الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#عملیات_کربلای
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐
💐💐
💐
#شب_جشن
ولادت #خاتم_الانبیاء

🔶 روزهای آخر آبانماه سال 65 مصادف با ایام ولادت #حضرت_ختمی_مرتبت و امام صادق علیهم السلام بود.
یکی دو ماه بود که عملیات نرفته بودیم و گردان نیروی جدید گرفته بود و مشغول آموزش بودند.
بخشی از #بچه_های_تخریب در منطقه #عملیات_کربلای_2 در پیرانشهر و یه تعداد هم مشغول #مین_گذاری در #جزیره_مجنون مقابل خط پدافندی لشگرسیدالشهداء(ع) بودند.
چون مقدمات عملیات بعدی در حال انجام بود بخشی از بچه های تخریب هم کنار #رودخانه_دز در حال تمرین غواصی و آموزش های آبی و خاکی بودند.
شب ولادت پیامبر و امام صادق علیهم السلام فرصتی شد تا اکثر نیروهای تخریب در #حسینیه_الوارثین جمع شوند
جشن با شکوهی به پا شد. اونجا هم بگ و مگو بود که بچه ها حین سرود خوندن کف بزنند یا نزنند.
من که در این برنامه میخوندم اصراری بر کف زدن نداشتم
و #شهید_زینال_حسینی هم که فرمانده ما بود اعتراضی به کف زدن بچه ها نداشت.
در حین سرود خوندن بعضی ها دو انگشتی کف میزدند و زیر چشمی به هم نگاه میکردند تا اینکه #شهید_محمد_مرادی جلسه رو دست گرفت. ابتدا یه آه کشید تا همه ی توجه ها رو به خودش جلب کنه و بعد دستهاش رو بالا آورد و شروع کرد به کف زدن و یه عده نوچه هاش هم همراهی کردند و جلسه رو از دست ما گرفت.
اون شب بچه ها خیلی شادی کردن.

#شهید_محمد_مرادی در 19 دیماه سال 1365و در #عملیات_کربلای_5 به عنوان #تخریبچی به #گردان_امام_سجاد(ع) مامور شد و در نبرد نزدیک با دشمن بعثی در داخل #5_ضلعی به شهادت رسید.
یاد همشون بخیر
راوی: جعفرطهماسبی
💐
💐💐💐💐💐💐💐
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#این ها #تخریبچی_های لشگر10
مامور به #گردان_حضرت_علی_اصغر(ع) در #عملیات_کربلای_2 هستند
قرار بود معبر رزمندگان برای حمله به #تپه_دوقلو را باز کنند
که در اثر #انفجار_مین_والمر به این روز افتادند.
این تصویر در صبح روز 10 شهریورماه 65 هنگام بالا آمدن از #شیار_انه به سمت بالای #ارتفاع_کدو به ثبت رسیده.
@alvaresinchannel
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷
✔️ #امشب_شب_عملیاته
تا دقایقی دیگه بچه ها درگیر میشند
🔻 #عملیات_کربلای_2
منطقه ی حاج عمران
مسیری که بچه های لشگر10 باید ستون کشی کنند و به دشمن برسند سراشیبی تند #شیار_انه است
چند ساعت طول میکشه تا به انتهای دره برسی
گردان حضرت علی اصغر(ع) نیم ساعت زودتر حرکت کرد و بعد گردان حضرت قاسم(ع)
گردان علی اصغر(ع) باید خط رو بشکنه و بعد گردان حضرت قاسم از اون ها عبور کنه و ادامه کار.
یگان های دیگه هم ماموریت دارند برای فتح ارتفاعات.
لشگر ما دره رو سرازیر شده و بعد در دشت ماموریت ادامه عملیات رو داره.
مثل اینکه دشمن هوشیار شده.
و بعد ادامه اتفاقات..
یاد شب های حمله می افتم
وقتی آدم شتاب رفتن داشت
از نگاهش چقدر گل میریخت
حرف هایش چقدر گل میکاشت
#یاد_همه-ی_اون_هایی_که_شهید_شدند_بخیر
#یاد_شهدای_تخریبچی_بخیر
@alvaresinchannel
#عملیات_کربلای_2
چند شب دیگه قراره رزمندگان لشگر10 سیدالشهدا(ع)
در #ارتفاعات_پیرانشهر_حاج_عمران به دشمن بعثی حمله کنند
بچه ها برای شناسایی مواضع دشمن میروند
منطقه خطرناک شده
ارتفاعات صعب العبور است
مسافت زیاد است
باید روزها زیر پای دشمن خود رو پنهان کنند
یاد همه ی اون روزهای خوب بخیر
@alvaresinchannel
🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌹
🌹🌴
#دکتر_دلدار
#دکتر_هم_دکتر_های_قدیم
#دکتر_گردان_تخریب
#مرحوم_حاج_شعیب_میر_ابوطالبی
✍️✍️✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی

#مقر_قلاجه بودیم و تازه از منطقه #عملیات_کربلای_یک اومده بودیم.
نزدیک یک ماه #بچه_ها_ی_تخریب شب و روز مشغول بودند تا منطقه عملیات تثبیت بشه.
بعد از عملیات گردان نیرو گرفته بود و بچه های آموزش هم مشغول یاد دادن #جنگ_مین به نیروهای جدید بودند
غروب دیدم بچه ها توی چادر پچ وپچ میکنند مثل اینکه بو برده بودن که رزم شبانه در کاره.
نماز مغرب و عشا رو توی حسینیه گردان خوندم.. #حاج_شعیب اومد سمتم و گفت: جعفر بی حالی... گفتم جای بخیه های پام درد میکنه و سردرد شدید هم دارم.
گفت بیا بریم شام پیش من حالت میارم
ما هم از خدا خواسته. چون سابقه میهمان نوازی حاج شعیب رو داشتم. حقا مثل یک مادر دلسوز به بچه هایی که ناخوش بودن میرسید.
با حاجی رفتم چادر بهداری.
گفت تا شام بیارن و تقسیم کنند برو بخواب روی تخت... ما هم بدون چون و چرا گوش کردیم و حاجی هم یه سرم به سقف چادر آویزون کرد و شلنگ رو با سوزن توی رگ ما فرو کرد.
هنوز ثانیه ها به دقیقه نرسیده بود که چند تا آمپول زد توی سرم و سرم سفید به زعفرونی تبدیل شد.
من هم زود زیر سروم خوابم برد و وقتی بیدار شدم که حاج شعیب سفره رو انداخته بود و دوتا بشقاب عدس پلو با ماست یکی برای خودش و یکی هم برای من دو طرف سفره چیده بود.
این محبت های این پیرمرد بود که همه رو شیفته خودش کرده بود.
شام که خوردیم یه چایی خوش رنگ هم توی شیشه مربا بهم داد و با محبت پرسید سر و حال اومدی..
گفتم آره حاجی.. اگه اجازه بدهی برم چادرمون و بخوابم.
گفت نه اجازه نمیدم. امشب اینجا بخواب تا خوب خوب بشی.
خلاصه اون شب مهمون دکتر گردان توی چادر بهداری بودم
تازه چشمامون گرم خواب شده بود که با صدای #انفجار¬_مهیبی از خواب پریدم.
یکی دو نفر از #بچه_های_آموزش وسط مقر داد میزدند بدو ..بدو...بدو بیرون به خط شو..
من آمادگی برای رزم شبانه داشتم اما حاج شعیب با صدای انفجار یه کم بهم ریخت... و قرقر رو شروع کرد.
صدای انفجارهای پی در پی نشون میداد که دارن اطراف چادرها نارنجک صوتی میاندازن.
چند دقیقه ای نگذشت که صدای انفجاری از وسط صبحگاه مقر شنیده شد و داد و فریاد آخ...پام.. آخ کمرم شروع شد..
به حاج شعیب گفتم حاجی کارت در اومد.
دیدم چند تا بچه ها رو زیر بغلشون رو گرفتن و آوردن در چادر بهداری.
سه چهار تا بچه ها ترکش پوسته نارنجک صوتی به کمر و پاهاشون خورده بود..
به شعیب گفتم حاجی با آمبولانس ببریم بهداری لشگر...گفت نیازی نیست همین جا مداوا میکنیم
فلفور بچه ها رو روی تخت و کف چادر درازکش کرد و مشغول شد.
من هم اون شب دستیارش شده بودم
چون اون خودش چشمش ضعیف بود و جای ترکش وزخم رو به درستی نمیدید یه پنس به من داده بود که ترکش های ریز رو بیرون بیارم.
و خودش هم آمپول سری میزد و بخیه میکرد.
بچه ها موقع بخیه زدن خیلی سرو صدا میکردند و حاجی هم سرشون داد میزد و من هم سعی میکردم هر دو طرف رو آروم کنم
خلاصه حکایتی بود اون شب..
زخم بچه ها رو پانسمان کرد و این قضیه گذشت.
این خبر به گوش #بهداری_لشگر رسید که حاج شعیب خودش بچه ها رو جراحی کرده.
فرداش اومدن دنبالش و چادر بهداری رو وارسی کردند و هرچی ما براش وسایل پزشکی از توی خط غنیمت آورده بودیم با خودشون بردند.و اونجا تازه ما فهمیدیم که آمپول های سری تاریخ مصرفش گذشته بود و به همین خاطر دیشب اثر نمیکرد و بچه ها از درد هوار میزدند.
چند بار بهداری خواست حاج شعیب رو از #گردان_تخریب جایی دیگه بفرسته اما هربار با با وساطت #شهید_زینال_حسینی و #بچه_های_تخریب رو برو شد و حاج شعیب حضورش توی گردان تثبیت شد. و تا روزهای آخر جنگ چراغ بهداری گردان رو روشن داشت.
البته با توجه به اینکه بهداری لشکر چند بار توصیه و حتی توبیخ کرده بود که حاج شعیب دست به تیغ جراحی نزنه.. اما شعیب گوشش بدهکار نبود و کما فی السابق دکتر گردان بود و کارش رو میکرد
یادش بخیر
یاد محبتهاش و یاد اخم هاش
یاد صبحگاهها که وقت دویدن با صلابت پرچم به دست میگرفت و جلوی گردان میدود
روحش شاد و با مادرش زهرا سلام الله علیها همنشین باد.
🌹🌴
🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@alvaresinchannel
#پیشواز_اربعین_1403
اونایی که از #مرز_مهران به #کربلا میروید
این تصاویر رو به خاطر بسپارید
اینجا #دشت_مهران است
دهم تیر 1364
#عملیات_کربلای_یک
با رمز یا ابالفضل العباس(ع)
🔶 چشم از راننده بلدوزر برندارید
تانک ها دارن با گلوله مستقیم میزنند
راننده بلدوزر هم سوار بر ارابه مرگ به مصاف تانک میرود..تصویر شماره 2 دود و گرد و خاک بلند است و راننده دیگر پشت دستگاه نیست و در تصویر سوم بچه های اکیپ میرسند و پیکر متلاشی شده سنگر ساز بی سنگر رو روی زمین میکشند تا زیر شنی تانک ها و بلدوزرها له نشود....
شما هم میتونید برای این چند تا تصویر قصه بسازید...
یادمون نره که این ها #معبر_کربلا رو توی #دشت_مهران باز کردند...
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#پیشواز_اربعین_1403
اونهایی که از #مرز_مهران راهی #کربلا هستند حتما بخوانند
☑️ #شهید_سوخته_در_کنار_معبر
شهید موسی انصاری
✍️✍️✍️ راوی: #حاج_اصغر_معصومی

چندروزی مانده بودبه #عملیات_کربلای_یک که اعزام انفرادی گرفته و به #مقر_تخریب_لشگر_10_در_قلاجه آمدم
بعد از چند روز با یه مینی بوس به سمت مهران اومدیم و در کنار رودخانه کنجان چم در شیار کوهی مستقر شدیم
یکی دو روز بود که اومده بودیم حالم ناخوش شد
روز دوم به دستور فرمانده تخریب #شهید_آقا_سید_محمد_زینال_حسینی و توسط معاون ایشون #شهید_اربابیان تیم بندی شدیم و بنده در تیم #شهید_حاج_موسی_انصاری که قرار بود معبر عملیات رو بزنه قرار گرفتم اما این توفیق به خاطر مریضی و ناخوشی از من سلب شد و شهید اربابیان یکی دیگه از بچه ها رو جایگزین من کرد.
به شهید اربابیان اعتراض کردم اما ایشون با مهربانی گفت: که ماموریت های دیگری هم داریم و از شما استفاده خواهیم کرد

#شب_عملیات_کربلای_یک با یه تعداد از #بچه_های_تخریب ، طرح عملیات و اطلاعات عملیات ماموریت پیدا کردیم تا بعد از شکستن خط توسط رزمندگان ، معبر رو برای عبور لودر و بلدوزرها عریض کنیم
ساعات پایانی روز 9 تیر ماه سال 65 #عملیات_با_رمز_یا_اباالفضل_العباس(ع) شروع شد و رزمنذگان از #معبری که #بچه_های_تخریب درمیدان مین باز نمودند عبور کرده و خط دشمن شکسته شد.
بچه های گردان ها درحال پیشروی به سمت دشمن بودند که ماموریت ما آغاز شد
قرار براین بود که معبر به پهنای عبور لودر و بولدوزرها از مین و موانع پاکسازی شود
وقتی به معبر رسیدیم از دستگاههای مهندسی پیاده و مشغول خنثی کردن مین ها شدیم.
منورهای دشمن همه جا را مثل روز روشن کرده بود و توپخانه ما به شدت مواضع دشمن رو میکوبید و بعضی از کمین های دشمن که هنوز سرکوب نشده بودند روی معبر آتش میریختند.
هر چند متر که معبر پاکسازی میشد لودر و بلدوزرها هم پشت سر ما وارد معبر میشدند.
هنوز به آخر #میدان_مین نرسیده بودیم که با پیکر چند شهید مواجه شدیم که در حال سوختن بودن .
بالای سر پیکرهای سوخته که رسیدیم زیر نور منور چشمم به یکی از شهدا خیره شد
بله اون #همسنگر_شهیدم_موسی_انصاری بود که دقایقی قبل در حال زدن معبر به شهادت رسیده بود.
یادم اومد که در تقسیم بندی اولیه قرار بود من با شهید انصاری هم تیم باشم.
فرصت گریه و زاری کنار حاج موسی رو نداشتیم اما با قلبی محزون و دلی شکسته پیکر سوخته او و دیگر شهدا رو کنار معبر کشیدیم تا زیر چرخ ها و شنی ها بلدوزر صدمه نبینند و به پاکسازی میدان مین ادامه دادیم.
هر چه جلو تر میرفتیم آتش تیر بارها و آرپی جی های دشمن رو هم روی معبر احساس میکردیم.
با مدد الهی دستگاههای مهندسی سالم به خط درگیری رسیدند و مشغول احداث خاکریز و جانپناه برای رزمندگان شدند.
خط خیلی نابسامان بود میشد فهمید فرماندهی اینجا نیست که بچه ها رو هدایت کند.
بعضی از راننده های لودر بلدوزرها نیاز به روحیه داشتند چون خدایی در فاصله چند متری با دشمن و حتی یه جاهایی جلو تر از رزمنده ها مشغول زدن خاکریز بودند.
روحیه دادن به راننده ها هم وظیفه دیگری برای ما شده بود.
حال من خیلی بد بود
احساس کردم 40 درجه تب دارم و بایستی عقب میرفتم و مداوا میشدم
اما نیاز بود توی خط بمونم و کمک به راهنمایی و سازماندهی بچه های درگیر با دشمن بکنم.
دوشکاهای دشمن ول کن نبودند و بدون توقف آتیش میریختند .
نزدیکی های صبح کمین های دشمن پاکسازی شدند و یک مقدار خط آرام شد و بچه های رزمنده پشت خاکریزها پناه گرفتند.
من هم خودم رو به بهداری رسوندم و اونجا بستری کردند و بعد هم به تهران انتقال دادند و تشخیص این بود که حسبه روده گرفتم.
یاد همه ی اون روزهای خوب و دوستان خوب و شهدایی که خوب رفتند بخیر.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#کرببلا_رفتن_بس_ماجرا_دارد

#اربعین_نزدیک است و خیلی ها از عاشقان حسینی آماده شرکت در راهپیمایی اربعین میشوند
امسال هم جمعی از همسنگران تخریبچی از #هیات_الوارثین عازم این عملیات فرهنگی هستند.
یاد اون روزهایی بخیر که برای راضی کردن مادرهامون برای حضور در جبهه قول آزادی راه کربلا رو میدادیم.
و وقت اعزام هامون به جبهه دست جمعی زمزمه میکردیم...
زایرین آماده باشید... کربلا در انتظار است
یا اینکه با همه ی توان وجودمون فریاد میزدیم..
این حمله غوغا میکنیم... راه نجف وا میکنیم.
یادم میاد آخرین سخنرانی فرمانده مون #شهید_حاج_سید_محمد زینال حسینی #فرمانده_تخریب لشگر10 وقتی که غواص ها مهیای #عملیات_کربلای 5 میشدند ازقول امام راحل فرمودند. که امام گفته به رزمنده ها بگید شما کربلا میرید و من هم می آییم و اونجا با هم نماز میخونیم.
#شهید_حسن_مقدم که چند روز قبل از محرم در عملیات کربلای 2 شهید شد این شعر رو زمزمه میکرد..
اگه باز بشه یه روزی را کربلات حسین..... من میام تو راه و میشم سگ زوارات حسین.
#مداح_شهید_امیر_مسعود_تابش بارها توی مجلس روضه و دعا این رباعی رو میخوند
آنانکه غمت به جان خریدند حسین
یکباره دل از جهان بریدند حسین
افسوس که خونین کفنان ایران
جان دادن و کربلا ندیدن حسین
آخرش هم در عملیات کربلای یک در نزدیک ترین فاصله به کربلا و ازداخل میادین مین #شهر_مهران با انفجار مین والمر به معراج رفت.
همه جا سخن از آزادی راه کربلا بود اون شهیدانی که من توفیق درک حضورشون را داشتم همه در آرزوی زیارت کربلا روز و شبشون میگذشت.
روزهای سال پایانی جنگ یعنی سال 67 روزهای سخت و تلخی بود. بچه ها به شوخی این نوحه معروف را با هم میخوندند که...
کربلا کربلا ما داریم میاییم... و بعد ادامه میدادند.. اگرمورچه بودیم تا حالا رسیده بودیم... اگه لاک پشت بودیم قدس وگرفته بودیم.
وتوی خنده هاشون میگفتند.. اگرم نیایم.. یارم میایه دلدارم میایه...
وآخرکلام
روزهای سخت #عملیات_عاشورایی_خیبربود
روزهایی که پیام امام رسیده بود که #جزیره_مجنون باید حفظ شود
همون روزهایی که فرمان رسیده بود ، همه برند جزیره و بجنگند تا مجنون سقوط نکنه.
توی این هیاهو وارد خط مقدم تیپ سیدالشهداء علیه السلام شدیم.
قبل از اینکه به #دهکده ، که اوج درگیری بود برسیم اونقدر آتش دشمن سنگین شد که مجبور شدیم به زمین بچسبیم. همه جا رو گرد و خاک گرفته بود. دهها تانک دورما بودند و با گلوله مستقیم رزمنده ها رو نشونه میرفتند.
توصیف اون غوغا برای من خیلی مشکله.
یه مقدار گرد و خاک که خوابید سینه رو یه کمی ازخاک بلند کردم و نگاهی به اطراف انداختم. یه تصویری توی ذهنم حک شد که تا عمر دارم یادم نمیره.
یه رزمنده به صورت افتاده بود که از کمر به پائین رو نداشت. معلوم بود که یکی از گلوله های مستقیم تانک نصیبش شده.
اما پشت #لباس_خاکیش که با خونش گلگون شده بود یه جمله ای نوشته بود که شرح همه ی سرنوشتش بود.
نوشته بود با خط خون...
#کرببلا_رفتن_بس_ماجرا_دادرد
یاد همه شون بخیر
جامونده از شهدا #جعفر_طهماسبی
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
🌹🔹 #شهید_محمد_حسین_بابالو
شهادت 3 مرداد 1367
#عملیات_دفاع_سراسری
جاده اهواز- خرمشهر

بعد از #عملیات_کربلای_8 در بهار سال 66 اومد #گردان_تخریب.
قبلا گردان رزمی بود.
زود خودش رو پیدا کرد و از نیروهای عملیاتی بود
فرمانده ما #شهید_سید_محمد نگاه ویژه ای بهش داشت.
تیر اندازیش حرف نداشت. حتی گلوله آرپی جی رو خیلی دقیق به هدف میزد.
توی رزم های شبانه کمک بچه ها میکرد.
یک شب در رزم شبانه از بالای #حسینیه_الوارثین اونقدر دقیق گلوله آرپی جی رو بین دو تا چادر بچه ها زد که من با همه ی وجودم بهش گفتم . دمت گرم

توی کارهای سخت همیشه پیش قدم بود.
شهید زعفری وقتی میخواست صداش کنه نمیتونست اسم فامیلش رو صدا کنه... یه خورده فکر میکرد و صداش میکرد.. برادر بیلولی
اون هم قهقه میخندید.
بعد از شهادت #شهید_داوود_ابراهیمی که خیلی با هم صمیمی بودند خیلی به هم ریخت.
هوای رفتن به سرش زده بود.
تا آخر سال 66 توی تخریب موند.
میگفت مثل اینکه ما اینجا شهید نمیشبم
سال 67 رفت #گردان_حضرت_علی_اکبر_علیه السلام
و شهیددقایق آخرجنگ شد
و سوم مرداد 67 درنبردی عاشورایی با لب تشنه به لقاءحق شتافت.
@alvaresinchnnel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#یاد_مداحان_شهید_بخیر
🔸 #مداح_شهید_داوود_بنی_جمالی
#شهادت_عملیات_کربلای_5
محل شهادت #شلمچه 21 دیماه 65

اسمش داوود بود اما بیشتر مجید صداش میکردند
از مربیان و فرماند هان پادگان آموزشی 21 حمزه بود
خیلی از رزمنده ها که بعدا شهید شدند زیر دست ایشون آموزش دیدند
صدای بم و زنگ داری این نوکر امام حسین(ع) زبانزد بود و این خودش به سوز صداش اضافه میکرد
شهید بنی جمالی در امر آموزش خیلی جدی بود
اما بعد از کار با همه ی نیروهاش گرم میگرفت
بالاخره هرطوری بود برای عملیات ها خودش رو به جبهه میرسوند تا از نزدیک شاهد رزم دست پرورده هاش باشه.
این مداح متواضع و مخلص در #ایام_فاطمیه و در #عملیات_کربلای_5 از #غرب_کانال_ماهی به عرش پرکشید.
پیکر مطهر این ذاکر اباعبدالله الحسین(ع) بیش از 7 سال بر خاک #شلمچه برجای ماند و سال 77 در گلزار شهدای بهشت زهراء(س) در قطعه 26 برای همیشه آرام گرفت.
#روحش_شاد
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
مراسم سی و هشتمین سالگرد #عملیات_کربلای_1
مراسم گرامیداشت شهدای "سنگرسازان بی‌سنگر" در عملیات کربلای یک با حضور رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، خانواده‌ها و زائرین شهیدان در قطعه ۵۳ گلزار مطهر شهدا برگزار شد.
در این مراسم به مناسبت سی و هشتمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج مهدی عاصی تهرانی فرمانده مهندسی رزمی جهاد استان تهران و شهدای فتح مهران در عملیات کربلای برگزار گردید بازماند گان عملیات مهندسی رزمی در دشت مهران از رشادت شهدای سنگر ساز بی سنگر حسین دیهیم فر ، خسرو صبوری و ایوب سلسپور روایتگری نمودند.. یاد و خاطره شهید مدافع حرم محمد حسین محمدخانی در سالروز تولدش گرامی داشته شد
🔷عملیات کربلای یک در شب 9 تیرماه سال 1365 در منطقه عمومی مهران انجام شد و در این عملیات شهرمهران از لوث وجود بعثیون پاکسازی شد.
@alvaresinchannel
#بزرگداشت_شهدای_تخریبچی
#عملیات_کربلای_1
#عملیات_نصر_4
جمعه 15 تیرماه 1403
گلزار شهدای تهران
خیلی از دوستان و همسنگران از دست اندرکاران صندوق های رای بودند
اما سالگرد فرمانده بود و میباستی مراسمی برگزار گردد و به نیابت از دوستان و همرزمان کارگزار انتخابات در کنار مزار شهید زینال حسینی و در آخرین جمعه ماه ذی الحجه زیارت عاشورا برگزار شد...
انشاالله مدد جبهه انقلاب
و رئیس جمهور ادامه دهند راه #رئیس_جمهور_شهید_آیت_الله_رئیسی
@Alvaresinchannel
هیات الوارثین(رزمندگان تخریب لشگر۱۰)
#پیشواز_ماه_محرم
سی و هفتمین سالگرد شهادت فرمانده تخریبچی #شهید_حاج_سیدمحمدزینالحسینی
وشهدای #عملیات_کربلای_۱ و #نصر_۴
مکان:گلزار شهدای بهشت زهرا(س)_میدان شهدای تخریبچی در جوار مزار شهید زینال حسینی(قطعه۲۹)_ساعت ۱۸.۳۰
امروز رو سرنوشت و انتخابات است. غروب جمعه به یاد مولایمان حضرت صاحب الزمان(ع) و یاری جبهه حق و یاد شهدای تخریبچی گردهم می آییم.
@alvaresinchannel
#سی_وهشتمین_سالگرد
یاد و خاطره شهدا و سرداران شهید #سنگر_ساز_بی_سنگر در #عملیات_کربلای_یک را گرامی میداریم.
@ALVARESINCGANNEL
در سالروز حماسه #عملیات_کربلای_یک_نصر_4
یاد و خاطره شهدا و سرداران شهید #لشگر_10_سیدالشهداء(ع) در #عملیات_کربلای_یک و #نصر_4 را گرامی میداریم.
@alvaresinchannel
به مناسبت سی و هشتمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج مهدی عاصی تهرانی فرمانده مهندسی رزمی جهاد استان تهران و شهدای #عملیات_کربلای_یک برگزار میشود
🔶زمان:پنجشنبه ۱۴ تیرماه از ساعت ۱۷
🔷گلزار شهدای تهران _ قطعه ۵۳_ معبر مهران
@alvaresinchannel
#سی_وهشتمین_سالگرد
یاد و خاطره شهدا و سرداران شهید #لشگر_27_محمدرسول_الله(ص) در #عملیات_کربلای_یک را گرامی میداریم.
@ALVARESINCGANNEL
🌺🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
قبل از غروب آفتاب
دروازه قرآن #عملیات_کربلای_یک
آزادسازی شهر مهران
9 تیرماه 65
رزمندگان لشگر10
از سمت چپ
اکبر اسماعیلی . شهید محمد حسینی . . . شهیدان حسن عابدینی و عبدالله نطاقپور و ابوالفضل کریمی و احمد قاسمی . احمد اسدی . شهید فرازنده نیا و علی حیدری
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#گفتند_امشب_باید_به_دشمن_حمله_کنیم
امروز همه به خود سازی مشغول بودند
یه عده #وصیت_نامه مینوشتند و به دوستان و همسنگرانشون توصیه های آخر رو میکردند
یه عده هم مدام تجهزاتشون رو چک میکردند و ماموریت هاشون رو با همراهانشون مرور میکردند
ساعت 4 بعد از ظهر همه ی نیروهایی که باید در شب اول عملیات میکردند در #موقعیت_عشق_حسین جمع شدند
مثل اینکه #مراسم_وداع برگزار میشه
با حضور گردان ها دیگه جای سوزن انداختن نیست
بچه ها دو به دو دست در آغوش هم انداختند و دارن وداع میکنند
گفتند قرار برادر محسن رضایی برای بچه های #لشگر_10 صحبت کنه
آقا محسن با شعار صل علی محمد یار امام خوش آمد پشت تریبون رفت
آقا محسن از اهمیت عملیات گفت.
گفت صدام جنایت کار گفته مهران در مقابل فاو و شما رزمندگان امشب میخواهید توی دهن صدام بزنید
همه ی بچه ها خوشحال بودند که برای عملیات انتخاب شدند.
بعد از آقا محسن حاج صادق آهنگران پشت میکروفون قرار گرفت.
نیم ساعت هم با نوای حاج صادق رزمنده ها گریه کردن و سینه زدن
و بعد از نوحه خونی گردان ها به خط شدند تا از دروازه قرآن عبور کنند.
حاج علی فضلی کنار دروازه قرآن ایستاده و هرکسی رد میشه باهاش روبوسی میکنه
هوا داره تاریک میشه و کامیون ها به خط شدند تا بچه های گردان ها رو به سمت خط ببرند.
#بچه_ها_نماز_مغرب_و_عشا رو خوندند و راه افتادند
روز 9 تیرماه نزدیک آخرای ماه قمری است
ماه توی آسمون نیست که مهتاب اطراف رو روشن کنه
این تاریکی خوبه برای نزدیک شدن به دشمن.
همه آماده برای انجام تکلیف
#عملیات_کربلای_یک
#با_رمز_یا_اباالفضل_العباس_ادرکنی
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#شب_عملیات
#عملیات_کربلای_یک
9 تیرماه 1365

دوشنبه 9/4/65 ساعت 22.30 پس از اعلام رمز يا ابوالفضل العباس (ع) رزمندگان لشكر 10 سيدالشهداء (ع) ، گردانهاي المهدي(ع) به فرماندهي سردار شهيد مسعود(صمد) يكتا در سمت راست جاده آسفالتي مهران به دهلران و گردان حضرت علي اصغر(ع) در سمت چپ جاده آسفالتي به عنوان خط شکن عملیات خود را آغاز کردند و گردانهای حضرت علي اكبر (ع) ، حضرت حمزه سيد الشهداء (ع) و گردان زرهي که به عنوان نیروی احتیاط در خط حضور داشتند در ساعت 5 صبح 10 تیرماه وارد عملیات شده و با هماهنگي ساير گردانها با عبور از رودخانه گاوي و موانع و استحكامات دشمن،منطقه وسيعي رااز دست دشمن آزاد نمودند و تا نزدیکی روستای امام زاده سيد حسن پيشروي کردند
@alvaresinchannel
More