دشواریهای حکومت طالبان
در نه ماه گذشته طالبان سیمای یک نیروی فاتح را به خود گرفته بود که امریکا را از کشور خارج کرده است. اما واقع این است که امریکا و عامل دست نشاندهاش اشرفغنی کشور را به آنان تحویل داد. پیروزی ساختگی طالبان اما دیر دوام نکرد. اکنون نشه فتح در حال پریدن از سر همه شان است. جدا از سرود فتح و شعار امنیت که طالبان در این نه ماه تکرار کرده اند، واقعیتهای زیر سزاوار توجه است:
۱. پنجشیر بعد از گذر نه ماه همچنان زخم ناسوری در تن طالبان است و برغم انکار آن از سوی طالب دم خروس آن هر روز بیشتر از پیش به رخ کشیده میشود؛
۲. اردوی طالبان در برابر فرمانده ناراضی خود شان در بلخاب زمینگیر شده است. طالبان نه به شورای علما ارزشی قایل است و به دیگر عوامل وابسته خود. این تردید و تزلزل طالبان در دروازه بلخاب از سر مروت یا تدبیر نیست، از عدم اطمینان و ناچاری است؛
۳. جنگ قدرت جناحهای درونی طالب روز به روز آشکارتر میشود. گزارشهای از اختلاف جناحهای طالب در مورد بلخاب نیز وجود دارد؛
۴. ترس طالب روز به روز از مردم بیشتر میشود و این سبب تشدید خشونتها در حق مردم خواهد شد. کارد که به استخوان برسد، امکان حرکتهای انفجاری روز به روز افزایش خواهد یافت. اینکه کسی با تبر کله طالب را میشکافد و بعد راه فرار در پیش میگیرد، به این معناست که کاسه صبر عموم در حال لبریز شدن است؛
۵. دوام دولت سرپرست و بنبست سیاسی نیز ناشی از اختلافنظرهای شدید و عدم اعتماد به نفس در میان طالبان است؛
۶. فشارهای بین المللی، تحریم، فقر عمومی فساد رو به افزایش در ردههای میانی و قشر بروکرات طالب مثل آشتیاق وافر به ازدواج مجدد و خانههای لوکس، نیروهای رده پایین طالب را دچار بحران ایدیولوژیک و اعتقادی کرده است؛
۷. طالبان سالها به نیروهای خود انتحار و ادمکشی آموزش داده، اکنون چطور از آن نیروها بخواهد که در برابر انتخارگران بایستد؟ پاکسازی قومی در صفوف طالبان، شعارهای دینی آنان را زیر سوال برده و سرشت قبیلوی شان را بیشتر آشکار کرده است. در آینده شاهد ریزش بیشتر در صفوف طالبان خواهیم بود.
۸. طالبان از این مشکلات تصوری نداشت، آنان با مشکلات ناشناخته رو به رو شده و راه برخورد با آن را نیز بلد نیست. طالبان به جد گمان داشت که با ترس و تشدد میتواند بر اوضاع مسلط شود ، اما اکنون بیش از هر زمان دیگر دچار تردید و بیاعتمادی و نومیدی هستند.
#علی_امیری@YatemanMazary@ytimanmazari