#قسمت #پایانی.
#بخش #از #زندگی #نامه #فرمانده #علی #پور:
فرمانده
علی پور از سال۱۳۶۲ الی۱۳۶۷ه.ش.
همراه سازمان نصر، ایفای وظیفه می کند.
مسلک نظامی فرمانده
علی پور، زیکویک بوده.
با این که با سایر بخشها نیز تسلط داشته.
بارها از تجارب، خود گزری، ایثار وفداکاری وزحمات افراد شایسته وباتجربه یی یاد می کند که در شرایط موجود قابل مقایسه نیست.
در کنار تعلیمات سخت ومنظم نظامی، درس های اخلاق وعقاید را نیز فرا می گیرد، فرمانده
علی پور به صورت ویژه از شخصی بنام عبدالحکیم میثم یاد می کند که تعلیمات نظامی را نزد او فرا گرفته است.
فرمانده در عملیات های سخت وسنگین نیز حضور داشته دربامیان، بهسود و میدان عملا به عنوان یک چهره تاثیر گزار نظامی حضور داشته است.
الگوی مبارزاتی فرمانده
علی پور، شهیدمزاری بوده، و از خاطرات و نقش افراد موثر چون استاد شفق، استاد نوید، استاد ابراهیمی، استاد ذکی، جنرال پویا،استاد بیانی، استاد غواصی، حاجی عبدل، پیکار و...
یاد آوری می نماید.
که فعلا مجال نوشتن آن نیست، و پس از سازمان نصر در جبهه مربوط به حزب حرکت اسلامی می پیوندد.
در کنار آموزش نظامی، آموزش دینی ودروس مکتب را نیزفرا می گیرد.
و پس از دوره مجاهدین، در دوره طالبان نیز به عنوان سپر دفاعی مردمش، در کنار مردم حضور داشته، و به خاطر دفاع از عزت وشرف مردمش،از هیچ نوع تلاش دریغ نمی ورزد.
بعد در فصل جدید، پس از تکمیل پروسه دی دی آر، برای تداوم زندگی، به کارهای شاقه یی چون اوستاکاری، موتر وانی و.. می پردازد، اماهجوم مسلحانه کوچی ها به بهسود و قتل عام ها، همه ساله در بهسود و کشتن افراد بی گناه در دره میدان وسایر مناطق هزاره نشین را تحمل نمی تواند. دوباره تفنگ به شانه می کند و با تعداد محدودی، در حد پنج، شش،نفر در بهسود می آید و برای دفاع مردمش سینه سپر می کند،
وقتی صداقت، تعهد، ایثار وفداکاری فرمانده وهم سنگرانش را مردم عملن در سنگر مقاومت می بیند. حمایت های گسترده مردم باعث می شود تا در سال ۱۳۹۲ه.ش. جبهه مقاومت را تاسیس کند.
مقاومت تنها به بهسود خلاصه نمی شود، بل که در هر گوشه ی از هزارستان که تهدیدات جدی از طرف دشمن وجود داشته و نیرو های دولتی یا توان دفاع را نداشته و یا اراده واخلاص برای دفاع را نداشتند.
در اثر مجبوریت، فرمانده
علی پور وهمسنگرانش به دفاع مردمش می شتابد، ودر کنار نیروهای امنیتی در برابر دشمن می جنگد.
برای این که در کنار دفاع، ازحقوق حقه یی مردمش دفاع کند وحق پایمال شده مردمش را مطالبه کند.
جبهه مقاومت را به جریان عدالت خواهی( جنبش مقاومت برای عدالت). تبدیل می کند.
اما حلقه دسیسه ساز، که تحمل این فداکاری فرمانده
علی پور نداشتند.
تصمیم می گیرند تا فرمانده
علی پور را دستگیر کنند که حوادث تلخ لعل و کابل را همه به یاد دارند.
و هم چنان با خوراندن زهر، چندین کمین، و حملات هوایی وزمینی خواستند، این جریان را متوقف کند.
اما به دعا وحمایت مردم عزتمند ما، این جریان و یاران مقاومت هم چنان استوارند ودرکنار مردمش.
فرمانده دلها و همه ی سنگردارانش را از دعای خیر تان فرموش نفرمایید.
موفقیت آن نیست که هر گز نیفتی، موفقیت آن است که بعد از هر افتادنی برخیزی.
نکته:تاریخ مقاومت باشد در یک فرصت دیگر
از خداوند متعال یاری می جویم تادر یک فرصت مناسب توفیق پیداکنیم، تا با همکاران ونویسندگان بادرد و درک جامعه مان بتوانیم تاریخ مقاومت دهه ی دموکراسی، تاریخ مظلومیت مردم ما، زندگی نامه فرمانده وهمسنگرانش، جزییات حوادث غور، کابل وبهسود را به صورت مفصل جمع آوری کنیم و به چاب برسد.
حمیدالله اسدی
۱۴۰۰/۳/۱۶خورشیدی- بهسود.