🏛 تاریخگرایی در آثار جرج آر. آر. مارتینتاریخگرایی یا تاریخباوری را یکی از درونمایههای اساسی نوشتههای جرج آر.آر مارتین میتوان دانست!
بدین شکل که در سیر داستان از زمان میگور تارگرین اول (میگور بی رحم) به بعد بخواهیم حساب کنیم مدام نسبت به تکرار شکستها و فجایع هشدار داده میشود!
البته این تاریخگرایی محدود به آن دوره هم نمیشود و در طول داستان روایت دوران قبل از آن، دوره اگان فاتح و حتی پیش از آن نیز این سایه تکرار تاریخ (شکستها و پیروزیها) خود را به مثابه شمشیر داموکلسی بر اذهان اهالی وستروس و حاکمان آنها میاندازد!
نه اینکه آن تاریخ گذشته الزاما به شکل قبلی مدام تکرار شود، اتفاقا هربار با تفاوتهایی نسبت به قبل خود در میآید، اما همچنان بیم یا امید از تکرار تاریخ گذشته در اذهان اهالی وستروس و حاکمانشان وجود دارد!
میتوان گفت در آثار مارتین این هشدارها به تکرار تاریخ، اشکالی پیشگویانه و پیامبرگونه به خود میگیرند!
این پرسش و بحث را شاید بتوان مطرح کرد که آیا مارتین به تاریخگرایی از جنس تاریخگرایی فلاسفهای چون ماکیاولی، ویکو، هردر، هگل، مارکس و ... (که هر کدام به سنخی متفاوت با دیگری از تاریخگرایی گرایش داشتند) اعتقاد دارد یا به سنخی جدید و متفاوت با آنها از تاریخ باور دارد یا شاید حتی دارد به سبک پوپر یا متفاوت با او تاریخباوری افراطی را در آثارش نقد و هجو میکند؟!
شاید بتوان گفت نزد مارتین تاریخ دوبار تکرار میشود، بار اول به شکل حماسه Epic و باور دوم به صورت تراژدی و گاهی برعکس آن!
✍️ #علی_صدق پژوهشگر تاریخ و فلسفه/الهیات سیاسی#تاریخ#ادبیات#فلسفه_تاریخ#ادبیات_داستانی
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍