زندگی به سبک شهدا

#ارتش
Channel
Logo of the Telegram channel زندگی به سبک شهدا
@shohada72_313Promote
643
subscribers
32.4K
photos
32.4K
videos
2.4K
links
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چو ایران نباشد تن من مباد
در این بوم و بر زنده یک تن مباد
همه روی یک‌سر به‌جنگ آوریم
جهان بر بداندیش تنگ آوریم
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
به از آنکه کشور به دشمن دهیم

۲۹ فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران گرامی باد🌺
فدائيان ملت روزتون مبارک🌱
#ارتش_غیور



🆑 shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞روایت تکان دهنده رهبر انقلاب
از آخرین لحظه حیات یک افسر ارتشی


شهید #احمدلو
#ارتش


📡 @shohada72_313 
╰─🌷┅─╯
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🥀 پاسخ جالب پاکبان مشهدی به طالبان
برای
جمع کردن شما نه
نیازی به #سپاه هست نه نیازی به #ارتش ونه نیازی به نیروی #انتظامی

ما #پاکبان_ها شمارو #جارو می کنیم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شاهکار #سپاه و #ارتش در ایران

چرا اروپا و آمریکا می‌خواهند نیرو‌های نظامی از اقتصاد کنار بروند؟


#کانال_زندگی_به_سبک_شهـدا
📡  @shohada72_313👈
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✌️بازتاب گسترده رزمایش مشترک ذوالفقار۱۴۰۱ ارتش

آمادگی نیروی هوایی
الهی ارتش / رزمایش مشترک ذوالفقار۱۴۰۱ ارتش

#برای_ایران
#نسل_سرافراز

👈به چنین #ارتش باید #افتخار کرد 🌹

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـــــدا
📡
@shohada72_313
حمید فرخ‌نژاد در گفت‌وگوی با سعودی‌اینترنشنال:
«شما ارتش ایرانید و باید از معرتضین حمایت می‌کردید (در پازل رجوی‌ و آلبانی نشین ها بازی میکردید) و نکردید، این ننگ تاریخی بر شما خواهد ماند»

📍گویا فراموش کرده ای یا خودا را به نادانی زده ایی که #ارتش_قهرمان_ایران بود که با فرماندهی #امیر_صیاد_شیرازی در #مرصاد، مزدوران وطن فروش رجوی را در هم کوبید!

انال_زندگی_به_سبک_شهـــــدا
📡 @shohada72_313👈
زندگی به سبک شهدا
"رمان📚 #از_روزی_که_رفتی🍃🍃 #قسمت3⃣6⃣ یک #هفته از آن روز #گذشته بود... #دوستان و #همکارانش به دیدنش آمدند و رفتند. #سیدمحمد دلش برای #کسی لرزیده بود. #سایه را چندباری #دیده بود و #دلش از دستش سُر #خورده بود...! #آیه را واسطه کرد، وقتی #فخرالسادات…
"رمان 📚

#از_روزی_که_رفتی 🍃🍃

#قسمت46⃣


#بعد از آن شب، تک تک #مهمانها رفتند.زندگی روی روال #همیشگی_اش افتاده بود.
#آیه بود و #دخترکش..🥺

#آیه_بود_وقاب_عکس_مردش...!💔


نام #ارمیا در #خاطرش آنقدر #کمرنگ بود که #یادی هم از آن نمیکرد #مردی که
#چشم به #راهش مانده بود.


#آیه نگاهش را به همان #قاب_عکس دوخته که #مردش برای #شهادت گرفته بود...! همان #عکس با لباس #نظامی را در زمینه #حرم_حضرت_زینب گذاشته بودند.

#مردش چه با #غرور ایستاده بود. سر بالا
گرفته و #سینه_ی ستبرش را به #نمایش گذاشته بود.

#نگاهش روی قاب #عکس دیگر دوخته شد... #تصویر_رهبری...


#همان لحظه #صدای_آقا آمد.
#نگاه از قاب #عکس گرفت و به
#قاب_تلویزیون دوخت....


#آقا_بود....!
#خود_آقا_بود....!


روی #زانو جلوی #تلویزیون نشست. دیدار #آقا با خانواده های #شهدای_مدافع_حرم بود.

#زنی سخن #میگفت و #آقا به حرفهایش #گوش میداد.


#آیه هم #سخن گفت:
_آقا..!
#اومدی...؟ خیلی #وقته_منتظرم بیای...! #خیلی وقته #چشم به #راهم که بیای تا بگم تنها موندم
#آقا...! دخترکم #بی_پدر شد... الان فقط #خدا رو داریم....!

#هیچکسو ندارم...!
#آقا..!
#شما_یتیم_نوازی میکنی...؟
برای #دخترکم_پدری میکنی...؟

#آقا_دلت_آروم_باشه_ها...
#ارتش_پشتته...! #ارتش گوش به #فرمانته..!
دیدی تا #اذن دادی با سر رفت..؟

دیدی #ارتش_سوال نمیکنه...؟
#دیدی چه #عاشقانه تحت #فرمان_شمان...؟

#آقا_جان...!
#دلت_قرص_باشه...!


#آیه_سخن_میگفت...

از #دل_پر_دردش...!
از #کودک_یتیمش..! از #یتیم داریاش...! از #نفسهایی که #سخت شده بود این
#روزها...!


#رها که به #خانه رفته بود برای اوردن #لباسهای_مهدی
#آیه را که در آن #حال دید،با
#گوشی_اش_فیلم گرفت و #همراه او #اشک ریخت.


#آیه که به #هق_هق افتاد و #سرش را روی #زمین گذاشت،


#دوربین را #قطع کرد و #آیه را در #آغوش گرفت...
#خواهرانه_آرامش_کرد.



#پنج شنبه که رسید،
#آیه بار سفربسته بود باید
#دخترکش را به #دیدار_پدر میبرد.

با #بااصرارهای فراوان
#رها، همراه #صدرا و #مهدی، با
#آیه_همسفر_شدند.



َ مقابل قبر #سید_مهدی ایستاده بود.


بی‌خبر #از_مردی که قصد #نزدیک شدن به #قبر را داشته و با دیدن او #پشیمان شد و پیش نیامد.
از دور به #نظاره نشست.


آیه #زینبش را روی #قبر_پدر گذاشت:

_سلام #بابامهدی...!
سلام آقای #پدر...!
#پدرشدنت_مبارک...!
اینم #دختر شما...!

#اینم_زینب_بابا...!
ببین چه #نازه...!
وقتی #دنیا اومد خیلی #کوچولو بود...!


از #داغی که روی #دلم گذاشتی این #بچه_سهم بیشتری داشت....!
خیلی #آسیب دید و #رشدش کم بود.،


#اما_خدا_رو_شکر_سالمه....!


🌷نویسنده: #سنیه_منصوری


#ادامه_دارد....

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱۹ #بهمن_ماه
روز نیروی هوایی
#ارتش_جمهوری اسلامی ایران گرامی باد به یاد ۱۶۰۰ شهید عزیز و ۲۱۴ شهید والامقام خلبان تیز پرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران آنان که بالهای آهنین رفتن و رفتن تا ایرانی آباد بشود دوباره یادشان تا ابد گرامی باد آنان که هرگز فرود نیامدن تا ایرانی آباد و سرفراز بماند
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
📡
@shohada72_313

۱۹ بهمن روز نیروی هوایی
ارتش جمهوری اسلامی ایران گرامی باد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
"رمان 📚 #از_روزی_که_رفتی🍃🍃 #قسمت7⃣3⃣ #ارمیا روزها بود که #کلافه بود؛ روزها بود که گمشده داشت؛ #خوابهایش_کابوس بود. تمام خوابهایش #آیه بود و #کودکش... #سیدمهدی بود و #لبخندش... وقتی داستان آن #عملیات را شنید، خدایا... چطور توانست دانسته برود...؟!…
"رمان 📚

#از_روزی_که_رفتی🍃🍃


#قسمت83⃣

#حاج_علی از #مهمان_ها_تشکر کرد..

#مردانی که هنوز #خانواده‌ی خود را هم ندیده بودند و به #دیدار آمدند...

_شما تو #عملیات با هم بودید...؟
مردی که #فرمانده عملیات آن روز بود،

#جواب_داد:
_بله؛ برای یه #عملیات آماده شدیم و وارد سوریه شدیم.
یه #حمله همه #جانبه بود که منطقه ی بزرگی رو از #داعش پس گرفتیم،

برای #پیشروی بیشتر و #عملیات بعدی آماده میشدن.

ما بودیم و #بچه هایی که #شهید_شدن. سر جمع #چهل_نفر هم نمیشدیم، برای

#حفاظت از #منطقه مونده بودیم. جایی که گرفته بودیم
#منطقه_یمهمی_بود...

هم برای ما هم برای #داعش...! حمله ی شدیدی به ما شد. درخواست #نیروی_کمکی کردیم،

یه #ارتش مقابل ما #چهل_نفر صف کشیده بود.

#یازده_ساعت درگیری داشتیم تا #نیروهای_کمکی میرسن. روز سختی بود،

قبل از رسیدن #نیروهای_کمکی بود که #سید_مهدی تیر خورد. یه #تیر خورد
#تو_پهلوش...

اون لحظه نزدیک من بود، #فقط شنیدم که گفت #یا_زهرا...!

#نگاهش کردم دیدم از #پهلوش داره #خون_میاد.

#دستمال_گردنشو
برداشت و #زخمشو بست. #وضعیت_خطرناکی بود، میدونست یه نفر هم
#توی این #شرایط_خیلیه...! #آرپیچی رو برداشت... #ایستادن براش #سخت بود

اما تا رسیدن #بچه ها کنارمون #مقاومت کرد. وقتی #بچه ها رسیدن، #افتاد_روزمین، رفتم کنارش...

سخت #حرف_میزد. گفت #میخواد یه #چیزی به #همسرش بگه، ازم خواست ازش #فیلم بگیرم. گفت #سه_روزه نتونسته بهش #زنگ بزنه؛

با #گوشیم ازش #فیلم گرفتم.

#لحظه های آخر هم #ذکر_یا_زهرا (س) روی #لباش بود.
سرش را #پایین انداخت و #اشک_ریخت. درد دارد #همرزمت جلوی
#چشمانت جان دهد...

#آیه_لبخند_زد:
"یعنی میتونم #ببینمت_مَرد_من...؟"
الان #همراهتون هست...؟ میتونم ببینمش...؟
نگاه #متعجب همه به #لبخند_آیه بود.

چه میدانستند از #آیه..؟

چه میدانستند که حتی دیدن #اخرین_لحظات زندگی َردش هم #لذت_بخش است

آخر #قرارشان بود که #همیشه با هم باشند؛ #قرارشان بود که #لحظه ی آخر هم باهم باشند


چه #خوب یادت #بود_مَرد
چه #خوب به #عهدت_وفا کردی

_بله.

#گوشی_اش را از #جیبش درآورد و #فیلم را آورد. #آیه خودش بلند شد و #گوشی
را از

#آقای_فرمانده گرفت، وقتی نشست، #فیلم را #پخش کرد.

َردش رنگ بر #چهره نداشت، #صورتش پر از #گرد_و_خاک بود

#لبهایش_خشک و #ترک خورده بود.

" #برایت_بمیرم_مَرد،

چقدر #درد داری که #رنگ_زندگی از #چشمانت رفته است...؟"

#لبهایش را به #سختی تکان داد:

_سلام #بانو...! #قرارمون بود که تا #لحظه آخر با هم باشیم،

انگار #لحظه های #آخره...! به #آرزوم رسیدم و #مثل_بابام شدم...

#دعا کن که به #مقام_شهادت برسم... نمیدونم #خدا_قبولم میکنه یا نه....!

#ببخش_بانو... ببخش که #تنها_موندی...! ببخش که بار #زندگی روی #شونه‌ی توعه

#سرفه کرد. چندبار پشت سر هم:

_تو #بلدی روی پای #خودت بایستی...! نگرانی من #تنهاییته...! نگرانی من،

بی هم #نفس شدنته....! #آیه... #زندگی کن... به خاطر #من... به خاطر #دخترمون...
زندگی کن...!

#حلالم کن اگه بهت #بد کردم...
به #سرفه افتاد.


#یا_زهرا #یا_زهرا ذکر #لبهایش بود تا برق #چشمهایش به #خاموشی گرایید..

#آیه_اشکهایش را پاک کرد. دوباره #فیلم را نگاه کرد.

#فیلم را که در #گوشی_اش ریخت، تشکر کرد.

ارمیا #متاثر شده بود.....


برای خودش #متأسف بود که سالها با او #همکار بود و #هرگز پا پیش نگذاشته بود برای #دوستی...!


🌷نویسنده: #سنیه_منصوری

#ادامه_دارد.....

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلم کمتر دیده شده از دیدار شهید سلیمانی با خانواده شهید مدافع حرم #ارتش جمهوری اسلامی ایران شهید #حسین_همتی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
#رمان
#نیمه_پنهان_ماه 1
زندگی #شهید_مصطفی_چمران
🔻به روایت: همسرشهیــد

#قسمت_بیست_وچهارم 4⃣2⃣

🔮وقتی رفتم بیمارستان دیدم #آقای_خامنه_ای آن جا هستند و مصطفي را از اتاق عمل می آورند، می خندید، خوش حال شدم😍 خودم را آماده کردم که منتقل می شویم تهران و تا مدتی راحت می شویم. شب به مصطفی گفتم می رویم؟ خندید و گفت نمی روم🚷 من اگر بروم تهران روحيه بچه ها ضعيف می شود. اگر نمی توانم در خط بجنگم لااقل اینجا باشم. در سختیهایشان #شریک باشم.

🔮من خیلی عصبی شدم😣 باورم نمی شد گفتم هرکی #زخمی می شود می رود که رسیدگی بیش تر بشود. اگر می خواهید مثل دیگران باشید، لااقل در این مسئله مثل دیگران باشید. ولی مصطفی به شدت قبول نمی کرد می گفت هنوز کار از دستم می آید نمی توانم بچه ها را ول کنم، در تهران کاری ندارم حتی حاضر نبود کولر روشن کند اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی #گچ که پوستش به خاطر گرما خورده شده بود و خون می آمد💔

🔮اما می گفت چه طور کولر روشن کنم وقتی بچه ها در جبهه زیر گرما♨️ می جنگند. همين غذایی را می خورد که همه می خوردند. در #اهواز ما غذایی نداشتیم. یک روز "ناصر فرج اللهی" که آن وقت با ما بود وبعد #شهيد شد، گفتم این طور نمی شود مصطفی خیلی ضعیف شده، خون ریزی کرده، درد دارد.

🔮خودم برایش غذا می پزم و از او خواستم یک زودپز برایم بیاورد. خودم هم رفتم شهر مرغ🍗 خریدم که برای مصطفی سوپ🥘 درست کنم ناصرگفت #دكتر قبول نمی کند گفتم نمی گذاريم مصطفی بفهمد می گوییم #ستاد درست کرده. من بااحساس برخورد می کردم. او احتیاج به تقويت داشت، دلم خیلی برایش می سوخت.

🔮زودپز را چون خودمان گاز نداشتيم بردیم اتاق كلاه سبزها. آن جا اتاق افسر های #ارتش بود و يخچال گاز و... داشت. به ناصر گفتم وقتی زودپز سوت زد، هرکس دراتاق بود نیم ساعت📟 بعد گاز را خاموش کند. ناصر رفت زودپز را گذاشت. آن روز افسرها از پادگان آمده بودند و آن جا جلسه داشتند. من در طبقه بالا نماز می خواندم. یک دفعه صدای انفجاری💥 شنیدیم که از داخل خود ستاد بود. فکر کردیم توپ به ستاد خورده. افسرها از اتاق می دویدند بیرون وهمه فکر می کردند این ها #ترکش خورده اند.

🔮بعد فهمیدم زودپز سوت نكشيده و وسط جلسه شان #منفجر شده. اتفاق خنده دار😅 و در عین حال ناراحت کننده ای بود همه مي گفتند جریان چی بوده؟ زودپز خانم دکتر منفجر شده و... نمی دانستم به مصطفی چه طور بگویم که ما چه کرده ایم. در ستاد برگشتم بالا و همان طور می خندیدم. گفتم مصطفي یک چیز به شما می گویم #ناراحت نمی شوید؟

#ادامه_دارد ...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📸 رزمایش ذوالفقار ۱۴۰۰ ارتش

🎥 تصاویری
از شیرمردان ارتش در رزمایش ذوالفقار ۱۴۰۰

#ارتش_رزمایش

#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است👇
📡 @shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸 روز اول رزمایش پدافندی مدافعان حریم #آسمان_ولایت/
تمرین رزم مشترک
#ارتش_و_سپاه
برای مقابله با هر #تهدیدی در آسمان ایران

#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
♡شهید محمد رضا زارعی♡

🍃شهید #محمد آبان سال ۱۳۲۶ در شهرستان ساوه روستای طاهره خاتون دنیا آمد. تحصیلاتش را تا مقطع دوم متوسطه رشته طبیعی در ساوه گذراند سپس وارد کادر #ارتش با عنوان ستوان یکم شد. سال ۵۲ ازدواج کرد. خداوند به او دو پسر و یک دختر هدیه داد.

🍃در اوایل حمله صدام به مرزها، شهید محمد در شهر دزفول با سمت #فرمانده گروهان از لشکر ۲۱ حمزه با دشمن به نبرد پرداخت. ولی مدت نبرد او به دوازده روز نرسید

🍃شهید محمد تاریخ ۵۹.۷.۱۱ در شهر #دزفول به شهادت رسید. شهید محمد در همان اوایل جنگ وصیتنامه پر محتوایی از خود به جا گذاشته است؛ توصیه ام به پدر و مادر و همسر و فرزندانم: در مقابل مشکلات زندگی #صبور و پایدار باشید. در مقابله با دشمن سستی از خود نشان ندهید. همواره پیرو راه حق و #اسلام عزیز باشید که راه انبیا است. از همسرم میخواهم فرزندانم را خوب تربیت کند و به جامعه تحویل نماید تا راه مرا ادامه دهند...

نویسنده : #نادره_عزیزی_نیک

🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #محمدرضا_زارعی

📅تاریخ تولد : ۱ آبان ۱۳۲۶
📅تاریخ شهادت : ۱۱ مهر ۱۳۵۹
🥀مزار شهید : دزفول
🕊محل شهادت : ساوه

به اندازه ارادتت به #شهدا فراورد کن و به اشتراک بزار👇
📡 @shohada72_313
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴صحبت های تحریف شده سرلشگر شهید فلاحی

اخیرا کلیپی از #سرلشگر_فلاحی در حال پخش است که در آن رسانه های وابسته بخشی از سخنان این #شهید بزرگوار را برش زده و به نوعی نشان می دهد که بین سپاه و ارتش تقابل وجود دارد و به مخاطب القا میکند که این صحبت ها سپاه را مورد نقد خود قرار می دهد ، در صورتی که وقتی صحبت های ابتدایی و انتهایی در این مناظره و صحبت های این شهید عزیز را می بینیم روی سخن وی با چریک های فدایی است که با اقدام مسلحانه خود به جان و مال مردم و نیروهای #ارتش و #سپاه آسیب زده بودند .

حق جو و حق طلب‌باشیم
@shohada72_313
🇮🇷🇮🇷شهدای لشکر ۸۱ زرهی روحتان شاد یادتان تا ابدیت جاودان

۲۹ فروردین #روز _ارتش بر تمامی ارتشیان غیور ، بازنشستگان و نیروهای جوان ارتشی مبارکباد.

🌹🌹#ارتش همراه با ملت و برای ملت درودتان باد.



باما همراه باشید با مطالب مذهبی ، سیاسی ، روشنگری ، بصیرت افزایی و شهدایی

@shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸♦️ گزارشی از تحویل ۸ فروند انواع هواپیمای #نظامی بازآماده‌سازی شده به نیروی هوایی #ارتش

با ما همراه باشید با مطالب مذهبی ، سیاسی ، روشنگری ، بصیرت افزایی و شهدایی

@shohada72_313
لبخندِ تـو؛
کم از خورشید نیست
بعد از طلوعِ خنده ی تـو
صبح می‌شود . . .

پ.ن: ارتش شهادت خلبان جنگنده سانحه دیده را تایید کرد

پس از گذشت دو روز از سانحه جنگنده میگ ۲۹، دقایقی پیش شهادت خلبان این جنگنده تایید شد.

سرهنگ خلبان شهید رحمانی، یکی از خلبانان زبده و باتجربه نیروی هوایی ارتش بود که با روحیه جهادی و با انجام صدها مرحله پرواز در ماموریت های مختلف کارنامه درخشانی از خود به یادگار گذاشته است.

مراسم تشییع، فردا ساعت ۱۰:۴۵ از میدان شهدای تبریز به سمت میدان ساعت برگزار می شود.

#شهید_محمدرضا_رحمانی
#خلبان_شهید_محمدرضا_رحمانی
#پایگاه_دوم_شکاری_تبریز
#ارتش
#تبریز

@shohada72_313
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥کلیپ زیبا از افسر ارتش ایران 🇮🇷 ببینید و لذت ببرید از
نعره شیران نر این بیشه

دلاورمردان #ارتش_جمهوری_اسلامی_ایران در جهت یاری رساندن به آسیب دیدگان سیل

#مردمیاری_ارتش
#ارتش_قهرمان
#ارتش_مردمی

@shohada72_313
More