شهدای عزیز...
می دانم که در «
#ملکوت_حسینی » آن قدر سرتان شلوغ است که برای امثال ما، فرصتِ بذلِ حتی گوشه ی چشمی ندارید ...
می دانم که از شرابِ کهنه ی
#کربلایی ، چنان سرمستی که حواست به ما «قبرستان نشینان عادات سخیف» نیست ...
می دانم که تا
#ابد ، از ما
#خاکیان، بی نیازی ...
#شهادت گوارای وجودتان باد برادرانم...
نوش جانتان سرورانم ...
مقامِ «
#عند_ربهم_یرزقون » مبارکتان باد ...
اما ؛
ما برادرانتان را
#ببخشید ...
ببخشید که
#حواسمان به
#روزمره گی های خودمان بود ؛
ببخشید که
#فشارهای زندگی و
#ناملایمات اقتصادی و سیاسی(همان ها که تو هم خوب می دانی چیستند)،
#حساسیت هایمان را کم کرد ...
ببخشید که
#اولویت هایمان، بدون این که متوجه باشیم
#عوض شده ...
ببخشید که
#کم_آوردن هایمان را هزار گونه
#توجیه می کنیم ...
ببخشید که در
#قد و قوارهی شماو یارانتان نیستیم اما از شما
#دم می زنیم ...
ببخشید و از
#خدا هم بخواهید ، به
#حرمت خون شماو همه
#شهدای_کربلایی دیگر ، ما را هم
#کربلایی کند ...
ارسالی از دخترشهید باقری
@shohada72_313