هزاره جنبش یتیمان مزاری(ره)

#علی
Channel
Logo of the Telegram channel هزاره جنبش یتیمان مزاری(ره)
@YatemanMazaryPromote
438
subscribers
2.91K
photos
2.31K
videos
178
links
هدف ما تلاش برای ترویج احیای هویت فرهنگی ، تاریخی و سیاسی ملت هزاره است. تازه ترین اخبار جهان ، افغانستان و جبهه مقاومت را با ما دنبال کنید. ارتباط با ما @Sha140013 مارا به دوستان خود معرفی کنید.
دشواری‌های حکومت طالبان

در نه ماه گذشته طالبان سیمای یک نیروی فاتح را به خود گرفته بود که امریکا را از کشور خارج کرده است. اما واقع این است که امریکا و عامل دست نشانده‌اش اشرف‌غنی کشور را به آنان تحویل داد. پیروزی ساختگی طالبان اما دیر دوام نکرد. اکنون نشه فتح در حال پریدن از سر همه شان است. جدا از سرود فتح و شعار امنیت که طالبان در این نه ماه تکرار کرده اند، واقعیت‌های زیر سزاوار توجه است:
۱. پنجشیر بعد از گذر نه ماه همچنان زخم ناسوری در تن طالبان است و برغم انکار آن از سوی طالب دم خروس آن هر روز بیشتر از پیش به رخ کشیده می‌شود؛
۲. اردوی طالبان در برابر فرمانده ناراضی خود شان در بلخاب زمین‌گیر شده است. طالبان نه به شورای علما ارزشی قایل است و به دیگر عوامل وابسته خود. این تردید و تزلزل طالبان در دروازه بلخاب از سر مروت یا تدبیر نیست، از عدم اطمینان و ناچاری است؛
۳. جنگ قدرت جناح‌های درونی طالب روز به روز آشکارتر می‌شود. گزارش‌های از اختلاف جناح‌های طالب در مورد بلخاب نیز وجود دارد؛
۴. ترس طالب روز به روز از مردم بیشتر می‌شود و این سبب تشدید خشونت‌ها در حق مردم خواهد شد. کارد که به استخوان برسد، امکان حرکت‌های انفجاری روز به روز افزایش خواهد یافت. اینکه کسی با تبر کله طالب را می‌شکافد و بعد راه فرار در پیش می‌گیرد، به این معناست که کاسه صبر عموم در حال لبریز شدن است؛
۵. دوام دولت سرپرست و بن‌بست سیاسی نیز ناشی از اختلاف‌نظر‌های شدید و عدم اعتماد به نفس در میان طالبان است؛
۶. فشارهای بین المللی، تحریم، فقر عمومی فساد رو به افزایش در رده‌های میانی و قشر بروکرات طالب مثل آشتیاق وافر به ازدواج مجدد و خانه‌های لوکس، نیروهای رده پایین طالب را دچار بحران ایدیولوژیک و اعتقادی کرده است؛
۷. طالبان سال‌ها به نیروهای خود انتحار و ادم‌کشی آموزش داده، اکنون چطور از آن نیروها بخواهد که در برابر انتخارگران بایستد؟ پاکسازی قومی در صفوف طالبان، شعارهای دینی آنان را زیر سوال برده و سرشت قبیلوی شان را بیشتر آشکار کرده است. در آینده شاهد ریزش بیشتر در صفوف طالبان خواهیم بود.
۸. طالبان از این مشکلات تصوری نداشت، آنان با مشکلات ناشناخته رو به رو شده و راه برخورد با آن را نیز بلد نیست. طالبان به جد گمان داشت که با ترس و تشدد می‌تواند بر اوضاع مسلط شود ، اما اکنون بیش از هر زمان دیگر دچار تردید و بی‌اعتمادی و نومیدی هستند.
#علی_امیری

@YatemanMazary

@ytimanmazari
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🏴💔#شهدای افغانستان

🎼#علی_شیر_خدا یا شاه مردان

💔مزار اینجاست این نخلی به خونبار
بیا کابل برای سیل گلزار ببین یک سو گلی افتاده به خاک

#بــلا از خطه‌ی کابل بگردان

🎙#مداح :حاج میثم مطیعی

◼️💔 به یاد تمامی شهدای(هزاره) افغانستانِ مظلـــوم ( بخصوص شهدای دانایی)

@YatemanMazary
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📢#عزاداری مهاجرین در اروپا

🏴شب های قدر
🎵#محبــوب یـزدان یــا علـــی

🎤#علی محسنی بهسودی

@YatemanMazary
#هر_هزاره

اگرچه که ندارد «سر» هزاره
شبیه «بابه» یک «رهبر» هزاره

ولی سر خَم نخواهد کرد هرگز
به تبعیض و ستم دیگر هزاره

شجاع است و ندارد هیچ‌ باکی
ز بانگ ِ عرعرِ هر خر هزاره

شود کاخِ ستم یکباره ویران
اگر صبرش بیاید سر هزاره

«علی‌داد» و «نصیر» از هرسو خیزد
«شفیع دیوانه» گردد «هر» هزاره

«ابوذر»‌های غیرتمند دارد
سلحشورانی چون «قنبر» هزاره

همان‌گونه که در «علم» است ممتاز
همان‌گونه‌ است در «سنگر» هزاره

اگر جای «قلم» گیرد «تفنگ‌اش»
به خون‌تان نماید تر هزاره

زنان‌اش هرکدام است «عمه‌بیگُم»
وَ «شیرین» است هر دخترهزاره

شود تاریخ اگر تکرار آن‌وقت
«شفیع دیوانه» گردد «هر» هزاره

#علی_مهدی_یار


@YatemanMazary
طالبان نوروز را از تقویم حذف کردند؛

گروه فرهنگ ستیز طالبان درتقویم سال 1401 خورشیدی « نوروز » راحذف کردند. حذف نوروز ازتقویم کشور درواقع ، تقابل بافرهنگ ویک مدنیت بزرگ است که حد اقل پنجهزار سال قدامت تاریخی دارد از مصرو وبابل گرفته تا ایران وفلات بزرگ ایران، آیین باستانی نوروزبه عنوان نماد همبستگی تمدنی وتاریخی است که با مراسم ویژه مردمان سرزمین های مختلف را با فرهنگ های مختلف شان به جشن ، پایکوبی ، نرانه وسرود فرامیخواندند. نوروز اکنون حوزه تمدنی بزرگی را در برمیگیرد که 300 میلیون انسان در بیش از 21 کشور دنیا نوروز را به عنوان یک آیین باستانی تجلیل میکنند. اینجا مجال بیان سیرتاریخی نوروز را از قدیم تا حال نداریم. آنرا در فرصت دیگر خواهم نوشت. چون از دید من همه چیز به تاریخ خود برمیگردد. چون بدون شناخت تاریخی نوروز به اهمیت نوروز به عنوان جشن جهانی پی نخواهیم برد.

درافغانستان نوروز از سالهای متمادی به اینسو به عنوان جشن ملی برگزار گردیده است ودر دوره های مختلف، مردم در روز نوروز به سرور وشادمانی پرداخته اند. ملت های که در حوزه نوروز قرار دارند و هزاران سال این فصل زایش ، رویش وشگوفای طبیعت وانسان را جشن گرفته اند ، طالبان با حذف نوروز با فرهنگ وتمدن کهن حوزه تمدنی وجغرافیای نوروز اعلام جنگ داده اند. طالبان هیچگونه منطق تاریخی در قبال حذف برگزار ی جشن نوروز ندارند، چون عیدنوروز در همه ادوار تاریخ با فرهنگ های گوناگون، این روزرا به عنوان یک نماد خجسته تجلیل کرده اند. نوروز به عنوان جشن جهانی را سازمان ملل متحد طی قطعنامه ای هویت رسمی داد. طالبان که اکنون خواستار به رسمیت شناختن خوداست اما در عمل تمام موازین رسمی وحقوقی بین المللی را در حال نقض کردن است. با حذف نوروز از تقویم افغانستان، در مقابل فیصله سازمان ملل متحد قرار گرفته است.

درحالیکه این عمل وقیحانه وفرهنگ ستزانه طالبان را به شدت محکوم می نمایم از دانشمندان ، فرهنگیان، نویسندگان ، نخبگان فکری، اساتید متعهد به حفظ میراث های تاریخی وفرهنگی، تقاضا میکنم که درمورد این عملکرد افراط گرایانه طالبان که ریشه درناسیونالیزم قومی وقرائت رادیکالی آنها از اسلام دارد، بدون درنگ « اعتراضنامه » شان را به سازمان ملل متحد ارائه بدارند وهم در این زمینه با استفاده از ابزارهای رسانه ای علیه این رویکرد تمدن ستزانه طاالبان بایستند..

#علی_تقوای

@YatemanMazary
#هر_هزاره

اگرچه که ندارد «سر» هزاره
شبیه «بابه» یک «رهبر» هزاره

ولی سر خَم نخواهد کرد هرگز
به تبعیض و ستم دیگر هزاره

شجاع است و ندارد هیچ‌ باکی
ز بانگ ِ عرعرِ هر خر هزاره

شود کاخِ ستم یکباره ویران
اگر صبرش بیاید سر هزاره

«علی‌داد» و «نصیر» از هرسو خیزد
«شفیع دیوانه» گردد «هر» هزاره

«ابوذر»‌های غیرتمند دارد
سلحشورانی چون «قنبر» هزاره

همان‌گونه که در «علم» است ممتاز
همان‌گونه‌ است در «سنگر» هزاره

اگر جای «قلم» گیرد «تفنگ‌اش»
به خون‌تان نماید تر هزاره

زنان‌اش هرکدام است «عمه‌بیگُم»
وَ «شیرین» است هر دخترهزاره

شود تاریخ اگر تکرار آن‌وقت
«شفیع دیوانه» گردد «هر» هزاره

#علی_مهدی_یار


@YatemanMazary
صندوق گرسنگان ؛

خطاب به هزاره های مقیم کشورهای غربی !

هزاره ها در همه مناطق هزاره نشین بخصوص هزارستان مرکزی در معرض تهدید «مرگ ازگرسنگی » قرار گرفته اند. ذخایر غذایی وپولی شان صفر گردیده اند؛ بز، گاو وگوسفندی لاغری اگر دارند، با تغذیه ای آنها تا یکی دوماه خودرا زنده نگاه خواهند داشت ، اما پس ازآن «مرگ سیاه » به سراغ شان می آید ، دردایکندی همین اکنون قیمت یک قرص نان « 18 » افغانی است. طالبان عشر کمرشکنی که از حاصلات ومواشی وضع کرده است، قطعآ مردم آنرا پرداخته نتوانسته وفشار را بیشتر میسازد. معاش کارمندان دولتی یک پشتوانه وضمانت حیاتی در خانواده ها ایجاد کرده بودند ، اکنون این معاشات هم وجود ندارند. هیچگونه کسب وکاری که بتواند آذوقه خانواده ها را تامین کند، وجود ندارد. خشکسالی امسال، حتی آب آشامیدنی را برای مردم سخت کرده است. هوای سرد مزید بر علت شده وبا افتیدن نخستین برف راهها مسدود میگردد و گرسنگی همچون هیولای مرگ برفراز سرهمه خانواده های هزاره به ویژه درهزارستان مرکزی بالهای سیاه خود را میگستراند.

حال با کمال خضوع از تمام هزاره های غرب نشین ( به استثنای آنهایی که در کمپ ها اند ) تقاضا میکنم که بدون درنگ، تمام اختلافات سلیقه ای، محلی ، سمتی، ولایتی، حزبی ، سیاسی خودرا کنار بگذارند، برای نجات مردم خود از خطر مرگ از گرسنگی، دست وآستین بالا بزنند. هرکس به هر اندازه که توان دارند، پول جمع آوری کرده واز یک مرکز واحد آنرا زیر نظر یک هیئت مدیره ای صادق ودرستکار درکابل، به مردم مستحق برسانند. شاید اکنون تحرکاتی در مورد وجودداشته باشد. اما چون کل ملت هزاره در معرض تهدید مرگ قرار دارد، باید مرکزیت واحد جمع آوری پول ایجاد گردیده، واز این مرکز به نیازمندان براساس اولویت بندی ها وتصدیق هیئت مدیره کابل ، توزیع گردد. فقط در این امر تنها وجدان های بیدار میتواندبه عنوان هادی و رهنما عمل کند. الا هرگونه اهمال، سطحی نگری ،بی توجهی و « به من چه ؟ » به مرگ دسته جمعی مردم ما ، حاکی از وجدان های خفته وغفلتت زده خواهند بودوبس.

خوشبختانه « شورا ی جهانی هزاره » به عنوان یک نهاد رسمی ومعتبر جهانی تصمیم گرفته است که عهده دار وامانت دار صادق جمع آوری پول از هزاره های مقیم کشورهای غربی گردد ، تا با این مرکزیت واحد، پولها بطور مستقیم به نیازمندان توزیع گردد. برای این کار، شورا درنظر دارد که نخست « صندوق گرسنگان » را زیر نظر یک کمیسیون با صلاحیت تشکیل نماید. همچنان « هیئت مدیره توزیع » را در کابل موظف بسازد. تاپولهای جمع آوری شده از طریق این هیئت مدیره مستقیم به مردم مستحق رسانیده شود. این را هم باید بگوییم که اینها تا همین لحظه در حد یک « طرح » است ولی شورای جهانی هزاره در اجرایی شدن آن مصمم ، جدی وقاطع می باشد. شورا از ریسک این مسئله مبتنی بر« اتهام بندی ها ی» بعدی هم آگاه می باشد. اما وضعیت دشوار ، خطر ناک ، فاجعه بار ووحشتناک مردم ما حکم میکند که هرگونه اتهام ها وریسک های بعدی را به جان بخریم، با پاکی، صداقت و تعهد انسانی برای نجات مردم خود از خطر مرگ تلاش نموده با جرئت وجسارت وارد میدان شویم. چون حساب پاک را از محاسبه
چه باک ؛
#علی_تقوایی
@YatemanMazary
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ازی آغیل دزو آغیل نموریم
پش دوشمو گردون کیل نموریم
با صداي دلنشین هنر مند مبارز خداداد خالقي درحضور فرمانده #علی_پور
ما اينجا ریشه درخاکیم
@YatemanMazary
#قسمت #پایانی.

#بخش #از #زندگی #نامه #فرمانده #علی #پور:

فرمانده علی پور از سال۱۳۶۲ الی۱۳۶۷ه.ش.
همراه سازمان نصر، ایفای وظیفه می کند.
مسلک نظامی فرمانده علی پور، زیکویک بوده.
با این که با سایر بخشها نیز تسلط داشته.
بارها از تجارب، خود گزری، ایثار وفداکاری وزحمات افراد شایسته وباتجربه یی یاد می کند که در شرایط موجود قابل مقایسه نیست.
در کنار تعلیمات سخت ومنظم نظامی، درس های اخلاق وعقاید را نیز فرا می گیرد، فرمانده علی پور به صورت ویژه از شخصی بنام عبدالحکیم میثم یاد می کند که تعلیمات نظامی را نزد او فرا گرفته است.
فرمانده در عملیات های سخت وسنگین نیز حضور داشته دربامیان، بهسود و میدان عملا به عنوان یک چهره تاثیر گزار نظامی حضور داشته است.
الگوی مبارزاتی فرمانده علی پور، شهیدمزاری بوده، و از خاطرات و نقش افراد موثر چون استاد شفق، استاد نوید، استاد ابراهیمی، استاد ذکی، جنرال پویا،استاد بیانی، استاد غواصی، حاجی عبدل، پیکار و...
یاد آوری می نماید.
که فعلا مجال نوشتن آن نیست، و پس از سازمان نصر در جبهه مربوط به حزب حرکت اسلامی می پیوندد.
در کنار آموزش نظامی، آموزش دینی ودروس مکتب را نیزفرا می گیرد.
و پس از دوره مجاهدین، در دوره طالبان نیز به عنوان سپر دفاعی مردمش، در کنار مردم حضور داشته، و به خاطر دفاع از عزت وشرف مردمش،از هیچ نوع تلاش دریغ نمی ورزد.
بعد در فصل جدید، پس از تکمیل پروسه دی دی آر، برای تداوم زندگی، به کارهای شاقه یی چون اوستاکاری، موتر وانی و.. می پردازد، اماهجوم مسلحانه کوچی ها به بهسود و قتل عام ها، همه ساله در بهسود و کشتن افراد بی گناه در دره میدان وسایر مناطق هزاره نشین را تحمل نمی تواند. دوباره تفنگ به شانه می کند و با تعداد محدودی، در حد پنج، شش،نفر در بهسود می آید و برای دفاع مردمش سینه سپر می کند،
وقتی صداقت، تعهد، ایثار وفداکاری فرمانده وهم سنگرانش را مردم عملن در سنگر مقاومت می بیند. حمایت های گسترده مردم باعث می شود تا در سال ۱۳۹۲ه.ش. جبهه مقاومت را تاسیس کند.
مقاومت تنها به بهسود خلاصه نمی شود، بل که در هر گوشه ی از هزارستان که تهدیدات جدی از طرف دشمن وجود داشته و نیرو های دولتی یا توان دفاع را نداشته و یا اراده واخلاص برای دفاع را نداشتند.
در اثر مجبوریت، فرمانده علی پور وهمسنگرانش به دفاع مردمش می شتابد، ودر کنار نیروهای امنیتی در برابر دشمن می جنگد.
برای این که در کنار دفاع، ازحقوق حقه یی مردمش دفاع کند وحق پایمال شده مردمش را مطالبه کند.
جبهه مقاومت را به جریان عدالت خواهی( جنبش مقاومت برای عدالت). تبدیل می کند.
اما حلقه دسیسه ساز، که تحمل این فداکاری فرمانده علی پور نداشتند.
تصمیم می گیرند تا فرمانده علی پور را دستگیر کنند که حوادث تلخ لعل و کابل را همه به یاد دارند.
و هم چنان با خوراندن زهر، چندین کمین، و حملات هوایی وزمینی خواستند، این جریان را متوقف کند.
اما به دعا وحمایت مردم عزتمند ما، این جریان و یاران مقاومت هم چنان استوارند ودرکنار مردمش.
فرمانده دلها و همه ی سنگردارانش را از دعای خیر تان فرموش نفرمایید.
موفقیت آن نیست که هر گز نیفتی، موفقیت آن است که بعد از هر افتادنی برخیزی.

نکته:تاریخ مقاومت باشد در یک فرصت دیگر
از خداوند متعال یاری می جویم تادر یک فرصت مناسب توفیق پیداکنیم، تا با همکاران ونویسندگان بادرد و درک جامعه مان بتوانیم تاریخ مقاومت دهه ی دموکراسی، تاریخ مظلومیت مردم ما، زندگی نامه فرمانده وهمسنگرانش، جزییات حوادث غور، کابل وبهسود را به صورت مفصل جمع آوری کنیم و به چاب برسد.

حمیدالله اسدی
۱۴۰۰/۳/۱۶خورشیدی- بهسود.
#قسمت #دوم
#بخشی #از #زندگی #نامه #فرمانده #علی #پور

#دوران #کودکی #تا #نوجوجوانی:

به تعبیر داکتر انوشه تا داغ دیده نشوید آب دیده نمی شوید.
فرمانده علی پور، ازآوان کودکی تا سن دوازده سالگی در سربلاق کوه بیرون، در کنار پدر و مادرش زندگی می کند، محمد علی پدر فرمانده، مرد جسور وزحمتکشی بود و زندگی نسبتا معمولی داشت در کنار مالداری، دهقانی نیز می کرد، مرد که برداران وسایر خویشا و ندانش همراهش نبود، با شرایط سخت زندگی، دست و پنجه نرم می کرد. با تحمل فقر و مهاجرت و دور از زاد گاه خودش برای ادامه زندگی اش کمر می بندد و زمین هایش که ملکیت شخصی اش بود، در دسترش قرار نمی گیرد و غصب می شود، و نمی خواهد جنجال و تنش به میان آید، برای تداوم زندگی اش سربلاق کوه بیرون را انتخاب می کند.
فرمانده علی پور نیز با این که خورد سال است می خواهد به عنوان بازوی توانمند پدرش، همکار و تکیه گاه پدرش نیز باشد، فصل زمستان کوه بیرون که فصل پر از برف بود و مسیرهای منتهی به بامیان و قسمت های دیگر بهسود مسدود می شد و تمام ارتباطات قطع بوده و قبل از فرا رسیدن فصل زمستان باید تمام نیازمندی های زندگی را آماده می کرد و اگر کسی مریض هم می شد، درصورت که طبابت طبیبان ساحه نتیجه نمی داد، باید جان می داد.
فرمانده علی پور نیز مانند سایر هم سن وسالانش در حسینیه قریه اش به آموختن مضامین دینی می پردازد، با این که آموزگاران قریه علاقه ی به نویسندگی نداشتند ولی عظیم آخوند مرحوم خطاط وشاعر بود، شاگردانش نیز در قسمت خطاطی ونویسندگی با سایرجاها تفاوت چشمگیری داشتند، فرمانده در کنار خواندن، آموزش خطاطی را نیز فرا میگرد.
و پس از فصل زمستان، همه مصروف کار زراعت و مالداری می شدند، فرمانده نیز از این امر مستثنی نبود، در سال ۱۳۵۶ در قریه شیبرک پایین، در سال ۱۳۵۸ در قریه خشک قُل، درسال ۱۳۵۹، درمیان دره ، در سال ۱۳۶۰ درقریه سا و سموج، و همچنان در خواجه حسن ودر سال ۱۳۶۲ خورشیدی در سفید دیوارپایین، رمه های گوسفند را به چراگاه ها می برد و شرایط سخت آن روز را متحمل می شود، بالاخره در آوان نوجوانی شوق وعلاقه ی خاصی به جبهه پیدا می کند و وظیفه چوپانی را ترک می کند،از پدرش می خواهد که اجازه بدهد تا به عنوان یک مدافع به جبهات جنگ برود و در دفاع از عزت وشرف مردمش سینه سپر کند.
تا این که در خزان ۱۳۶۲ خورشیدی، به سازمان نصر می پیوندد.

ادامه دارد.....
حمیدالله اسدی
مورخ۱۴۰۰/۳/۱۵خورشیدی- بهسود.


@YatemanMazary