گروه روانپزشکی و روانشناسی ویان

#بهاره_محمدنیا
Канал
Логотип телеграм канала گروه روانپزشکی و روانشناسی ویان
@vianclinicsПродвигать
5,66 тыс.
подписчиков
4,14 тыс.
фото
537
видео
2,6 тыс.
ссылок
گروه تخصصی و فوق تخصصی روانپزشکی و روانشناسی ویان مطب دکتر سامرند سلیمی تماس با همه مطبها 021 - 91 00 7393 رزرو وقت خارج از کشور از طریق واتس اپ +98 933 60 65 451 @vianclinics دارای شاخه های بزرگسال، کودک و نوجوان در شعب سعادت آباد و علامه جنوبی
Forwarded from اتچ بات
در فرهنگی زندگی می کنیم که نیت ها بر مهارت ها و توانمندی ها ارجحیت داده می‌شوند. یعنی یاد گرفته ایم که اگر کسی نیت خوبی داشت آدم خوبی است ولو اینکه حتی بلد نباشد نیتش را عملی کند و اگر کسی مهارت و توانایی لازم را ندارد، بیچاره گناهی ندارد، بلد نیست.
مثلا خیلی شنیده ایم که ما پدر و مادر خوبی نبودیم چون بلد نبودیم. من همسر خوبی نبودم چون بیش از این نمی‌دانستم. می‌دانی از قصد که نبود؟!
ضرورتِ داشتن مهارت های مفید برای زندگی و به عهده گرفتن مسئولیت برای کسب آنها هیچ وقت مهم در نظر گرفته نشده... نیت خوب تنها شرط لازم برای رستگاری درنظر گرفته شده... بنابراین اگر من نمی‌دانم و نمی‌دانسته ام مسئولیت زیادی در برابر خطاهایم ندارم.
مهم است که بخواهی همسر خوبی باشی، پدر خوبی باشی، همکار خوبی باشی و... اما اینکه چطور همه اینها باشی زیاد مهم نیست...
از آن طرف هم هست؛ برای مثال،قرار شد یک زوج که مراجع من هستند کتاب پنج زبان عشق را بخوانند و بعدِ هر فصل یکساعت درباره آن فصل با یکدیگر گفتگو کنند تا با زبانهای عشق ورزی یکدیگر بیشتر آشنا شوند. بعد مطالعه و زمانی که دوباره هر دو آنها روبروی من نشسته بودند، از آنها پرسیدم که چقدر با زبانهای یکدیگر به هم عشق می ورزند؟خانم توضیح داد که زبان عشق من لمس است و همسرم تلاش می کند هر روز مرا لمس کند، اما چه فایده؟
وقتی با خواندن کتاب اتفاق بیفتد چه فایده ای دارد؟ باید خودش می دانست و خودکار اینکار را می کرد. خانم توضیح داد که وقتی محبت کردن بعد از یادگیری اتفاق می افتد به او نمی چسبد چون که طرف باید خودش از قبل می دانسته و انجام می‌داده. در حالی که هر دو به تازگی با مفهوم اینکه آدمها از طرق مختلف عشق ورزی را ادراک می کنند آشنا شده بودند.
این روزها خیلی به این نکته فکر می کنم که چطور می‌شود به دیگران گفت که داشتن مهارت های مفید به اندازه داشتن نیت خوب مهم است و نداشتن مهارت ها به اندازه نیت بد می‌تواند برای زندگی ما آسیب زننده باشد. تصمیم گرفتم دراین باره بنویسم تا نیت خوبم را به راهی عملی برای بیانش تبدیل کنم و نظرات شما را هم جویا شوم.
شما چطور فکر می کنید؟
#بهاره_محمدنیا رواندرمانگر از #گروه_روانپزشکی_ویان
#نیت#عمل#آموزش#مهارت#یادگیری#تربیت#روانشناسی #مشاوره
Forwarded from اتچ بات
دیدی بهت گفتم؟
یادته چقدر بهت گفتم که سرنوشت ما آدمها بهم گره خورده؟
یادته بهم میگفتی تو جوگیری؟ یادته به همه می گفتی که دوست من از نوجوانی همین قدر جوگیره و برای اتفاقات اجتماعی ناراحت میشه؟
یادته می گفتی تو به فکر خودت باش، چیکار داری بقیه از چی ناراحتن؟
یادته می گفتی لازم نیست کاری برای بهبود وضع فکری مردم انجام بدیم؟ فرهنگ سازی تو رو فرسوده و خسته می کنه؟پولی هم توش نیست؟! یادته می گفتی بیخیال! به تو چه! تو حواست باشه به زندگی خودت و پول درآوردنت باشه؟
می بینی دنیا چقدر کوچیکه، می چرخه و می گرده و آخر سر جایی که فکرشو نمی کنی یقه تو میگیره و نتیجه حماقت و بی فکری دیگران رو میذاره تو کاسه ات؟
می بینی خرافه پرستی دیگران  زندگی من و تو رو هم نابود می کنه اگه کاری برای کم شدنش نکنیم؟
می بینی اینکه همسایه مون کتاب نخونه به اندازه اینکه خودمون کتاب نخونیم تو خوشبختی یا بدبختی مون تاثیر داره؟
می بینی تو جهل نگه داشتن آدمها، فقط تا یه مدتی می تونه باعث کسب سود و منفعت بشه اما در بلند مدت، باعث نابودی همه اس؟
می بینی اگه من اینجا توی تهران نظافت شخصی ام رو رعایت نکنم، یه نفر تو بندرعباس میتونه بمیره؟
می بینی حتی سفر رفتن آدمها میتونه به هم ربط داشته باشه؟
شاید باید یه بحران یا بیماری خطرناک پیش بیاد تا ما برامون جا بیفته که همه به هم مثل زنجیره وصلیم
خداوندا، درد بی دردی را از مردم کشورم دور کن، آمین...
خداوندا، ویروس کرونا را وسیله خیر برای مردم ایران قرار بده، آمین...
#بهاره_محمدنیا #رواندرمانگر از#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #سرنوشت#غم#درد#کرونا#خوشبختی #بدبختی#
Forwarded from اتچ بات
دوستان عزیزم، این روزها که همه جا تعطیله، ما تعطیل نیستیم، ما به صورت آنلاین به شما مشاوره میدیم. در تعطیلات عید هم مشاوره های ما برقراره. کافیه برای هماهنگی با شماره های پایین تماس بگیرید.
22904887
09014056493
#بهاره_محمدنیا روان درمانگر از #گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #استرس #نگرانی #مدیریت_استرس #بحران #مشاوره #روانشناسی #کرونا
Forwarded from اتچ بات
"من به روان شناس و روان پزشک اعتقادی ندارم"
امیدوارم که همیشه همین طور باشه و اعتقادت حفظ بشه... اما معمولا این طوریه که وقتی اوضاع به اندازه کافی خراب و داغون شد، همه پل های پشت سرتو خراب کردی و قاعدتا هیچ راهی برای جبران باقی نموند، از این و اون سوال می کنی که یه مشاور خوب سراغ داری؟
اسم و آدرس یه روان شناس یا روان پزشک رو میگیری، راه میفتی میای، دسترنج کل زندگیتو میذاری روی میز روبروی دکتر و بهش میگی :"خوب حالا چیکار کنم؟ به من راهکار بدید"
البته در واقع بذار بهتر بگم، میای و میگی:"میدونی دکتر جون ،من هیچ وقت به هیچ روان شناسی اعتقاد نداشتم چون خودم آدم شناسم، اما خوب گفتم یه بار بیام ببینم چیکار میتونید بکنید"
اون وقته که از ما توقع دارید توی یه جلسه ناکامی های کل دوران ازدواج شما رو ما جبران کنیم، همسر تو برگردونیم، مسائل متعدد شغلی ات رو حل کنیم، رابطه تو با فرزندت اصلاح کنیم و...
و اگر بهتون بگیم که کاری نمیشه کرد، قطعا دکترهای بی سوادی هستیم و هممون خودمون مشکل داریم.
یه قانون ساده هست که میگه :"مشکل رو قبل اینکه بزرگ بشه حلش کن" یا همون "پیشگیری بهتر از درمان است "
این قانون در مسائل روانی هم به اندازه مسائل فیزیولوژیک و بدنی مهمه و حتی شاید مهم تره... دوست عزیز، ما رمال و فالگیر و دعا نویس نیستیم که برای مراجعه به ما نیاز به اعتقاد داشته باشی، ما براساس یه سری قواعد علمی سعی می کنیم کمک کنیم برای مشکلاتت راهکاری پیدا بشه که نتیجه اش بشه خوشحالی بیشتر تو... دوست عزیز، روان شناسی یک نوع مذهب نیست و روان شناسان نمایندگان مذهب نیستند که برای مراجعه بهشون نیازی به اعتقاد داشته باشی. روان شناسی علمه و روان شناسان آگاهان به اون علم. مثل این می مونه که ماشینت خراب بشه و بگی که من اعتقادی به مکانیک ندارم.
در واقع دلیل این مراجعه نکردن، ترس از روبرو شدن با خودته. ترس از قبول کردن سهم و نقش خودت در بروز مشکلات و از اون مهم تر در ادامه اونها.
در هر حال حل شدن مشکلات زمان بره و کار یه روز و دو روز نیست و نیازمند تلاش مستمر خودته.... موفق و موید باشی...
متن و عکس از :#بهاره_محمدنیا روان درمانگر از

#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی


@vianclinics
Forwarded from اتچ بات
«کارگاه مدیریت استرس»

به اطلاع شما می‌رسانم قصد داریم با توجه به شرایط روانی حاکم بر جامعه دوره ای با عنوان "مدیریت استرس" در گروه روان پزشکی ویان برگزار کنیم. مدرس این دوره خانم #بهاره_محمدنیا روان شناس و روان درمانگر خواهند بود .
این دوره به شکل کارگاهی و در شش جلسه دو ساعته برگزار خواهد شد. در این کارگاه رابطه بین افکارمان،اضطراب هایمان و رفتارهای ناشی از آن را بررسی خواهیم کرد، درباره اضطراب ناکارآمد و اختلال اضطرابی خواهیم آموخت. هر فرد یاد خواهد گرفت که چطور اضطراب هایش را دسته بندی کند و برای مدیریت هر کدام چه روش هایی را پیش بگیرد. چهار عاملی که باعث می‌شود اضطراب هایمان تداوم داشته باشد را خواهیم شناخت و برای رهایی از هر کدام تمرین هایی را انجام خواهیم داد. این کارگاه با مشارکت فعالانه شرکت کنندگان جریان خواهد داشت و سعی خواهیم داشت دانش را به نگرش و نگرش را به مهارت تبدیل کنیم. سنجش هایی از وضعیت اضطراب قبل و بعد از جلسات خواهیم داشت تا از این طریق میزان پیشرفت خودمان را ارزیابی کنیم. در نهایت عامل مشترک همه کارگاه ها یعنی "هم آموزی" کمک خواهد کرد، از همدیگر بیاموزیم و راه حل هایی خلاقانه تر برای مدیریت مشکلاتمان بیابیم.
اگر شما هم نیاز به یادگیری مهارت هایی برای مدیریت استرس هایتان دارید و تمایل دارید به ما بپیوندید لطفا با شماره تلفن های گروه روان پزشکی ویان تماس حاصل نمایید.

02122904887
02122904886

هزینه دوره کامل شش جلسه یک ساعت و نیمه "چهارصد هزار تومان" است .

پی نوشت :ما مایلیم درباره روز برگزاری کلاس در هفته از شما نظر سنجی کنیم، پیشنهاد ما عصر پنج شنبه و عصر سه شنبه است. اگر قرار باشد بین این دو روز انتخاب کنید کدام روز را انتخاب می کنید؟
Forwarded from اتچ بات
ما انسان ها دوست نداریم تغییر کنیم. دوست داریم به همان روشی که همیشه زندگی می کرده ایم زندگی کنیم... حتی اگر غلط ترین شکل زندگی و اشتباه ترین نوع بودن باشد... ما در مقابل تغییر کردن مقاومت می کنیم مخصوصا اگر بخواهیم این تغییر را به خاطر فرد دیگری انجام دهیم. همه ما الگوهایی از زیستن را در سال‌های ابتدایی زندگی مان می آموزیم و اغلب آنها را در طی سالهای بعدی زندگی مان حفظ می کنیم. ذهن ما و روان ما عادت دارد به الگوهای قدیمی بچسبد چون که برایش آشنا و قابل اعتماد است. تغییر برایش یعنی وارد شدن به دنیایی از ناشناخته ها... ترجیح می دهد در بدترین وضعیت آشنا بماند اما به بهترین وضعیت غریبه و ناآشنا نرود. ما معمولا در کنج آشنای پر درد خودمان میخزیم  و با دردهایمان می‌سازیم و آنها را به حساب قسمت و سرنوشت می گذاریم... ما معمولا دردهایمان را بغل می کنیم و می بوسیم اما درهای قلبمان را به روی روش های بهتر زیستن نمی گشاییم. این خاصیت ذهن ماست پس نمی‌شود خیلی سرزنشش کرد اما هستند کسانی که در این بین، از محدوده ترس هایشان فراتر می روند و جرات به خرج می دهند و روش های جدید را امتحان می کنند. اینها الگوشکن هستند و روزهای جدیدی را بر خلاف آنچه که پیشانی برایشان نوشته است، با چشمان خودشان خواهند دید و ذائقه های جدید را پرورش خواهند داد.
آیا شما آماده تغییر هستید؟ به میزان آمادگی خود از صفر تا صد چه نمره ای می دهید؟
#بهاره_محمدنیا @bahar.nia
رواندرمانگر از #گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #تغییر#طرحواره#الگوهای_زندگی
Forwarded from اتچ بات
چگونه از خودمان یک زن با ارزش بسازیم؟
#بهاره_محمدنیا رواندرمانگر از #گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #ارزش#زن#زندگی#اکت#انعطاف_پذیری_روانشناختی #روانشناسی#مشاوره
Forwarded from اتچ بات
کتاب رهایی از نگرانی
نگرانی مهم ترین مولفه در استرس است که کم کردن آن تاثیر مهمی در کم شدن استرس های ما دارد...
#بهاره_محمدنیا روان درمانگر از:#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #نگرانی#استرس#مديريت_استرس #روانشناسی #مشاوره #خشم#غم#ترس
@arjmandpub
Forwarded from bahare mohamadnia
کتاب رهایی از نگرانی
نگرانی مهم ترین مولفه در استرس است که کم کردن آن تاثیر مهمی در کم شدن استرس های ما دارد...
#بهاره_محمدنیا روان درمانگر از:#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #نگرانی#استرس#مديريت_استرس #روانشناسی #مشاوره #خشم#غم#ترس
@arjmandpub
Forwarded from اتچ بات
این روان شناس بودن هم بد دردی است ،نمی‌توانی بد حال باشی و به حال بد خودت اقرار کنی. چون که تهش این می‌شود که :"تو که روان شناسی چرا؟"
این روزها حالم بد است، خیلی بد... اما نمیتوانم زبان بگشایم... چطور بگویم که غم دستش را گذاشته روی گلویم و فشار می دهد. چطور بگویم بغض کرده ام و نای ناله کردن ندارم.ورزش کردن را کنار گذاشته ام و به دوستم و استادم می گویم که مریضم، نمی‌توانم بیایم... واقعا مریضم اما نه آن مریضی که آنها فکر می کنند... مغزم خسته است از فکر کردن به اینکه"این بندگان خدا چه می کشند؟ چطور می خواهند یک عمر را با چنین دردی سپری کنند؟ آیا هرگز به حالت طبیعی برمی‌گردند؟"
میخواهم بنویسم، دستم که به قلم می‌رسد منصرف می شوم، یاد این می افتم که در این شرایط تو نباید حرف های ناامید کننده بزنی، تو باید امید بخش باشی...وظیفه تو این است که با آلام مردم همدلی کنی نه اینکه دردها را بیشتر و بیشتر بنویسی...
بعد یادم می افتد که واکنش طبیعی بدن در این مواقع همین است که من دارم و همیشه سر کلاس هایم به شرکت کنندگان گفته ام که گاهی اوقات غم طبیعی ترین حس انسان است. احساساتتان را بپذیرید و معتبر بشمارید.
کاش کسی بود که این جملات را به من می‌گفت و آن طوری که من با دیگران همدلی می کنم با من همدلی می کرد... می‌گفت دختر جان مگر تو از سنگ و چوبی که درد به این بزرگی تکانت ندهد.... تو هم آدمی و حق داری در مقابل مفهوم مرگ زانو بزنی و تسلیم شوی... حداقل برای چند روز....
آمده ام بگویم من هم مثل همه شما هستم، غمگینم، خشمگینم، نفرت تمام وجودم را پر کرده و روحم ولع سیری ناپذیری برای برقراری عدالت و تماشای آن دارد....
نمی‌خواهم تئوری ببافم و حرف های کتابی بزنم... ما همه در یک غم مشترکیم، ما همه در یک سرنوشت مشترکیم و همه با هم به سوی مقصدی نامعلوم در حرکتیم...
اما چطور می توانیم در مسیر زندگی بمانیم تا خواسته هایمان را محقق کنیم؟ چطور دچار درماندگی آموخته شده نشویم و کاری بکنیم؟
صبح که شد متنی می نویسم و برای دوستانم در صفحات مجازی می گذارم، می نویسم که حق دارید ناراحت باشید اما خود تلخ سازی ممنوع است. حق دارید گریه کنید، اما ننشینید به یک فیلم دوباره و دوباره نگاه کنید و خودتان را به گریه بیندازید. حق دارید به دلایل فکر کنید اما حق ندارید، صبح تا شب روی تختتان دراز بکشید و چرا چرا کنید. حق دارید ورزش نکنید اما حق ندارید فعالیت های روزمره تان را متوقف کنید. برای دوستانم می نویسم امید شاهرگ زندگی روانی تان است... امیدتان را از دست ندهید... امیدمان را از دست ندهیم... برایشان می نویسم سعی کنید از دل همه اتفاقات معنایی پیدا کنید، معنایی که بزرگ تر از خودتان و وجودتان باشد...می نویسم ارتباطاتتان را عزیزانتان را قطع نکنید... یادم باشد به دوستانم بگویم به معنویت پناه ببرید که در این شرایط تنها روزنه ای است که می توان به آن آویخت...
متن و عکس از :#بهاره_محمدنیا رواندرمانگر از #گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #غم #خشم #درد #ترس #نفرت #امید #معنا #معنویت
Forwarded from اتچ بات
من عاشق احساسات بکر و دست نخورده هستم. همان احساسات اولیه، همانهایی که تجربه می‌شوند بدون اینکه ما به خاطر ذهن مصلحت اندیش مان آن را تغییر داده باشیم. همان کلماتی که در لحظه به ذهنمان می رسند و از حقیقت وجودمان نشات می گیرند. چشمه زلالی که از عمیق ترین بسترهای وجودی مان به بیرون راه پیدا می کنند.این ها خالص هستند و پاک، از هر نوع و اسم و عنوانی که باشند پاکیزه ترین اند.  بسیار کمیاب هستند... افراد کمی هستند که وقتی به نوع صحبت کردن همسرشان با فردی از جنس خودشان حسودی شان می‌شود بگویند، من به حرف زدن تو با او حسودی کردم، در عوض عصبانیت را با حسادت عوض می کنیم و با توهین و پرخاشگری و بی ادبی حالمان را نشان می دهیم. چقدر کم پیش می آید که دلتنگی مان را همان دلتنگی بنامیم، بی تابی مان را همان بی تابی. "در نبودنت من بی تاب و دلتنگ توام ... این جمله چه تاثیری می تواند در رابطه عاطفی من با همسرم داشته باشد؟
اما معمولا با جمله ای مثل :"در نبودنت من نگران حضور افراد غریبه هستم "تعویض می‌شود و شکل شکاکیت و نگرانی می گیرد.
گاهی وقت ها ترس ما در رابطه با از دست دادن عشق مان، به شکل بی تفاوتی نسبت به او بروز پیدا می کند... گاهی ما خشم مان را به شکل غم نشان می دهیم و اکثرا غم مان را به شکل خشم... هیچ کدام از احساسات ما بد نیستند، غم ما، خشم ما، ترس های ما، عشق و دوست داشتن،خوشحالی، حسادت، دوست نداشتن و تعجب کردن....احساساتمان را دوست داشته باشیم و به آنها حق حیات بدهیم
متن از :#بهاره_محمدنیا روان درمانگر از :
#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #ترس#خشم#غم #عشق #رابطه#ازدواج #احساسات#حسادت#روانشناسی #مشاوره #پرخاشگری
Forwarded from اتچ بات
این منم. همین قدر ساده و زود باور، همین قدر عصبانی و خشمگین. همین قدر تحلیل گر. همین قدر مهربان. من همان کسی هستم که مادرم او را خودشیفته می داند و برادرم فرهیخته. پدرم مرا بلبل زبان می‌شناسد و عمه ام بااعتماد به نفس.همان کسی هستم که دوستانم من را منطقی می دانند و آن کسی که عاشقش بودم عاشق پیشه و هیجانی می دانست.رییسم مرا با پشتکار می داند و همکارانم باهوش. اینها تمام برداشت هایی است که روزگارانی از من شده، از همه  خوبی ها و بدی هایم. من همه اینها هستم و هیچ کدام نیستم. من کلی هستم فراتر از مجموع.
من هیچ کسی نیستم جز راوی زندگی خودم... راوی داستانی که هر لحظه و در لحظه روایت می‌شود، داستانی از پیش نوشته نشده و ناتمام...
من خودم را قضاوت نمی کنم و اجازه نمی‌دهم قضاوت دیگران بر روی آن شهود آنی هر لحظه من از موقعیت ها اثرگذار باشد. من قدم به قدم پیش میروم، پیش آمده ها را با عمق جانم حس می کنم و پاسخ میدهم. من نمی‌خواهم براساس شناخت پدر و مادرم، در موقعیت ها پاسخ بدهم. نمیخوام براساس شناخت خودم از اشتباهات گذشته ام و درک ضعف ها و ناتوانی هایم در موقعیت ها عمل کنم.تمام آنچه به من رسیده، از تربیتم، از خانواده ام و از ژنتیکم، همه را می پذیرم اما می‌دانم که امروز میتوانم به شکل دیگری رفتار کنم، من امروز مسئول رفتار کردن به شکل کاملا متفاوتی هست.من امروز زنجیر جبر را از گردنم باز می کنم و با اینکه میدانم کودکی هایم را خودم و با اختیار خودم نساخته ام، تصمیم می گیرم امروزم را خودم و با اراده خودم بسازم. من امروز گذشته ام را می پذیرم و آینده ام را میسازم...
متن و عکس از :#بهاره_محمدنیا روان درمانگر از :
#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #اراده#امروز#گذشته#پذیرش#تغییر#روانشناسی #مشاوره#زندگی#قضاوت#خانواده#ژنتیک
Forwarded from اتچ بات
میخوام درباره اون روابطی بنویسم که یکی از طرفین رابطه برای اون یکی وقت نمیذاره، انرژی نمیذاره...
طرف مقابل تا یه مدتی تحمل می کنه و تاب میاره، بعد حرف دلش رو میزنه و اعتراض اش رو میگه...
نتیجه اعتراض این میشه که این جواب رو میشنوه :"تو که میدونی عزیزم، من وقت ندارم"، "سرم خیلی شلوغه" "خیلی کار دارم" "خودت که بهتر میدونی، من درگیر پروژه های مهمی هستم" "منو درک کن لطفا، من درگیرم، من کارم زیاده"
و اگر طرف بیشتر توضیح بده و اعتراض کنه با پرخاشگری کلامی اون فرد روبرو میشه که "تو منو درک نمی کنی"
حالا این پرخاشگری میتونه به صورت بددهنی باشه، یا کمی باکلاس تر مثلا پایین آوردن طرف  مقابل (تو کارت کمه، شغلت زیاد مهم نیست)، انداختن تقصیرها گردن اون فرد (آنقدر منو سوال پیچ می کنی که من ازت دوری می کنم (، مقایسه کردن (دوست دختر/پسر قبلیم خیلی منو درک می‌کرد)، برچسب زدن (تو آدم پرتوقع هستی) و روش های دیگه...
تو کارت برات مهمه، وقت نداری بذاری برای رابطه؟ خوب نباید وارد رابطه میشدی. همین الان بگو که من نمیتونم و تمومش کن.... اما اگر موندی باید وظایف ات رو توی رابطه انجام بدی...
چرا باید طرف مقابل همش تو رو درک کنه؟ مگه تو کی هستی؟ چرا تو اون رو درک نمی کنی که بهت میگه به حضورت بیشتر نیاز داره؟
جونم براتون بگه این افراد، خود‌شیفته هستند... مخلص کلام همینه... همه باید درکشون کنن چون اینا آدمهای خاصی هستند.  خودشون هیچ همدلی ای از خودشون نشون نمیدن...
برادر من /خواهر من، رابطه یه اتفاق برابره، دو طرف باید براش وقت بذارن و تلاش کنن... اگر فکر می کنی که تو بالاتر از این حدها هستی که از خودت مایه بذاری، مشکل از توئه...
اگر فکر می کنی همین که هستی یعنی خیلی به طرف حال دادی، اینم مشکل از توئه...
اگه فکر می کنی طرف آنقدر ارزششو  نداره، بهتره کسی رو پیدا کنی که ارزششو داره... اما اینکه با همین آدم به زعم شما  بی ارزش موندی یعنی اینکه دنبال رابطه بی هزینه میگردی، رابطه ای که برات هیچ دردسری نداشته باشه
یادت باشه رابطه یه اتفاق برابره، در هر سطحی که هستی اگر با فردی وارد رابطه شدی معنیش اینه که باید خودت رو با اون فرد مساوی ببینی... متن و عکس از : #بهاره_محمدنیا روان درمانگر از:
#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #رابطه#ازدواج#طلاق#خودشیفتگی
#پرخاشگری#روانشناسی#مشاوره#همسر
Forwarded from اتچ بات
من که شب یلدا خونه نبودم تا براتون از انار و فال حافظ و مهمون بازی بنویسم. شب یلدا رو تو یه اتاق هتل تو یه شهر غمگین گذروندم که حس می کردم هر لحظه ممکنه از غم مردمش قلبم بایسته. رفته بودم بهشون یاد بدم چطور ارتباط مؤثرتری با همدیگه داشته باشن. رفته بودم همدلی کردن رو یادشون بدم تا بتونن از دریچه چشم های همدیگه به دنیا نگاه کنن. رفته بودم شعار بدم و برگردم گویا... آخه چطور میشه با بعضی اتفاقا همدلی کرد وقتی درد اونها رو نچشیده باشی؟! من که جای اونها نیستم، هستم؟
گاهی وقت ها هیچ فرمولی جواب نمیده، اینکه میفهمم چقدر اذیت شدی ،حق داری خیلی دردناکه، منم اگه جای تو بودم همین حالو داشتم، اوهوم، سر تکون دادن و بادی لنگواج شبیه گرفتن هیچ فایده ای نداره
خیلی وقت ها وقتی میخوای با کسی همدلی کنی، انگار که داری بهش توهین می کنی از بس که دور از خودشون و دردشون به نظر میرسی، گاهی وقتا فقط کافیه به فردی که روبه روت نشسته بگی، ببین رفیق آنقدر دردت سنگینه که من نمیتونم درکش کنم،چون هیچ وقت خودم تجربه اش نکردم
گاهی وقتا لازم نیست ژست درک کردن بگیریم وقتی نمیتونیم
اون فرد رو درک کنیم. گاهی وقتا بهترین همدلی، همدلی نکردنه...
عکس و متن از:#بهاره_محمدنیا روان درمانگر از:
#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی
#یلدا#همدلی #درد#مهارت_ارتباط_موثر
Forwarded from اتچ بات
سنت که بالاتر میره یاد میگیری که بری دنبال خواسته هات. یاد می گیری که بری جلو، چشم تو چشم چیزی که میخوای بایستی، بهش زل بزنی و بهش بگی که من تو رو میخوام. یاد میگیری که دستتو جلو ببری و اون چیزی که میخوای رو چنگ بزنی. یاد میگیری هیچ کس هیچ چیزی رو بدون درخواست کردن بهت نمیده. یاد میگیری که خودت و فقط خودت مسئول به دست آوردن همه اون چیزی هستی که از دنیا طلب داری. سنت که بالاتر میری یاد میگیری که بدون ترس از قضاوت شدن، طرد شدن یا حتی تنها موندن ، برای داشتن معشوقت خواستن رو امتحان کنی، درخواست کردن رو، حرف زدن رو، ابراز کردن احساساتت و نیازهاتو.یاد می گیری درسته که درخواست کردن با خودش مسئولیت میاره، اما تنها راهیه که کمکت می کنه بعدا با خودت بی حساب باشی.سنت که بالاتر میره یاد میگیری که هیچ وقت برای حرفهای زده شده و کارهای انجام شده پشیمون نمیشی، اما برای حرفه‌ای نزده و کارهای نکرده، چرا. من عادت دارم اندازه بلوغ آدمها را با اندازه ای که برای خواسته هاشون درخواست می کنن بسنجم، اینکه دور از خواسته هاشون میشینن و حسرت نداشته هاشون رو میخورن یا  که میرن جلو و بدون ترس از طرد شدن برای چیزی که میخوان جسارت به خرج میدن و حرف میزنن. زمان که جلو میره و سنت که بالاتر یاد میگیری گله کردن بی فایده ترین کار دنیاست. یاد میگیری اگه امروز نتونی فردا هم نخواهی تونست، یاد میگیری نذاری زمان شگفت زده ات کنه.... نذاری با حجم وسیع محدودیتش تو رو زنجیر کنه...
#بهاره_محمدنیا رواندرمانگر از:
#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #روانشناسی #مشاوره #رواندرمانی #بلوغ#مسئولیت#خواستن#قضاوت#ترس#طرد
Forwarded from اتچ بات
انگار در بهت فرو رفته ام. از پریروز که اینترنت آزاد شد تا همین حالا، هر نیم ساعت یک دفعه، یادم افتاده آن مطلبی را که موقع قطع اینترنت به ذهنم رسید و مثل همیشه اولش را در نوت گوشیم ننوشتم تا یادم نرود، بنویسم و توی اینستاگرام رها شده از بند بگذارم اما هنوز نتوانسته ام.
میخواستم بیایم و داستان آن بیمارستان اعصاب و روان در فلان کشور را برایتان بنویسم که مرکز نگهداری بیماران وسواسی مقاوم به درمان بود. چند روزی آب بیمارستان قطع می‌شود و تعداد زیادی از بیماران وسواسی به شکل معجزه آسایی بهبود پیدا می کنند. میخواستم درباره دلیل اش بنویسم، این داستان را به قطع اینترنت ربط بدهم و بگویم که هر زمان با اضطراب هایت روبرو شوی و راهی نداشته باشی برای فرونشانی آنها، اضطراب شروع می کند به بالا رفتن و بالا رفتن و بعد مدتی خودش پایین می آید و خوب می شود... میخواستم بنویسم چقدر نبودن اینترنت را دوست داشتم... برای من درون‌گرا فرصتی بود که بروم توی خودم و با خودم هزاران قرار ملاقات بگذارم... هی قربان صدقه خودم بروم و عاشقتم و دوستت دارم به خودم بگویم...به خودم چای و قهوه تعارف کنم و به مهمانی خودم بروم و با خوشحالی از مهمانی برگردم. میخواستم بنویسم باورتان نمی‌شود در همین چند روز چقدر کتاب خواندم و وویس گوش کردم و کار عقب افتاده انجام دادم... میخواستم بنویسم همکارم آمد گفت دیروز به دختر نوجوانم گفتم مامان چقدر بزرگ شدی تو... چرا من متوجه نشدم؟!
میخواستم بیایم از شما سوال کنم، بپرسم کسی می داند، ما چه مشکلی در دنیای واقعی داریم که برای فرار کردن از آن به دنیای مجازی پناه می بریم؟
میخواستم بیایم از کم شدن صمیمیت بنویسم،از آن ولع هر روزه مان به تایید، به گرفتن لایک، به دوپامین...
از ولع گفتم یاد ولع مواد افتادم، خواستم از اعتیاد بنویسم و اینکه چرا اعتیاد به مواد آنقدر ضایع است و اعتیاد به اینترنت آنقدر شیک و باکلاس؟! همه اینها را خواستم بنویسم، اما گویی دستانم روی این پنجره شیشه ای پنج اینچی رو به دنیای آزاد قفل شده است... یادم افتاد روزی دوستی برایم نوشت، وقتی در لب تاپم را باز می کنم انگار که درب قلبم گشوده می‌شود، یادم افتاد اینجا تنها جایی است که از دریچه ا‌ش آزادانه رو به دنیا نگاه می کنم... تنها جایی است که آزادی را تجربه می کنم...
#بهاره_محمدنیا روان درمانگر از:
#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #اینترنت
#آزادی#اعتیاد#اضطراب
Forwarded from اتچ بات
چند روز پیش روز مجردها بود...
بعضی از دوستانم به من تبریک گفتند و خیلی ها هم نگفتند. آنها که تبریک گفتند خودشان هم مجرد بودند و حداقل در آن یکی دو موردی که حضوری تبریک را شنیدم، متوجه شدم که تبریک گفتن شان چیزی مثل تسلیت است، جملاتی با زبان بدن خاص مثلا صورت درهم کشیده و حالتی از اینکه داریم خودمان را مسخره می کنیم و آن تعداد خیلی زیادی که تبریک نگفتند هم انگار که خجالت کشیدند این ننگ! را به روی من بیاورند که در 34 سالگی هنوز نتوانسته ای شوهری برای خودت دست و پا کنی!
نمی‌دانم شما چطور فکر می کنید اما مجرد بودن در جامعه ما نوعی نقص در نظر گرفته می‌شود، اینکه هنوز یه نفر هم پیدا نشده تو را بگیرد یا اینکه چه عیب و ایرادی داشته که هیچ کس حاضر نشده زندگیش را با این آدم قسمت کند...
نمی‌خواهم بگویم من دوست ندارم یا دوست نداشته ام که ازدواج کنم... هم دوست دارم و هم داشته ام،حداقل در آن یک باری که عاشق شدم خیلی دلم میخواست با او زیر یک سقف بروم و هر روز برایش غذا درست کنم و به حرفهای با مزه و بی مزه اش بخندم... نمی‌خواهم برای جبران مجرد بودنم این جملات را بگویم که حالا بقیه که ازدواج کرده اند چه کار کرده اند مگر؟ یا همه ازدواج کرده ها هم خوشبخت نیستند و از این حرفها...
اما واقعیت این است که ما مجرد ها هم بدبخت نیستیم... به خدا نیستیم! ... گاهی وقتا هم خیلی بهمان خوش می گذرد... یعنی راستش را بخواهید بیشتر وقتها به ما خوش می گذرد...
ما مجردها ننشسته ایم زانوی غم بغل کنیم، هر روز زیر پتو به عکس های متاهلی شما در سواحل پوکت نگاه کنیم و حسرت بخوریم... راستش را بخواهید ما هم درگیر کار و زندگی هستیم، هر روز صبح سرکار می رویم، بعدازظهر برمیگردیم،آخر هفته ها دوستانمان را دعوت می کنیم و گپ می زنیم. کافی شاپ می رویم و قهوه میخوریم، ورزش می کنیم و رژیم می گیریم و در سایت های اینترنتی لباس سفارش می دهیم و خلاصه که زندگی ما هم ادامه دارد! به خدا!
می‌شود خواهش کنم دلتان برای ما نسوزد؟ می‌شود تقاضا کنم هر چند وقت یکبار به ما نگویید که،چرا تا حالا ازدواج نکردی؟می‌شود سعی نکنید هر روز ما را قانع کنید که زندگی زناشویی تان عالی است و همسرتان عشق زندگی تان است؟ آخر، خوشبختی که فریاد زدن ندارد...
حالا نمی‌گویم صد در صد،ما،خودمان خواسته ایم که ازدواج نکنیم که دروغ است،اما حداقل صد در صد این درست است که ما خودمان تصمیم گرفته ایم که با بعضی ها ازدواج نکنیم....تصمیم گرفته ایم که بعضی حرف ها را تحمل کنیم ولی وارد رابطه های اشتباهی نشویم. می‌شود خواهش کنم دست از سر ما مجردها بردارید؟#بهاره_محمدنیا
Forwarded from اتچ بات
من امروز خودم را می بخشم... من امروز خودم را به خاطر همه اشتباهاتی که کرده ام، همه کارهایی که انجام داده ام و امروز میدانم که به زندگی ام آسیب زده است می بخشم... من امروز خودم را به خاطر کارهایی که انجام نداده ام و نمی دانستم که باید انجام می‌دادم می بخشم...
من امروز خودم را به خاطر کارهایی که انجام ندادم و می دانستم که باید انجام می دادم می بخشم...
من امروز خودم را به خاطر درگیر شدن در رابطه های اشتباه می بخشم...
من امروز خودم را به خاطر درگیر نشدن در رابطه های درست می بخشم...
من امروز خودم را به خاطر سهل انگاری ها در رابطه هایم، به خاطر کم کاری ها و بی توجهی هایم، به خاطر خود مرکز بینی هایم در رابطه هایم می بخشم...
من امروز خودم را به خاطر کم کاری هایم، کوشش نکردن ها و تنبلی هایم می بخشم...
من  تمامی گذشته ام را می بخشم و از امروز زندگیم را بدون خود سرزنشی و عذاب وجدان آغاز می کنم...
من گناه کار نبودم...
رفتارهای من برآیندی از ژنتیک من، تربیت پدر و مادرم و اتفاقات دوران کودکی ام بود...
من گناه کار نبودم، من ناآگاه بودم از شیوه های درست تر زندگی کردن..
من گناه کار نبودم، من ناتوان بودم از اجرای روش های بهتر برای زندگی کردن...
من امروز خودم را عادلانه تر نقد می کنم و همه دلایل اشتباهاتم را کنار هم می بینم، .من امروز اراده ام را به عنوان یکی از دلایل اشتباهاتم می بینم نه همه دلایل
من امروز با خودم و گذشته هایم همدلی می کنم و با خودم مهربان تر حرف میزنم...
من امروز....
بقیه جملات را شما بنویسید...
#بهاره_محمدنیا روان درمانگر از:
#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی#رابطه#گذشته#بخشش#اراده#ازدواج#تقدیم_به_مراجعم
Forwarded from اتچ بات
شناسایی یک باور غلط درباره احساسات
لطفا ورق بزنید...
#بهاره_محمدنیا رواندرمانگر از :
#گروه_روانپزشکی_ویان #مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #روانشناسی #مشاوره#رواندرمانی #احساسات #باورهای_غلط #خشم#ترس#غم
Forwarded from اتچ بات
دومین مورد از بحث مهم الفبای رابطه، اولویت دادن است. کسی که می‌خواهد وارد یک رابطه بلند مدت عاطفی مثل ازدواج شود باید بتواند همسرش را به سایر قسمت های زندگی و سایر افراد زندگیش اولویت بدهد. اگر من هنوز خوش گذرانی با دوستانم را به آمدن به خانه و شنیدن حرف همسرم ترجیح می‌دهم، یعنی آمادگی ازدواج کردن را ندارم. اگر نیازهای مالی خانواده پدری به یخچال خالی خانه خودم اولویت دارند یعنی من نمی‌توانم ازدواج کنم و باید در خانه پدری بمانم. یکی از سوالاتی که من همیشه در مشاوره های پیش از ازدواج به آن اشاره می کنم و به جوان هایی که نزد من می آیند  تا درباره رابطه ی تازه ‌شان با من مشورت کنند توصیه می کنم که از فرد مقابلشان بپرسند این است که :"آیا می توانی من را اولویت زندگی خودت قرار دهی؟" و از هر کدام از طرفین میخوام که درباره این موضوع چندین روز فکر کنند و از دادن جواب فوری و سرسری پرهیز کنند.
نکته ای که خانواده هایمان درباره ازدواج کردن به ما نگفتند این بود که همسرت و خانواده ای که با او تشکیل می دهی، اولین و مهم ترین قسمت زندگی تو بعد از ازدواج خواهد بود.
#بهاره_محمدنیا روان شناس بالینی و روان درمانگر از :
#گروه_روانپزشکی_ویان#مطب_دکتر_سامرند_سلیمی #روانشناسی #مشاوره #رابطه #ذائقه_عشقی #همسر #ازدواج
Ещё