#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#دشمن_نزدیک
Канал
Логотип телеграм канала #شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
@sharyaran1401Продвигать
507
подписчиков
13,7 тыс.
фото
11,2 тыс.
видео
661
ссылка
#زنگزور_بازان

کریدور زنگزور برگ تازه‌ای از خواب‌های بزرگی‌ست که روسیه برای ایران دیده و آخرین خیانت روسیه نخواهد بود: پوتین در شمال و جنوب، نقشه‌ی تغییر مرزهای ایران را می‌کشد، به فکر دست‌اندازی دوباره به آن قسمت‌هایی از ایران است که در فتنه‌ی روسی‌ساز ۱۳۲۴ قصد تجزیه‌شان را داشت اما ارتش شاهنشاهی دست استالین را قلم کرد، گاز ایران را گروگان خود گرفته و در عمل آن را تصاحب کرده، و هم‌چنان با منابع ایران در حال کشتن اوکراینی‌هاست، که این شیوه‌ی نوکرمابی حکومت‌داری، خود نوبر است.

هنگامی که سیاست خارجی چنین ضعیف، ترسو و توسرخور است، دیگر جای شگفتی نیست که برخلاف تمام این خیانت‌های بی‌پایان روسی، روسوفیل‌ها و مزدبه‌گیران روسیه در جمهوری اسلامی، هم‌چنان بی‌پروا نقش ستون پنجم #دشمن_نزدیک را بازی می‌کنند و هیچ ابایی هم در مخفی کردن ارتباط و دوستی‌شان با روسیه ندارند. متاسفانه در غیاب دولتی ملی که حافظ منافع ملی واقعی ایران باشد، از دست ما مردم ایران هم کم‌ترین کاری در برابر "تهدید واقعی" روسیه ساخته است.

تا این وضعیت برقرار است، برای هر ایرانی، اولویتی مهم‌تر از شکستن کمر روسیه و پوتین وجود ندارد؛ هرجا روسیه زمین بخورد، ایران برمی‌خیزد! این‌که مردمی در غرب، اهمیت شکست خوردن #روسیه را نفهمند، البته از حماقت‌شان است که هزینه‌اش را هم خواهند پرداخت اما از یک ایرانی ملی و میهن‌دوست انتظار منطقی همین است که بالاترین اولویتش در صحنه‌ی جهان، تا همیشه شکست روسیه باشد. این تنها برای اوکراین نیست که باید آرزوی ملی ما نیز باشد!

#ساسان_اقایی

.....
تعجب اورست یک عده به اصطلاح تحلیلگر انگلوفیل و با نقاب میهن پرستی ،فقط بر نقش تاریخی روس در تاراج و غارت منابع و منافع ملی ایران تکیه میکنند و هیچ نوشتاری و ردپایی از نقش تاریخی روباه پیر در کارگردانی این تاراج در تحلیل هایشان دیده نمیشود
انگار نه انگار که منافع و منابع نفت و گاز ایران در جنوب توسط گوادلوپ نشینان غارت میگردد
و
دوست دارند ملت دربند باور کنند که شریک و متحد استراتژیک روس همیشه دولت فخیمه انگلیس بوده و خواهد بود

توجه کرده اید همیشه این افراد بسمت حزب دموکرات غش کرده اند!!؟؟

ساحل نشین گرامی ،یک میهن پرست همیشه یک استعمارستیز بوده و خواهد بود و برایش تفاوتی نمیکند دست درازی کدامین دشمن را به ایران افشا میکند
اخوی قبل از شما یک کلاش دیگر با خوشحالی  از حضور در دریای مدیترانه سخن رانده بود ...

#کاویان


#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#بازی_عالیجناب_ها!!


ماموریت ایران: نسخه‌ی روسی
نقش شوروی در براندازی نظام شاه چه بود؟

پس از سال‌ها، این را برای نخستین بار علنی می‌نویسم:
آن‌چه که در ۵۷ روی داد، یک نقشه‌ی روسی (با در نظر گرفتن تمامی دست‌های دیگر غربی) بی‌نقص بود که برای سال‌ها روی تک‌تک جزییات آن کار کرده بودند و برای اجرایش زمینه‌‌ می‌چیدند. روس‌ها منتظر فرصت اجرایش بودند و هنگامی که #دشمن_نزدیک دانست که شاه به سبب جاه‌طلبی نفتی و نظامی و شرایط استثنایی ایران در دهه‌ی ۷۰ میلادی، دیگر در غرب هواداری ندارد، برنامه‌ی براندازی شاه را استارت زدند. برژنف در همان آغاز فاز اجرایی، مستقیم شخص شاه را تهدید کرده بود که "آمریکایی نمی‌تواند سلطنت تو را حفظ کند، ما می‌توانیم"(حسن توفانیان در گفت‌وگو با تاریخ شفاهی هاروارد) و این نه یک توصیه که یک پیش‌بینی بود از توفانی که در راه است.

آن‌چه پس از آن رخ داد، از نخستین اعتراض‌ها در تبریز که ردپای سازماندهی خارجی در آن دیده شده بود (مصطفی الموتی در گفت‌وگو با تاریخ شفاهی هاروارد) تا زنجیره‌ی اعتصاب‌ها، و سپس وارد کردن نیروی عملیاتی براندازی برای روز فروپاشی، همگی جزیی از یک برنامه‌ی واحد روسی بودند که بخش عمده‌ی آنان به دست نیروهای سرسپرده و آموزش یافته‌ی روسیه مانند جاسوسان حزب توده، تروریست‌های فدایی و مجاهد و کمونیست‌های جاگذاری شده در بدنه‌ی سیستم مسقر انجام گرفت.

اساسن براندازی نظام مقتدر شاه در ۵۷، نیازمند یک تدارکات گسترده از مدت‌ها قبل بود؛ مانند حذف محمد خاتم و خالی کردن سیستم از نیروهای موثری مانند علم به لطف اجل یا غیراجل، و وقتی دومینوی براندازی به حرکت درآمد، یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی قدرتمند باید به عنوان مدیر کنترل پروژه، تمامی برنامه را از مرحله‌ی اجرا تا موفقیت دنبال می‌کرد و بدون چنین چتر قدرتمندی از پشتیبانی لجستیکی/اطلاعاتی/امنیتی، براندازی شاه، در همان نطفه خفه می‌شد. روس‌ها به جز اجرای برنامه‌ی گام‌ به گام و اولیه در طول سال‌ها برای پی‌ریزی شالوده‌ی ۵۷، به جز پیاده‌سازی مرحله‌ی ثانویه‌ی براندازی از ۵۶ تا بهمن ۵۷، و به جز پشتیبانی اطلاعاتی و امنیتی کامل از #ماموریت_ایران، در آخرین مرحله‌ی براندازی، مشهور به #روز_فروپاشی نیز نقش اصلی را داشتند.

برانداختن یک سیستم مستقر با هر مقدار اعتراض خیابانی و اعتصاب گسترده‌ای، باز هم در نهایت نیاز به یک "عملیات نظامی" از سوی کادرهای آموزش‌دیده (نه مردم عادی) با پشتیبانی اطلاعاتی کامل و تمام وقت دارد. این پیاده نظام را در ایران تنها و تنها، اتحاد جماهیر شوروی در اختیار داشت که از سال‌ها قبل تروریست‌های فدایی، مجاهد و حتا نیروهای شبه‌نظامی فلسطینی را آموزش می‌داد تا در روز واقعه وارد عمل شوند و روز واقعه برای ایران ۱۹ تا ۲۲ بهمن ۵۷ ماه بود! آن‌چه در این روزها رخ داد، یک عملیات نظامی کامل برای فروپاشی یک سیستم مستقر بود که با همراهی مجموعه‌ای از عوامل دیگر رخ داد.

در این سال‌ها درباره‌ی ماهیت ۵۷، حرف بسیار بوده اما کم‌تر کسی به دخالت مستقیم روس‌ها اشاره داشته و خط و ربط‌های روشن پیاده‌نظام شوروی در ایران را دنبال کرده؛ امری که نشان می‌دهد روس‌ها و ماموران تاریخ‌نویس‌شان، درست به مانند ۲۸ مرداد به خوبی توانسته‌اند حقیقت را بپوشانند اما در یک دهه‌ی اخیر، به مرور وقت فاش‌گویی بیش‌تر درباره‌ی حقیقت رسیده و هر چی بیش‌تر به ردپاهایی می‌رسیم که روس‌ها به دقت تلاش کرده بودند، آن‌ها را مخفی کنند.
#ساسان_اقایی
.......
این تحلیل بسیار بسیار درخشان !!! را با گفته های شهریار دلها در مصاحبه با پاتریک بت دیوید و نقش کارتریسم و سناریوی ایجاد کمربند سبز در سقوط دادن ایران شاهنشاهی مقایسه کنید
ببینید با چه کسانی به گردش رفته ایم و با جاوید شاهشان قند در دلمان اب شد!!

اریامهر بخوبی کد داد که هیچکس یک عمر نمیتواند دروغ بگوید و روزی دستش رو خواهد شد

#پهلوی_شرمنده_ایم
#جانم_فدای_ایران__جانم_فدای_شهریار
#بدون_قضاوت

#دیدگاه


ماموریت ایران: نسخه‌ی روسی
نقش شوروی در براندازی نظام شاه چه بود؟



پس از سال‌ها، این را برای نخستین بار علنی می‌نویسم:
آن‌چه که در ۵۷ روی داد، یک نقشه‌ی روسی (با در نظر گرفتن تمامی دست‌های دیگر غربی) بی‌نقص بود که برای سال‌ها روی تک‌تک جزییات آن کار کرده بودند و برای اجرایش زمینه‌‌ می‌چیدند. روس‌ها منتظر فرصت اجرایش بودند و هنگامی که #دشمن_نزدیک دانست که شاه به سبب جاه‌طلبی نفتی و نظامی و شرایط استثنایی ایران در دهه‌ی ۷۰ میلادی، دیگر در غرب هواداری ندارد، برنامه‌ی براندازی شاه را استارت زدند. برژنف در همان آغاز فاز اجرایی، مستقیم شخص شاه را تهدید کرده بود که "آمریکایی نمی‌تواند سلطنت تو را حفظ کند، ما می‌توانیم"(حسن توفانیان در گفت‌وگو با تاریخ شفاهی هاروارد) و این نه یک توصیه که یک پیش‌بینی بود از توفانی که در راه است.

آن‌چه پس از آن رخ داد، از نخستین اعتراض‌ها در تبریز که ردپای سازماندهی خارجی در آن دیده شده بود (مصطفی الموتی در گفت‌وگو با تاریخ شفاهی هاروارد) تا زنجیره‌ی اعتصاب‌ها، و سپس وارد کردن نیروی عملیاتی براندازی برای روز فروپاشی، همگی جزیی از یک برنامه‌ی واحد روسی بودند که بخش عمده‌ی آنان به دست نیروهای سرسپرده و آموزش یافته‌ی روسیه مانند جاسوسان حزب توده، تروریست‌های فدایی و مجاهد و کمونیست‌های جاگذاری شده در بدنه‌ی سیستم مسقر انجام گرفت.

اساسن براندازی نظام مقتدر شاه در ۵۷، نیازمند یک تدارکات گسترده از مدت‌ها قبل بود؛ مانند حذف محمد خاتم و خالی کردن سیستم از نیروهای موثری مانند علم به لطف اجل یا غیراجل، و وقتی دومینوی براندازی به حرکت درآمد، یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی قدرتمند باید به عنوان مدیر کنترل پروژه، تمامی برنامه را از مرحله‌ی اجرا تا موفقیت دنبال می‌کرد و بدون چنین چتر قدرتمندی از پشتیبانی لجستیکی/اطلاعاتی/امنیتی، براندازی شاه، در همان نطفه خفه می‌شد. روس‌ها به جز اجرای برنامه‌ی گام‌ به گام و اولیه در طول سال‌ها برای پی‌ریزی شالوده‌ی ۵۷، به جز پیاده‌سازی مرحله‌ی ثانویه‌ی براندازی از ۵۶ تا بهمن ۵۷، و به جز پشتیبانی اطلاعاتی و امنیتی کامل از #ماموریت_ایران، در آخرین مرحله‌ی براندازی، مشهور به #روز_فروپاشی نیز نقش اصلی را داشتند.

برانداختن یک سیستم مستقر با هر مقدار اعتراض خیابانی و اعتصاب گسترده‌ای، باز هم در نهایت نیاز به یک "عملیات نظامی" از سوی کادرهای آموزش‌دیده (نه مردم عادی) با پشتیبانی اطلاعاتی کامل و تمام وقت دارد. این پیاده نظام را در ایران تنها و تنها، اتحاد جماهیر شوروی در اختیار داشت که از سال‌ها قبل تروریست‌های فدایی، مجاهد و حتا نیروهای شبه‌نظامی فلسطینی را آموزش می‌داد تا در روز واقعه وارد عمل شوند و روز واقعه برای ایران ۱۹ تا ۲۲ بهمن ۵۷ ماه بود! آن‌چه در این روزها رخ داد، یک عملیات نظامی کامل برای فروپاشی یک سیستم مستقر بود که با همراهی مجموعه‌ای از عوامل دیگر رخ داد.

در این سال‌ها درباره‌ی ماهیت ۵۷، حرف بسیار بوده اما کم‌تر کسی به دخالت مستقیم روس‌ها اشاره داشته و خط و ربط‌های روشن پیاده‌نظام شوروی در ایران را دنبال کرده؛ امری که نشان می‌دهد روس‌ها و ماموران تاریخ‌نویس‌شان، درسا به مانند ۲۸ مرداد به خوبی توانسته‌اند حقیقت را بپوشانند اما در یک دهه‌ی اخیر، به مرور وقت فاش‌گویی بیش‌تر درباره‌ی حقیقت رسیده و هر چی بیش‌تر به ردپاهایی می‌رسیم که روس‌ها به دقت تلاش کرده بودند، آن‌ها را مخفی کنند.

#ساسان_اقایی

#مرگ_بر_فتنه_۵۷
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت
🏷 مردم تبریز و مهاباد با گماشتگان استالین چه کردند؟
▫️ مروری بر سندهای خیانت فرقه‌ی دموکرات آذربایجان و کردستان | در دو قسمت، قسمت 2⃣

📝 #یادداشت ⤴️ ادامه از قسمت قبل
↙️ مجموعه سندهای مربوط را در این دو لینک پیدا می‌کنید: لینک ۱، لینک ۲

فرقه‌ی مهاباد هم مقاومت بیش‌تری نکرد! قاضی که «شورای جنگ» تشکیل داده و مدعی بود ارتش شاهنشاهی از مشتی سرباز بزدل تشکیل شده که یارای جنگیدن در دو جبهه ندارد (سند ۱۲)، با حرکت ارتش، فراری شد و مردم مهاباد به استقبال از ارتش شاهنشاهی درآمدند. شاه البته قصد مجازات سخت سران فرقه را نداشت و تنها تبعید به کاشان را برای‌شان در نظر گرفته بود. عبرت‌آموز اما این‌که مردم مهاباد، سقز و کردستان چنان تنفری نسبت به گماشتگان شوروی داشتند که در نامه‌های متعدد با ذکر جنایت‌های آنان، خواستار اعدام‌شان شدند (سندهای ۱۳ و ۱۴)، حتا وقتی تعلل حکومت را دیدند معترض شدند که چرا حساب این‌ها را نمی‌رسید (سند ۱۵).

در این تیره‌روزیِ مزدوران و مواجب‌بگیران شوروی و سرنوشت نکبت‌بارشان، درس مهم دیگری هم نهفته است برای رهروانِ امروزِ گماشتگان دیروزی؛
وقتی غرش #ایران برخاست و سودای تجزیه بر باد رفت، شوروی حتا حاضر به نجات مزدورانش نشد (سندهای ۱۶ و ۱۷). سخن کنسول شوروی به ‎پیشه‌وری، آینه‌ی تمام قد نتیجه‌ی خیانت است. کنسول شوروی به مزدورشان گفت:
«کسی که تو را آورد، حالا می‌گوید برو» (سند ۱۸)
این سرنوشت پلشت کسانی بود که می‌خواستند با نوکری استالین مردم ایران را از هم جدا کنند.

بارها گفته‌ام که "ممکن نیست انسان ندانسته یک اشتباهی را برای مدتی طولانی و مدید و مجدانه به یک شکل و ترتیب انجام دهد". سران فرقه‌های استالین‌ساز هم (درست مانند تجزیه‌طلبان امروز) دقیقن می‌دانستند که چه می‌کنند، مامور کیستند و هدف نهایی چیست، تنها برای مدتی زیر نقاب دفاع از حقوق کرد و ترک خود را پنهان ساخته بودند. اگر نامه‌نگاری‌های متعددشان به شوروی و گرفتن دستورهای روزمره‌شان برای اثبات این کافی نیست که دانسته در تلاش برای تجزیه‌ی ایران به فرمان شوروی بودند، فرمان دفتر سیاسی کمیته‌ی مرکزی حزب کمونیست شوروی یا پولیتبورو در ۱۶ مرداد ۱۳۲۴ به ‎باقراف برای «ایجاد جنبش تجریه‌طلبی در آذربایجان جنوبی و استان‌های شمالی ایران» شاید سند کافی باشد (سند ۱۹) یا اعتراف رسمی ‎#قاضی_محمد که «هر عملی در آن‌جا تحت نظارت و فشار روس‌ها انجام شده است».

برنامه‌ی روس‌ها به سد ملی خورد و در هم شکست اما روس‌ها و (امروز دیگران هم) به روبل‌های سنگینی که در مسیر ساختن تاریخ جعلی و پروپاگاندا هزینه شد، به چشم یک سرمایه‌گذاری بلندمدت نگاه می‌کنند؛روس‌ها صبر زیادی دارند!
جمهوری‌اسلامی، میان‌بری برای رسیدن به این آرزوی دیرینه برای روسیه بود و اکنون بی‌تردید از نظر ‎#دشمن_نزدیک و دیگر کشورهای منطقه، فصل شکار و برداشت فرا رسیده. برخاستن زوزه‌ی شغال‌ها بی‌حکمت و بی‌دلیل نیست.

مرور سرنوشت گماشتگان قبلی این پروژه‌ که در این یادداشت رفت، شاید یک طالع‌بینی مجانی برای کسانی باشد که این روزها اسم فرقه‌ها و جمهوری‌های جعلی را دوباره به زبان می‌آورند و زینهاری  که:

این بیشه گمان مبر که خالی‌ست
شاید که پلنگ خفته باشد


پایان


#تاریخ
#ساسان_آقایی