انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#یهوه
Channel
Religion and Spirituality
Blogs
Education
Humor and Entertainment
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@iranian_antitheistsPromote
853
subscribers
1.4K
photos
283
videos
1.64K
links
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
​​انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#موسی، ناشناختهِ سرشناس

این #موسی که همه جهان‌متمدن باستانی از وجود او بی‌خبر بودند تا روزی که ظاهرا یک پادشاه خاندان‌ سلطنتی مصری #پتولومه (بطلیموس) هوس کرد نوشته‌های یهودیان را به یونانی ترجمه کند، واقعا که می‌توانست باشد؟ وقتی که این نوشته‌ها ترجمه شد قرن‌ها بود که افسانه‌های شرقی همه آنچه را که در آنها به مردی بنام #موسی نسبت داده شده بود درباره خدای یونانی #باکوس حکایت کرده بودند، یعنی گفته بودند که #باکوس از دریایی که در پیش پایش خشک شده بود گذشته بود و آب رودخانه را تبدیل به خون کرده بود، و عصای خود را به صورت اژدها درآورده بود. همه این قصه‌ها در قالب ترانه‌های مستانه در می‌گساری‌هایی که به افتخار #باکوس، خدای‌شراب، ترتیب می‌یافت تکرار می‌شد بی‌آنکه کسی کمترین خبری از وجود قوم کوچک تازه رسیده و بیابان‌نشین و فقیری بنام قوم‌عبری در سرزمینی بنام #فلسطین داشته باشد.

آنچه می‌توان با واقع‌بینی بیشتری گفت اینست که این صحراگردان تازه‌وارد پس از آشنایی با #فنقیانی که در این سرزمین مستقر بودند با افسانه‌های ملی و مذهبی آنان آشنا شدند و از آنها بصورتی ناشیانه و بی‌آنکه ظرافتی در نقل آنها بکار برده باشند رونوشت برداشتند.
زبان‌شناسان ما بطور روشن نشان دادند که حتی کلماتی چون ادونائی، الیاهو، الوهی و الوها که در نزد قوم‌یهود معنی #خدا را دارد، همه ریشه فنیقی دارند

به نوشته #ولتر محقق سرشناس تاریخ‌یهود، واقعیت اینست که علیرغم همه روایات‌سنتی، ما هیچ مدرک قابل قبولی نه تنها درباره شخصیت #موسی، بلکه اصولا درباره وجود چنین کسی در دست نداریم، نه نوشته‌ای از آن دوران، نه لوحه‌ای، نه اشاره‌ای که بر اسالت‌تاریخی او صحه بگذارد و یا دسته‌کم نام ساده‌ای از او ببرد، و الزاما باید این فریضه باورنکردنی را بپذیریم که بزرگترین شخصیت تاریخ‌یهود فقط در عالم‌تخیل قوم خودش وجود خارجی داشته است

و به نوشته محقق دیگر، چارلز بوکور، همه عناصر تاریخی و تحقیقی در مورد عدم وجود واقعی پیامبری بنام #موسی چنان اتفاق نظر دارند که تقریبا با قاطعیت کامل می‌توان نتیجه گرفت که شخصیت محوری تاریخ ‌یهود و بنیانگذار آیین‌یهود هرگز وجود خارجی نداشته و همه تاریخ زندگانی او، از سبدی که در درون آن به امواج رود نیل سپرده شده تا آیین تدفین او در دره بیت‌فعور در عربات‌موآب، داستانی ساختگی بیش نیست

در مورد مرگ او نیز، به قول #مارتین‌بوبر که در کتاب معروفش، #موسی می‌نویسد، احتمالا خود #یهوه، وظیفه گورکنی و دفن #موسی را به‌عهده داشته است، زیرا نه هیچکسی از حضور خود در این مراسم سخنی گفته و نه هیچکسی ادعای شناسایی قبری را برای او کرده است ...

#واندنبرگ مورخ و استاد هلندی تاریخ ‌مصر در همین راستا تذکر می‌دهد که مردی بنام #موسی، در مقام رهبر آزادی‌بخش قوم یهود و قانونگذار آن و بنیانگذار مذهب آن حقا باید یکی از شخصیت‌های برجسته تاریخ‌جهان باشد، و با این همه عجیب است که نسل‌هایی پیاپی از باستان‌شناسان علیرغم کوشش‌های فراوان و پیگیر خویش به کمترین نشان قانع‌کننده‌ای بر وجود واقعی این شخصیت پرآوازه دست نیافتند، و همه آنچه ما درباره این ناشناخته‌ سرشناس می دانیم منحصرا از تورات می‌آید، یعنی از کتابی که اصالت خودش مدت‌هاست به اندازه اصالت #موسی مورد تردید قرار گرفته است ...

محقق دیگری بنام #روش‌تریو، استاد کانادایی تاریخ‌ مذاهب، یادآور می‌شود که، اگر تا به هنگام انحلال دیوان‌های‌ تفتیش‌عقاید (انکیزیسیون) مسئله وجود یا عدم‌وجود تاریخی موسی نمی‌توانست اصولا مطرح شود، این واقعیت که امروز نیز علیرغم از میان رفتن هر مانع و مشکلی در این باره همچنان برای این معما راه‌حلی پیدا نشده است - منتها این بار بدین جهت پیدا نشده است که هیچ مورخ و هیچ پژوهشگری برای تایید افسانه توراتی مردی بنام #موسی به مدرک قابل توجهی دست نیافته است - می‌تواند خود دلیل قابل‌قبولی براین فرضیه باشد که در اصالت تاریخی این قهرمان افسانه‌ای جای تردید بسیار وجود دارد

#ادامه‌دارد



Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

✫ نگاهی به اندیشه‌های #فریدریش‌نیچه در نقد دین (۶)


★ حضیض سنخ‌های خدایی (۳)

#نیچه همچنین در روان‌شناسی شهیدان و متعصبان دینی تصریح می‌کند که این افراد از نظر روحی ناتوان یا انسان‌هایی متمردند. او کلیسا را متهم می‌کند که درست به همین‌گونه افراد پروبال می‌دهد تا از آنان برای مقاصد خود بهره‌برداری کند. #نیچه باور به مشیت الهی را کودکانه می‌داند و تصریح می‌کند که تقدیس شهیدان زیانمند است و این نظر را ترویج می‌کند که حقیقت آن است که کسی برای آن بمیرد.

#نیچه می‌افزاید که همه‌ جان‌های بزرگ و آزاده و نیرومند، #شک‌گرا بوده‌اند. نیرومندی و آزادی برخاسته از نیروی روحی، از طریق شک‌گرایی اثبات می‌شود، در صورتی که مومنان همیشه دربند و وابسته‌‌اند و می‌توانند به متعصبان تبدیل گردند. به گفته‌ #نیچه همه‌ حکومت‌هایی که بر روحانیان متکی بوده‌اند، به دروغ‌مقدس متوسل شده‌اند. نمونه‌ آن #پولس است که نیاز او برای رساندن روحانیان به قدرت باعث ایجاد مفاهیم، آموزه‌ها و نمادهایی می‌شود که با آن بتوان اراده‌ خود را به توده‌های مردم تحمیل کرد و #گله راه انداخت؛ چیزی که بعدها محمد نیز از مسیحیت وام گرفت

به باور #نیچه، جان‌های‌آزادشده امروزه شرایط آن را دارند تا چیزی را بفهمند که ۱۹۰۰ سال بد فهمیده شده است. تاریخ مسیحیت از زمان به صلیب کشیده شدن عیسی، تاریخ بدفهمی گام به گام و فزاینده‌ی یک نمادگرایی اولیه است. مسیحیت با گسترش خود همواره عوامانه‌تر و بربرمنشانه‌تر و مبتذل‌تر شده و آموزه‌ها و مراسم کیش‌های زیرزمینی امپراتوری روم و یاوه‌های همه‌گونه اذهان بیمار را در خود جای داده است. سرنوشت مسیحیت با این ضرورت همراه بوده که باورهای آن باید چنان بیمار و پست و مبتذل می‌شدند تا به نیازهای بیماران و فرومایگان و عوام پاسخ دهند. کلیسا نهایتا مجموعه‌ بربریت بیمارگونه‌ای است که به قدرت رسیده است؛ کلیسایی که دشمن مرگبار هر نوع راستگویی، هر نوع روح والا و هر نوع انسانیت صادقانه و نیکخواهانه است.
#نیچه به نیروی ویرانگر سیاسی دین نیز اشاره می‌کند و معتقد است که دین همواره بر ضد ارزش‌های والا بوده و این را تاریخ اثبات می‌کند. مسیحیت نخست میراث عصر باستان، بویژه امپراتوری روم و بعدها فرهنگ مورو ـ اسلامی در اسپانیا و سپس در جنگ‌های صلیبی فرهنگ شرق را نابود ساخته است. #نیچه همچنین در جنبش‌رنسانس آخرین شانس پیروزی فرهنگ والا را می‌بیند که می‌توانست مسیحیت را شکست دهد، آن هم در مرکز آن یعنی رم، ولی به گفته‌ او، جنبش #رفورماسیون مانع این امر می‌شو

همانگونه که گفتم نیچه در بررسی ریشه‌های مسیحیت به یهودیت نیز می‌پردازد. وی در یهودیت دینی را می‌بیند که از یک دین طبیعی اولیه‌ به دینی اخلاقی و ضدطبیعی تبدیل می‌شود. او بویژه کاست روحانیان‌یهودی را مسئول این دگرگونی می‌داند. به گفته‌ #نیچه، روحانیان یهودی همه‌ مفاهیم را قلب کردند تا بتوانند به قدرت برسند. کتاب مقدس یهودیان، عهد عتیق، جعل‌نامه‌‌ای ساخته دست خاخام‌هاست که در آن تاریخ قوم یهود به یک سازوکار رستگاری ابلهانه قلب شده است و در آن هرکس علیه #یهوه گناه کند مجازات می‌شود و هرکس مومن بماند پاداش می‌گیرد. به باور نیچه این‌ها همه در خدمت آنست که مردم مطیع روحانیان یهودی باشند
از دیدگاه #نیچه هنگامی که گرانیگاه زندگی نه به خود زندگی، بلکه به #آن‌جهان، یعنی به نیستی منتقل شود، از این طریق گرانیگاه زندگی از آن گرفته می‌شود. و این کاری است که دین انجام داده است

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

✫ نقد دین از دیدگاه #لودویک‌فویرباخ (۳)


★ تضاد میان دین و فرهنگ

همان‌گونه که ذکر شد #فویرباخ دین را انشقاق آدمی با سرشت خویشتن و اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، فرافکندن جهان‌درونی‌آدمی می‌داند. وی میان دین و فرهنگ تضادی آشتی‌ناپذیر می‌بیند و معتقد است درحالیکه هدف فرهنگ تحقق بهشت این‌جهانی است، کار دین، وعده‌ بهشت در آن ‌جهان است؛ بهشتی که تنها با فعالیت دینی می‌توان به آن دست یافت

#فویرباخ در مقایسه میان فرهنگ و دین از این نیز فراتر می‌رود و تصریح می‌کند که هر اندازه افق فکری آدمی محدودتر باشد و از تاریخ و طبیعت و فلسفه کمتر بداند، به همان اندازه به اعتقادات دینی خود وابسته‌تر است و به آموزش نیاز کمتری احساس می‌کند
وی در این رابطه به مقایسه‌ میان عبرانیان و یونانیان در جهان‌باستان می‌پردازد و خاطر نشان می‌سازد که عبرانیان در مقایسه با یونانیان نه هنر داشتند و نه دانش٫ چراکه آنان دراین زمینه اساسا نیازی‌احساس نمی‌کردند، زیرا به باور آنان #یهوه، همه‌ نیازهای آنان را برطرف می‌ساخت
به گفته #فویرباخ، برای انسان‌های دینی، خدا جامعیت گنجینه‌ها و ارزش‌ها و همه دانش‌ها و امور فکری است. اما کسی که همه چیز را در خدا می‌یابد، روح فقیری دارد و فقط در تخیل و فانتزی خود از #رحمت‌آسمان لذت می‌برد

از دیدگاه #فویرباخ همه‌ پژوهش‌های مربوط به دانش‌های طبیعی، به گونه‌ای غیرمستقیم موضوع آفرینش جهان توسط خدا را معروض پرسش و تردید قرار می‌دهند و به همین دلیل با خطر درغلتیدن به دامن #آتئیسم و #ماتریالیسم همراه‌اند
بر این پایه می‌توان گفت که ادیان در سرشت خود حامل هیچ اصل و پرنسیبی برای فرهنگ و دانش نیستند، چرا که ادیان صرفا می‌خواهند از طریق فانتزی و ایمان به خدا و اعتقاد به بهشت، بر موانع و مشکلات زندگی زمینی چیره ‌گردند
بدین‌سان #فویرباخ به گونه‌ای پیشینی (#آپریوری) تضادی میان دین و فرهنگ می‌بیند و معتقد است در جایی که یکی وجود دارد، برای دیگری جایی نیست

#ادامه‌دارد



Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


#فلسفه‌بی‌خدایی (۳)


چگونگی احیای این سطح مرده‌ باور‌خدا شناختی برای تمامی مذاهب واقعا مسئله مرگ و زندگی است. بنابراین تسامح آنها تسامح از سر فهم نیست، بلکه از سر ضعف است
شاید این تلاش‌هایی را که در تمامی نشریات مذهبی برای ترکیب فلسفه‌های مذهبی گوناگون و نظریات خداشناختی متعارض در یک اعتقاد فرقه‌ای انجام می‌شود را توضیح دهد.

هرچه بیشتر مفاهیم متعدد از تنها خدای راستین، تنها روح ناب، تنها مذهب درست با تسامح به گونه‌ای تفسیر می‌شود که یک بنیان مشترک با تلاشی متعصبانه ایجاد شود تا مردم مدرن را از نفوذ #مهلک‌ایده‌های‌بی‌خدایی رهایی بخشد


ویژگی تسامح خداشناختی این‌ست که هیچکس واقعا علاقه‌ای به اعتقاد مردم ندارد، چه آنها معتقد باشند یا تظاهر به اعتقاد داشتن کنند.

تمام تلاش‌های کورکورانه از سوی دولت‌های قدرتمند تایید و حمایت می‌شوند
✓ از استبداد روسیه تا ریاست‌جمهوری آمریکا


بیشتر خداباوران، آگاهانه یا ناآگاهانه، در خدایان و شیاطین، بهشت و جهنم، پاداش و جزا، به چشم تازیانه‌ای برای فرمانبرداری، فروتنی، و قناعت مردم می‌نگرند. حقیقت این است که اگر خداشناسی از سوی ثروت و قدرت حمایت نمی‌شد دیر زمانی پیش جایگاهش را از دست داده بود. نحوه
ورشکستگی کامل خداباوری به واقع در سنگرها و میادین جنگ اروپای امروز نشان داده می شود.

آیا تمام خداباوران خدایشان را به مثابه خدای عشق و مهربانی به تصویر نکشیده‌اند؟
هنوز پس از گذشت هزاران سال از این موعظه‌ها، خدایان در برابر رنج نسل بشر ناشنوا باقی مانده‌اند.

#کنفسیوس دلواپس فلاکت، منجلاب و تهی‌دستی مردم چین نبود.
#بودا در بی‌تفاوتی فلسفی‌اش نسبت به تنگدستی و گرسنگی هندوی ستمدیده بدون تغییر باقی ماند.

× #یهوه در برابر فریادهای جگرسوز قوم اسراییل همچنان ناشنواست،
× در حالیکه مسیح بر علیه مسیحیانی که در حال قصابی یکدیگرند از مرگ بر نمی‌خیزد.
وزن تمام سرودها و نیایش ها آنقدر زیاد بوده است که خدا برای عدالت و رحمت برخیزد! با اینحال بی‌عدالتی در میان مردم رو به افزایش است. ستم‌هایی که تنها در همین کشور بر مردم رفته است برای جاری شدن بهشت‌های بسیار بر آنها کافی به نظر می‌رسد.

اما کجایند خدایانی که تمام این وحشت‌ها، این جرایم، این نامردمی به انسان را خاتمه دهند؟

نه خدایان، بلکه انسان است که باید با خشم نیرومندش برخیزد.

× او از همه خدایان فریب خورده است
× او از رسولانشان خیانت دیده است
× او خودش، باید عدالت را بر روی زمین ایجاد کند.


#ادامه‌دارد



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists