رفیق شهیدم

#خواب
Channel
Logo of the Telegram channel رفیق شهیدم
@Refighe_Shahidam313Promote
573
subscribers
12.7K
photos
11.3K
videos
1.69K
links
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمیشود🥀 رَفیقِ‌شهیدم‌یه‌دورهمیه‌خودمونیه خوش‌اومدی‌رفیق🤝🫀🥀 تاسیس²¹/⁰²/¹³⁹⁸ کپی‌آزاد‌✌صلوات‌هدیه‌کردی‌چه‌بهتر📿✌️ کانال‌ایتامون‌ 👇 https://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4 خادمین 👇 @Someone_is_alive @Mortezarezaey57
🌹امام سجّاد علیه السلام:

مکروهاتی که #روزی را از انسان دفع می‌کنند:
#اظهار_فقر و نداری کردن در حضور مردم؛
#خواب دیرهنگام شب و بعد از نماز صبح؛
③ تحقیر و کم‌ارزش شمردن #نعمت های خدا؛
④ شکوِه و گلایه داشتن از خداوند متعال.

📙معانی الاخبار، ص ۲۷۱
🍎

#بسته_سلامتی

💢خوابیدن رو به #قبله دستور اسلام است، باعث جذب آهن به بدن می شود،

چون در جهت حرکت مغناطیسی است، #خواب راحت می شود و خواب راحت برای بدن از غذا هم دارای اهمیت بیشتری است.

ღ رفيق شهیدم ღ
‌─┅═ೋ❅🍃🦋🍃❅ೋ═┅─
@Refighe_Shahidam313
📣 ماه رمضان، بهار قرآن

سی روز...
سی جزء...
سی نکته قرآنی...

👌 هر روز نکاتِ کوتاه قرآنی، از یک جزءِ قرآن کریم❤️

🔻مرگ و خواب🔻

#مرگ و #خواب، برادر یکدیگر هستند.

ما هر شب كه می‌خوابيم، وفات می‌کنیم. هر شب روح خودمون رو به پيشگاه الهی تقديم می‌كنيم.🤔

قرآن کریم می‌فرماید خداوند موقع #خواب و موقع #مرگ، روحِ انسانها رو می‌گیره:

🕋 اللهُ يَتَوَفَّی الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا، وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا، فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضیٰ عَلَیْهَا الْمَوْتَ، وَ یُرْسِلُ الْأُخْریٰ إِلیٰ أَجَلٍ مُسَمًّی، إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیٰاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (زمر/۴۲)

💢 خداوند، ارواح را به هنگامِ #مرگ قبض می‌کند، و ارواحی را که نمرده‌اند نیز به هنگام #خواب می‌گیرد.
💢 پس آن ارواحی که مرگ بر او قطعی شده است را نگاه می‌دارد، و جان‌های دیگر را که مرگش فرا نرسیده، برای مدّتی معین به جسم آنان باز می‌گرداند.
💢 بی شک در این گرفتن و دادنِ روح هنگام خواب و بیداری، برای گروهی که فکر می‌کنند، نشانه‌هایی بزرگ از قدرت خدا وجود دارد.


😔 بسياری از بزرگان، هنگام خواب میگن ما خجالت‌زده‌ایم كه اين روحِ آلوده رو چطور تقديم خدا كنيم.

👈 این دعاهای قبل از خواب هم که در روایات داریم، و اینکه گفتند شب رو به قبله بخوابیم و... برای همینه. شاید دیگه بیدار نشدیم.☝️

💯 پس ما هر شب می‌ميريم.
وقتی هم كه مُرديم، میگیم اين حالتی بود كه ما هر شب داشتيم، منتها هر شب رقيقش بود، حالا شديدش هست.

مثل كسی كه در استخر شنا میکنه،🏖 بعد كم كم وارد دریا میشه.🌊
👈 بالأخره آب همون آبه، منتها يكی بيشتر يكی كمتر.

❤️ هر صبح که از خواب بیدار میشیم، یعنی خدا یه جانِ تازه به ما داده، و یه فرصت دوباره.🙂
#خدا رو شکر کنیم، و از این فرصتِ دوباره، نهایت استفاده رو ببریم.😌
#سلام_امام_زمانم

🌺خورشید☀️ من ٺویے وبے حضورٺو
#صبحم بخیر نمےشود

🌺اے #آفٺاب من
گر چهره رابرون نڪنے
از #نقاب خود

🌺صبحے⛅️ دمیده نگردد
بہ #خواب من

🔸تعجیل در ظهور #صلوات🔸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃

@Refighe_Shahidam313
🔴در زیر سایه غفلت افکار عمومی و #خواب_مصلحتی مسئولین و سرگرم شدن آنها به کرونا ، مجموعه جدید عمو پورنگ با ساختاری عجیب و ضد فرهنگی درحال پخش از #صداوسیما است !!

⛔️شخصیت اصلی این مجموعه بازیگری است که پایین تنه آن به طرز غیر عادی و زشت و #بی_حیاگونه ای برآمده شده و در قالب عروسک هوشمند و با احساسی ایفای نقش میکند.

⛔️صاحب این به ظاهرعروسک یک فرد #دو_جنسه هست که هم نقش پدر و هم نقش مادر را برای این عروسک بازی میکند یعنی زمانی که موهای بلندش را به پشت گوش می برد نقش زن را دارد و وقتی موهایش را به جلو صورتش می آورد نقش مرد را بازی میکند!!!

⛔️نگهبانان محله هم که وظیفه مراقبت از محله را دارند رسما رقاص محله هستند و عموما از آنها سکانس #رقص پخش میشود

⛔️صاحب رستوران محله و زنش نیز پشت سرهم و یک ریز در حال تبادل #سیگنالهای_جنسی و عاشقانه در جلو چشم کودکان معصوم من و شما هستند

⛔️خلاصه دست روی هر سکانس این مجموعه بگذاری علائم عجیب و غریبی دریافت میکنی که برخی از آنها قابل ذکر نیست و نشان از #نفوذ جریانات خاص در ساختن این برنامه دارد .
#خواب مادربزرگ شهید...
👇👇👇

دو هفته بعد از شهادت جهاد، خواب دیدم آمده پیشم،
مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر می‌زد و می‌آمد پیشم.
 
❤️گفتم:
جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟
خیلی منتظرت بودم. جهاد 💙گفت: بازرسی‌ها طول کشید، برای همین دیر آمدم. 
در عالم خواب یادم نبود شهید شده، فکر کردم بازرسی های سوریه را می گوید.
❤️گفتم:
مگر تو از بازرسی رد می شوی؟

💙گفت:
آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم. 
با تعجب
❤️گفتم:
بازرسی چی؟ 
💙گفت:
بازرسی نماز.
و ادامه داد، بیشتر از همه چیز از نماز صبح سؤال می شود.
#نماز_صبح
تازه یادم آمد جهادم شهید شده. 
❤️پرسیدم:
حساب قبر چی؟ 
💙گفت:
شهدا حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست.
ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم...
برای تماشبای کلیپ خواب مادربزرگ شهید رو لمس کنید
👇👇👇
🌺خواب مادربزرگ شهید 🌺


@Refighe_Shahidam313
#خاطره و #خواب #خواهرشهید و#دستنوشته شهیده به مادرش
چندی قبل از شهادتش، مریم خواهر صدیقه خواب دیده بود: «عده‌ای دور هم نشسته‌اند و همه از بزرگانند. نورانی‌اند، نمی‌دانم چه‌ کسی هستند؛ اما می‌دانم جمع با اهمیتی هستند. من از پشت در دیدم، یکی از بین آن جمع بلند شد و گفتند که آقا امام‌زمان هستند. دست صدیقه را گرفت و انگار از در، از دیوار، رد شدند و به آسمان رفتند.»

دوستش هم در خواب دیده بود که صدیقه می‌گوید: «مبادا از جنازه ام عکس بگیرید! راضی نیستم. به جای آن نوشته‌هایم را چاپ کنید.»

خود صدیقه رودباری نیز در نامه‌ای به یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، خبر شهادتش را داده بود: «یک ماه دیگر این نامه به دست تو می‌رسد، آن وقت من دیگر زنده نیستم و پیش خدایی هستم که تو او را انکار می‌کنی. می‌خواهم بگویم #خدا وجود دارد؛ اما نه مثل وجودی که من و تو داریم.» هم‌چنین در آخرین تماس تلفنی به خانواده‌اش گفته بود: «هیچ‌گاه این‌قدر به شهادت نزدیک نبوده‌ام.»

دستنوشته شهیده به مادرش

مامان لباس عريسيمو بذار وقتی كه شهيد شدم وقتی با خونم خودم رو آرايش کردم
اونوقت لباس عروسيمو تو خودت تنم كن وقتی توي ـقبر خوابونديم رو به قبله كن و بدون اينكه دلتنگي كني بگو دخترم خونه نو مبارك .
مادر دلم مي خواد همينطور كه وايستادم تو سنگر با ضد انقلاب مي جنگم يك تير بياد بخوره به سينه ام اما من تير رو ببينم بعد خون سينه مو كه فوران مي زنه تو مشتم بگيرم و بپاشم هوا و فرياد بزنم خدايا قبول كن .مادر يادته اولين برفي كه بعد از انقلاب اومد يه شعر گفتم اومدم برات خوندم گريه كردي و گفتي اين حرفها را جلوي من نزن .
اي برف اي برف آهسته تر فرو نشين اين خون شهيدان است 
وقتي صورت قشنگ تو سرخ مي شود 
نمي دانم از شرم است يا فرياد
چقدر زيبا و دل انگيز مي باري
ديگر سفيد نمي بينمت ببار 
به رنگ لاله ها ببار به رنگ خون ما.

امشب در دلم غوغايي به پاست 
غوغاي دل كندن و رفتن 
رفتن از خانه گسستن 
از خانه و از لذت آن جمع بريدن
مي روم به خطه عاشوراي ايران مي پيوندم.)

@Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدم
Photo
#شب_چهارم_محرم #متعلق به #فرزندان
#حضرت_زینب
علیهاالسلام، #حر و #مسلم علیهماالسلام است و #شهادت این عزیزان مورد توجه قرار می‌گیرد.
#محمد و #عون دو فرزند #حضرت_زینب_کبری و =عبدالله_بن_جعفرطیار(ع) بودند.
وقتی حضرت #اباعبدالله (ع) از #مکه به قصد شهر #کوفه خارج شد،
عبدالله بن جعفر (ع) #نامه به این مضمون به حضرت نوشت:
شما را به #خدای #متعال #سوگند می دهم که از این سفر #منصرف شوید
زیرا من می ترسم که به واسطه این #سفر شما را به #شهادت رسانیده و #اهل_بیت شما #آواره شوند. اگر #کشته شوید،
#نور #اهل_زمین #خاموش خواهد شد.
شما امروز #پناهگاه و #پیشوای #مومنان
و #مقتدای #هدایت یافتگان هستید.
پـس در این سفـر شتاب مکنید و من هم به دنبال #نامه ام به شما خواهم پیوست.

این نامه را به وسیله دو #پسر خود محمد و عون به خدمت آن حضرت فرستاد و خود به نزد عمروبن سعید فرماندار #مدینه رفت و از او خواست که امــــان نامه ای برای ابی عبدالله(ع) بنویسد و از او بخواهد که از این سفر باز گردد.
#عمروبن_سعید امان نامه ای برای آن حضرت نوشت و وعده پاداش و احسان داد.

عبدالله بن جعفر #امان_نامه را به همراه #برادر خود #یحیی_بن_سعید برداشته و به سوی #امام به راه افتاده و در میان راه به #حضور امام رسیدند 
وامان نامه را تقدیم داشت. حضرت نپذیرفت و فرمود: من #پیغمبر #خدا را در #خواب دیدم
و به من دستور داد تا به سفر خود ادامه دهم.

سپس حضرت جواب نامه عمروبن سعید را نوشت و آن را (احتمالا”) به عبدالله بن جعفر داد. عبدالله چون از #انصراف امام #مایوس شد، به فرزندان خود عون و محمد سفارش کرد که در طول سفر و #جهاد در #رکاب آن حضرت باشند و خود با #یحیی_بن_سعید بازگشت

#محرم
#عاشورا
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#مادر_شهید
می گوید:

#نیمه_شعبان #متولد شد،
او را به همین #مناسبت#سید_مهدی ” نامیدیم.

بسیاری از افراد محل اگر #حاجتی داشتند
و یا اگر #گره ای به کارشان بود،
#جدّ_سید_مهدی را #نذر می کردند
و #حاجت_روا می شدند.

روزی #حسابدار #کارخانه #نساجی
به #بیماری سختی دچار شده بود،
از آنجائی که شنیده احوال سیدمهدی را شنیده بود،
#متوسل به #جد سیدمهدی شد
و نذر کرد که اگر #شفا پیدا کند،
سیدمهدی را در کارخانه #استخدام نماید.
او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد.
#شهید
#شهیدانه
#شهادت
#عاشق
#خدا

در تمامی #مراسمات #مذهبی و #روضه_خوانی ها سیدمهدی را با خودم می بردم.
بسیار به این مراسمات و روضه خوانی ها علاقه مند بود.
روزی به من گفت:

#مادر_جان ! #خواب دیدم که دارم
به سوی #خدا #پرواز می کنم.

آن زمان سیدمهدی #کوچک بود و من زیاد حرفش را #جدی نگرفته بودم.

...
رفیق شهیدم
Photo
#زندگی
#زندگینامه
#زندگی_نامه

  #گریه_سحرگاه
 
#مادر_شهید #محمد_معماریان
می‌گوید:

«محمد، 8 سال داشت.
یک روز #صبح از #خواب #بیدار شده بود و #گریه می‌کرد.
تعجب کردم.
فکر کردم خواب بدی دیده یا جایی از بدنش درد می‌کند.

کنارش رفتم و نوازشش کردم.
گفتم: چرا گریه می‌کنی؟
گفت:
هوا روشن شده و من نمازم را نخوانده‌ام.
انگار خواب #مرگ رفته‌ام که #نمازم #قضا شد.

در حالی که محمد فقط 8 سال داشت،
اما نمازش هیچ‌ وقت قضا نمی‌شد.»
وای به حال ما که کوچیکترین گناهمون قضا کردن #نماز هامونه

😔😔😔

اسمش را در #بسیج نمی‌نوشتند

#خانم_منتظری
ادامه می‌دهد:
«خودم مدت‌ها #سابقه #مسئولیت در #بسیج را داشتم
و #پایگاه_حضرت_زهرا سلام‌الله علیها در #قم را مدیریت می‌کردم.

ولی اسم #محمد را در بسج نمی‌نوشتند و می‌گفتند سن‌اش کم است.
خودم دستش را گرفتم و به پایگاه بسیج رفتم.
گفتم:
حالا یک بچه‌ای هم می‌خواهد #پناهنده #اسلام شود، شما نگذارید. ⁉️

دوست دارید ما مادرها بچه‌هایمان را توی #بغل بگیریم؟
پس چه کسی از این #مملکت #مواظبت کند؟
اصرار کردم.
قبول نمی‌کردند.
گفتم:
#امام_حسین علیه‌السلام هم زن و بچه‌اش را به #کربلا برد و #فداکاری کرد.
حالا شما این پسر #نوجوان را قبول نمی‌کنید،
روز #قیامت جواب #سید_الشهدا علیه‌السلام را چه خواهید داد؟
به هر زحمت و زوری بود، اسم او را در پایگاه #بسیج_مسجد_المهدی_قم نوشتند.
تقریبا 13 ساله بود که پایش به جبهه باز شد.
در حالی که پدرش هم از پنج سال قبل در جبهه خدمت می‌کرد.»

┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
#عاشق_شهادت

#خواب
#رویا

دخترم زیاد خواب می‌دید،
خواب‌های خیلی قشنگ،
خواب در زندگی او نقش عجیبی داشت،
انگار به یک جایی وصل بود. خواب‌هایی را که از #اهل_‌بیت(ع) می‌دید همه را در دفترش می‌نوشت.
زینب علاقه زیادی به شهدا داشت، هر بار برای #تشییع آنها به #گلزار_شهیدان_اصفهان می‌رفت. همیشه می‌گفت: «شهادت فقط در جبهه‌های جنگ نیست؛
اگر انسان برای #خدا کار کند و به یاد او باشد و بمیرد، شهید است.»

ای به فدای تو...
#خوای

از دوران #بچه‌گی #خوابهای #عجیبی می‌دید.
در #چهار یا #پنج سالگی #خواب دید که همه #ستاره‌ها در #آسمان به یک #ستاره #تعظیم می‌کنند.
وقتی از خواب بیدار شد به من گفت: من فهمیدم که آن ستاره #پرنور که همه به او تعظیم می‌کردند کی بود؟
و آن #حضرت_فاطمه (س) بود.
اول صبح رختخواب را مرتب نکنید !🛌

▫️اگر چه نامرتب گذاشتن تخت با خانه داری خوب تناقض دارد اما اینکار به سلامتی شما کمک خواهد کرد

+ توضیحات بالا را بخوانید☝️

#شرح_در_تصویر
#عکس
#رختخواب
#خواب
#بیداری

┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄