باز کن پنجرهها را که نسیم روز میلاد اقاقی ها را جشن میگیرد و بهار روی هر شاخه کنار هر برگ شمع روشن کرده است... باز کن پنجرهها را ای دوست و بهاران را باور کن.../فریدون مشیری #بهار #نوروز #سیزدهبدر
بهار امسال، آری بهار در راه است. در بهار زمین تنفس خود را شروع خواهد کرد و باز شعله سبز، به سوی جنگل چوبی هجوم خواهد برد و بر بلندی تندیس وار بید کهن شکوفه خواهد رست.
دوباره بلدرچین هوای ساختن آشیانه خواهد کرد و بامدادان طراوات خواهد داد. و نغمه چلچله ها پیام آور بهاری دیگر است.
بهار آیتی از زندگی است که در شب یلدا به ذهن بی طپش خاک راه می یابد و در نهایت هر ذره نطفه می بندد.
بهار درس بزرگ دوباره ساختن است، کنایتی است که آری اگر زمین در بند اگر زمان مصلوب اگر چه...
بهار امسال، آری بهار در راه است. در بهار زمین تنفس خود را شروع خواهد کرد و باز شعله سبز، به سوی جنگل چوبی هجوم خواهد برد و بر بلندی تندیس وار بید کهن شکوفه خواهد رست.
دوباره بلدرچین هوای ساختن آشیانه خواهد کرد و بامدادان طراوات خواهد داد. و نغمه چلچله ها پیام آور بهاری دیگر است.
بهار آیتی از زندگی است که در شب یلدا به ذهن بی طپش خاک راه می یابد و در نهایت هر ذره نطفه می بندد.
بهار درس بزرگ دوباره ساختن است، کنایتی است که آری اگر زمین در بند اگر زمان مصلوب اگر چه...
باز کن پنجرهها را که نسیم روز میلاد اقاقی ها را جشن میگیرد و بهار روی هر شاخه کنار هر برگ شمع روشن کرده است
همه چلچله ها برگشتند و طراوت را فریاد زدند کوچه یکپارچه آواز شده است و درخت گیلاس هدیه جشن اقاقی ها را گل به دامن کرده ست
باز کن پنجره ها را ای دوست هیچ یادت هست که زمین را عطشی وحشی سوخت برگ ها پژمردند تشنگی با جگر خاک چه کرد
هیچ یادت هست توی تاریکی شب های بلند سیلی سرما با تاک چه کرد با سرو سینه گلهای سپید نیمه شب باد غضبناک چه کرد
هیچ یادت هست حالیا معجزه باران را باور کن و سخاوت را در چشم چمنزار ببین و محبت را در روح نسیم که در این کوچه تنگ با همین دست تهی روز میلاد اقاقی ها را جشن میگیرد
خاک جان یافته است تو چرا سنگ شدی تو چرا اینهمه دلتاگ شدی باز کن پنجره ها را و بهاران را باور کن
بهار امسال، آری بهار در راه است. در بهار زمین تنفس خود را شروع خواهد کرد و باز شعله سبز، به سوی جنگل چوبی هجوم خواهد برد و بر بلندی تندیس وار بید کهن شکوفه خواهد رست.
دوباره بلدرچین هوای ساختن آشیانه خواهد کرد و بامدادان طراوات خواهد داد. و نغمه چلچله ها پیام آور بهاری دیگر است.
بهار آیتی از زندگی است که در شب یلدا به ذهن بی طپش خاک راه می یابد و در نهایت هر ذره نطفه می بندد.
بهار درس بزرگ دوباره ساختن است، کنایتی است که آری اگر زمین در بند اگر زمان مصلوب اگر چه...
بهار امسال، آری بهار در راه است. در بهار زمین تنفس خود را شروع خواهد کرد و باز شعله سبز، به سوی جنگل چوبی هجوم خواهد برد و بر بلندی تندیس وار بید کهن شکوفه خواهد رست. دوباره بلدرچین هوای ساختن آشیانه خواهد کرد و بامدادان طراوات خواهد داد. و نغمه چلچله ها پیام آور بهاری دیگر است.
بهار آیتی از زندگی است که در شب یلدا به ذهن بی طپش خاک راه می یابد و در نهایت هر ذره نطفه می بندد.
بهار درس بزرگ دوباره ساختن است، کنایتی است که آری اگر زمین در بند اگر زمان مصلوب اگر چه...