#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#تاریخ
Канал
Логотип телеграм канала #شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
@sharyaran1401Продвигать
507
подписчиков
13,7 тыс.
фото
11,2 тыс.
видео
661
ссылка
#موازنه_قوا__کلید_فهم_سیاست


کلید فهم سیاست، چه در ایران، چه در آمریکا، چه در اروپا و چه در خاورمیانه، چه در سطح ملی و چه در سطح بین‌المللی چیزی نیست جز «موازنهٔ قوا».
موازنهٔ قوا؛ کلید فهم سیاست

اگر جایی مستبدان سرفرازی می‌کنند، به این دلیل است که در تحلیل نهایی، «زور» زیردستان به زور زبردستان نرسیده است.
اگر جایی نگین خوش‌رنگ دموکراسی و آزادی می‌درخشد، به خاطر آن است که از طریق مکانیزم‌های درونی مانند تفکیک قوا و استقلال قوه قضاییه و مکانیزم‌های بیرونی مانند جامعه مدنی، قدرت حکومت تضعیف شده است.
یا اگر جایی چیزی شبیه به جنگ داخلی، آنارشی و بی‌حکومتی حاکم است، علتش آن است که هیچ گروهی نتوانسته در تولید قدرت به قدر کافی کامیاب شود.

از نظرگاه اخلاقی و فلسفی همیشه می‌توان این‌گونه تعبیر کرد و کرده‌اند که قدرت، مشروعیت خودبنیاد ندارد و مقبولیتش بستگی به مفاهیمی مانند «رضایت» و «قرارداد اجتماعی» دارد. اما در واقعیت، قدرت همیشه حدی از مشروعیت و اصالت را با خود حمل می‌کند و تا حدودی «الحق لمن غلب»! 

بهترین توضیح برای این گزاره، وضعیت سیاست بین‌المللی و تقدم مشروعیت رسمی و سیاسی بر مشروعیت اخلاقی و هنجاری است. تقریباً تمام سازمان‌ها، نهادها و قوانین بین‌المللی در عمل و به شکل فاحشی ریاکارانه از این اصل تبعیت می‌کنند.

 بنابراین گروه‌ها و چهره‌های سیاسی همیشه باید در کنار سامان‌دادن به یک دستگاه و گفتمان فکری و اخلاقی مشخص، در پی تولید قدرت نیز باشند. سیاست‌ورزان کارشان نباید به محکوم‌کردن این و آن و بیانیه‌دادن تقلیل یابد. این سطحی‌ترین نوع از کنش‌ورزی است. هنر «شهریار» در رهبری است، نه ره‌نمایی! 

#تاریخ_سیاست_موازنه_قوا

اگر ما امروز نام و یاد مردان نیکی در لوح تاریخ هم‌چون آبراهام لینکن، مارتین لوترکینگ، نلسون ماندلا، ماهاتما گاندی و واتسلاو هاول را گرامی می‌داریم، نه فقط به دلیل آرمان‌های بلند و اخلاقیات متعالی‌شان، که به علت پیروزی و کامیابی‌شان در رسیدن به اهداف‌شان است. به دلیل آنکه توانستند به پشتوانهٔ دلایلی چند چون جسوری، کاریزما، خلق یک گفتمان سازنده و هم‌ساز، اجماع‌سازی و سازماندهی‌، موازنهٔ قوا را بر هم بزنند و به «قدرت» برسند. 

چنان‌که آبراهام لینکن در سخنرانی معروفش در خلال نبرد گتیزبورگ می‌گوید: «جهان اهمیتی نخواهد داد و به یاد نخواهد سپرد که ما در اینجا چه گفتیم، اما هرگز آن‌چه را که در این‌جا اتفاق افتاده است، فراموش نخواهد کرد!»

اگر امروز «رویای» مارتین لوترکینگ تعبیر می‌شود، اگر «قدرت بی‌قدرتان» هاول خوانده می‌شود، اگر صدای شکستن و فروریختن دیوار برلین که رونالد ریگان در ۱۹۸۷ فریادش را کشید، هم‌چنان به گوش می‌رسد و اگر کلماتی که جفرسون در اعلامیهٔ استقلال آمریکا به قلم آورده، هنوز بعد از دو قرن‌ونیم خواندنی و خواستنی است، بیش از همه به دلیل آن است که آن شعرها و شعارها و آن قصه‌های قصار، به منصهٔ ظهور نیز رسیدند و در «عمل» نیز آزمون خود را پس دادند وگرنه تاریخ نشان داده که هیچ از شکست‌خوردگان خوشش نمی‌آید و هم‌چنان فاتحان، می‌نویسندش!

از این دریچه شاید بتوان پلی زد به سوی آشتی‌دادن میان عمل‌گرایی و اصول‌گرایی، بین حقیقت و مصلحت (حداقل در عرصه سیاست).

اگر ایده‌ای نیک و هدفی متعالی (که در عین حال واقعیت‌پذیر نیز است) دارید، این گوی و این میدان. آن را به «تحقق» برسانید. وگرنه خون بر شمشیر پیروز نیست و شعر از تفنگ قوی‌تر نیست. اگر تصادفات و تقارنات را کنار بگذاریم، معمولاً این‌چنین بوده که مسیر اصلاحات و انقلابات از مجرای تغییر موازنه قوا گذر کرده نه خوش‌بینی و خوش‌اندیشی!

#رجبی


#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
 
 
منابع ایرانی اعلام کرده اند که بسیاری از اجساد در محل سقوط هلیکوپتر کاملاً سوخته و غیرقابل شناسایی هستند و احتمالاً پزشکی قانونی تنها راه شناسایی آنهاست.
......

و این جهانِ گذرنده دارِ خلود(جاودان) نیست و بر کاروانگاهیم و پسِ یکدیگر می‌رویم، هیچ‌کس را اینجا مُقام نخواهد بود، چنان باید زیست که پس از مرگ دعایِ نیک کنند.
و تعجب بمانده‌ام از حرص و مناقَشت با یکدیگر و چندین زر و مال و حساب و تَبَعت، که درویشِ گرسنه در محنت و زحیر، و توانگرِ با همه نعمت چون مرگ فراز آمد از یکدیگر باز نتوان شناخت.
مرد آن است که پس از مرگ نامش زنده ماند.

#تاریخ_بیهقی


#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فرقِ گویش و زبان و قضیهٔ داستان زبانِ مادری (☭) چیست؟

البته که اضافه‌کنم که ادعای زبان‌خواندن، حتی‌تنها محدود به ترجمهٔ یک کتاب هم‌ نیست؛ شما باید #ادبیات مکتوب و #تاریخ به آن زبان داشته‌باشید (مثل زبانِ ارمنی و زبانِ گرجی) تا بتوانید چنین‌ادعایی کنید؛ که برای‌نمونه درخصوصِ سورانی چنین‌چیزی وجود ندارد.

#بهرام_ورجاوند

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#مرگ_بر_کلیت_جمهوری_انیرانی
درخصوص دوگانه‌سازیِ هویت ملّی ایرانیان

دکتر زرین‌کوب: «فرهنگِ ما باید در یک‌سمتش فردوسی باشد و در سمت‌دیگرش زرتشت.»

یکی‌از اشتباهاتی که درخصوصِ مطالعهٔ آکادمیک تاریخ و فرهنگ کشور #ایران صورت‌می‌گیرد تقسیم‌بندی‌های نادرستِ آن به عباراتی چون «پس‌از اسلام و پیش‌ازاسلام» و #باستان و #اسلامی بوده‌است که #تاریخ و #فرهنگ ایران را «ایدئولوژیک» ساخته‌؛ به‌طوریکه ما شاهد دونوع گرایش ایدئولوژیک «باستان‌گرا» و «ملی‌مذهبی» (که همان اسلامگرا است) در دورهٔ معاصر بوده‌ایم که هریک‌از اینان باتآکیدبر یکی‌از این دو نیمه‌ و فرهنگِ معرفِ آن‌دوره، اهمیتِ نیمهٔ‌دیگر را انکار کرده؛ و هویتِ ملّی ایران را برخاسته‌از نیمهٔ موردعلاقهٔ خود قلمداد کرده‌است؛
این درحالی‌ست که چیزی تحت‌عنوان «نیمه» (پیش و پس‌ از اسلام) وجودخارجی ندارد؛ و چنانچه تاریخ ایران را به‌صورتِ پاک و شفاف و [غیرآلوده‌به دروغ‌های ایدیولوژیک] مطالعه‌کنیم، خواهیم‌دریافت که دورهٔ موسوم‌به «پس‌ازاسلام» تداوم و ادامهٔ کاملاً طبیعی و عادیِ دورهٔ پیش‌ازاسلام است؛ و نه‌تنها ازنظر فرهنگی با آن تفاوتی ندارد؛ که برخلاف ادعای ایدئولوژی‌پرست‌ها، هویت ملّی #ایرانی در هیچ‌یک‌از این دو‌دوره با دورهٔ‌دیگر تفاوتی نداشته و تلاشِ جمعیِ ملت ایران برای حفظ هویت‌ملّی ایرانی را در سراسرِ قرونِ پس‌از سقوطِ #ساسانیان مشاهده‌می‌کنیم؛ به‌طوریکه امروزه چهارده‌قرن از سقوط واپسین دولت ملّی #ایرانشهر می‌گذرد؛ ولی هویت ملّی ایرانی به‌چونان‌سان زنده است که گویی زمانِ چندان‌بلندی از رویدادِ نبرد #قادسیه نمی‌گذرد.

مخلص‌کلام: هویت ملی ایرانی همانی‌‌ست که همیشه بوده؛ و درسراسرِ این چهارده‌قرن، هیچ‌نیرویی هرگز موفق‌به «تغییردادنِ ملیّتِ ایرانی» نگردیده‌است. به‌گونه‌ای که درطول دویست‌سال اخیر، آنچه‌که منجربه «آگاهی و میهن‌پرست‌شدنِ» جوانانِ ایرانی گردیده‌است، هرگز «اندیشهٔ سیاسیِ خاصی» نبوده‌است؛ بلکه یک جوانِ ایرانی بدون‌اینکه هیچ‌گونه تفکر‌سیاسی‌ای را مطالعه‌کرده‌باشد و یا تحت‌تاثیر عقاید و جهت‌گیری‌های خاص و ویژه‌ای قرارگرفته‌باشد، تنها با مطالعه‌ی تاریخِ کشورش (چه‌بسا که حتی تاریخِ آلوده‌به دروغ) به احساسِ «عشق‌به میهن» دست‌یافته و به «هویت ملّیِ خود» پی‌می‌برد. این یعنی ملیّت ایرانی امری‌ست کاملاً ملموس و واضح و شفاف؛ و برای انتقال‌آن به یک شهروندِ ایرانی هیچ‌گونه‌نیازی به درس‌های سیاسی و ایدئولوژیک وجودندارد؛ بلکه تنها مطالعه‌ی سرگذشتِ کشورش برای‌او برای درک هویتِ ملّی‌اش کافیست.

سعدی، حافظ و مولانا تداومِ مستقیمِ اندیشه‌های زرتشت، کوروش، اردشیر، کرتیر، مانی، مزدک و خورّگان و انوشیروان و بزرگمهر و بزرگ‌امید اند؛ و نه چیزِ دیگر. 

(درخصوص نام‌های مزدک و مانی بگویم که کاری‌به خوب و بدِ افکار نداریم؛ سیرِ افکار را به‌طورکلی بازمی‌گویم؛ چونانکه تمامیِ افکار مولانا و دیگرشاعران را هم نمی‌توان مثبت و سازنده دانست‌).

#بهرام_ورجاوند

#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت
اگر قرار به جا زدن بود پای اولین
جوخهٔ #اعدام تان جا می زدیم
روی همان پشت بامِ مدرسه‌ی رفاه
جا می زدیم
بعد از قتل عام اسیران #اوین
جا می زدیم ...
بعد از سلاخی #کارون‌و #فریدون
جا می‌زدیم
بعد از دیدن خون #ندا_آقاسلطان
جا می زدیم
بعد از خیابان های سرخ #آبان مان
جا می زدیم
بعد از #شکنجه ی #ستار_بهشتی
و #فرزاد جا می‌زدیم

بعد از #اسید_پاشی هایتان بر سرو
صورت #دخترانمان جا می زدیم
بعد از حلق آویزه‌ی #نوید_افکاری
جا می زدیم
بعد از همان دو‌ موشک  سپاه به
#هواپیمای_اکراین جا می زدیم
.
بعد از قتل عام مردم در #کردستان و #بلوچستان
و #اهواز و..... جا می زدیم
بعد از کشتن #مهسا_امینی و #نیکا
و #سارینا و #خدا_نور جا می زدیم
بعداز به رگبار بستن‌ #کیان جامیزدیم

این بیدادگاه های ارتجاعتان نه تنها
ما را نمیترساند بلکه #خشم و نفرت
ما، به شما سیاه چرکان این برهه از
#تاریخ  ، دوچندان خواهد شد ....
هربار #جنایت از شما،
ما را مصمم‌تر از قبل خواهد کرد ،
که #مبارزه علیه #جهل شما ما را
جانی تازه خواهد بخشید و گلوله‌ای
توان غلبه‌ بر #عزم و #اراده این #مردم
را نخواهد داشت .
که هیچ طناب‌داری نمیتواند فریاد
#آزادی‌خواهی را خفه کند .

#قسم_بخون_یاران_که‌_ایستاده‌ایم

" و ایستاده خواهیم مرد "

#جاوید_شاه


#امید_بنی‌اعتماد

#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما هم تبریک میگیم آزادی زندانی رو
اما باید بدونید دو تن از بانوان خبرنگار نزدیک به بیت بابااکبر آزاد شدند

چه زمانی آزاد شدند ؟
قبل انتخابات جمهوری اسلامی
زمانی که برخی از پادشاهی خواهان مجموعا بالای ۱۸۰ سال حبس گرفتند

قصد تخریب این دو خبرنگار نیست که اتفاقا کار بزرگی هم سال گذشته کردند

اما آگاه باشیم و دنبال سناریو اتاق فکر رژیم برای گرم کردن تنور انتخابات نریم

حجاب پاشنه آشیل نظام نیست
انقلاب ملی و خواست پادشاهی خواهی توسط اکثریت مردم باعث نابودی جمهوری اسلامی خواهد شد

#تاریخ_ایران_بدون_سانسور


#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت
#تاریخ_در_تصویر

در این تصویر شما بلانسبت دوتا آدمیزاد یعنی آیت‌الله غفاری و دخترش بتول را می‌بینید.پسرش هم که معرف حضور همه هست. هادی غفاری قاتل هویدا

در زندان سکته کرد و مرد اما قصه هایی درباره‌اش ساختند که داستان خرس و پنکه در برابرش نقد خرد ناب کانت است . از سوراخ کردن کله‌اش با دریل تا سرخ کردنش در روغن زیتون.
حالا چرا مثلا روغن نباتی نه را سرآشپز باید توضیح دهد.
این خانواده نئاندرتال نمونه‌ایی هستند از کسانی که ساواک مهار کرده بود و مخالفان شاه از معمم تا مکلا بعنوان قربانیان مظلوم حکومت «سفاک آریامهری» بدنیا غالب می‌کردند.
گاهی یک عکس هرگونه توضیحی را نالازم می‌کند.
مگر می‌شود در یک کشور این همه تفاوت بین خرده فرهنگها وجود داشته باشد ؟ شما در آلبوم عکسهای خانوادگیتان آدمهای این شکلی دیده‌اید؟


#ننگ_بر_شورش_۵۷
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👑 سنت تعقل

جشن تاج‌گذاری، ضیافتی معمولی نیست: بیان‌گر تاریخ و سنت و هویت یک ملت است و بزرگ‌ترین نماد پایداری و نامیرایی سرزمینی. بی‌جهت نیست که بریتانیایی‌ها، امروز به بریتانیایی بودن خود می‌بالیدند!

ورای هر آن‌چه میان ما و آن‌هاست و دیواری از کینه که هر آجرش، یادگار مصیبتی انگلیسی در سرزمین ماست، به تماشای این نیم ساعت بنشینید تا اهمیت نمادها، سمبل‌ها و #تاریخ در هویت‌یابی ملی را بفهمید؛ این لحظه‌ها و این مراسم، دلیل دوام و قوام یک ملت است!
#ساسان_آقایی


#جانم_فدای_ایران__جانم_فدای_شهریار
#تاریخ_و_پندهایش ( ۲ )

ما اگر این دانشهای او را در یک کفه‌ی ترازو ، و زیان فراموش کردن آن قاعده‌ی خردمندانه را تنها در کفه‌ی دیگر آن گزاریم بیگمان این زیان سنگینتر خواهد درآمد. زیرا از آن دانشها سودی بتوده‌ی خود ، جز آشفتن اندیشه‌ها ، نتواند رسانید ولی این یک قاعده را اگر فراموش نکردی و در دل داشتی باری با هر کار نیکی دشمنی نکردی.

ایکاش اینان بجای همه‌ی درسهایی که خوانده و دانشهایی که فراگرفته‌اند این دانستندی که پذیرفتن راستی و پیروی کردن از آن یکی از خویهای بسیار گرانمایه‌ی آدمیست. این دانستندی که در جهان همه‌ی پیشرفتها نتیجه‌ی این یک خوی بسیار گرانمایه است. این دانستندی که اینهمه توده‌ها که پیش رفته‌اند همیشه یکی برخاسته و پیش افتاده و دیگران مردانه بیاری او کوشیده‌اند و از این راه بوده که پیش رفته‌اند.

ایکاش بجای آن فلسفه که خوانده‌اند و مغز خود را با پندارهای بیهوده‌ی این و آن انباشته‌اند این خواندندی که خودخواهی و گردنکشی در برابر راستیها (که آنان شیوه‌ی زندگانی خود گرفته‌اند) از خویهای پست آدمیست و کسی با اینها بزرگ نگردد ، این خواندندی که بزرگی هر کسی در بزرگی توده‌ی اوست و هر خردمند باغیرتی باید خود را در برابر توده فراموش کند و در کوششهایی که برای پیشرفت آن می‌شود بدلخواه همدستی کند.

ایکاش بجای همه‌ی آن چیزها که آموخته‌اند تنها این را آموختندی که ایستادگی بروی نافهمی کار گاوان و خران می‌باشد.
#احمد_کسروی

#من_وکالت_میدهم
#برای_ایرانی_ازاد_و_اباد_وکالت_میدهیم
#تاریخ_و_پندهایش ( ۱ )
#احمد_کسروی

یک کار نیکی که شده کسی باید یا بهتر از آن کند و یا همان را بپسندد


من بارها می‌شنوم کسانی تاریخ هجده‌ساله را می‌خوانند و ایرادها می‌گیرند. مثلاً می‌گویند : «بایستی علت این قضایا را بنویسد» یا می‌گویند : «یکمشت عوام را بسیار بزرگ می‌کند». «دکتر» نامی را می‌شنوم که در هر کجا که آن تاریخ را می‌بیند برداشته و چند سطر خوانده و با دلتنگی سر برآورده می‌گوید : «اینها درست نیست ...»

باینان باید گفت : «شما بهتر از این نویسید». باید گفت : «اگر خواست شما خرده‌گیریست و چیزهایی را در این تاریخ می‌یابید که نبوده و یا از چیزهایی آگاهید که بوده و در این نوشته نشده یادآوری کنید و این چیزیست که ما خود می‌خواهیم. ولی اگر خواستتان آنست که این را نپسندید و می‌خواهید این تاریخ هیچ نوشته نبودی آن یک خوی بسیار پستی است که از خود نشان می‌دهید.

تاریخ هجده‌ساله چیز بزرگی نیست. اینان با همه چیز آن رفتار را می‌نمایند و خود یک دسته‌ی زیانکاری می‌باشند. اینان درسهایی که در اروپا یا در نجف یا در ایران خوانده‌اند چیزی نیست که بکاری بخورد و آنان را تواننده‌ی یک کار سودمندی گرداند. از آنسوی با همین درسهای بیهوده خود را دانا می‌شمرند و با هر کسی دعوای همسری[=هم‌شأنی] می‌کنند و بخود بایا می‌پندارند که هر کتابی که دیدند و یا هر سخنی که شنیدند نافهمیده و ناسنجیده بآن ایراد گیرند و آن را نپسندند ، و سرانجام نتیجه این شده که بهیچ کار سودمندی در کشور خشنودی نمی‌دهند و بهمه چیز زباندرازی می‌کنند ، و چون کسی از جلوشان نمی‌آید بیکبار گستاخ گردیده‌اند و بدی کار و رفتار خود را نمی‌دانند. یک دسته‌ی بزرگِ اینچنانی در ایران پدید آمده‌اند.

اینان خویها و دریافتهای ساده‌ی خدادادی را از دست داده‌اند و از درسهای خود بدانشهای درست و سودمندی هم نرسیده‌اند. اینست بیکبار تهیدستند و از آیین زندگانی و از دستورهای خرد ناآگاه می‌باشند. و آنگاه از روی خودخواهی آیینی برای زندگانی خود پدید آورده‌اند. بدینسان که با آنکه هیچ کار سودمندی از دستشان برنمی‌آید و باندازه‌ی یک روستایی ساده شایستگی ندارند از خودفروشی (1)  بازنایستند و خود را از توده برتر گیرند و همیشه زبان بگله و نکوهش از مردم بازدارند ، و اگر کسی به یک کوششی در راه توده برخاست و یک کار ارجداری کرد آن را نپسندند و در نشستها بنشینند و سخن گویند و در پایان آن باینجا رسند : «این مردم نمی‌شوند ...» اینست آیینی که این بیکارگان و مفتخواران برای خود برگزیده‌اند.

یک قاعده‌ی خردمندانه‌اینست (2)  : یک کار نیکی که شده کسی باید یا بهتر از آن کند و یا آن را بپسندد و بپذیرد. این قاعده را هر کسی داند و آن روستایی بیدانش از این قاعده ناآگاه نیست و همیشه این را بکار بندد و هیچگاه به یک کاری که خودش بهتر از آن نمی‌تواند ایراد نگیرد. ولی اینان در نتیجه‌ی درسهایی که خوانده‌اند آن را فراموش کرده‌اند ، و با آنکه خود هیچ کاری نمی‌توانند بیشرمانه بهمه‌ی کارهای نیک دیگران ایراد می‌گیرند.

آن مردی که بنام دکتری می‌نازد و خود را بزرگ می‌گیرد بگوید چه دانشی از اروپا برای میهن خود ارمغان آورده؟!.. آیا جز گفتگو از مکتب رئالیست یا ایدآلیست ، و دانستن تاریخچه‌ی گوته و شیلر ، و ازبر خواندن سخنانی از این اروپایی و از آن آمریکایی ، و مانند اینها که هیچ سودی نتواند داشت چه سرمایه‌ای از خود نشان داده؟!.. آیا از روزی که بازگشته جز سخن راندن و بیهوده سرودن چه کار سودمندی را انجام داده؟!..
2⃣ مجموعه اسناد تلاش استالین برای تجزیه‌ی ایران به وسیله‌ی تشکیل فرقه‌های مزدور آذربایجان و کردستان - بخش دوم

یادداشت مربوط به موضوع را در دو قسمت بخوانید: قسمت نخست ، قسمت دوم

▫️ سندهای ۱۰، ۱۹:
فرمان پولیتبورو به باقراف، دبیرکل حزب کمونيست آذربایجان برای تشکیل فرآهم آوردن بستر تجزیه‌ی آذربایجان و کردستان

▫️ سند ۱۱:
از کتاب رازهای سر به مهر

▫️ سندهای ۱۲، ۱۶:
کتاب حکومت کردستان و کرد در بازی سیاسی شوروی

▫️ سند ۱۳:
کتاب تاریخ مهاباد

▫️ سندهای ۱۴ و ۱۵:
مجموعه اسناد در کتابخانه ملی ایران

▫️ سند ۱۷:
نامه استالین به پیشه‌وری

▫️ سند ۱۸:
کتاب ما و بیگانگان

#ساسان_آقایی
#تاریخ
1⃣ مجموعه اسناد تلاش استالین برای تجزیه‌ی ایران به وسیله‌ی تشکیل فرقه‌های مزدور آذربایجان و کردستان - بخش نخست

یادداشت مربوط به موضوع را در دو قسمت بخوانید: قسمت نخست ، قسمت دوم

▫️ سندهای شماره‌ی ۲، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸:
دستور تشکیل فرقه‌ی پیشه‌وری و دستورالعمل فعالیت آن، از اسناد حزب کمونیست شوروی

▫️ سند ۳:
دستور پولیتبورو به سرکردگان ایرانی فرقه برای تشکیل گردان‌های نظامی تجزیه‌طلب در آذربایجان و کردستان

▫️ سند ۹:
برنامه و دستورالعمل اجرایی باقراف برای عملیاتی تجزیه‌ی ایران: تدوین شده در باکو

#ساسان_آقایی
#تاریخ
🏷 مردم تبریز و مهاباد با گماشتگان استالین چه کردند؟
▫️ مروری بر سندهای خیانت فرقه‌ی دموکرات آذربایجان و کردستان | در دو قسمت، قسمت 2⃣

📝 #یادداشت ⤴️ ادامه از قسمت قبل
↙️ مجموعه سندهای مربوط را در این دو لینک پیدا می‌کنید: لینک ۱، لینک ۲

فرقه‌ی مهاباد هم مقاومت بیش‌تری نکرد! قاضی که «شورای جنگ» تشکیل داده و مدعی بود ارتش شاهنشاهی از مشتی سرباز بزدل تشکیل شده که یارای جنگیدن در دو جبهه ندارد (سند ۱۲)، با حرکت ارتش، فراری شد و مردم مهاباد به استقبال از ارتش شاهنشاهی درآمدند. شاه البته قصد مجازات سخت سران فرقه را نداشت و تنها تبعید به کاشان را برای‌شان در نظر گرفته بود. عبرت‌آموز اما این‌که مردم مهاباد، سقز و کردستان چنان تنفری نسبت به گماشتگان شوروی داشتند که در نامه‌های متعدد با ذکر جنایت‌های آنان، خواستار اعدام‌شان شدند (سندهای ۱۳ و ۱۴)، حتا وقتی تعلل حکومت را دیدند معترض شدند که چرا حساب این‌ها را نمی‌رسید (سند ۱۵).

در این تیره‌روزیِ مزدوران و مواجب‌بگیران شوروی و سرنوشت نکبت‌بارشان، درس مهم دیگری هم نهفته است برای رهروانِ امروزِ گماشتگان دیروزی؛
وقتی غرش #ایران برخاست و سودای تجزیه بر باد رفت، شوروی حتا حاضر به نجات مزدورانش نشد (سندهای ۱۶ و ۱۷). سخن کنسول شوروی به ‎پیشه‌وری، آینه‌ی تمام قد نتیجه‌ی خیانت است. کنسول شوروی به مزدورشان گفت:
«کسی که تو را آورد، حالا می‌گوید برو» (سند ۱۸)
این سرنوشت پلشت کسانی بود که می‌خواستند با نوکری استالین مردم ایران را از هم جدا کنند.

بارها گفته‌ام که "ممکن نیست انسان ندانسته یک اشتباهی را برای مدتی طولانی و مدید و مجدانه به یک شکل و ترتیب انجام دهد". سران فرقه‌های استالین‌ساز هم (درست مانند تجزیه‌طلبان امروز) دقیقن می‌دانستند که چه می‌کنند، مامور کیستند و هدف نهایی چیست، تنها برای مدتی زیر نقاب دفاع از حقوق کرد و ترک خود را پنهان ساخته بودند. اگر نامه‌نگاری‌های متعددشان به شوروی و گرفتن دستورهای روزمره‌شان برای اثبات این کافی نیست که دانسته در تلاش برای تجزیه‌ی ایران به فرمان شوروی بودند، فرمان دفتر سیاسی کمیته‌ی مرکزی حزب کمونیست شوروی یا پولیتبورو در ۱۶ مرداد ۱۳۲۴ به ‎باقراف برای «ایجاد جنبش تجریه‌طلبی در آذربایجان جنوبی و استان‌های شمالی ایران» شاید سند کافی باشد (سند ۱۹) یا اعتراف رسمی ‎#قاضی_محمد که «هر عملی در آن‌جا تحت نظارت و فشار روس‌ها انجام شده است».

برنامه‌ی روس‌ها به سد ملی خورد و در هم شکست اما روس‌ها و (امروز دیگران هم) به روبل‌های سنگینی که در مسیر ساختن تاریخ جعلی و پروپاگاندا هزینه شد، به چشم یک سرمایه‌گذاری بلندمدت نگاه می‌کنند؛روس‌ها صبر زیادی دارند!
جمهوری‌اسلامی، میان‌بری برای رسیدن به این آرزوی دیرینه برای روسیه بود و اکنون بی‌تردید از نظر ‎#دشمن_نزدیک و دیگر کشورهای منطقه، فصل شکار و برداشت فرا رسیده. برخاستن زوزه‌ی شغال‌ها بی‌حکمت و بی‌دلیل نیست.

مرور سرنوشت گماشتگان قبلی این پروژه‌ که در این یادداشت رفت، شاید یک طالع‌بینی مجانی برای کسانی باشد که این روزها اسم فرقه‌ها و جمهوری‌های جعلی را دوباره به زبان می‌آورند و زینهاری  که:

این بیشه گمان مبر که خالی‌ست
شاید که پلنگ خفته باشد


پایان


#تاریخ
#ساسان_آقایی
🔹انقلاب ملّی ایران: کارزاری میان جهل و دانایی!

بِنِدِتو #کروچه #فیلسوف و #تاریخ‌_دان #ایتالیایی، جمله‌ای بدین مضمون دارد که:
«هر تاریخِ راستین، #تاریخ_معاصر است.»
مفهومِ این جمله آن است که تاریخِ گذشته، اگر واقعاً #تاریخ باشد، یعنی اگر معنایی داشته باشد، و پژواکِ خالی نیست، پس معاصر است.

برای اکثر #ایرانیان که اتّفاقات سال #۵۷ را از نزدیک ندیده‌اند، دقّت نظر در رخدادهای #انقلاب کنونی، می‌تواند تداعی‌کننده‌ٔ وقایع آن زمان باشد. البته از منظرِ سنجیدنِ #قدرت #جهل! می‌خواهم بگویم با دقت در رهبرتراشی‌ها و امام‌زادگانی که نیروهای جهل به‌تازگی از آدم‌های مجهول‌الهویه‌ٔ بی‌وطن ساخته‌اند، می‌توان متوجّه بود که نیروی «جهل» که در سال ۵۷ توانست پیروز میدان باشد، در تقلای پیروزی دوباره است.

جای امیدواری امّا اینجاست که انقلاب آزادی‌خواهانه‌ٔ کنونی با انقلاب ۵۷، کاملاً جهتی متضاد دارد. یعنی اگرچه منطق #انقلاب_۵۷ بر قدرت مطلقه‌ٔ جهل استوار بود، امروزه نور دانایی بر تاریکی می‌چربد.

منتها نباید به بخت امید بست و سرنوشت خود را به تقدیر سپرد. #عمل_سیاسی مستقل از هر چیزی است. این نکته را #ناپلئون به #گوته گفته بود که «از امروز به‌بعد تقدیر را #سیاست رقم می‌زند.»

فلذا برای فرارفتن از وضعیّتی که در آن تسلسل تقدیر مدام بر تدبیر ما پوزخند می‌زند، نخست می‌بایست منطق آن رویداد متوالی را پروبلماتیزه کرد. مثلاً باید دلیل پیروزی جهل در سال ۵۷ را واکاوید و اگر چنین واقعیّتی در آینه‌ٔ تاریخ معاصر همچنان جان‌سختی می‌کند، می‌باید منطق این مشکل را دریافت تا از طریق نهادسازی، آن را به منزل جدیدی مرتفع کرد.

فاش باید گفت که جبهه‌ٔ #جمهوری‌_طلبان اکنون جبهه‌ٔ جهل است. نه چون #جمهوری‌_خواهی امری باطل است. بلکه چون لشکر جاهلان و ایران‌ستیزان در سنگر جمهوری‌طلبی مستقر شده‌اند. یعنی محتوای جمهوری‌طلبی نه علمی است و نه مبتنی بر #مصالح_ملی #ایران است.

نخستین و واپسین جمهوری‌خواه واقعی در تاریخ ایران، #رضا_شاه کبیر بود که جمهوریّت را از طریق #پادشاهی_مشروطه محقّق کرد. اکنون امّا جمهوری‌طلبی بر مبنای جهل استوار است. و این جهل را صرفاً به تفاوت عقیده‌ای سیاسی نمی‌توان فروکاست، این جهل همان نیروی ویران‌گر ایران است، که ما علیه او برای انقلاب به‌پاخاسته‌ایم!

می‌دانید چرا جمهوری‌طلبان جز انتقاد به #پهلوی حرف دیگری برای گفتن ندارند؟! چون تنها موقعیّت ممکن و مستقر در ایران، #پادشاهی است. تاریخ جمهوری در ایران همان تاریخ ج‌ا است و #اندیشه‌_سیاسی جمهوری‌طلبان، جز تکرار لاطائلات روشنفکرانه نیست.

تنها حربه‌ٔ پیروزی تاریکی بر روشنایی، پراکندن جهل است و تنها سلاح روشنایی دانایی است. جمهوری‌طلبان ایرانی می‌بایست بسیار شرمسار باشند که ناخواسته و گاه مغرضانه پرچم‌دار تاریکی و جهل شده‌اند. بسیاری‌شان همان شورشیان ۵۷ی هستند و گروهی از ایشان همان‌ها که پای ثابت رٲی دادن به دزدان و متجاوزانِ صندوق اصلاحات‌طلبان بودند!

جمهوری‌خواهی در محتوا اگر محلّی از اعراب داشته باشد، و اگر مقصود جمهوری‌طلبان از نظام مدنظرشان دموکراسی بود، بالاترین حد جمهوریّت در نظام پادشاهی مشروطه متبلور است، یعنی جمهوری‌خواه واقعی نمی‌تواند که پادشاهی‌خواه نباشد! چنان‌که هم‌اکنون نیز به عینه می‌بینیم دموکرات‌تر از #شاهزاده_رضا_پهلوی و جمهوری‌خواه‌تر از او کسی نیست.
#ایران_فرهنگی

#بازگشت_به_ایران_شاهنشاهی
#بازگشت_به_مشروطه_سلطنتی
#یک_ملت_یک_پرچم_یک_قانون_یک_شاه
#زنگ_تاریخ🔔🔔🔔

#تاریخ_نوین( معاصر)

به بهانه ۱۲ شهریور سالروز کشته شدن سردار #دلاور ایرانی #رئیسعلی‌دلواری و دیگر #دلاوران‌تنگستان بدست اشغالگران انگلیسی؛

#رئیسعلی_دلواری_سردار_بزرگ_ایرانی ۷ سال با ۷۰۰ تن از یاران دلاور خود در #تنگستان بوشهر، برابر نیروهای ۵۰۰۰ نفری تا دندان جنگی ارتش انگلستان آنچنان ایستادگی کردند که انگلیسی‌ها ناچار شدند از هند و عراق برای نبرد با او و یاران دلاورش نیرو به ايران بیاورند!

🔴گفتنی است، "#مصدق السلطنه قاجار" در سرکوب و کشتار سردار #رئیسعلی_دلواری و #دلاوران_تنگستان به انگلیسیها یاری رساند و با آنها همکاری کرد.

نامه تهدید آمیز مقامات انگلیسی به #سردار_رئیسعلی‌دلواری" پیش از جنگ با او:

«چنانچه بر ضد دولت انگلستان قیام و اقدام کنید، مبادرت به جنگ می‌کنیم، در این صورت خانه‌هایتان ویران و نخل‌هایتان را قطع خواهیم کرد».

#پاسخ سردار دلاور #دلواری به انگل‌ساکسونها:

«خانه ما کوه است و انهدام و تخریب آن‌ خارج از حیطه قدرت و امکان امپراتوری بریتانیا است، بدیهی است که در صورت اقدام آن دولت به جنگ با ما، تا آخرین حد امکان مقاومت خواهیم کرد»
{دبیرستان آستان مغان}
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شاهنشاه آریامهر"و"شهبانوفرح پهلوی در مورد آینده و جایگاه"ایران"در بین المللی جهان...

"شاهنشاه آریا مهر":
ما به اندازه 500 سال از اروپا عقب بودیم ولی امروز ‌باید خودمان را همپای"اروپا"کنیم
#تاریخ_معاصر

#بازگشت_به_پهلویسم
#زنده_و_جاوید_باد_سلطنت_پهلوی
#سرفراز_باد_جنبش_داد_خواهی_ایران
#تاریخ_تلخ

در سال ۱۳۵۹ ناگهان درب دانشگاهها را بستند و از ورود دانشجوها جلوگیری کردند و گفتند این دانشگاهها اسلامی نیست و باید پاکسازی شود .

اسمش را گذاشتند انقلاب فرهنگی!!!

همه دانشگاهها به مدت چهار سال تعطیل شدند ، بیشتر اساتید نخبه از ایران رفتند دانشجوها هم یا ازدواج کردند یا مشغول شغل و حرفه‌ای شدند و یا به جرم فعالیت سیاسی ضد حکومت اعدام شده یا به زندان افتادند .

وقتی که بعد از چهار سال تعطیلی دانشگاهها باز شد دیگر برای قبولی درس‌خواندن کافی نبود ، باید علاوه بر کنکور در گزینش محلی هم قبول می شدید .

یک مامور به سراغ همسایه‌ها می‌رفت تا مطمئن بشوند که شما نماز می‌خوانید و مشروب نمی خورید و زن همسایه را دید نمی‌زنید و حجابتان کامل است و موسیقی حرام گوش نمی‌کنید و اهل گروهکها نیستید و از این مزخرفها .

و از اینجا بود که ریاکاری شروع شد ؛
نماز خواندن الکی ، ریش گذاشتن الکی ، لباس پوشیدن الکی و کلا زندگی کردن الکی .

جوانمردی و صداقت کم کم مرد .

علاوه بر اینها مشکل دیگری هم در کار بود ؛ همسایه‌ هایی که از سر حسادت یا دشمنی یا بد جنسی و یا هر انگیزه‌ دیگری در مورد شما بدگویی می‌کردند تا آینده‌تان را نابود کنند و حاصل چندین سال درس خواندن دود شود و به هوا رود .

اینجا بود که اگر در گرینش قبول نمی‌شدید به تمام همسایه‌ها مشکوک می‌شدید و دیگران را به چشم دشمن و بدخواه می‌دیدید .

دروغ و نمایش و کینه و دشمنی ، امری عادی شد و مرز میان واقعیت و دروغ از بین رفت و همه چیز ساختگی شد .

در چنین جوی امثال خاوری‌ها و زنجانی‌ها و عبدالباقی ها پرورش یافتند که کم هم نبودند .

از همان روزهای اول انقلاب تحریمها شروع شد البته اسمش محاصره اقتصادی بود همه چیز کوپنی شد همه چیز بازار سیاه داشت مردم عادت کردند که در صف بایستند با همدیگر کتک کاری کنند به فروشنده دشنام دهند و برای خریدن شامپوی داروگر تخم مرغی دنبال پارتی و آشنا بگردند .

دیگر بازار سیاه و پارتی و صف و سهمیه ، جزئی از ساز و کار بودن شد ، انگار همه‌ راههای اصلی از بین رفته بودند و مردم دنبال راه میانبر می گشتند .

حالا بعد از سالها ، این شیوه‌ زندگی ، این نحوه‌ دیدن و فهمیدن ، این روش حل مسئله ، تمام بودن ما را در بر گرفته و در هر معضل و بحرانی خودش را نشان می‌دهد .

دوران کرونا را به یاد بیاورید ؛ ساختن کرونایاب مستعان و واکسنهای تخیلی ، تبلیغ طب اسلامی و شاش شتر و روغن بنفشه و عنبر نسا و دورهمی‌های یواشکی و سفرهای ممنوع ولی عزاداریهای بغل به بغل و سفر به ارمنستان برای واکسن و کتک‌کاری در بیمارستان برای تخت خالی و فحش دادن به داروخانه‌چی و دنبال آشنا گشتن برای سرم و بازار سیاه داروها و ایستادن در صف گورستان و غیره .

حاصل همان دانشگاه و همان انقلاب فرهنگی همین طریقه‌ زندگی کردن است .

هر چند در این سالها بودند انسانهای زیادی که به قیمت از دست دادن خیلی چیزها کماکان شرافت ، وجدان و انسانیت خود را حفظ کردند و صد البته که در این منجلاب ، روزگار بسیار سختی را نیز تجربه کردند و می کنند .

اینها هیچ کدام سیاه نمایی نیست حقیقتی تلخ و تهوع آور است که وجود دارد و تا روزی که این حکومت ننگین بر سر کار باشد هم ادامه خواهد داشت .
#امید_طوطیان

#برای_نجات_ایران_بپاخیزیم
#فریدون_ز_بالا_فرود_اوریم
من تا امروز نمی‌دونستم قبله هم همزمان با جاده می‌پیچه!!

#تاریخ_ایران_با_نـــادر_شـــاه

iranshahi