🌹تالــشــســتــان🌹

Channel
Logo of the Telegram channel 🌹تالــشــســتــان🌹
@taaleshestanPromote
1.14K
subscribers
15.5K
photos
2.68K
videos
2.67K
links
🔼اولین و بزرگترین کانال اختصاصی تالش زبانان ایران و جهان🔼 سوالات و پیشنهادات بخش آشپزی @yas4344
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
ورود اسلام به تالش
قسمت سوم
زمانی هم که اسماعیلیان به دست مغول سرکوب می شدند   شیخ زاهد گیلانی جانشین مرشد صاحب نفوذ خود سید جمال الدین ،ایلخان مغول را که در مغان و در مجاورت خاک تالش شمالی پایگاه دائمی ایجاد کرده بودند شدیداً تحت تأثیر خود قرار می‌دهد تاجایی که ارغون شاه مغول در زمره مدیران او قرار می‌گیرد .
عامل دیگری که در ناپایداری حنبلی و دوام و  گسترش شافعی در تالش تاثیر داشت این بود که تا قبل از روی کار آمدن دولت آمدن دولت صفویان اهالی قصبات و ولایات مجاور دیار تالش در خاک آذربایجان خصوصاً اهالی دره شاهرود که تالشان روابط اقتصادی و اجتماعی گسترده‌ای با آنها  داشتند پیرو مذهب شافعی بوده اند  و رهبری مذهبی آنان بر عهده  خانقاه دایوی  خلخال بود.
مشایخ دایو با تالشان  رابطه بسیار نزدیک داشتند و آرامگاه عده ای  از آن مشایخ مانند شیخ جنید شیخ جمال الدین در برزکوه و شیخ ابوالمعالی در  جنبه سرا ،هنوز از جمله اماکن متبرکه تالش 
.می باشد .
پس از تغییر مذهب در ولایت خلخال اهالی شمالی از روستاهای آن مانند کجل ،شمس آباد، دیز ،قستجین ،کلوان، کوه بنان و هشتجین  همچنان شافعی باقی ماندند.
روحانیان سنی روستاهای یاد شده با بخش اسالم تالش پیوسته رابطه نزدیکی داشته اند .
بنا به نوشته مارسل بازن ، روحانیان  سنی اسالم و همچنین قسمت زیاد کارگران مهاجر و مغازه‌داران ترکی زبان اسالم اهل آن روستا ها میباشند .
از یک قرن پیش نیم به پیش بعضی از آنها به تدریج در محله های مختلف اسالم مقیم گردیده‌اند .
بنابراین در منطقه مذکور مهاجرت خلخالی های ترکی و تاتی زبان به تقویت مذهب شافعی کمک کرده است .
گرایش به مذهب شیعه در گیلان و تالش جنوبی با اینکه از زمان صفویان آغاز گردیده ظاهراً در آغاز روند آرامی داشته چنانکه اولئاریوس که در سال ۱۰۷۳ زمان  حکومت شاه صفی در ایران به سر می‌برد و گیلان را از نزدیک دیده است در سفرنامه خود می گوید عموم اهالی بیه پس سنی هستند.
به نظر می‌رسد که گرایش به مذهب شیعه در اینجا از طرف شرق و از دشت گیلان صورت گرفته باشد  نه از آذربایجان در حقیقت تالش جنوبی از مدت ها قبل جزو واحدهای سیاسی تمرکز یافته در گیلان محسوب می‌شد و در نتیجه تا آنجایی که ما اطلاعات داریم ،در اعتقادات مذهبی آنها نیز شریک بود بدین ترتیب در قرن ۱۴ میلادی گیلان غربی که عمده وسعت آن را منطقه عمومی تالش تشکیل می‌دهد کاملاً سنی مذهب بود و فقط مدتی بعد از فتح گیلان توسط شاه عباس کبیر ساکنان گیلان غربی تدریجاً از مذهب سنی به  شیعه گرویدند .
متاسفانه اطلاعات دقیقی در مورد چگونگی آهنگ توسعه گرایش به مذهب شیعه در دست نیست، مخصوصاً نمی‌دانیم که سرحد مذهبی کاملاً مشخصی که امروزه در دهستان صددرصد سنی خوشابر را از شاندرمن صددرصد شعیه جدا میکند چگونه به وجود آمده است این شکاف باید در هنگام تفرقه انداختن بین خانات گسکر  تکثر به وجود آمده باشد.
پایان قسمت سوم
منبع کتاب تالشان  کیستند
تالیف استاد دکتر علی عبدلی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
ورود اسلام به تالش
قسمت دوم
شیخ عبدالقادر مشهور به غوث گیلانی و شیخ مشرقی ،امام طریقه قادریه فتوا های مورد قبول پیروان مذاهب حنبلی و شاخه ای می باشد ،در سال ۳۷۱ در شهر شفت و یا روستای پشتیر صومعه‌سرا متولد می‌شود و دیری نمی گذرد که شهرتش  در تمام عالم اسلام پراکنده می گردد.
در مورد مذهب مردم غرب گیلان که منطقه قومی تالش بیشتر وسعت آن را تشکیل می دهد آمده است:
همگی مذهب امام زائد عابد احمد حنبل را دارند و نیز در مسالک الابصار فی الممالک  وا لابصار
که در سال ۷۳۷ هجری قمری نوشته شده آمده است :
گیلان بیه پس  چهار شهر بزرگ دارد که در هر شهر و حومه آن سلطانی حکمرواست .
این چهار شهر فومن، تولم و گسکر و رشت است و مردم آن حنبلی مذهب اند ، تقریباً در همان زمان نویسنده ای دیگر در توصیف گشتاسفی که قسمتی از خاک تالش شمالی بوده می‌گوید:
مردمش سفید چهره اند  و بر مذهب امام شافعی.
از مطالب بالا چنین بر می آید که  در نیمه اول سده هشتم اوّلاً عموم اهالی منطقه عمومی تالش از شفت و فومن تا گشتاسفی و مغان سنی بوده‌اند، ثانیاً اهالی نیمه شمالی آن منطقه بر مذهب شافعی و اهالی نیمه جنوبی آن حنبلی  بوده اند .
ما هنوز نمی دانیم که در آغاز گرویدن  تالشان  به دین اسلام ،مذهب شافعی در بخش شمالی  و مذهب حنبلی  در بخش جنوبی منطقه سکونت آنان چگونه و با چه ترتیبی رواج یافته است .
اما در مورد تحولات مذهبی که بعدها در منطقه مذکور رخ داد و بر اثر آن مذهب  حنبلی  جای خود را به شیعه امامی داد و سنی شافعی ضمن اینکه تا نیمه های منطقه گسگر گسترش یافت، در شمال تحت تاثیر قرار گرفت ،می توان دلایلی را بر شمرد.
در اوایل سده ششم هجری قمری زمانی که اسماعیلیان تمام ارکان  پایداری در گیلان  را در هم می کوبیدند  و تدریجا  بر کل آن  ایالت تسلط می یافتند سادات کیایی در بیه پیش مجبور به عقب نشینی می شوند و امیر ملک حاکم شفت به  دست فداییان اسماعیلی  به قتل می‌رسد.
در تالش شمالی ضمن اینکه وحشت کمتری از دشنه فداییان وجود داشت خانقاه
سید جمال الدین آستارایی مرشد شیخ زاهد تالش گیلانی همچون قلب تپنده مذهب شافعی در آنجا به فعالیت خود ادامه می داد و صوفیان وابسته به آن خانقا در نقاط مختلف تالش شمالی و وظایف خود را در امر تبلیغ دین و ارشاد مردم ارائه می دادند اما مذهب حنبلی در جنوب،گسکر، فومن و شفت از وجود چنان خانقاه  و صوفیان فعال بی‌بهره بود .
پایان قسمت دوم
منبع
کتاب تالشان کیستند
تالیف استاد دکتر علی عبدلی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد  تالشان
امروز
ورود اسلام به تالش
قسمت اول
از ورود اسلام به تالش تاریخ مشخصی به دست نیامده است .اگرچه امروزه به تحقیق روشن گردید است که دین اسلام به قهر و غلبه وارد گیلان نشده و بلکه بر اثر تبلیغ علویان در اواسط سده سوم هجری مردم گیلان به این دین گرویده‌اند، برخی منابع گویای آن است که در زمان حکومت خلیفه اول اسلام، سپاهی به فرماندهی براء بن عازب و یا حذیفه پسر یمان حاکم آذربایجان به گیلان و طیلسان= تالش و مغان ،،یورش برده و پس از گشودن آن نواحی، با گرفتن خراج صلح نموده است.
همچنین بار دیگر در سال ۲۵ هجری، ولید پسر عقبه بر مردم مغان و ببرو و تالش و گیلان تاخته و با گرفتن اسیر و غنیمت مانند حذیفه با  مردم
آن نواحی صلح  می کند .
به عبارتی اعراب در دهه های نخست تاریخ هجری از سویی آذربایجان و مغان به سوی ایالات جنوب (تالش و گیلان) یورش می برند و پس از کسب پیروزی های نظامی در قبال دریافت خراج و جزیه استقلال مردم آن نواحی را به رسمیت می شناسند و از آنجا خارج می شوند .
گویا در سال ۱۲۳ هجری قمری نیز مروان بن محمد به مغان و گیلان لشکر کشیده است از نتیجه آن لشکرکشی گزارشی در دست نیست از آن زمان تا اواخر سده دوم هجری که خیزش  بابک خرمدین در صفحات مغان آذربایجان و تالش شمالی آغاز می شود. در  منابع موجود اشاره‌ای به اوضاع تالش نمیشود ولی مجموعه شواهد حاکی از آن است که تهاجمات جستجو گریخته اعراب به تالش و مغان منجر به رواج اسلام در آن نواحی نگردیده و مردم آنجا همچنان به دین پیشین خود بودند.
ظاهراً دین اسلام بر اثر غزوات دیسیم سالاری پسر ابراهیم کرد که در اوایل سده ای ۴ در آذربایجان فرمانروایی می کرد در مغان و تالش شمالی رواج یافته است.
دیسیم بن  ابراهیم کرد معاصر با فیروزشاه زرین کلاه  جد ششم شیخ صفی الدین اردبیلی زمانی که پرچم ملک ستانی بر می‌افروزد مردم مغان و آن حدود از حیله ایمان عاری  و شرف اسلام بی بهره بودند آن سلطان غزا پیشه به شعله تیغ آبدار ساحت آن ولایت را به نور اسلام روشن ساخت.(رجوع شود به منبع پاورقی کتاب )
که  ناگفته نماند که  سال ها پیش از آن تاریخ اسلام شیعی به وسیله علویان از سوی جنوب و شرق  وارد گیلان شده بود و بیشتر اهالی
بیه پیش =شرق گیلان  آن را پذیرفته بودند.
ظاهراً اختلافات دیرین بین حکام
بیه پیش= این سوی سپیدرود و بیه پس= آن سوی سفیدرود.
موجب شده بود که  بیه پسی ها در تشرف به اسلام نیز راه خود را در پیش گیرند و در مخالف به  بیه پیشی ها مذهب سنت را برگزینند.
بنابراین بنابر گزارش احمد مقدسی درسده چهارم هجری قمری نواحی  دیلم شیعه و بیشتر گیلانیان سنی هستند .
شواهد گویای آنند که اسلام در تالش از مغان تا فومن در اوایل سده چهارم به سرعت گسترش یافته و تبدیل به یک نیروی معنوی ریشه دار در جامعه گردیده است .
در سال ۳۴۹  به نام اسحاق پسری در گیلان آشکار شده و خود را المستجیر بالله  خواند و بنیاد دعوت گذاشت و گروهی از گیلانیان که برخلاف دیلمیان بر مذهب و دیگر گیلانیان بر مذهب سنت بودند بدو گرویدند . تا جایی که به یاری پیروان خود به منظور کشورگشایی و مغان و آذربایجان لشکرکشی می کند و به موفقیت هایی نیز دست می یابد .
پایان قسمت اول

منبع

کتاب  تالشان کیستند
تالیف  استاد دکتر علی عبدلی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش در دوره اسلامی(قسمت سوم)
دین و باورهای تالشان
بعد از این که ساسانیان به قدرت رسیدند و دین را بخشی از ارکان حکومت خود قرار دادند و مردم را به زور به پذیرفتن آیین زرتشتی واداشتند، بعضی از ایالات به سادگی دین جدید را پذیرفتند و به پرستش اهورامزدا پرداختند و بعضی چون مردم ارمنستان تا پای کشتار و غارت و اسارت زنان، دختران و کودکان خود ایستادند، هم چنان که در بخش ساسانیان اشاره شد، اقوامی که سرزمین های شان با قبایل نیمه وحشی شمالی هم مرز بودند به علل سیاسی از جانب شاهنشاهان ساسانی مراعات می شدند و با آن ها با ملایمت رفتارمی شد و از اعمال زور و تحمیل دین خود خودداری می کردند.
تالش در هم جواری و همسایگی آلبانیای قفقاز قرار داشت و به همین روی از سیاست مدارای ساسانیان برخوردار بود. احیاناً اگر تالشان دین جدیدی را هم می پذیرفتند، در ادای امور آن زیاد سخت نمی گرفتند و هم چنان که گفتیم دین زرتشتی را که پیش از اسلام دین رسمی ایران به شمار می رفت اکثراً نپذیرفته بودند. شاید آن ها هنوز در کوهستان ها و سرزمین های خود به آداب کهن وکیش نیاکان خود، مهرپرستی و شاید  هم توتم پرستی دلبسته بودند.
به تدریج دین زرتشتی نیز به مرور جای خود را در میان مردم باز کرد و در سراسر ایران پا گرفت. تا زمان سلطنت ترکان سلجوقی، آیین مزدایی و معابد زرتشتی در گیلان، هم چنان برپابود.
پس از این که حسن صباح در الموت و در همسایگی گیل و تالش مستقر شد، همه موبدان زرتشتی را از آن سرزمین ها بیروت راند و یا این که آنان را ناگزیر به قبول مذهب خود ساخت، سپس سادات علوی یعنی بازماندگان حضرت امام حسین(ع) به پا خاستند و کم کم جای خالی روحانیون زرتشتی را درآن مناطق پرکردند و قبور سادات و امامزاده ها، به صورت بقعه ها در جنگل های گیلان و تالش جای گزین معابد زرتشتی شد.
ناگفته نماند که ادیان و مذاهب هرگز نتوانسته بودندتالش را پای بند خود سازند، زیرا تالشان به بی دینی خو گرفته، آیینی را دوست نداشتند. شاید زندگی در طبیعت و نحوه معیشت ایلی در کوهستان، آن هارا از هر قیدی دور و آزاد بار آورده بود و اگر به شریعت م مذهب چندان رغبتی نشان نمی دادند، در عوض جنگ جویان دشمن شکن دلیری بودند که در وقت خود دین خود را به سرزمین شان ادا می کردند.چنان که قرن ها بعد حمدالله مستوفی درباره آن ها نوشت:" چون کوهی اند، ازمذاهب فراغتی دارند اما به شیعه و بواطنه نزدیک ترند."
تالشان گرچه زمانی با خرمیان همراهی داشتند و روزگاری به علویان و زندیان یاری می دادند، با این حال، یگانه آرزوی آنان بود که به دست علویان بنیاد خلافت عباسیان کنده شود و ایران به استقلال خود برگردد.
منبع کتاب جستارهایی در تاریخ تالش
جلد اول
نوشته آقای عبدالکریم آقاجانی تالش
فصل چهاردهم تالش در دوره اسلامی
ص165-166
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
@TaleshAva
تالشه گشه - سجاد عاشوری
تالشَه گِشَه 

سجاد عاشوری

مدیر تولید : میلاد میرزائی
ترانه : علی شمسی نژاد
ملودی : سجاد عاشوری
آهنگ و تنظیم : امیر دستخط
میکس و مسترینگ : جابر بهارمست
تولید : خرداد 1403

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب درمورد تالشان
امروز
تالش در دوره اسلامی ( قسمت دوم)
به سال25 هجری، در لشکرکشی ولید بن عقبه، که در عهد خلافت عثمان اتفاق افتاد، بلاذری در شرح جنگ های آن زمان نیز مینویسد: ولید بن عقبه بن ابی معیط بن ابی عمرو بن امیه چون از جانب عثمان بن عفان، والی کوفه گردید، از حدود قزوین به بعد را یعنی دیلم و آذربایجان و گیلان و موقان و ببر و طیلسان( تالشان) را از نو فتح کرد و باز به کوفه بازگشت.
چنین به نظر می رسد بیش تر حملات تازیان به تالش در برنامه های حاشیه ای آن ها و در لشکرکشی های شان به صفحات گیل و دیلم و آذربایگان صورت گرفته است.
بی شباهت نیست گفته شود مردم گیلان و دیلمستان و تالشان آن جا که دیگر قدرت مقابله با دشمن پر زور را نداشتند، ظاهرا اعلام اطاعت کرده، تسلیم شدند. هنوز چند صباحی از مراجعت دشمن نگذشته بود که آنان از پیمان خود برتافته، نافرمانی از سر گرفتند و به همین جهت، دشمن بارها به سرزمین آن ها تاخت و کاری از پیش نبرد و سرانجام به ستوه آمده، به امید دریافت باج و خراج آن ها را باز به حال خود وا گذاشت.
در همان سال 25 هجری که یک باردیگر، زمانی که مردم آذربایگان بر اعراب شوریدند و ولید به جنگ ایشان مامور گشت، " عبدالله بن شبل احمسی بر طلایه سپاه وی امیر بود، پس بر اهل موقان و ببر و طیلسان( تالشان) هجوم بردند و غنیمت و اسیر فراوان به دست آوردند، اهل خوره های آذربایجان طلب صلح کردند، ولید به همان  شرط های صلح حذیقه، ایشان را امان داد."
بنا به گفته طبری، این واقعه در زمان لشکرکشی اعراب به ارمنستان اتفاق افتاد که می نویسد: " ولید بن عقبه درایام خلافت عثمان که امارت کوفه داشت به غزای آذربیجان و ارمنیه رفت، سلمان بن ربیعه ی باهلی را خواست و به عنوان مقدمه دار خویش فرستاد، پس از آن ولید با جمع کسان برفت، می خواست در سرزمین ارمنیه پیش روی کند، برفت تا به آذربیجان رسید و عبداله بن شبیل بن عوف احمسی را با چهار هزار کس فرستاد که به مردم موقان و ببر و طیلسان ( تالشان) هجوم برد و به اموال شان دست یافت و غنیمت گرفت و قوم از او بگریختند و اسیران کمی از آن ها به دست آورد و پیش ولید بن عقبه بازگشت."
ایرانیان هرگز این همه کشتار و غارت و چپاول و وحشی گری اعراب را فراموش نکردند. به قول کسروی: " آتش کینه این دشمنان بی گانه را همواره در دل داشتند و درهر هنگام که فرصت می دیدند به شورش و کینه جویی بر می خاستند و از این جاست که مسلمانان آذربایگان را از سرزمین های با زور گرفته شده می شمردند و آن گاه در کوهستان های پیرامون آذربایگان  مردمان جنگی و دلیر هم چون گیلان، تالشان و موغان نشیمن داشتند که گردن به فرمانروایی تازیکان نگذارده استقلال و آزادی خود را از دست نهشته بودند و ازاین رو تازیکان( تازیان) ناگزیر بودند که پیوسته دسته های انبوهی از مجاهدان و غازیان در آذربایگان پاسبان بگذارند."
طبری می نویسد:" همواره شش هزار تن جنگ جو از کوفه بدان جا فرستاده شده، هرچهارسال یک بار عوض می شدند."
منبع کتاب جستارهایی در تاریخ تالش
جلد اول
نوشته آقای عبدالکریم آقاجانی تالش
فصل چهاردهم تالش در دوره اسلامی
ص164- 165
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش در دوره اسلامی(قسمت اول)
سرانجام در جنگ نهاوند آخرین پایگاه و  مقاومت ایرانیان در هم شکست و به پیروزی کامل عرب انجامید و سقوط دولت ساسانی را مسلم ساخت. پیشروی اعراب در ایران آغاز شد و به تدریج به شهرها و نقاط آباد آن راه گشودند، سپس به سرزمین های پرآب و سرسبز ایران دست یافتند که هرگز در رویایشان ندیده بودند. سرزمین هایی که از یک سو سردسیر و ییلاقی و از سوی دیگر گرمسیر و قشلاقی هم چون آذربایگان و مغان با چمن های خرم و چراگاه های فراوان با کوه های بلند و دشت های پهناور که از هرجهت برای زندگی ایلی و عشیره ای بهترین به شمار می آمد. آن ها علی رغم تهاجمات مکرر هرگز به سرزمین های کوهستانی و صعب العبور و جنگلی تالش دست نیافتند. اولین بار تالش به عهد خلافت عمر هدف تاخت و تاز اعراب قرار گرفت که کاری از پیش نبردند.
بلاذری در باب فتح ری و قومس می نویسد: چون عمر بن خطاب، عماربن یاسر را معزول کرد و مغیره بن شعبه را به جای او ولایت کوفه داد، مغیره، کثیر بن شهاب حارثی را بر ری و دشتبی گمارد.
ابن کثیر در روز جنگ قادسیه نیروی نیکو کرده بود چون به ری رسید، دید اهل آن عهد شکسته اند، پس با آنان جنگید تا طاعت آوردند و به پرداختن خراج و جزیه تن دادند، آن گاه کثیر به جنگ دیلم رفت و بعد ببر و طیلسان (تالشان) را گشود.
ابن اثیر نیز در باب وقایع سال 22 هجری در شرح فتح قزوین و زنگان می نویسد: براء، دیلمان را تار و مار کرد و وادار به قبول باج نمود،علاوه بر آن بر دیلمان و جیلان و طیلسان ( طالشان) و ببر لشکر کشید و سپس بازگشت.
حمله اعراب به گیلان زمین و دیلم و تالش یک سال بعد از جنگ نهاوند آغاز شد، سپس این حملات متناوباً ادامه داشته و هرچند یک بار اعراب به عزم فتح آن سامان می تاختند و در مسیر حرکت خود به کشتار مردم و تاراج و غنیمت اموال می پرداختند و اغلب نیز زنان و کودکان را به اسارت می گرفتند. بلاذری در باب فتح قزوین و زنگان می نگارد: پس از آن براء با دیلمان چندان بجنگید تا غنیمت و باج پرداختند، سپس به گیلان و ببر و طیلسان لشکر کشید و زنجان را به جنگ فتح کرد.
منبع کتاب جستارهایی درتاریخ تالش
جلد اول
نوشته آقای عبدالکریم آقاجانی تالش
فصل چهاردهم تالش در دوره اسلامی
ص 163-164
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز

اقبال ابیل اف در اسارت پانترکیسم در باکو

قسمت دوم

لذا این جوان اهل دانش که در حوزه تالش  شناسی پژوهشگر است و در جهت یافتن ریشه های تاریخی قوم تالش کار پژوهشی انجام
می دهد به عنوان خائن به مهین خود باید زندانی شود !!!.

این است که دولت و حکومت آن کشور که به قول خیلی ها استانی از ایران زمین است  اقدام به بازداشت اقبال ابیل اف نموده است.
و او با گذشت بیش از دو ماه از بازدادشتش همچنان بلا تکلیف است  و بدون دیدار با بستگانش دوران سختی را می گذراند .

اما اینک که اقبال اسیر چنگال پانترکیسم در باکو شده آن چه که برای صاحب این قلم با توجه به تجربه چند سال اخیر موجب نگرانی شده بازداشت و حبس چند ماهه این جوان اهل قلم و پژوهش نیست بلکه تجربه تلخ کشته شدن دو دانشمند بزرگ تالش یعنی دکتر نوروز علی محمد اف و دکتر فخرالدین عباس زاده دو پژوهشگر و تالش شناس مطرح در دو دهه اخیر در زندان های باکو است که نگرانی درباره نقشه حکومت آن کشور برای سر به نیست کردن این جوان دانشمند تالش است که ممکن است همانند گذشته به قصد عقیم گذاشتن پزوهش ها در جهت شناسایی بیشتر گذشته و فرهنگ وهویت و تاریخ و زبان قوم تالش در جمهوری آذربایجان صورت گیرد .


لذا  انتطار می رود افراد و سازمان های فعال در حوزه حقوق بشر خصوصا در اروپا و حتی در ایران در این زمینه به سازمان های فعال در امور سیاسی حقوق بشری در این باره اطلاعات برسانند و گوشزد نمایند که رفتار حکومت باکو با عنایت به دیدگاه های خطرناک پانترکیسمی اش با تالشان و به ویژه اهل قلم و پژوهش تالش چگونه بوده و امکان کشته شدن این جوان پژوهشگر نیز مانند دیگر دانشمندان در زندان های آن کشور وجود دارد و باید در این باره اقدامات فوری صورت گیرد .
با این  که در بلاروس و شهر باکو و المان معترضان به بازداشت ایقبال اقدام به تجمع
نموده اند ،اما این اقدام در ایران با وجود نگرانی های زیاد تالشان خصوصا فعالین فرهنگی تالش از طریق رسانه‌های مجازی ،هنوز اعتراض جمعی خاصی صورت نگرفته است و چه بسا در صورت تداوم رفتارهای خصمانه استاندار باکو با تالشان ،تجمعات اعتراضی تالشان ایران نیز شکل بگیرد که امیدوارم قبا از آن شاهد آزادی اقبال ابیل اف دانشمند جوان تالش باشیم چنین باد .

پایان قسمت دوم

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۸۹ ص۳

نویسنده مطلب سردبیر ماهنامه اقای شهرام آزموده

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

اقبال ابیلف در اسارت پانترکیسم در باکو

قسمت اول

اقبال ابیلف جوان تالش شناس ‌و تالشی زبان  اهل جمهوری آذربایجان را شاید در ایران کمتر بشناسند .اما در حوزه حوزه تالش، تالش شناسی او را در ایران و خارج از ایران بیشتر
می شناسند .

او اهل جمهوری آذربایجان و از تالشان آن کشور است که بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی موجود در آن کشور ،در آن جا زندگی نمی کند و سالهاست که در کشور بلاروس ساکن است و در آن جا فعالیت فعالیت های تحصیلی و علمی خود را انجام می دهد .

اقبال که اینک در دانشگاه نیز تدریس می کند، در زمینه تالش شناسی بسیار فعال است و ضمن همراهی و همکاری در راه اندازی آکادمی تالش در بلا روس ،اقدام به انتشار نشریه این آکادمی درباره تالشان در آن کشور نیز نموده است که به زبان روسی منتشر می شود .

اقبال ابیل اف که برادر مرحوم کابین ابیل اف  از تاجران موفق و فعالین اجتماعی و فرهنگی در حوزه تالش شناسی در بلا روس است .
سالهاست که در باره قوم تالش پژوهش می کند و در کنفرانس های علمی حضور می یابد،
از جمله می توان به شرکت و سخنرانی او در کنفرانس علمی دانشگاه ایروان در کشور ارمنستان اشاره کرد که او در چند سال پیش در کنار سایر تالش شناسان از کشورهای مختلف و از جمله ایران حضور داشت .

او که جوانی علاقمند به فرهنگ و قومیت خود یعنی تالش است چند باری نیز برای انجام کارهای پژوهشی مربوط به آثار خود به ایران و خصوصا روستاها و شهرهای تاش نشين ایران سفر کرده است .

این جوان پژوهشگر که باید او را یک دانشمند جوان از قوم تالش نامید ،اخیرا برای شرکت در یک مراسم خانوادگی به آذربایجان سفر کرده بود که به اداره امنیت آن کشور فراخوانده   و دستگیر و زندانی می شود .
،جرم اعلام شده وی نیز خیانت به کشور
می باشد ،خیانت به کدام کشور ؟ کشور جمهوری آذربایجان؟ چه خیانتی؟
هنوز مشخص نیست؟

اما از آن جا که اقبال برخلاف میل باطنی اش در بلاروس زندگی می کند و بخش بسیار اندکی از زندگی خود را در آذربایجان ساکن بوده و اصلا اهل فعالیت سیاسی هم نیست ،چه خیانتی در حق کشور جمهوری آذربایجان  انجام داده نامشخص است .

.ولی  می‌توان نتیجه گرفت که از دید  دولت وحکومت جمهوری آذربایجان که ریشه های پانترکیسم در آن جا پای قوی دارد، اولا تالش بودن و ثانیا پژوهش در حوزه قوم تالش خیانت به آن کشور است .

پایان قسمت اول

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۸۹ ص ۳

نویسنده مطلب سردبیر ماهنامه اقای شهرام آزموده
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هروز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
زبان تالشی

قسمت چهارم ( پایانی)
زبان تالشی پیوند ی نزدیک با با زبان های فارسی باستان و پهلوی دارد.
  بررسی زبان شناختی در سطح دستور زبان نشان می دهد که اسم ها و ضمایر  در تالشی حالت صریح وغیر صریح دارند و با پذیرفتن پی بست های پایانی در حالت مختلف صرف می شوند ولی پیچیدگی نظام تصریفی فارسی باستان و اوستایی را ندارند .
در زبان تالشی فعل های گذرا  در زمان های گذشته عمدتا ساخت ارگاتیو دارند که در آن عامل (فاعل منطقی )به حالت غیر تصریح و مفعول به  حالت صریح ظاهر می شود . وفعل از نظر شخص و شمار در سوم شخص مفرد و جمع با مفعول منطقی مطابقت می کند و در صورت عدم ذکر فعل مفعول  فعل بدون شناسه می آید  .
این ویژگی ها در زبان پهلوی و برخی از زبان های ایرانی دیده می شود .
ساخت ارگاتیو فعل های گذرا در گویش تالشی برخی از جای ها به ویژه جا هایی که ارتباط اجتماعی گویشوران آن با تالشی زبانان تالش بزرگ محدود یا گسسته است از میان رفته و یا در حال از میان رفتن است .

در برخی از این جای ها رگه هایی از ساختار ارگاتیو  ، آن هم در زبان کهن سالان بر جای مانده است . برای نمونه جمله ی او گفت در تالش سیاهمزگی هم به گونه صریح av vatesa       وهم به گونه غیر صریح   ayi vata   به کار میرود .
مشخصه دیگر گویش این گونه جای ها از میان رفتن ضمیر گسسته شخص اول  از az است . این ضمیر بازمانده ی فارسی باستان است و بیشتر تالش هاآن را بکار میبرند  .
اما تالش های سیاهمزگی به ویژه جوانان آن را به فراموشی سپرده اند و به جای آن ضمیر   me )مه )   بکار میبرند .
منبع

کتاب فرهنگ تعبیرات وکنایات تالش ص 20-21  تالشی نامه

تالیف دکتر علی نصرتی سیاهمزگی

انتخاب متن مجید نعمتی سیاهمزگی
گروه تالشه خله

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
زبان تالشی
قسمت سوم 
زبان تاتی وتالشی پیوستگی دارد .این زبان در داغستان و جمهوری آذربایجان و شمال غربی ایران رواج دارد .
تات ها در شهر گروزنی نیز نشیمن دارند  واژه ی تات را گویا صحرانشینان ترک به مردم زراعت پیشه و ایرانی داده اند .
حدس زده می شود که ایرانی زبانان تاتی در عهد ساسانی به قفقاز آمده اند و از مرزهای شمال غربی شاهنشاهی ساسانی نگهبانی کرده اند  برخی  از پژوهشگران تاتی را زبان باستان آذربایجان می دانند  اما برخی دیگر در این مساله به دیده ی تردبد نگریسته اند .
سخنوران تالشی در جلگه ی پست لنکران  در کرانه غربی دریای خزر و نواحی کوهستانی مجاور آن زندگی می کنند .
بیشتر مردم از لنگران   زروند  واستارای جمهوری  آذربایجان تالش هستند،
  تالشی از شمال تا روستای بردیگ از غرب تا کوه های تالش در مرز ایران و از جنوب در خاک ایران و در  امتداد جلگه ی پست کرانه ی  کاسپین تا کپورچال انزلی رواج دارد .
در نواحی کوهستانی ایران نیز در نواحی مجاور اردبیل و کرانه ی غربی  دریای کاسپین  دهکده های تالش زبان وجود دارند .
قلمرو انتشار تالشی از سده ی دوازده میلادی پس از آمدن قبایل ترک محدود شد . از نظر جغرافیای سیاسی تالش زبان های ایران در شهرستانهای تالش ، رضوانشهر ، ماسال، شاندرمن، آستارا، فومن ،شفت  ،صومعه سرا ،رودبار و اردبیل  و تالش زبان های جمهوری آذربایجان در آستارا، یاردیملی،  لریک، لنکران ,ماساللی،  پیله سوار و جلیل آباد به سر میبرند .
تالش های آن سوی مرز با معاده های ترکمان چای و گلستان در دور ه ی قاجار از ایران جدا شد .
منبع
کتاب  فرهنگ  تعبیرات و کنایات تالشی
تالشی نامه
تالیف
اقای دکتر علی نصرتی سیاهمزگی

انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

زبان تالشی 
قسمت دوم

شواهد اصیل تاریخی  (کتیبه های هخامنشی و نوشته های تاریخ نگاران یونانی ) نشان می دهد که در هزاره ی نخستین مردم آسیای میانه  وایران به زبان های ایرانی سخن می گفتند .

مدتی پس از این تاریخ ترک ها از اعماق آسیای مرکزی و مرزهای چین به سوی مغرب حرکت کردند پیامد این جابجایی که چند قرن بطول انجامید،  نفوذ تدریجی توده های مهمی از مردم ترک زبان در آسیای میانه و ایران بود  .
.اینان ترکستان چین را اشغال کردند،  در دوره های بعد زبان های بومی ایرانی آنجا  'سکایی و طخاری ' در برخورد با زبان ترکی از پای در آمدند .

در دوره ی سیادت خانات ترک در سال های 560-570 م و قراخانیان در پایان سده ی دهم ونیمه ی اول سده ی یازدهم میلادی و سلجوقیان از میانه سده ی یازدهم  عده ی ترکی زبانان آسیای  میانه افزایش یافت .

زبان های ایرانی در برخورد با زبان ترکی مغلوب شدند . سغدیان نخست دوزبانی و اندک اندک به ترکی سخن گفتند .

در خوارزم نیز پس از سده سیزدهم میلادی خبری از زبان خوارزمی نداریم .
در زمان سلجوقیان قبایل ترکی زبان به نواحی شمال غربی فلات ایران و آذربایجان وارد شدند .
در هم شدگی زبان ترکی با لهجه های محلی موجب شد تا مردم این ناحیه دو زبانی شوند و سپس به زبان ترکی سخن بگویند .
گروهی از مردم نیز زبان های قدیمی  ایرانی را حفظ کردند .

تات ها  و تالش ها از این دسته اند .

منبع

  کتاب تالشی نامه ص 18-19

تالیف اقای دکتر علی نصرتی سیاهمزگی
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز زبان تالشی 
قسمت اول
زبان های ایرانی از زبان های هند و اروپایی یا آربایی  هستند  .این زبان ها از هند تا اروپا امتداد دارند و نیمی از مردم جهان بدین زبان ها سخن می گویند .
زبان های ایرانی سه دوره  باستانی  میانه  ونو را گذرانده اند .
این زبان ها در دوره ی باستانی اختلا فاتی  در لهجه داشتند و این اختلافات مبنای تقسیم لهجه های ایرانی به  دو گروه  لهجه های غربی و لهجه های شرقی شده است . در میان لهجه های غربی ایران نیز در دو گروه مشخص میشود .
-گروه لهجه های شمال غربی (مادی ) که در شمال غرب فلات ایران ایران رواج داشته
- گروه لهجه های جنوب غربی (پارسی )
در تاریخ زبان های ایرانی عصر زبان ایرانی میانه از قرن چهار وسه ی پیش از میلاد تا قرن هشت و نه پس از میلاد  مرحله ی انتقالی و حلقه ی واسط و پیوند  دهنده ی زبان ایرانی باستان و زبان کنونی است .
در این دوره زبان های ایرانی بیش از پیش از هم دور شدند..
دوره ی نوی زبان های ایرانی که از قرن نهم ودهم میلادی آغاز می شود  دوره ی است که آثار مکتوب زبان های ایرانی بیشتر به خط عربی نوشته شده است  .
در این دوره رویدادهای پیچیده تاریخی  نقشه زبانی آسیای میانه را دگرگون کرد . هجوم قبایل صحرانشین ترک و آمیختن آنها با مردم ایرانی زبان محلی  غلبه ی مغول ها وعرب ها موجب تاثیر زبان های ایرانی در یکدیگر و در زبان های غیر ایرانی شد .
منبع کتاب تالشی نامه ص17-18
تالیف اقای دکتر علی نصرتی سیاهمزگی
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
اخبار نامه و نویسنده آن
قسمت پنجم
او‌به منظور دفع این خطر، سیاست،پدرش را اتخاذ  نود و روس ها و  و قزاقباش ها را رو در روی هم قرار می دهد.
بنا به  خواسته او ۲۰۰۰ جنگاور قزلباش و مسلح به توپ و تفنگ به روسها هجوم بردند اما در این یورش اگر میر حسن خان نبود  قزلباش  شکست می‌خورد و شاید نصف آنها به اسارت  روس ها در می آمد .
بدین ترتیب میرحسن خان با کمک سپاه دولت ایران روس ها  را از منطقه بیرون کرد و کسانی هم که به روس ها کمک کرده بودند مثل گیلک های شهر لنکران تنبیه شدند و خانه هاشان غارت و سپس به آتش کشیده شد.
به این طریق آرامش به منطقه برگشت و امیر حسن خان نزدیک به دو سال بر منطقه آستارا تا سالیان حکومت کرد . در این زمان مدت روس ها چند بار سعی کردند که دوباره تالش را اشغال کنند ولی موفق نشدند.
سرانجام در منطقه  سارا داسی مستقر شدند و چون می دانستند  هربار به تالش هجوم بیاورند   با مقاومت جدی مردم روبرو خواهند شد  دیگر تحرکی از خود نشان ندادند اما در جبهه های دیگر به جنگ خود را علیه ایران ادامه دادند و توانستند تبریز را به اشغال خود در آورند .
در آن موقع شاه ایران با روسها قرارداد صلح منعقد  نمود و هفت کرور پول و ولایت تالش را به آنها  بخشید .
حسن خان که روسها را از قلمرو حکومت خود بیرون کرده و قدرت سابق خود را احیا کرده بود و از شنیدن این خبر به شدت برآشفت و به قزلباشها ناسزا گفت و میرزا خداوردی را به تبریز  فرستاد تا با ولیعهد عباس میرزا در آن باره رایزنی کند. ولی میرزا خداوردی از آن سفر دست خالی برگشت و به میر حسن خان فقط همین را توانست بگوید که سرنوشت  تالش معلوم شده و آب رفته دیگر به جوی باز نمی گردد .
در آن هنگام میر حسن خان که از یک سو از طرف روسها از سوی دیگر به وسیله قزلباشها تهدید می شد عرصه را بر خود تنگ دید و لنکران را ترک نمود و به سوی ولکیج  رفت اما در آنجا نیز  شرایط را نامساعد  دید و به اتفاق نیروهای وفادار خود یک رشته جنگهای  چریکی علیه
روس ها را آغاز نمود.
این مرحله نیز چندان دوام نمی‌یابد برادرانش  با حیله  او را تسلیم روس ها  می کنند، ولی او از چنگ روس ها گریخته  و دوباره نبرد های پراکنده اش را از سر می‌گیرد.
از بخت بد دسته اش دچار بیماری وبا می‌شود و او ناچار آنها را مرخص و خود به دولت ایران پناه می‌برد و دیری نمی گذرد که به مرگ مشکوکی درمی‌گذرد.
میرزا احمد در لابلای شرح حوادث تاریخی اطلاعات اجتماعی و جغرافیایی جالب توجهی نیز ارائه می دهد و می گوید نواحی ولایت تالش عبارت بودند از آستارا، کرگانرود ,اسالم ، دریغ، زووند، اجارود ،دشت وند ،و اولوف، از بوردیگاه  تا رودخانه گوی تپه منطقه دشت وند  به حساب می‌آمد. در این منطقه چند روستای تالش زبان باقی مانده است در آن  تحریر  اخبار نامه ترکی  زبان ها بسیار زیاد شده و روستاهای وجود آورده اند آنها که از اطراف به دشت وند  آمده‌اند غریبه ها نامیده می شوند .
اکنون هم در ماساللی که بخشی از دشت وند  سابقه است روستای به نام غریبلر وجود دارد.
ناگفته نماند که اجداد میرزا احمد از طایفه زرگر قراباغی و اصلاً ترکی  زبان  بودند ولی زبان خانواده خودش تالش بوده و با بالاخره  او از دیگر نقاط تالش به عنوان مناطقی  یاد کرده که عالی آنها عموما  تالش  زبان بوده اند .
پایان
منبع
فصلنامه تحقیقات تالش ،سال اول شماره اول پاییز ۱۳۸۰  مدیر مسئول پرفسور محمد تقی رهنمایی
نویسنده مطلب آقای شفاعت بخشی زاده
ترجمه استاد دکتر علی عبدلی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
انجمن ادبی آویسو برگزار می‌کند

سلسله نشست های ادبی و فرهنگی تالش به همراه اجرای شعر و موسیقی

پنجشنبه 29 شهریور ساعت 15 الی 17

تهران دروازه دولت،خیابان سمیه ،بعداز بهار,خ خاقانی،پلاک 79

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
اخبار نامه و نویسنده آن

قسمت چهارم
میر مصطفی خان که  از کشمکش بین امیران و روسیه بر اثر آذربایجان و تالش با خبر بود از اختلاف آنان به نفع خود بهره های فراوان می برد.
اما مرگ  نابهنگام مانع از عرض  اندام بیشتر  او‌ شد جانشین وی میر حسن  خان نسبتاً بی تجربه بود و نمی‌توانست در مقابل  سیاست روسیه دوام بیاورد ،ولی با اتخاذ تدابیری  موثر توانست
توطئه‌ های  برادرانش علیه  خود را خنثی کند و از این بابت حکومت ۱۵ سالش دارای ثبات گردید لیکن  فرمانده قوای  مایورایلنسکی دائماً با تحریکات بیگ  ها و دیگر عناصر مخالف و عصیانگر منطقه علیه او ایجاد نارضایتی می کرد.
افراد مزبور و حتی  برادران و فامیلش بی دلیل علیه  او‌ نزد روس ها  شکایت می‌کردند.
سرانجام ایلنسکی  چنان شکایت‌هایی را بهانه قرار داده و دستور می‌دهد میرحسن  خان را بازداشت کند.
خیانتکاران محلی نیز به فعالیت‌های سو خود شدت می دهند و اعتبار و آبرویش را خپچدشه دار  ساخته و اهالی  تحریک  شده خصوصاً طایفه کلانتر نسبت به بی احترامی ها نمودند و از منطقه فراری اش دادند.
در واقع آنهایی که تبلیغات بی اساس روسها را باور کرده بودند نمی دانستند که هر امتیازی دارند از نعمت اقتدار و استقلال حکام خود دارند تزلزل فکری و وسوسه خیانت آنچنان چشمشان را پوشانده بود که فتوای اشغالگران را باور و علیه خود اقدام می کردند.
آری پدران ما با تمام شان و شهرت تاریخی که داشتند وجودشان است و نقض هایی نیز با آکنده بود .
میرزا احمد   شرح حوادث تاریخی گام مطالب  عبرت آمیز را بیان می‌کند او با اشاره به سرنوشتی که میرعباس بگ آن به کار شده بود می‌گوید: اگر میر حسن  خان و اعضای طایفه اش با هم متحد می شدند او پادشاه  می شد . به  برکت اتحاد و اتفاق بود که میرزا مصطفی خان با پادشاه ایران برابری می کرد و پادشاه ایران هیچ وقت نتوانست بر او  غالب شود فرزندانش هنوز هم با ثروت او زندگی می کنند اگر تصورات من غلط هم باشد، دلم به حال فرزندان او می سوزد علت نفاق شان شاید این باشد که از یک مادر نیستند یکی دختر شخصی ثروتمند، دومی دختر یک رعیت  و سومی  دختری  ارمنی بود.
اکنون  که این مطالب نوشته می شود سال ۱۸۸۲ میلادی روس ها طایفه میر مصطفی خان را چنان بی حرکت  کرده‌اند که رعیت به  آن ها سلام نمی کنند.بلکه استهزاء هم می کنند .
اوج تراژدی که میرزا احمد به نگارش درآورده سرگذشت میرحسن  خان است بنابه گفته‌ی او بر اثر خیانت برخی از نزدیکان و بیگ ها و رویگردانی عوام تحریف شده ازمیر حسن‌خان، او ناچار ارچوان  را ترک و به زووند می رود و پس از مدتی کوتاه به کمک طوایف دریغ و زووند دوباره برمی گردد و اراده اداره ارچوان را به دست می‌گیرد اما لنکران همچنان در دست روس‌ها باقی می ماند
پایان قسمت چهارم
منبع
فصلنامه تحقیقات تالش ،سال اول ،شماره اول ،پاییز ۱۳۸۰ مدیر مسئول پرفسور محمد تقی رهنمایی
نویسنده مطلب آقای شفاعت بخشی زاده
ترجمه متن استاد دکتر علی عبدلی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز اخبار نامه و نویسنده آن
قسمت سوم
هدایت خان پیشنهاد مذکور را پذیرفت و میرعسگر بیگ   را به عنوان حاکم روانه تالش کرد میر عسگر مدت یک سال از هدایت الله خان تبعیت  کرد ،در طول آن  مدت به گردآوری نیروی جنگی و تحکیم موقعیت خود پرداخت و سرانجام مطابق پیغام مخفیانه میر مصطفی خان از اطاعت خان سرپیچی نمود.
هدایت خان علت این امر را از خوانینی که در گروگان داشت می پرسد ،میرمصطفی خان می گوید ،اگر مرا آزاد کنید میروم به میر عسگر  گوشمالی می دهم و سپس آن طوری که شما می خواهید در تالش امنیت برقرار می کنم. اگر خلاف این گفته را عمل کردم شما میتوانید هر طوری که اصلا باشد پدرم قراخان  و برادر همسرم شاه پلنگ و خانواده آنها را مجازات کنید ‌. هدایت خان با تصور اینکه قراخان نخواهد گذاشت زندگی او و خانواده‌اش به خطر بیفتد با پیشنهاد میرمصطفی خان موافقت نمود ،او را آزاد و راهی  تالش کرد. مدتی پس از رفتن میر مصطفی خان، قراخان  و شاه  پلنگ  هم طبق نقشه ای که از قبل طراحی کرده بودند با  خانواده خود از رشت فرار نموده و خود را به سلامت به لنکران می رسانند و بلافاصله قشون بزرگی را آماده و  به هدایت خان یورش می برند، قوایش را در هم می‌شکنند او را می کشند و دوباره حکومت کل تالش را در دست می گیرند.
پس از جلوس فتحعلی شاه به سلطنت برادرش رضاقلی خان با میر مصطفی خان متحد شده و علیه فتحعلیشاه وارد جنگ میشود ،قوای  اعزامی شاه را به سختی شکست می دهند.
فتحعلیشاه ناگزیر با قبول شرایط میرمصطفی خان با او صلح  میکند و این امر باعث گسترش بیشتر نفوذ خان مذکور می گردد و او‌ به حکومت مستقلانه خود در تالش ادامه می دهد و این بار نه تنها مالیاتی به خزانه دولت مرکزی واریز نمی کند بلکه سال ۲۰۰۰ اشرفی به عنوان مقرری از محل مالیات های رشت و گیلان نیز دریافت می نماید. پس از مدتی شاه با اعزام وزیر خود از دختر ۶ ساله میرمصطفی خان برای پسرش خواستگاری میکند و پیشنهاد می نماید که دختر مذکور تا رسیدن به سن بلوغ در حرم سرای پادشاه به سر برد .
میرمصطفی خان پس از مشورت با اعیان و اشراف تالش به شاه  چنین پاسخ می دهد :
اگرچه اسم شما شاه است ولی من خود را کمتر از شما نمی دانم و این بی غیرتی را قبول نمیکنم که دختر خردسالم را  به  حرمسرای شما بفرستم.
شاه این موضوع را بهانه قرار داده و سپاه  سنگینی را برای تنبیه میر مصطفی خان اعزام می‌نماید.
خان مذکور با شنیدن این خبر از روس ها تقاضای کمک می کند  روس ها که منتظر فرصت بودند به سرعت  دویست نفر قزاق را به لنکران   اعزام می کنند ولی آنها تاب  مقاومت نیاورده و از  صحنه جنگ فرار می‌کند و به کشتی خود در میان دریا پناه می‌برند و جنگ بین قوای میرمصطفی خان و سپاه قاجار ادامه می یابد در این جنگ تالشان شجاعانه پایداری می کنند و خسارات و تلفات زیادی به قاجار وارد میکنند.
در همان حال فوجی دیگر از قزاق ها  به سرکردگی ساری مایور به  کمک میرمصطفی خان می‌آیند و قشون قاجار را مغلوب می کنند .
در این مرحله تفنگداران آستارا ،میانکو ،دشت وند، دریغ ،اولوف، و دیگر نواحی تالش چه با تفنگ با شمشیر چنان شجاعتی از خود نشان می دهند که آدم هنگام خواندن کتاب حیرت می کند.
در این حال عناصر مخالف با استفاده از فرصت پیش آمده به میرمصطفی خان خیانت می کنند تعیین میر حسین خان به جانشینی میر مصطفی خان موجب بروز کشمکش های داخلی بین او و دیگر اعضای خانواده‌اش از جمله همسر کوچک میرمصطفی و فرزندانش میر محمد خان، میرحسن خان ،اسماعیل بیگ و دیگران می شود و روسیه نیز به این اختلافات دامن می‌زند. فرمانده روسیه مستقر در تالش بولگاکف در آن زمینه نقشی فعالی بر عهده می گیرد .
میر مصطفی خان در  زمان حیات خود خبری دریافت می‌کند، مبنی بر اینکه یکی از مامورین بلند مرتبه روسی نامه‌ای به فرمانده قشون  روسی در منطقه تالش نوشته و پرسیده است،
در تالش میوه ها چند ساله می رسند.
خان از مضمون این پرسش متعجب می شود و اعیان واشراف را جمع پدر  آن مورد به مشورت می پردازد، یک پیرمرد جهاندیده اهل وراول به خان میگوید، قربانت گردم معنی سوال سرکرده روسی این است که دیار تالش تا چند سال دیگر چند سال دیگر به تصرف روسیه در می‌آید.
میر مصطفی خان  می‌گوید نگاه می کنم هر وقت دیدم روس ها چنین  خیالی دارند آنها را هم مثل قاجار از تالش بیرون می کنم .

پایان قسمت سوم
منبع
فصلنامه تحقیقات تالش ،سال اول، شماره اول، پاییز ۱۳۸۰ مدیر مسئول پرفسور محمد تقی رهنمایی
نویسنده مطلب آقای شفاعت بخشی  زاده

ترجمه  متن  استاد دکتر علی عبدلی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
اخبار نامه و نویسنده آن
قسمت دوم
پس از تسخیر دشت وند و اجارود واولوف،، سیدعباس نزدیک به ۲۰ سال بر سراسر تالش حکومت می‌کند، و پس از او پسر بزرگش و سپس پسر کوچکش قراخان به حاکمیت تالش می رسد لیکن  بعداً شخصی به نام سهراب بیگ که از اهالی روستای گیرده بوده و رابطه خونی با پادشاه با دربار شاه ایران برقرار کرده بود به جای قراخان به  حکومت تالش منصوب شد.
سهراب بیگ   به منظور آسوده شدن از دغدغه رقیب قدرتمند ای مثل قراخان از راه حیله و فتنه انگیزی دولت را نسبت  به وی بدبین می کند تا اینکه سرانجام به وسیله ماموران قزلباش دستگیر گردید و به مدت هفت سال در زندان به سر برد. سهراب بیگ پس از دفع قراخان با هدایت خان رشتی متحد میشود و ولایت تالش را به تبعیت او در می آورد.
شاه ایران که آن اتحاد را موافق مصالح کشور نمیدانست ،قراخان را از زندان آزاد و مجدداً به حکومت تالش منصوب می نماید. قراخان پس از ورود به تالش ابتدا سهراب بیگ را مغلوب کرده و به هلاکت می رساند و  سپس دیگر عصیانگران  را نیز به تبعیت خود درمی‌آورد او  مناطق آستارا و ولیکج را که از تالش متنزع شده بودند دوباره به تصرف در می آورد .
در آن زمان اصلان خان قهار به اتفاق برادرش ابراهیم آقا موقتاً بر نواحی کرگانرود و اسالم حکومت می‌کردند، با هدایت خان رشتی متحد  شده بودند قراخان از خیانت آنها باخبر شده و آنها را دستگیر نمود کرگانرود و سالم را زیر سلطه خود در می آورد و برای هر روستا کدخدای جدیدی انتخاب کرد.
پس از آن واقعه، هدایت  خان به تالش هجوم آورد و قوای قراخان  را در محاصره قرار داد قراخان که خود قادر  به مقاومت در برابر  هدایت خان  نمی دید به صلاحدید نزدیکانش به نام‌های آقا غنی و عبدالله و قلعه شندان آستارا پناه برد . هدایت خان به مدت دو سال قلعه شندان را در محاصره قرار می‌دهد.
محاصره شدگان که با کمبود ارزاق روبرو شده بودند با هدایت خان وارد مذاکره می شوند و هدایت خان می گوید در صورتی که از قلعه خارج و تسلیم شوند و از مجازات آنها صرف نظر و دوباره هرکس را به سمت قبلی ابقا  خواهد نمود اما هدایت خان به عهد  خود وفا نکرد ،قراخان  و یارانش را پس از خروج از قلعه دستگیر و به رشت اعزام نمود اما اهالی تالش به هیچ وجه تسلیم نشدند و از هدایت خان رشتی هرگز اطاعت نکردند.
تا اینکه پس از مدت کوتاهی شاهمار بک از  سران منطقه دریغ  قیام کرد و حکومت تالش را عملاً در دست گرفت و چهارسال به رتق و فتق امور پرداخت .
سرانجام هدایت خان به منظور براندازی شاهمار بک از حکومت تالش برادر زن قراخان موسوم به شاه پلنگ را برداشته و عازم تالش می شود ،چون شا ه پلنگ مردی جنگاور بود یاری او شاه ملک را شکست داد اما قادر به تحمیل اراده خود بر مردم تالش نگردید بیمه ها و از بیم قیام آنها قوای خود را جمع و سریعاً به رشت معاودت  نمود و در مورد چگونگی اداره امور تالش با قراخان،میر  مصطفی خان و شاه پلنگ به رایزنی  پرداخت آنها گفتند:
شما ما را در گروه خود نگه داشته اید و میر عسگر بیگ را آزاد و حکومت تالش منصوب نمایید
او  می تواند به نیابت از شما تالشان را آرام و مطیع  نماید .
پایان قسمت دوم
منبع
فصلنامه تحقیقات تالش، سال اول، شماره اول، پاییز ۱۳۸۰ 
نویسنده مطلب آقای شفاعت  بخشی زاده
مترجم استاد دکتر علی عبدلی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
اخبار نامه و نویسنده
  اخبار نامه تاریخ وقایع خانات تالش در دوره جنگ های روسیه با ایران است
میرزا احمد نویسنده اخبار نامه از رجال تحصیلکرده منطقه تالش فرزند میرزا خداوردی وزیر میرمصطفی خان و میر حسن خان تالش در دوره جنگ های روسیه علیه ایران بود .
اوکه خود شاهد حوادث آن دوران بوده ،در نوشتن این کتاب از خاطرات پدرش استفاده کرده است مقصود احمد از نوشتن اخبار نامه چنانچه که خود گفته است شرح  و ثبت احوال اجداد وی و خاندان حاکم  تالش یعنی میرمصطفی خان، میر حسن خان ،میرعباس بگ و پدر و پدربزرگ آنها قره خان و سید عباس بوده و ضمن  آن، مسائل سیاسی و اجتماعی و تاریخی تالش، در دوره مورد نظر خود را به طور جامع شرح  داده است. نوشته او صرف نظر از وجود برخی نواقص از آثار بسیار مهم به شمار می رود.
زیراشکست‌ها و پیروزی‌های خوانین تالش را آنگونه که بوده بدون غرض  نوشته و حتی از ذکر خدمات و خیانات خود نیز پرهیز نکرده است.
میرزا احمد در آن دوره دوران هر حادثه تاریخی را که در تالش رخ داده است به قدر ممکن شرح  داده و پایداری و رشادت های مردم تالش، در مبارزه با استیلای روس ها  را به تصویر کشیده است .
او هنگام مرور تاریخ گذشته تالش شرح  می دهد که سراسر آن منطقه غیر از ناحیه آولوف، چگونه به تبعیت از نادرشاه درآمد و همچنین از شورش ها و قیام هایی یاد می کند که به وسیله پادشاه های مذکور سرکوب شد .
به نام نوشته میرزا احمد ،نادرشاه برای به دست گرفتن  کنترل اوضاع ناحیه اولوف شخصی به نام ابراهیم خان را به عنوان حاکم آنجا تعیین میکند.
ابراهیم خان مدت کوتاهی در بین اهالی اولوف نفوذ قابل توجهی پیدا کرد. و او چون مجرد بوده و در شراب خواری اسراف می کرد ریش سفیدان محل تصمیم میگیرند که به  وضعیت او  سامان بدهند. لذا خواهر سید عباس خرختانی  را به عقد او درآورده و به اصطلاح صاحب خانواده اش کردند و به این ترتیب ابراهیم خان با سیدعباس فامیل شد.
بنا به  نوشته میرزا احمد موسس آخرین سلسله
خوانین  تالش سید عباس مذکور از اهالی روستای هیر خلخال بود، پدرش به لحاظ تنگدستی از روستای هیر به شیروان کوچیده و در آنجا اسکان گزیده بود.سید عباس  نیز به دنبال او مقدار اثاثیه ای را بار الاغ کرده و از خاک تالش به سوی شیروان میرفت .
هنگام گذر از منطقه آستارا ،در محلی که بعدها موسوم به خر ختان شد الاغ او در گل ولای فرو میرود ،رهگذران یاری اش می شتابند.  و الاغ او را از گل در می آورند .چون شب شده بود سید عباس در همان محل می خوابد و در خواب
می بیند که فرزندان او حکومت تالش را برعهده گرفتند .
بر اثر آن خواب از رفتن به شیروان منصرف و در همان محل اسکان می یابد ،بعدها پس از برقراری روابط خویشاوندی با حاکم وقت تالش یعنی ابراهیم خان، به دستگاه حکومتی او راه می‌یابد و رتق و فتق برخی از امور از جمله امور دیوانی به  ایشان محول می شود و مورد اعتماد ابراهیم خان و کارگزاران دولت نادرشاه قرار می گیرد.
چون ابراهیم خان اسما  حاکم کل تالش بود ولی بسیاری از مناطق آن دیار از او تبعیت نمی نمودند یک سال سید عباس هنگامی که مالیات های واصله را   برای تحویل به  خزانه دولت برده بود مورد تفقد قرار می‌گیرد و با حکمت تالش به لنکران برمیگردد.
او به منظور گسترش نفوذ در ولایات تحت حاکمیت خود تصمیم گرفت ابتدا منطقه دشتوند  را به صورت قطعی متصرف شود در آن زمان هفت برادر اداره ا امور دشتوند را برعهده داشتند سیدعباس ابتدا خواست از راه برقراری رابطه خویشی و فامیلی بر آن برادران چیرگی یابد. ولی بعدا از بیم خیانت‌های آنها از راه حیله  وارد شده و همه آنها را می کشد سپس به جلب اعتماد ریش سفیدان محل پردازد و سرانجام موفق می‌شود دشتوند  و اوجارود را از هر لحاظ تحت سیطره خود در آورد.
پایان قسمت اول

منبع
است فصلنامه  تحقیقات تالش ،سال اول، شماره اول، پاییز ۱۳۸۰ مدیر مسئول پرفسور محمد تقی رهنمایی
نویسنده مطلب آقای شفاعت  بخشی زاده
ترجمه استاد دکتر علی عبدلی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
۲۳  شهریور سالروز درگذشت
      🖤شیون‌فومنی🖤

شاعر  معلم

احمد فخری‌نژاد، متخلص به شیون‌فومنی، تحصیلاتش را در رشت و کرمانشاه گذراند و در سال ۱۳۴۶ وارد سپاه دانش شد و یکسال بعد به استخدام آموزش و پرورش مازندران درآمد و در سال ۱۳۴۸ ازدواج کرد.

او در سال ۱۳۷۲ مبتلا به بیماری نارسایی کلیه شد و برای درمان و دیالیز (تراکافت) به‌تهران کوچ کرد و در همین سال لیسانس ادبیات از دانشگاه تربیت معلم گرفت و در سال ۱۳۷۶ پس از سالها تدریس، بازنشسته شد.

وی شعر محلی و بومی گیلکی را تا آنسوی مرزها اشاعه داد و نیز با انتشار مجموعه‌های شعر فارسی و ارائه قالبهای مرسوم، از شاعران تأثیرگذار شعر معاصر بشمار می‌رفت.

🖤یاد و نام اسطوره شعر گیلان
استاد شیون فومنی گرامی باد🖤

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan
More