستاید، و او را به جهت هجو ریاکاران و زهاد و ریشخند وعده‌های دل‌خوش‌کنک آن‌ها، شاعری طعنه‌زن و عاصی می‌داند.

با توجه به همین ملاحظات و مشخصات است که، از منظر هدایت، شعر خیام برگشتگاهی مهم و، در واقع، عظیم‌ترین واقعه ادبی سرزمین بزرگ ایران محسوب می‌شود

هدایت در خیام شاعری را می‌بیند که هدفش فقط جلب خاطر خوانندگان به سوی #حقیقت است؛ حقیقتی که با فریاد و غوغا اعلام می‌شود، به گونه‌ای که گویی سخن گفتن به صدای آرام، و باحزم و احتیاط، ممکن است اهمیت حقیقت را نشان ندهد و آدم هایی را که گوش سنگین و عواطف کرخت شده دارند جلب نکند. از لحاظ خیام، چنان که هدایت تاکید می‌کند، راه انسان به آینده سرانجام به مرگ ختم می‌شود، و زندگی انسان دور دردناک و بی‌انتهایی از برآمدن و فرو نشستن است، و بنابراین هیچ غرض و غایتی در کار نیست

ما لعبتکانی هستیم که با ریسمان نامرئی، متصل به قدرتی عظیم و رازآمیز، در خیمه‌شب‌بازی کائنات شرکت داریم، بی آن که اراده‌ای از خودمان داشته باشیم. انسان، در مقام شریف‌ترین مخلوفات، از راز سرنوشت محتوم خود آگاه است - باید آگاه باشد - بنابراین سرنوشت کودکی رسیدن به جوانی و پیری و سرانجام از پا افتادن و در خاک شدن است

وقتی انسان از حرکت خود باز می‌ایستد در واقع به تباهی و نیستی رسیده است؛ در نتیجه غرض از زندگی مرگ است

در حقیقت هدایت در رباعیات‌خیام بر مایه‌ها و مضامینی تاکید می‌کند که، کمابیش، اشتغال خاطر خود او نیز هست، و از همین رو شباهت خیره‌کننده‌ای میان #خیام و #هدایت می‌توان یافت. آنچه، بیش از همه، در شعر خیام نظر هدایت را گرفته - چنانکه خودش توضیح می‌دهد - فکر خیام است که پیوسته با غم و اندوه و نیستی و مرگ آغشته است. همان مفاهیمی که در آثار هدایت در جلوه‌های گوناگونی تکثیر می‌شوند
به زعم هدایت بدبینی و تلخ‌اندیشی خیام وابستگی مستقیم به حس شهوت تند و ناکام شاعر، چنان که در اغلب شعرای گذشته ادب فارسی می‌بینیم، ندارد بلکه نماینده یک جنبه عالی و فلسفی است که از آن بوی غلیظ #شراب به مشام می‌رسد. از طرف دیگر وجه #لاقیدانه و ضد #سامی پاره‌ای از رباعیات، که به صورت تردید و شک آوردن در احکام دینی و در نفی آموزه‌ها و افسانه‌های دوران گذشته و دقیق شدن در موضوع مرگ جلوه‌گر است و نوعی دیانت این جهانی یا دنیوی را تبلیغ می‌کند، هدایت را به شدت برمی‌انگیزد

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

در دفاع از عملکرد #شورای‌نگهبان

شورای‌نگهبان همچون داعش، با صداقت، شفافیت و جدیت، واقعیت‌اسلام و حکومت‌اسلامی را نشان می‌دهد و در افزایش شناخت و آگاهی‌جامعه در راستای ‌رسیدن به یک‌مرحله‌فیصله‌بخش، نقش بی‌بدیلی دارد

عده ای در این کشور یا از روی جهالت و یا از روی شارلاتان‌بازی‌ سیاسی و ریاکاری و تقلب، با بسط توهم و امیدهای واهی، مانع شدند تا جامعه سریع تر تکلیف خود را با حکومت ولایت‌مطلقه‌فقیه و اسلام داعشی - آخوندی روشن کند

آنها در قالب اسلام و حکومت‌اسلامی، وعده دادند تا ایران‌برای‌ همه‌ایرانیان شود و دموکراسی و حقوق‌بشر و عدالت و اخلاق و عقلانیت و معنویت محقق شود و چنان وانمود کردند که گویا برده‌داری داعش و تبعیض‌حقوقی بین کافر | مرتد / مسلمان و زن / مرد و برده / آزاد، مستند به نص‌قرآن و سنت‌نبوی نیست و تقصیر آخوندهاست. اما خوشبختانه سید علی‌خامنه‌ای (به عنوان‌یک آخوند راستین و نماینده‌الله و در کسوت یک دین‌بان به سیاق‌ جنگل‌بان و زندان‌بان و مرزبان و نگهبان)، توی دهان‌شان زد و به صراحت اعلام کرد که اسلام و حکومت‌اسلامی با این محصولات‌مدرن سازگار نیست و مآلا بر اجرای‌احکام‌اسلامی و حدود فقهی اصرار ورزید


با این وصف بگذاریم تا ماهیت‌اسلام و آخوند و حکومت‌ اسلامی‌ آخوندی با کاسه‌کلک‌بازی‌های‌ شبه روشنفکرانه بیش از این کتمان نشود

دکتر محقق‌داماد به عنوان یک اصلاح‌طلب و آخوند و شیعه‌خرافی که به امام‌زمان و نیز به عصمت و امامت یک کودک‌هشت‌ساله و یاوه‌های اینچنینی باور دارد و متعلق به صنفی به نام روحانیت‌شیعه است که از عوام‌جاهل و بدبخت، سهم امام‌غایب می‌گیرند، بدون خجالت به جهل‌مقدس‌وخرافات اعتراض می‌کند و از مراعات حقوق‌بشر و عقلانیت سخن می‌گوید(!)

اگر این آخوندها را رها کنیم، چنان با پررویی فرار به جلو می‌کنند و دست‌پیش می گیرند و آی دزد آی دزد می‌کنند و ننه من غریبم بازی درمی‌آورند که آدمی گمان می‌کند #ولتر هستند و اعلامیه حقوق‌بشر و علوم‌تجربی و عقلانیت‌استدلالی-فلسفی را از قرآن و سنت‌نبوی استخراج و استنباط کرده‌اند و گویا کثیری خرافات و جهل‌مقدس و ظلم (چون احکام قرون وسطایی جواز ازدواج با دختربچه و شلاق و قطع دست و پا و سنگسار و یا تبعیض‌حقوقی بین کافر - مرتد/مسلمان و نیز زن/مرد و برده/آزاد)، مستند به متن‌قرآن و سنت نبوی نیست(!)

#علیرضاموثق


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

تمام تعقلات و اندیشه‌های مرد به یک محبت‌زن نمی‌ارزد

#ولتر

Join Us ☞ @iranian_antitheists
​​انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#موسی، ناشناختهِ سرشناس

این #موسی که همه جهان‌متمدن باستانی از وجود او بی‌خبر بودند تا روزی که ظاهرا یک پادشاه خاندان‌ سلطنتی مصری #پتولومه (بطلیموس) هوس کرد نوشته‌های یهودیان را به یونانی ترجمه کند، واقعا که می‌توانست باشد؟ وقتی که این نوشته‌ها ترجمه شد قرن‌ها بود که افسانه‌های شرقی همه آنچه را که در آنها به مردی بنام #موسی نسبت داده شده بود درباره خدای یونانی #باکوس حکایت کرده بودند، یعنی گفته بودند که #باکوس از دریایی که در پیش پایش خشک شده بود گذشته بود و آب رودخانه را تبدیل به خون کرده بود، و عصای خود را به صورت اژدها درآورده بود. همه این قصه‌ها در قالب ترانه‌های مستانه در می‌گساری‌هایی که به افتخار #باکوس، خدای‌شراب، ترتیب می‌یافت تکرار می‌شد بی‌آنکه کسی کمترین خبری از وجود قوم کوچک تازه رسیده و بیابان‌نشین و فقیری بنام قوم‌عبری در سرزمینی بنام #فلسطین داشته باشد.

آنچه می‌توان با واقع‌بینی بیشتری گفت اینست که این صحراگردان تازه‌وارد پس از آشنایی با #فنقیانی که در این سرزمین مستقر بودند با افسانه‌های ملی و مذهبی آنان آشنا شدند و از آنها بصورتی ناشیانه و بی‌آنکه ظرافتی در نقل آنها بکار برده باشند رونوشت برداشتند.
زبان‌شناسان ما بطور روشن نشان دادند که حتی کلماتی چون ادونائی، الیاهو، الوهی و الوها که در نزد قوم‌یهود معنی #خدا را دارد، همه ریشه فنیقی دارند

به نوشته #ولتر محقق سرشناس تاریخ‌یهود، واقعیت اینست که علیرغم همه روایات‌سنتی، ما هیچ مدرک قابل قبولی نه تنها درباره شخصیت #موسی، بلکه اصولا درباره وجود چنین کسی در دست نداریم، نه نوشته‌ای از آن دوران، نه لوحه‌ای، نه اشاره‌ای که بر اسالت‌تاریخی او صحه بگذارد و یا دسته‌کم نام ساده‌ای از او ببرد، و الزاما باید این فریضه باورنکردنی را بپذیریم که بزرگترین شخصیت تاریخ‌یهود فقط در عالم‌تخیل قوم خودش وجود خارجی داشته است

و به نوشته محقق دیگر، چارلز بوکور، همه عناصر تاریخی و تحقیقی در مورد عدم وجود واقعی پیامبری بنام #موسی چنان اتفاق نظر دارند که تقریبا با قاطعیت کامل می‌توان نتیجه گرفت که شخصیت محوری تاریخ ‌یهود و بنیانگذار آیین‌یهود هرگز وجود خارجی نداشته و همه تاریخ زندگانی او، از سبدی که در درون آن به امواج رود نیل سپرده شده تا آیین تدفین او در دره بیت‌فعور در عربات‌موآب، داستانی ساختگی بیش نیست

در مورد مرگ او نیز، به قول #مارتین‌بوبر که در کتاب معروفش، #موسی می‌نویسد، احتمالا خود #یهوه، وظیفه گورکنی و دفن #موسی را به‌عهده داشته است، زیرا نه هیچکسی از حضور خود در این مراسم سخنی گفته و نه هیچکسی ادعای شناسایی قبری را برای او کرده است ...

#واندنبرگ مورخ و استاد هلندی تاریخ ‌مصر در همین راستا تذکر می‌دهد که مردی بنام #موسی، در مقام رهبر آزادی‌بخش قوم یهود و قانونگذار آن و بنیانگذار مذهب آن حقا باید یکی از شخصیت‌های برجسته تاریخ‌جهان باشد، و با این همه عجیب است که نسل‌هایی پیاپی از باستان‌شناسان علیرغم کوشش‌های فراوان و پیگیر خویش به کمترین نشان قانع‌کننده‌ای بر وجود واقعی این شخصیت پرآوازه دست نیافتند، و همه آنچه ما درباره این ناشناخته‌ سرشناس می دانیم منحصرا از تورات می‌آید، یعنی از کتابی که اصالت خودش مدت‌هاست به اندازه اصالت #موسی مورد تردید قرار گرفته است ...

محقق دیگری بنام #روش‌تریو، استاد کانادایی تاریخ‌ مذاهب، یادآور می‌شود که، اگر تا به هنگام انحلال دیوان‌های‌ تفتیش‌عقاید (انکیزیسیون) مسئله وجود یا عدم‌وجود تاریخی موسی نمی‌توانست اصولا مطرح شود، این واقعیت که امروز نیز علیرغم از میان رفتن هر مانع و مشکلی در این باره همچنان برای این معما راه‌حلی پیدا نشده است - منتها این بار بدین جهت پیدا نشده است که هیچ مورخ و هیچ پژوهشگری برای تایید افسانه توراتی مردی بنام #موسی به مدرک قابل توجهی دست نیافته است - می‌تواند خود دلیل قابل‌قبولی براین فرضیه باشد که در اصالت تاریخی این قهرمان افسانه‌ای جای تردید بسیار وجود دارد

#ادامه‌دارد



Join Us ☞ @iranian_antitheists
​​انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#موسی، ناشناختهِ سرشناس

داستان‌موسی، شاه‌فصل تورات و یکی از شاه‌فصل‌های قرآن همانند داستان ابراهیم با همه آب و رنگ‌تقدسی که در طول قرون بر آن زده شده است و با آنکه منبع الهام آثار فراوان هنری و ادبی قرار گرفته است، از نظر شمار بسیاری از پژوهشگران و کارشناسان تاریخ مذاهب و نیز باستان‌شناسان عصر حاضر، اسطوره‌ای بیش نیست که نه تنها اصالت‌تاریخی ندارد، بلکه درست بالعکس شواهد و قرائن‌تاریخی براین حکم می‌کنند که این اسطوره مدتها بعد از دوران‌فرضی که تورات برای آن قائل شده، توسط کاهنان‌یهودی با هدف بنیانگذاری‌ موازین و ضوابط‌ مذهبی و حقوقی‌معینی برای آئین‌یهود ساخته و پرداخته شده‌است

این نظریه عمدتا بر این واقعیت تکیه دارد که برخلاف کلیه شخصیت‌های تاریخی بزرگ و کوچک دیگری که در جهان کهن نقش‌هایی در درجات مختلفی از اهمیت ایفا کرده‌اند، از شخصیتی به نام #موسی، در هیچیک از نوشته‌ها، الواح، کتیبه‌ها و آثار هنری یا مذهبی تمدن‌های باستانی شرق و غرب، بجز در خود تورات، نشانی وجود ندارد

قرائت نوشته‌های #هیروگلیف مصر باستانی توسط #شامپولیون، باستان‌شناس فرانسوی در اوایل قرن نوزدهم، و ترجمه هزاران سنگ‌نوشته، لوحه و پاپیروسی که از آن‌هنگام تا به امروز در کاوش‌های فراوان باستان‌شناسی در سرتاسر مصر بدست آمده است،
امروز تمام وقایع تاریخی مربوط به فراعنه ٢٠٧گانه تاریخ‌مصر را از زمان #منس، نخستین فرعون‌مصری در ۵١۵٠ سال‌پیش تا آخرین آنها در ٢٣٣٧ سال‌پیش با توجه به جزییات روزمره زندگی بسیاری از آنها مشخص کرده است. مثلا اینکه اولین فرعون در حدود ۵١٠٠ سال پیش در موقع شکار توسط یک گراز وحشی کشته شده است. یا اینکه #سیپ‌تح و #مینپ‌تح دو فرعون سلسله بعدی از یک پا می‌لنگیده‌اند، یا اینکه #رامسس‌پنجم از بیماری آبله درگذشته و #آمنوفیس‌سوم که قد کوتاهی دراندازه یک متر و پنجاه و شش سانتیمتر داشته و غالبا به درد دندان گرفتار بوده، در عرض ده سال ١٠٢ شیر را شکار و بدست خود کشته است. و با همه این‌ها، در این مجموعه هزاران لوحه و سند، کوچکترین اشاره‌ای در ارتباط با وقایعی در حد اعلا خارق‌العاده، مثلا اینکه آب رود نیل در عرض یکروز تبدیل به خون شده باشد، یا اینکه تمام چهارپایان مصر بصورتی ناگهانی و یکجا مرده باشند، یا اینکه در یک نیمه‌شب معین تمامی فرزندان ارشد میلیون‌ها خانواده مصری منجمله ولیعهد خود فرعون و حتی نوزادگان گاوها و گوسفندهای مصری سر بریده شده باشند، یا اینکه یک فرعون با سواران و سپاهان و ساز و برگ خود در دریای‌سرخ غرق شده باشد، نمی‌توان یافت. و نه تنها چنین اشاره‌هایی را در هیچ مدرک مصری نمی‌توان یافت، در هیچ‌مدرک بابلی، آشوری، فنیقی، یونانی و لاتینی نیز نمی توان یافت۰

#ولتر در دیکسیونر فلسفی خود می‌نویسد، آیا می‌توان قبول کرد که مردی بنام #موسی وجود خارجی داشته باشد، ولی از چنین مردی که می‌توانسته است دستگاه‌ طبیعت را به میل خود تغییر دهد و آنرا بارها و بارها از مسیر خود منحرف سازد و از معجزات خارق‌العاده او، حتی یک کلمه در تاریخ مصریان سخنی گفته نشده باشد، و مورخان کنجکاو یونانی چون #هرودوت، #سانخونیاتون، #مانتون و #مگاستن نیز مطلقا بدو اشاره‌ای نکرده باشند؟
#یوسف‌فلاویوس، مورخ معروف یهودی، که هرچرا که به سود قوم یهود بوده در کتاب‌تاریخ خود جمع‌آوری کرده است، نتوانسته است حتی یک کلمه از هیچیک از مورخان متعددی که به مناسبت‌های مختلف به آنان استناد می‌کنند نقل کند که ارتباط با #موسی و معجزات او داشته باشد، و شاید تنها معجزه واقعی همین باشد که آب رودخانه نیل تبدیل به خون شده باشد، و تمام پسران ارشد خانواده‌های مصری یک‌شبه گردن زده شده باشند، و دریا به دو نیمه شکافته شده و آب‌های آن چو دیوار بر دو طرف چپ و راست آن معلق مانده باشد، و با همه اینها هیچ نویسنده‌ای چه در خود مصر چه در هیچ‌جای دیگر روی زمین از چنین رویدادهایی حرف نزده باشد و ملت‌های مختلف نیز این رویدادها را بکلی از یاد برده باشند، در انتظار آنکه تنها یک قوم کوچک ذره‌بینی، چند هزار سال بعد از همه این وقایع، آنها را برای ما حکایت کند؟

#ادامه‌دارد



Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


• ای جلال‌الدوله
× براستی #ولتر، بی‌دین و دشمن تمام پیغمبران بوده است و هنوز عرق‌دیانت من از تصدیق گفته‌های او می‌لرزد


• اما در #حماقت‌ایرانیان و سفاهت آنان هیچ نوع تردید و شکی برایم باقی نمانده و به جرات می‌گویم که اینان در باب دین دیوانه‌اند و علا هیچ عاقل فرزانه در دنیا تصدیق دزدان و راهزنانی که او را چاپیده‌اند و زنش را اسیر کرده و اولادان و برادران و اجداد و پدران او را کشته و بخون آغشته باشند نمی‌نماید، ولی ایرانیان این دزدان و راهزنان و غولان و سوسمارخوران و شترچرانان را که ممالک‌شان را بدین روز سیاه نشانیده‌اند، اولیا خدا و امنای حضرت‌کبریا می‌دانند و در برابر قبر پوسیده آنان سر و پای برهنه ایستاده، طلب آمرزش می‌کنند


#میرزا_آقاخان‌کرمانی



Join Us ☞ @iranian_antitheists
درباره کتاب


از جمله رمان‌های معروف #آناتول‌فرانس در انتقاد مذهبی، رمان #تائیس (۱۹۸۰ میلادی) است که #تورات‌بی‌ایمانان خوانده شده.

#آناتول‌فرانس در این اثر، با ناباوری به بحث‌هایی طنزآمیز درباره مذهب و زندگی روحی و اخلاقی قدیسان و شهیدان قرون اول مسیحیت می‌پردازد و از تمدن یونان باستان وصف استادانه‌ای به عمل می‌آورد.

داستان از نظر قالب و شیوه نثر نویسی از شکوه و جلال بسیار برخوردار است.


#تائیس توانست موفقیتی خارق‌العاده به دست آورد و در ۱۸۹۴ از آن اپرایی ساخته شد با آهنگ #ماسنه، آهنگساز معروف فرانسوی.

از آن پس #آناطول‌فرانس راه تازه‌ای پیش گرفت به سبک #ولتر حاکی از بی‌ایمانی و شکاکی مذهبی و انتقاد آمیخته به طنز و نی‌شخند.


کتاب، داستان زاهدی مسیحی به نام #پافنوس است که شیفتهٔ #طائیس، روسپی اسکندرانی می‌شود و به زهد چندساله اش پشت پا می‌زند.



Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#آزادی و #خدا

#ولتر، فیلسوف بنام دوران روشنگری زمانی به طنز گفته بود
× اگر #خدا وجود نداشته باشد، آدمی باید او را بیآفریند

اما در مورد #سارتر موضوع کاملا برعکس است، به نظر او
× حتی اگر #خدا وجود داشته باشد، باید آنرا از میان برداشت، تا امکان #آزادیانسان فراهم شود


سارتر در نمایش‌نامه #شیطان_و_خدا می‌نویسد:

برای یافتن نشانه‌ای تمنا و التماس کردم. پیام‌ها به آسمان فرستادم، اما پاسخی نیامد. آسمان حتی نام مرا نمی‌داند. من هر دقیقه از خود می‌پرسیدم که در چشم خدا چه هستم؟
حال پاسخ را می‌دانم، #هیچ
خدا مرا نمی‌بیند، خدا مرا نمی‌شنود، خدا مرا نمی‌شناسد.
آیا می‌توانی این خلا را در سر من ببینی؟ خدا این است


داستایوفسکی، نویسنده بنام روسی زمانی گفته بود:
× اگر خدا وجود نداشته باشد، همه‌چیز مجاز است

اما #سارتر این عبارت را با تغییر مضمون، به گونه‌ای رادیکال‌تر بیان می‌کند
× تنها زمانی که خدا وجود نداشته باشد، انسان #آزاد است


به نظر سارتر باید #خداناباوری را در پیوندی تنگاتنگ با #آزادی‌انسان و مسئولیت او فهمید و از تمامی پیامدهای آن استقبال کرد.

به نظر سارتر اگر انسان براساس برنامه و مشیت الهی آفریده شده باشد "آزادی مطلق یا کامل" آدمی از دست رفته است


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#آزادی و #خدا

#ولتر، فیلسوف بنام دوران روشنگری زمانی به طنز گفته بود
×•× اگر #خدا وجود نداشته باشد، آدمی باید او را بیآفریند

اما در مورد #سارتر موضوع کاملا برعکس است. به نظر او
×•× حتی اگر #خدا وجود داشته باشد، باید آن را از میان برداشت، تا امکان آزادی انسان فراهم شود


سارتر در نمایش‌نامه #شیطان_و_خدا می‌نویسد:
برای یافتن نشانه‌ای تمنا و التماس کردم. پیام‌ها به آسمان فرستادم، اما پاسخی نیامد. آسمان حتی نام مرا نمی‌داند. من هر دقیقه از خود می‌پرسیدم که در چشم خدا چه هستم. حال پاسخ را می‌دانم، #هیچ. خدا مرا نمی‌بیند، خدا مرا نمی‌شنود، خدا مرا نمی‌شناسد. آیا می‌توانی این خلا را در سر من ببینی؟ خدا این است


داستایوفسکی، نویسنده بنام روسی زمانی گفته بود:
×•× اگر خدا وجود نداشته باشد، همه‌چیز مجاز است

اما #سارتر این عبارت را با تغییر مضمون، به گونه‌ای رادیکال‌تر بیان می‌کند
×•× تنها زمانی که خدا وجود نداشته باشد، انسان آزاد است


به نظر سارتر باید #خداناباوری را در پیوندی تنگاتنگ با #آزادی‌انسان و مسئولیت او فهمید و از تمامی پیامدهای آن استقبال کرد.

به نظر سارتر اگر انسان براساس برنامه و مشیت الهی آفریده شده باشد "آزادی مطلق یا کامل" آدمی از دست رفته است.


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


‏براستی #ولتر، بی‌دین و دشمن تمام پیغمبران بوده است و هنوز عرق دیانت من از تصدیق گفته‌های او می‌لرزد


اما در حماقت ایرانیان و سفاهت آنان هیچ‌نوع تردید و شکی برایم باقی نمانده و به جرات می‌گویم که اینان در باب دین دیوانه‌اند و الا هیچ عاقل فرزانه در دنیا تصدیق دزدان و راهزنانی که او را چاپیده‌اند و زنش را اسیر کرده و اولادان و برادران و اجداد و پدران او را کشته و به خون آغشته باشند نمی‌نماید

ولی ایرانیان این دزدان و راهزنان و غولان و سوسمارخوران و شترچرانان را که ممالکشان را بدین روز سیاه نشانیده‌اند، اولیا خدا و امنای حضرت کبریا می‌دانند و در برابر قبر پوسیده آنان سر و پای برهنه ایستاده، طلب آمرزش می‌کنند



#میرزا_آقاخان‌کرمانی (از کتاب سه‌مکتوب)



Join Us ☞ @iranian_antitheists